هدایت شده از ابوذر ۳۱۳
🔰نظر رهبری در مورد جایگاه مردم در حکومت اسلامی
🔸با توجّه به اینكه بیست سال از استقرار نظام جمهوری اسلامی میگذرد و اكنون در مرحلهی تثبیت نظام هستیم و با عنایت به نزدیك بودن انتخابات شوراها كه عالی ترین جلوهی آن حضور فراگیرتر و نهادینهتر مردم در عرصهی تصمیمگیری و اجراست، سؤال من از محضر شما این است كه مردم در اندیشهی حضرتعالی چه جایگاهی دارند و كدام مكانیزم را برای مشاركت مردم در سرنوشت خودشان
كاراتر و بهتر میدانید؟
💢 پاسخ #حکیم_انقلاب:
🔻اینكه سؤال كردید مردم در ذهن ما كجا هستند. به نظر ما مردم اصل قضایا و همهكاره هستند.
🔻در تفكّر اسلامی و برداشت اسلامی، اندیشهی خدا محوری با اندیشهی مردم محوری هیچ منافاتی ندارد؛ اینها بر روی هم قرار میگیرند.
🔻اوّلًا تا مردم متدیّن و معتقد به دینی نباشند، حكومت دینی در آن كشور اصلًا به وجود نمیآید و جامعهی دینی شكل نمیگیرد. بنابراین، وجود حكومت دینی در یك كشور، به معنای تدیّن مردم است؛ یعنی مردم این حكومت را خواستند، تا این حكومت بیاید. وقتیكه ما میگوییم حكومت دینی كه جمهوری اسلامی هم براساس احكام و تعالیم الهی است آیا معنایش این است كه مردم هیچكارهاند؟ نه.
🔻اگر مردم با حاكمی بیعت نكنند و او را نخواهند و لو امیر المؤمنین علیهالسّلام باشد او سرِ كار خواهد آمد؟ در جمهوری اسلامی كه نقش مردم واضح است.
🔻در تفكّر دینی، اساس حاكمیت دین و نفوذ دین و قدرت دین، در اعمال آن روشهای خودش برای رسیدن به اهدافش به چیست؟ تكیهی اصلی به چیست؟ به مردم است. تا مردم نخواهند، تا ایمان نداشته باشند، تا اعتقاد نداشته باشند، مگر میشود؟
🔻پیامبر را اگر مردم مدینه نمیخواستند و در انتظار او نمینشستند و بارها سراغش نمیرفتند، مگر به مدینه میآمد و جامعهی مدنی تشكیل میشد؟
🔻پیامبر كه با شمشیر نرفت مدینه را بگیرد.
🔻كمااینكه فتوحات اسلامی تا آنجایی كه درست انجام گرفته است چون همهی فتوحات در فصول صحیحی انجام نگرفته؛ در دورانی، فتوحات همان شكل جهانگشاییهای سلاطین را پیدا كرد رزمندگان اسلام رفتند آن مانع را كه قدرت حكومت فاسد و ظالم آن محل بود، از سرِ راه برداشتند؛ مردم خودشان از رزمندگان استقبال كردند هم در ناحیهی شرقی، هم در ناحیهی غربی و این در تواریخ ما مشخّص و موجود است. نمونههای فراوان و مثالهای زیبا و شیرینی در این خصوص هست كه جای گفتنش در اینجا نیست، لیكن در كتابها هست؛ اگر بخواهید، میتوانید مراجعه كنید.
🔻 بنابراین، خواست و اراده و ایمان مردم، حتّی بالاتر از این، عواطف آنها، پایهی اصلی حكومت است. این نظر اسلام است و ما هم به همین معتقدیم.
🔻در قانون اساسی جمهوری اسلامی، همین نكته به یك شكل معقول و منطقی و قانونی گنجانده شده است. اینكه ما گفتیم، یك ایده و یك فكر است و اگر بخواهیم یك فكر را به شكل قانون قابل اجرا درآوریم، طبعاً مشكلاتی دارد؛ لیكن مشكلات به بهترین وجهی كه ممكن بوده، در قانون اساسی ما حل شده است.
🔻در قانون اساسی، توزیع قدرت به نحو منطقی و صحیح وجود دارد و همهی مراكز قدرت هم، مستقیم یا غیر مستقیم با آراءِ مردم ارتباط دارند و مردم تعیینكننده و تصمیمگیرنده هستند و اگر مردم حكومتی را نخواهند، این حكومت در واقع پایهی مشروعیت خودش را از دست داده است. نظر ما در بارهی مردم این است.
📍بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی - 1377/12/04
#مردمسالاری_دینی
🗳#انتخابات1402
#مشارکت_سیاسی
🔝#انتشار_حداکثری_با_شما
@SAboozar313