eitaa logo
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
931 دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
12.2هزار ویدیو
331 فایل
کانال معرفتی و تربیتی دوستان بهنامی نو+جوان+بهشتی الّلهُمَ اِستَعمَلنی بِما خَلَقتَنی لَه خدایامرا بخاطر هر انچه خلق نمودی خرج نما ارتباط با ادمین 👇👇 @abasaleh14
مشاهده در ایتا
دانلود
😍✋ با خیال رخ زیبای تو ای راحت جان فارغ از دیدن روی دگرانیم هنوز تا که تو کی برسی زین سفر دور و دراز حیف و صد حیف که از بی خبرانیم هنوز 🌹 🌹 ✦‎࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🤚سلام و ادب خدمت شما رفقای تنهامسیری‌ گل🌹 صبحتون شاد و مملو از اتفاقات قشنگ و مسرت بخش ان شاالله حالتون چطوره؟ خوبید ؟ ان شالله که حالتون خوب و پر از نشاط باشه. هر یک از لحظات زندگیه ما همچون گوهری بی نهایت ارزشمنده که به هیچ وجه نمیشه روی اون قیمت گذاشت! لحظه لحظه زندگیتون پر از شادی🌹 ان شاءالله روزی مملو از الطاف و انوار الهی پیش رو داشته باشید✨ ✦‎࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹سال ۱۳۵۹بود.برنامه ی بسیج تا نیمه شب ادامه یافت.دو ساعت مانده به اذان صبح کار بچه ها تمام شد. ابراهیم بچه ها را جمع کرد.از خاطرات کردستان تعریف میکرد. خاطراتش هم جالب بود هم خنده دار. بچه ها را تا اذان بیدار نگه داشت. بچه ها بعد از نماز جماعت صبح به خانه هایشان رفتند. ابراهیم به مسئول بسیج گفت: اگر این بچه ها، همان ساعت میرفتند معلوم نبود برای نماز بیدار میشدند یا نه، شما یا کار بسیج را زود تمام کنید یا بچه ها را تا اذان صبح نگهدارید که نمازشان قضا نشود. 🌷🌷 یاد امام و شهدا با صلوات🌷 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنبیه اسراییل توسط ایران😁 بازسازی کارتون دکتر ارنست😅 اسراییل خورد ولی آمریکا سوخت😂 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110
📲یه اپ کاربردی برا درس خونا 👓کمک به حفظ تمرکز ✍مدیریت کارهای روزانه ⏱تنظیم هشدار یادآوری 📌چک لیست 📖تشکیل گروه جهت درس خوندن که میتونین لینکشو بذارین تو گروه دوستاتون تا بیان تو اپ و یه رقابتی به پا میشه که ببینین کی از همه بیشتر درس خونده🤓 و با تکنیک ویژه مدیریت زمان پومودورو، زمان صرف شده برای انجام هر کاری رو در پایان ماه میتونین پیگیری کنین👌 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110
• اتفاقاتی که تو زندگی ما، جریان داره، هم نیمه خالی داره...😬 هم نیمه پر!😌 خیلی وقتا نه تنها نیمه خالی رو می‌بینیم! 😐بلکه دائم تکرار می‌کنیم: _فایده هم داره؟! _این یه ذره تلاشِ من به کجا می‌رسه؟!😣 _اصلا موثره؟! و آخرش هم با یه کلمه تکراری و ویران کننده که می‌گه:بیخیال😕 ⚠️یادت باشه که هیچ وقت دریچه‌های نور امیدُ به رو خودت نبندی... 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110
شیعه شدن یک سنی بعد از حمله ایران بعد از این‌که دیدم ایرانِ شیعه، در سایه سکوت بیش از یک میلیاردونیم سنّی چه کرد، از اینجا ودر صحت کامل عقل ودرمقابل همه جهان، تشیع خود را اعلام می‌کنم، وبرادران وخواهرانم را دعوت می‌کنم شیوه علی بن ابی‌طالب (ع) واهل بیت رسول خدا (ص) را پیش گرفته واز دشمنانشان اعلام برائت کنند. 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110
⭕️تجمع سراسری اصناف، بازاریان و آحاد مردم در مساجد بازار در حمایت از فرمایشات مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) در مقوله حجاب و عفاف دوشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۳ 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110
13.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نگاه به سیاه نمایی های رسانه های تحت امر صهیونیست ها نکنید... آن ها خودشان هم می دانند چه بر سرشان آمده.. ولی مجبورند برای کاهش اثر ضربت سیلی که دریافت کرده اند به دروغ پردازی روی بیاورند.. حالا بشنوید صحبت های اسکات ریتر ژنرال بازنشسته ارتش آمریکا را که دقیق و شفاف آثار حمله ی موشکی جمهوری اسلامی ایران به سرزمین های اشغالی را بیان می‌کند.. اسکات ریتر و تمام کسانی که ذره ای علم نظامی و تحلیل سیاسی درست دارند کاملا متوجه اند که چه اتفاقی افتاده... حالا رسانه های مزدور صهیونیستی هر چقدر می‌خواهند دروغ و جفنگ به هم ببافند.. اسکات ریتر در این مصاحبه می‌گوید ایران هر هدفی را که مشخص کرده بود با موفقیت مورد اصابت قرار داد و پدافند رژیم صهیونیستی که قوی ترین پدافند دنیا را در اختیار دارد هیچ راهی برای جلوگیری از اصابت موشک ها به اهداف مورد نظر نداشت. 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110
دست های گشاده 02.mp3
15.07M
از میون اَهل زمین، فقط دوستایِ ویژه خدا، برای خـــدا خـَ🌸ـرج میشن! یه کم فکــر کن؛ اگــر هنوز انتخاب نشدی؛ دیـــر نشــده هــــا! بخــواه...و بیـــا 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
بسم الله الرحمن الرحیم 💞 #یکی_مثل_همه۳💞 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی 💥 «قسمت هشتم» [بسم الله الرح
بسم الله الرحمن الرحیم 💞 💞 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی 💥 «قسمت نهم» حاجی خلج و تعدادی که معتکف بودند، به مراسم خودشان مشغول بودند. معتکفان ساعت بیدار و استراحت و عبادت و مطالعه و اذکار و گعده‌هایشان را با حاجی هماهنگ می‌کردند. داود یک سر داشت و هزار سودا. اینقدر فکرش درگیر امور مسجد و مردم و جاافتادن در آن محل و آشنا شدن با بچه‌های پای کار و مراسم خواستگاری و بقیه چیزها بود که متوجه نشد که حاجی خلج، چراغ خاموش دارد چه لطف بزرگی در حق او و آن محله میکند. خلج با آن سه روز ماندن در آن محله و مسجد، دو کار داشت انجام میداد: اولا داشت هسته اولیه متدینین را دور هم جمع میکرد. مومنینی که دلشان با دین و اسلام و انقلاب بود اما چون مسجد فعال و آخوند پای کار در آنجا نداشتند، برای شرکت در مجالس مذهبی و معنوی به دیگر محله‌ها و سایر مساجد شهر می‌رفتند. حاجی با آن سه روز، مثل شمع در مسجد بیتوته کرد و آنها را پروانه‌وار اطراف خودش جمع کرد و دلشان را به وجود داود قرص کرد. ماشاءالله کم هم نبودند. حدود بیست سی نفر معتکف بودند اما بیست سی نفر دیگر هم وقتی دیدند یک مجتهد برای اعتکاف به مسجدشان رفته، یواش یواش سر و کله‌شان پیدا شد و مسجد رونق بیشتری پیدا کرد. ثانیا با نفوذی که حاجی در بین مسئولین شهر داشت، از نیروی انتظامی گرفته تا دیگر مسئولان برای سر زدن به حاجی و حال و احوال با او به مسجد صفا رفت و آمد کردند و کم‌کم مسئولان یادشان آمد که یک محله‌ای هم آنجا هست و یک مسجد دارد و مردمی در آن منطقه زندگی میکنند! همین رفت و آمد مسئولان و مدیران شهری و... ظرفیت خوبی برای داود به وجود می‌آورد که میتوانست بعدها از آن نهایت استفاده را ببرد. داود فقط یک نیت ساده کرده بود که به مسجد محروم و محجور برود اما خدا داشت از همان ابتدا به واسطه یک عبد خالصش به نام حاج آقا خلج، درهای بیشتری را برای خدمت به آن محله و مردم به رویش باز میکرد. بگذریم... حوالی ده یا ده و نیم صبح بود که هاجر با داود تلفنی هم صحبت شد. -چه خبر آبجی؟ -سلامتی. حسابی مزاحم زینب خانم و آقاشون شدیم. خیلی محبت دارند. -آره خداییش. دارم میرم جایی. کار واجب دارم. امری داشتی؟ -آهان. آره. با المیراخانم تماس گرفتم و می‌خواستم برای امشب هماهنگ کنم. گفتند انشاءالله عصر تشریف بیارید. -عصر؟ من کار دارم. داریم افطاری معتکفا رو آماده می‌کنیم. شب بهتر نیست؟ -نتونستم بگم نه! یه کاریش بکن. تا ظهر کارات بکن و عصر بیا تا بریم. -ای بابا. باشه. ببینم چیکار میتونم بکنم. کاری نداری آبجی؟ -نه قربونت برم داداش. ده دقیقه بعد... مهربان به دنبال داود آمد تا او را با خودش به خانه سلطنت و مملکت ببرد. در راه داود به مهربان گفت: «تو چرا اینقدر پسر خوبی هستی؟» مهربان همین طور که یک قدم جلوتر از داود میرفت، برگشت و یک نگاه و لبخند پسرانه به داود انداخت. داود گفت: «هیچ وقت باورم نمیشد یه بچه پیدا بشه که وقتی با مدل خودش اقامه میگه، موقع نماز خوندنم بیشتر به خدا فکر کنم. چرا اینجوری هستی تو؟» مهربان دوباره فقط خندید. داود گفت: «اما ناقلا یه شیطنت خاصی هم تو چشات هستا. نگی نفهمید!» مهربان همین طور که رو به طرف داود کرد، با لبخندی که به لب داشت، صدایی از وسط لب و دهانش خارج شد. داود گفت: «نمیفهمم چی میگی اما احتیاطا خودتی! منو که دیگه نمیتونی سیاه کنی پسرجون! حالا چرا اینقدر تند راه میری؟ یه کم یواش‌تر.» تا این که به خانه سلطنت و مملکت رسیدند. درشان باز بود. مهربان دو تا به در زد و همین طور که صدایِ بلندی شبیه«یا الله» از گلو و دهانش خارج شد، در را باز کرد و رفت داخل. داود همانجا دم در ایستاد تا به او اجازه ورود بدهند. که دید شادی خانم با چادری که با آن به مدرسه میرفت، آمد دم در و در را بازتر کرد و گفت: «سلام حاج آقا. بفرمایید.» ادامه👇 ‌‎🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110