eitaa logo
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
916 دنبال‌کننده
25.8هزار عکس
12.1هزار ویدیو
331 فایل
کانال معرفتی و تربیتی دوستان بهنامی نو+جوان+بهشتی الّلهُمَ اِستَعمَلنی بِما خَلَقتَنی لَه خدایامرا بخاطر هر انچه خلق نمودی خرج نما ارتباط با ادمین 👇👇 @abasaleh14
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای روز پنجم ماه رمضان
608.3K
🕋 صوت دعای🌹روز پنج🌹ماه مبارک رمضان... 🌺اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم فرجهم🌺 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110
Joze 05-Aghaie Tahdir.mp3
31.98M
📖 تلاوت تحدیر () 🌺 🌺 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 🌺 التماس دعای فرج 🌺 📥توسط استاد معتز آقایی ⏲ «در 33 دقیقه یک جزء تلاوت کنید» 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110
16184403077015777646124.mp3
6.24M
🎙ربنا الهی العفو ❤️😔 ✨گاهی باید با خودش فقط خلوت کنیم... 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شکر در سختی ها 14.mp3
12.44M
تو می تونی همه ی زندگیتو رنگی کنی! یه رنگ خوشگل و تَک؛ رنــگ خـــ❤️ــدا اونوقت ساده ترین کارهات مثل یه عبادت خالص؛ برات رشد و قدرت ایجاد میکنه 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
بسم الله الرحمن الرحیم 🔥 #نه 🔥 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی 💥 «قسمت شصت و هشتم» 🔺لطفاً جای خالی ر
بسم الله الرحمن الرحیم 🔥 🔥 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی 💥 «قسمت شصت و نهم» 🔺وقتی تخم‌مرغ‌های توی جیب ما از سبد شما بیرون می‌آید! آجر به آجر و خشت به خشت دانشگاه بالا آمد و هم از نظر محتوا و هم از نظر عِدّه و عُدّه کامل‌تر و آماده بهره‌برداری شد. تا اینکه روز تأسیس دانشگاه فرا رسید و علاوه بر چند نفر از سران سیاسی کشور، سفیر ترکیه، نماینده اسرائیل و یک هیئت از اساتید بلندپایه مطالعات ژنتیک و مطالعات زنان در منطقه هم آمدند و در آیین افتتاح دانشگاه شرکت کردند. تا قبل‌از اینکه کسـی بخواهد بفهمد چه می‌شود و به گوش مردم و علما برسد، ما جذبمان هم کرده و برنامه آموزشی‌مان هم نوشته و حتّی کلاس‌ها را هم تقسیم کرده بودیم. این از دانشگاه! تقریباً پس‌از گذشت حدود هفت ماه، باز هم شدم همان خانم دکتر جذّاب و با موقعیّت عالی که کلّی برنامه اجتماعی و سیاسی دارد و باید گام به گام قدم بردارد. سه چهار هفته از تأسیس دانشگاه گذشت، تا اینکه قرار شد رأی‌گیری کنیم و زیر نظر سفارت ترکیه و اساتید میهمان بین‌المللی، برای دانشگاه رئیس تعیین کنیم. موقعیّت ریاست دانشگاه طوری بود که خیلی ویژه تعریف شده بود و اگر به کسـی می‌رسید، یک جورهایی اوّلین رئیس دانشگاه زن با مدرک و گرایش بین‌المللی در افغانستان می‌شد که تحت لیسانس ترکیه و اسرائیل حمایت می‌شود. خب طبیعی است که هرکسی برای این جایگاه تلاش کند و هر چه ته دیگ وجودش دارد، بیرون بریزد؛ اعمّ از رزومه، تاریخ قبیله، توانمندی‌های خاصّ فردی، تألیفات و... ما ده نفر بودیم، ده نفر هم کادر اجرایی بود، ده نفر هم اساتید بین‌المللی، ده نفر هم رابط و ناظر از سفارت و وزارت علوم و...؛ یعنی جمعاً 40 نفر بودیم. خب این چهل نفر هم الکی، از سر بیکاری و رابطه و پارتی که سر کار نیامده بودند. هر کدامشان یک عالمه قصّه و داستان پشت‌سرشان بود و آدم‌های انتخاب شده و تربیت یافته دست ترکیه و اسرائیل بودند. حالا بماند که روش جذب و شکار هر کدام از ما با بقیّه فرق داشت، امّا خلاصه همه‌مان به نوعی رقیب سرسخت هم محسوب می‌شدیم و باید از یکدیگر عبور می‌کردیم. تا اینکه بعداز دو سه روز رایزنی و بالا و پایین رفتن، فرم‌های ویژه تعیین هیئت مدیره و ریاست دانشگاه آمد. با توجّه به شروطی که گذاشته شده بود و ردیف‌هایی که داشت، فقط شامل ما ده نفر می‌شد. بقیّه خیلی راحت با این مسئله کنار آمدند و مثل بقیّه کشورهای جهان سوّم نبود که وقتی یک تیم و یا یک حزب به موقعیّتی می‌رسند، بقیّه تیم‌ها و حزب‌ها هم قسم می‌شوند که آن‌ها را به زمین گرم بزنند؛ حتّی به قیمت له و نابود کردن همه ارزش‌ها و اصالت‌ها! اما تیم ده نفر ما هم خیلی بود و باید یک نفر به‌عنوان رئیس، یک نفر به‌عنوان جانشین، یک نفر هم به‌عنوان معاونت اجرایی و یک نفر دیگر هم به‌عنوان دبیر تعیین بشود؛ یعنی جمعاً چهار نفر به‌عنوان هیئت رئیسه دانشگاه تعیین می‌شدند. اتّفاقاتی افتاد که مایلم بدانید! قرار شد که بین ما ده نفر رأی‌گیری بشود. روز رأی‌گیری، نماینده اسرائیل از سفارت ترکیه آمد. وقتی وارد جلسه شد، دو تا پاکت نامه از جیبش بیرون آورد و روی میز گذاشت. همه چشمشان گرد شده است و می‌خواهند بدانند چه خبر است. گفت: «رأی‌گیری کنین! برای این رأی‌گیری بیست دقیقه بیش‌تر فرصـت نـداریم. باید سـریعاً به چهار نفر برسـین و بازی رو تمومش کنیم. کلّی کار و بـدبختی دارین. شما توسّط رأی‌گیری، چهار نفر رو برای این پست‌ها انتخاب کنین. از بین اون چهار نفر، (انگشتش را به‌طرف آن دو تا کاغذی که با خودش از اسرائیل آورده بود دراز کرد و گفت) این دو نفر به ترتیب رئیس و جانشین خواهند شد!» یک نفر فوراً گفت: «از کجا معلوم این دو نفری که اسمشون تو این دو پاکت هست، جزئی از چهار نفری باشن که توسّط ما انتخاب می‌شن؟!» او خندید و گفت: «شما هنوز قاعده بسیاری از بازی‌ها رو یاد نگرفتین! اسم این بازی بیست دقیقه.ای «جیب و سبد» هست و معمولاً طبق این بازی، تخم‌مرغ‌های داخل جیب ما از سبد شما بیرون میاد! بگذریم، شروع کنین.» ادامه👇 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110