#اسلام_رحمانی(۱)
🔻تعریف اسلام رحمانی
🔷«اسلام رحمانی» اصطلاحی جدید است که بر بُعد رحمانیتِ اسلام تاکید ویژه دارد و آن را برجسته می کند.
✴️ این اصطلاح تقریبا از سال ۱۳۸۰، توسط #محسن_کدیور مطرح و به تدریج از سوی برخی دیگر از جمله #حسن_آقا_میری تکرار شده است.
💢این نوع از اسلام معادل و یا با تعابیر دیگری مانند اسلام معنوی، اسلام سعه صدر، اسلام دموکراتیک، اسلام مخالف تنگنظری و قشری‌گریِ رسمی نیز مطرح شده است.
⛔️ از سوی دیگر اسلام رحمانی را در تقابل و یا متضاد با اسلام فاشیستی، اسلام طالبانی، اسلام اموی، اسلام سیاه و اسلام متحجرانه معرفی کرده اند.
💠 منظور از دموکراتیک بودن این نوع از اسلام، مبنا قراردادن رأی مردم و مخالفت با #ولایت_فقیه است.
〽️ کدیور معتقد است بجای فقیه‌سالاری و حق ویژه اقلیتی با عنوان انتصاب از جانب امام زمان و با اختیاراتی مطلقه، باید مردم‌سالاری با رعایت انتخاب شهروندان و مقیّد بودن کلیۀ مقامات به حدود قانونی حاکمیت باشد.
◀️از نظر کدیور، مؤلفه های ده گانه ذیل شاکله اصلی اسلام رحمانی را تشکیل میدهد: رضایت خداوند، عدالت، عقلانیت، رحمت، اخلاق، کرامت و حقوق انسان، آزادی و اختیار، علم و کارشناسی، دموکراسی و سکولاریسم عینی.
✔️این دیدگاه معتقد است بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، استبداد دینی در قامت ولایت مطلقه فقیه خود را بازسازی کرده است.
🔹 اصطلاح اسلام رحمانی به لحاظ محتوایی اندیشه جدیدی نیست و تداوم اسلام لیبرال و التقاطی است.
🔸اسلام رحمانی روحیه جهاد و استکبار ستیزی را تضعیف کرده و پیامدی جز تسلیم و عقب نشینی ندارد.
@samen_pirbakran
#اسلام_رحمانی(۲)
🔷مبانی اسلام رحمانی، بخش اول
#محسن_کدیور ده مبنا یا مولفه اصلی برای اسلام رحمانی برمیشمارد:
♨️اول: رضایت خداوند؛ از نظر او برای یک مسلمان مؤمن، رضایت خداوند مهمترین مسئله است و پیروان اسلام رحمانی در کسب رضایت الهی و رعایت قرآن کریم و سنت نبوی به معنای پیامهای ثابت فرازمانی و فرامکانی “نُؤمِنُ بِبَعض و نَکفُرُبِبَعض” نمیکنند، همه آیات الهی و تعالیم نبوی و اهل بیتش را همانگونه که هستند می پذیرند.
✴️با وجود آنکه کدیور در مطلب بالا، “نُؤمِنُ بِبَعض و نَکفُرُبِبَعض” بودن آیات قرآن را از نظر پیروان اسلام رحمانی به ظاهر نفی می کند اما خود عملا با برجسته کردن بخشی از اسلام یعنی بُعد رحمانیت آن و کمرنگ و یا نادیده گرفتن ابعاد دیگر اسلام مانند مجازات شرعی، دفاع و جهاد و دیگر ابعاد اسلام به نوعی دچار همان عارضه است و لذا ادعای او نمی تواند در عمل مورد پذیرش قرار گیرد.
〽️دوم: عدالت؛ او می گوید عدالت رکن رکین اسلام رحمانی است. از منظر اسلام رحمانی عدالت ضابطه فهم اسلام است. مجتهدی که در استنباط خود به مقتضای عدالت بی توجه بوده است، فتوایش قابل اعتنا نیست.
درباره این مبنا میتوان گفت؛ هرچند عدالت یک رکن از اصول اعتقادی اسلام است اما مفهوم آن باید به درستی روشن شود تا راه برای توجيهات انحرافی بسته گردد.
⚠️سوم: عقلانیت؛ از نظر #کدیور عقلانیت یا خردمندی از مولفه های اساسی اسلام رحمانی است. اسلام رحمانی با پذیرش اصل عقلانیت عرصه را برای پذیرش موجه ترین، سازگارترین و کارآمدترین نظریه فراهم کرده است.
@samen_pirbakran
#اسلام_رحمانی(۳)
🔻مبانی اسلام رحمانی، بخش دوم
4️⃣رحمت:
#محسن_کدیور ضمن بیان اهمیت بالای این مبنا مینویسد: اینکه این قرائت از اسلام عنوان “اسلام رحمانی” به خود گرفته، علاوه بر تأکید بر آموزه‌های رحمت در متن دین، مرزبندی و تمایز با قرائتی دیگر از اسلام است که مولفه رحمت را کلا زیر پا نهاده، پنداشته با خشونت و قساوت و شقاوت می تواند به حاکمیت دین خدا مدد رساند.
♨️این قرائت سبعانه که چند صباحی است در ایران فرمان میراند بزرگترین صدمات را به اسلام وارد کرده و بنام اسلام و بر علیه اسلام حکم می راند. اسلام رحمانی مرزبندی مشخص با قرائت رسمی اسلام در ایران است.
✴️این بخش از مطالب در واقع انگیزه ایشان را از طرح اسلام رحمانی، نشان میدهد و میزان خشم، کینه و ضدیت کدیور با نظام جمهوری اسلامی را برملا می کند. قرائت رسمی اسلام در ایران در اصل همان است که بنیانگذار انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، امام خمینی (ره)، در دوران انقلاب اسلامی مطرح کردند و قریب به اتفاق مردم ایران، آن را پذیرفته و امروز نیز توسط جانشین شایسته ایشان، یعنی امام خامنه ای تبيين و ترویج می شود.
⚠️اسلام امام خمینی، اسلام وحدت دین و سیاست، اسلام مبارزه با ظلم و طاغوت، اسلام مبارزه با تحجر و انفعال و غربزدگی و به طور خلاصه اسلام ناب محمدی (ص) و در مقابل #اسلام_آمریکایی است.
در اسلام امام خمینی و امام خامنه‌ای، برخلاف اسلام رحمانی بر همه ابعاد و جامعیت اسلام تاکید می شود، اگر رحمت هست، شدت و خشم نیز در مقابل ستمگران، مجرمان و مفسدان نیز، وجود دارد.
@samen_pirbakran
#اسلام_رحمانی(۴)
🔷مبانی اسلام رحمانی، بخش سوم
5️⃣اخلاق
#محسن_کدیور: در اسلام رحمانی، اخلاق برجستگی ویژه ای دارد. اسلام رحمانی قرائتی اخلاقی از تعالیم اسلامی است.
🔻اینکه در اسلام، اخلاق، جایگاه ویژه ای دارد، نکته جدیدی نیست که اسلام رحمانی به آن پی برده باشد اما سخن در رعایتِ اصولِ اخلاقی در صحنه عمل است. باید پرسید چه تضمینی برای اجرای آن توسط پیروان اسلام رحمانی وجود دارد؟! ای بس آلوده که پاکیزه ردایی دارد.
6️⃣کرامت و حقوق انسان
از نظر کدیور انسان شناسی اسلام رحمانی مبتنی بر کرامت نوع بشر است و انسان به دلیل این کرامت ذاتی صاحب حقوقی است. این حقوق در هیچ شرائطی از انسان سلب نمی شود. حقوق پایه بشر مقتضای عدالت است.
🔻کدیور: اسلام رحمانی حقوق بشر را به رسمیت می شناسد و آنرا سازگار با روح قرآن و مقاصد شریعت و اهداف دین ارزیابی می کند.
بدون شک با توجه به آیات قرآن کریم، تکریم انسان یک اصل بنیادی در اسلام است و اما در بحث از به رسمیت شناختن حقوق بشر باید ببینیم که منظور کدام حقوق بشر و بر مبنای کدام اندیشه است؟! آنگونه که از مطالب کدیور بر می آید، منظور، اعلامیه جهانی حقوق بشر (مصوب مجمع عمومی سازمان ملل‌متحد در ١٠دسامبر ١٩٤٨ در پاریس) است که مبتنی بر اومانیسم و لیبرالیسم است.
با نگاهی به آن درمی یابیم که برخی از اصول آن مانند آزادی در تغییر مذهب با مبانی اسلامی ناسازگار است. بنابراین پذیرش کامل آن، انحراف از مبانی اسلامی و افتادن در دام تفکر التقاطی است.
@samen_pirbakran
#اسلام_رحمانی(۵)
↙️ مبانی اسلام رحمانی
۷. آزادی و اختیار؛ به نظر #کدیور؛ از مهمترین مولفه های اسلام رحمانی پاسداشت آزادی و اختیار انسان است و ارزش ایمان در انتخاب آزادانه آن است. این آزادی در انتخاب ابتدائی و یک بار برای همیشه نیست، استمراری و دائمی است. وی بر اساس آیه ٢٥٦ سوره بقره، قاعده آزادیِ ایمان و تدین، قاعده ممنوعیت اکراه و فشار و زور در حوزه دین و ایمان را مطرح می کند.
◀️ روشن است که ایمان به عنوان یک امر قلبی، ماهیتا اکراه بردار نیست ولی کدیور از آزادی ایمان داری و بی ایمانی، سخن می گوید و این آزادی را هم استمراری و دائمی می داند.
〽️این مطلب همان چیزی است که لیبرالیسم برای انسان قائل است و شخص را آزاد و مذبذب بین دین داری و بی دینی می خواهد در حالی که اسلام ارتداد را نمی پذیرد و برای آن مجازات سنگین در نظر گرفته است.
۸. علم و کارشناسی؛ مروج #اسلام_رحمانی علوم انسانی را دستاورد خرد جمعی انسانها در طول تاریخ معرفی می کند و مخالفت با علوم انسانی به بهانه غربی بودن آنها را مخالفتی جاهلانه می شمارد. وی چنین ادامه می دهد؛ حاکمان جاهل جمهوری اسلامی بزرگترین دشمنان خود را دانشگاه و استاد و دانشجو و علوم انسانی یافته اند.
اگر استالین در ایدئولوژیک کردن علوم در شوروی سابق راه بجائی برد، زمامداران کم دانش جمهوری اسلامی نیز در طرح خامِ اسلامی کردن علوم، توفیق خواهند یافت. سودای علوم انسانی اسلامی سودائی بی فرجام و جاهلانه است.
@samen_pirbakran