کوتاه ولی دلنشین..
هیچکس پشت آدم نیست
فقط خدا هست که پشت شما میایستد.
''شهید علی خلیلی''
#شهیدانه
https://eitaa.com/samenbagherololom
آرمان در غذا خوردن خود نیز خیلی دقت میکرد. چون همسرم اهل شمال است، ما سالانه از شمال برنج میگرفتیم، اما آرمان تا زمانی که مطمئن نمیشد که ما خمس برنج را پرداخت کردیم یا نه از آن نمیخورد!
تا این حد مسائل شرعی را رعایت میکرد.
آرمان هر قدر که در توان مالیاش بود، به نیازمندان کمک میکرد، بدون آنکه کسی بفهمد.
اما وقتی که در مورد آن صحبت میکرد، من میفهمیدم. مثلاً میگفت: مامان! فلانی وضع مالیاش ضعیف است، حاضر هستید تا برای او فلان کار را انجام دهیم؟
ان زمان بود که من متوجه شدم، فرزندم به نیازمندان کمک می کند.
🎤راوی: مادر شهید
#شهیدآنه🕊
#شهیدآرمان_علی_وردی🌷
https://eitaa.com/samenbagherololom🆔
🌷⃟🕊
#شهیدانه
اگر جسد من ناپدید شد افسوس مخورید
که جسد هر کجا باشد روز قیامت
برانگیخته خواهد شد و اگر تأسفی هست
باید بر مظلومیت و ناپدید بودن تربت
«حضرت زهرا س» خورده شود ..
| شهید احمد امینی❣|
#یادشهداکمترازشهادتنیست
☑️@samenbagherololom
✳️ هشت روز مانده به اربعین سال ۹۳ ساعت یازده شب بود که مجید سراسیمه آمد خانه:
«وسایلم را جمع کنید که عازم کربلا هستم.» گفتم: «زودتر می گفتی که به چند تا از فامیل و آشنا خبر می دادیم.» عجله داشت و رفقایش داخل ماشین منتظرش بودند.
🔸 چه رفقـایی و چه سفر اربعیـنی!
تا برسند مرز مهران، صدای آهنگ و بگو بخندشان بلند بود؛ گویا کارناوال شادی راه انداخته بودند.
🔹 مجید اولین بار که رفت داخل حرم حضرت علی (ع) کمی تغییر کرد و کم حرف شد. هر بار هم که می رفت حرم، دیر برمی گشت؛ آنهم با چشم های قرمز. رفقا مانده بودند که این خود مجید است یا نقش بازی جدیدش.
🔸 پیاده روی که شروع شد، مجید غرق در خودش بود. نه می گفت و نه می خندید. پایش که رسید بین الحرمین، از درون شکست. دیگر دست خودش نبود. ذکـر لبـش یا حسـین یا حسـین بود و مشغول اشـک و نـالـه.
🔹 وقتی می خواستند برگردند، به صمیمی ترین دوستش گفت: «توی این چند روز از امـام حسین ع خواستم که آدمم کند. اگر آدمم کند دیگر هیچ چیز نمی خواهم.»
🌹 او حـرّی دیگر شده بود.
فاصله بین توبه و شهادتش ۱۳ ماه بیشتر نبود.
📚 برگرفته از کتاب " مجید بربری "
بقلم کبری خدابخش
#شهید_مجید_قربان_خانی
#شهیدانه
☑️@samenbagherololom
از ۲۰ سالگی تا ۲۷ سالگی ،
۲۵ بار به #کربلـٰا رفته بود.♥
موقع مرخصی هایش هرطور
بود خودش را به کربلا می رساند.
برای همین وقتی عراقی ها پاسپورتش را
دیده بودند، به او گفته بودند:
#أنتَمَجْنون!:)💔
#شهیدحسینهریری
#شهیدانه
#امام_حسین
#وعده_صادق
#مرگ_برآمریکا
☑️@samenbagherololom