💢راه نجات اقتصاد کشور...
🔹نمایشگاه دستاوردهای بخش خصوصی و دانش بنیان نشان میدهد، مسئله دانش تولید در ایران از حیث زیربنایی در سطوح بسیار بالایی قرار دارد. کمتر کشوری در دنیا هست که مثل ایران به تنهایی توانسته فناوریهای روز دنیا را به دست آورد؛ اما با وجود پیشرفتها، دانش تولید آنگونه که باید، فعلیت(صنعتی) نیافته است. دلیل آن نیز عدم تأمین مالی و سیاستگذاری نادرست است که راه حل را رهبری در قالب شعار سال طرح کردند؛ «مردمیسازی اقتصاد».
🔸راه نجات اقتصاد کشور برای فعلیت بخشیدن به دانش تولید، استفاده از ظرفیتهای مالی و فکری مردم در قالب مردمیسازی و خصوصیسازی است. به همین دلیل، رهبر معظم انقلاب نیز در نمایشگاه پیشگامان پیشرفت فرمودند: «تنها راه پیشبُرد کشور استفاده از توانمندیهای بخش خصوصی است.» اما ظاهراً کشور در این دو موضوع، به ویژه خصوصیسازی توفیق مطلوبی نداشته است. ده ماه از سال نیز گذشت و تغییر محسوسی در تحقق شعار سال دیده نمیشود. این در حالی است که «مشارکت مردم» برای تحقّق هدف «جهش تولید» در صدر توصیههای امام خامنهای به دولت سیزدهم و چهاردهم بوده است.
🔹رهبری تأکید داشتند: «راه ورود مردم در عرصههای اقتصادی بایستی باز بشود؛ این، کشور را نیرومند میکند، اقتصاد را باثبات میکند. البته سیاستهای اصل ۴۴ بخشی از این قضیه است، که سالها پیش این سیاستها ابلاغ شده و این سیاستها مستفاد از خود قانون اساسی است.» خصوصیسازی در ضمن مردمیسازی است که البته در این زمینه نیز غالباً بیراهه رفتهایم. لذا اولاً باید بر ضرورت بازنگری در شیوههای ناصحیح اجرای سیاستهای کلّی اصل ۴۴ و تلاش برای اجرای صحیح آن تمرکز کرد و ثانیاً باید به این پرسش پاسخ داد که اگر «آحاد مردم» خواستند با «توان مالی، توان فکری و ذهنی، توان ابتکاری» خود وارد میدان اقتصاد شوند، چه باید بکنند؟
🔸اما چرا تحرکی در دولتها دیده نمیشود؟ پاسخ آن در گلایه آن فعال بخش خصوصی در دیدار با رهبر معظم انقلاب است. تودرتوی نهادی و مقررات زائد. اتفاقاً خود دولت در جاهایی مانع و رقیب بخش خصوصی است؛ چون اقتصادمان دولتی است. ما بعد از انقلاب، مسیر اقتصاد را مثل جنگ، مردمی پیش نبردیم و نتیجهاش شد اینکه الآن می بینیم. رهبری در اول فروردین ۱۴۰۱ نیز فرمودند: «مهمترین مشکل اقتصاد ما تصدّیگری دولتی است.... شاید مهمترین نقطهضعف اقتصاد ما تصدّیگری افراطی دولت است. وقتی که مردم از مدیریّت و فعّالیّت اقتصادی کنار میمانند، کارهای بزرگ، شرکتهای مهم، تولیدهای ثروتساز برای کشور در اختیار دولت قرار میگیرد و در اختیار فعالان اقتصادی از مردم قرار نمیگیرد، همین مشکلاتی پیش میآید که ما امروز در اقتصادمان مشاهده میکنیم.»
🔹در مجموع به نظر میرسد برای فعلیت دادن به دانش تولید باید دولت ضمن حذف مقررات زائد، تودرتوی نهادی را کاهش داده و بخش خصوصی را حمایت کند تا تولید ملی جهش یابد.
#گزارشروز
💢بررسی FATF در مجمع تشخیص آغاز میشود
🔹«بررسی FATF در کمیسیون مشترک تشکیل شده برای این کار از هفته آینده آغاز میشود.» این خبر را «علی لاریجانی» عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام کرد. به گفته لاریجانی «دستگاههای مختلف نظرات خود را مطرح و بررسی علمی در این کمیسیون انجام خواهد شد.» یکی از نهادهای مهمی که مستقیماً با موضوع FATF در ارتباط است، بانک مرکزی است؛ چراکه باید مجموعهای از اقدامات را برای پاسخ به انتظارات FATF اجرا کند؛ اما موضع رئیس بانک مرکزی درباره FATF چه بوده است؟
🔸پیش از این «محمدرضا فرزین» رئیس کل بانک مرکزی به کرات نظر خود را درباره FATF بیان کرده است. او در تیرماه امسال و در جمع فعالان اقتصادی روسیه از برخوردهای سیاسی FATF با ایران و روسیه انتقاد کرد و پیشنهاد داد: «برای دور شدن از تحریمهای ظالمانه و سلطه دلار بر مبادلات مالی و بینالمللی، کشورهای عضو نهادی مشابه FATF تشکیل بدهند.» بهمن ماه سال گذشته نیز در اختتامیه دهمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی گفته بود «چه اشکالی دارد اعضای بریکس برای خود سازکاری مثل FATF و سوئیفت داشته باشند.» انتقادهای رئیس کل بانک مرکزی از FATF به دلیل برخوردهای سیاسی آن با ایران تنها مربوط به سال گذشته نمیشود. فرزین سال ۹۵ در یک گفتوگوی مفصل رسانهای در خصوص FATF میگوید: «بخشی از نگرانی ما استانداردهای دوگانهای است که بهدلیل نفوذ شدید آمریکا در این سازمانها ممکن است برای ما خطرآفرین باشد.» او ادامه میدهد: «هم برخی از توصیههای 40 گانه و هم برخی تعهدات خواسته شده در برنامه اقدام، دور زدن تحریم را سختتر میکند. حتی فراتر از آن ممکن است مجبور شویم برخی از تحریمها را داخلی کنیم.» فرزین معتقد است: «تا زمانی که تغییری در تحریمهای ثانویه آمریکا صورت نگیرد، حتی اگر FATF ایران را از فهرست سیاه خارج هم کند، اتفاق جدیدی حاصل نمیشود.»
🔹با وجود انتقادهای چندباره فرزین از سازکار سیاسی FATF و بی تأثیر بودن عضویت ایران در این نهاد، او بعد از ابقا در سمت ریاست بانک مرکزی با حکم پزشکیان تاکنون اظهار نظر جدی در این باره نداشته است. فقط در اواخر آبان ماه در پاسخ به سؤال یک خبرنگار گفت: «موضوع FATF را وزیر اقتصاد پیگیری میکند.»
🔸البته این امکان وجود دارد که وزیر اقتصاد بتواند نظر او را تغییر دهد. پیش از این هم با وجود اینکه فرزین با افزایش یکباره نرخ ارز نیما به دلیل تأثیر آن بر روی تورم مخالف بود، در نهایت نظر وزیر اقتصاد را پذیرفت و نرخ ارز نیما را افزایش داد.
#گزارشروز
💢اهداف یک سفر
🔹هیئت سیاسی ـ اقتصادی ایران به ریاست وزیر امور خارجه برای دیدار و گفتوگو با مقامات طالبان وارد شهر کابل، پایتخت افغانستان شد.
🔸این سفر که نخستین حضور وزیر امور خارجه ایران در افغانستان پس از بازگشت طالبان به قدرت است، فراتر از یک اقدام دیپلماتیک معمولی بوده و فرصتی برای تعیین چشماندازی پایدار در روابط دو کشور به شمار میآید. «سیدعباس عراقچی» گفته است سفر انجام شده بسیار خوب بوده و موجب درک بهتر دو طرف شده است، اما درباره نتایج این سفر باید گفت:
🔹۱ـ احیای جایگاه افغانستان در سیاست خارجی ایران: این سفر نشاندهنده توجه ویژه ایران به افغانستان به منزله همسایه شرقی خود است. طی سالهای اخیر، برخی مدعی کاهش اهمیت افغانستان در سیاست خارجی ایران بودند؛ اما این سفر و انتصاب «علیرضا بیگدلی» بهعنوان سرپرست سفارت ایران در کابل، حاکی از تلاش ایران برای تقویت این روابط است.
🔸۲ـ تعمیق همکاریهای اقتصادی: افغانستان یکی از بازارهای مهم صادراتی ایران به شمار میآید. با وجود نوسانات تجاری، حجم صادرات ایران به این کشور همچنان در جایگاه بالایی قرار دارد. افزون بر این، بندر چابهار نقش کلیدی در توسعه تجارت و ترانزیت میان دو کشور دارد. در این سفر، تیمی از فعالان اقتصادی ایران، عراقچی را همراهی کردند تا راهکارهایی برای افزایش همکاریها در حوزههایی، همچون حملونقل، زیرساخت و انرژی ارائه دهند.
🔹۳ـ مدیریت چالشهای امنیتی و مرزی: ایران و افغانستان بیش از ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک دارند که با چالشهایی، مانند قاچاق مواد مخدر، ورود غیرقانونی اتباع و تنشهای امنیتی مواجه است. تقویت امنیت مرزی و ایجاد سازکارهای مشترک برای مقابله با این تهدیدها از اولویتهای این سفر بوده است.
🔸۴ـ شروع روابط جدید دیپلماتیک: این سفر فرصتی برای بازتعریف چارچوب روابط ایران با حکومت سرپرست افغانستان است. تلاش برای تدوین سند جامع همکاریهای راهبردی میتواند گامی مؤثر برای حل مسائل دوجانبه، از جمله مسئله به رسمیت شناختن طالبان بهعنوان دولت قانونی افغانستان باشد.
🔹با وجود تعاملات گسترده میان ایران و افغانستان، نبود یک سند جامع و مدون ضعف بزرگی در روابط دو کشور است. این سند میتواند چارچوبی برای حلوفصل اختلافات، تقویت همکاریها و بهرهبرداری از ظرفیتهای مشترک باشد. از مزایای امضای سند جامع همکاری، حل مسائل دوجانبه نظیر حقابه، امنیت مرزی و وضعیت مهاجران، تقویت اعتماد متقابل و کاهش تنشها، تثبیت جایگاه ایران بهعنوان شریک راهبردی افغانستان، افزایش همکاریهای اقتصادی و ترانزیتی در منطقه و تدوین چشمانداز روابط ایران و افغانستان است. سفر دکتر عراقچی به کابل فرصتی برای ارتقای روابط ایران و افغانستان به سطح راهبردی است.
#گزارشروز
💢آن دوران گذشته است!
🔹سیاست «اول آمریکا» یا بازگشت به دوران کهنه استعمار! این مهمترین سؤالی است که اکنون باید درباره سیاست دولت آمریکا در چهار سال دوم دونالد ترامپ به آن پاسخ داد.
🔸از ماجرای الحاق کانادا به خاک آمریکا که سرو صدای زیادی به پا کرده است! از اشغال گرینلند که گفتو گوی ترامپ با نخست وزیر دانمارک را به تنش کشاند و سیطره بر کانال پاناما که با هشدار مقامات این کشور روبهرو شد و حتی تغییر نام خلیج مکزیک که بگذریم و همه آنها را هم که نادیده بگیریم، نمیتوان از اظهارات عجیب و غریب ترامپ درباره کوچاندن ساکنان غزه به سادگی عبور کرد.
🔹پس از آنکه جانشین جو بایدن در کاخ سفید گفت اردن و مصر باید فلسطینیان بیشتری را برای پاکسازی نوار غزه بپذیرند و از کوچاندن ساکنان غزه به دو کشور همسایه فلسطین سخن گفت، وزارت خارجه مصر واکنش تندی به این موضوع نشان داد و در بیانیهای کوچاندن فلسطینیها و خالی کردن سرزمین فلسطین از ساکنان اصلیاش را غیرقابل قبول دانست. دولت مصر به طور کامل و با جملات روشن و صریح عملی شدن این درخواست را غیر ممکن خواند.
🔸همچنین به دنبال این خواست جنجالی ترامپ، امان این طرح را آوارگی همیشگی فلسطینیها دانست و با آن مخالفت کرد. «ایمن الصفدی» وزیر خارجه اردن با انتشار پیامی در صفحه خود در پلتفرم ایکس (توئیتر سابق) نوشت: «اردن بخشی از ترتیبات معامله مبادلهای که ما از آن حمایت میکنیم، نبوده است و با این وجود از تکمیل آن حمایت کردیم و بر ضرورت اجرای کامل آن، تثبیت آتشبس و رساندن کمکهای بشردوستانه به تمام بخشهای نوار غزه تأکید میکنیم.» الصفدی افزود: «حقیقت ثابت این است که اردن از منافع، اصول و شهروندان خود محافظت میکند.» با وجود این مخالفتهای صریح، اما ترامپ بدون توجه به گفتههای امان و قاهره مواضع خود را تکرار کرده و در جملاتی عجیب مدعی شده است با رئیس جمهور مصر درباره انتقال ساکنان نوار غزه به این کشور صحبت کردم. ترامپ گفته است، فکر میکنم رئیس جمهور مصر از فلسطینیهای ساکن نوار غزه استقبال کند و پادشاه اردن نیز همین کار را خواهد کرد. رئیس جمهور آمریکا مدعی شده است میخواهد ساکنان نوار غزه در مکانی بدون خشونت زندگی کنند و نوار غزه در سالهای گذشته مانند جهنم بوده است. ادعاهای مرد دیوانه کاخ سفید که با مواضع رسمی دولت های مصر و اردن در تضاد کامل است، نشان میدهد ترامپ در رؤیای بازگرداندن دیکتاتوری واشنگتن در جهان است؛ دیکتاتوری که دستور از کاخ سفید صادر شود و مانند دوران کهنه استعماری کشورهای دیگر از فرمان آمریکا تبعیت کنند! دورانی که مدتهاست تمام شده و حتی رؤیاپردازی درباره آن هم مضحک است!
#گزارشروز
💢الزامات یک قیاس اصولی!
🔹یکی از مواردی که به ویژه در ایام سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ملت بزرگ ایران زیاد دیده و شنیده میشود، مقایسه عملکرد دوران پهلوی و سالهای حیات جمهوری اسلامی ایران است. این قیاس دو الزام مهم دارد که باید مورد توجه قرار گیرد؛
🔰1ـ تاریخ معاصر ایران به ویژه دوران حکومت قاجار و پهلوی باید به دقت مطالعه و بررسی شود. دوران سیاهی که سرشار از خیانت، وابستگی، عقبافتادگی، ظلم، تجزیه کشور، تحقیر، فقر و استبداد است. بنابراین، آشنایی با میراث شوم این دوره برای قضاوت و مقایسه دوران قبل و بعد از انقلاب ضروری است.
🔰2ـ از ابتدای پیروزی انقلاب، حجم بیسابقهای از دشمنی علیه ایران اعمال شده است که در تاریخ نمونه آن یافت نمیشود. ایجاد شورشهای تجزیهطلبانه، تلاش برای کودتا، ترور بسیاری از مسئولان مؤثر انقلاب، ترور بیش از 23 هزار نفر از مردم، تحمیل جنگ هشت ساله، اعمال تحریمهای همهجانبه و ایجاد اغتشاش گوشهای از این دشمنیهاست. بنابراین، باید رویکردها و عملکرد دو دوره در این حوزهها بررسی شود. با وجود در نظر گرفتن این دو مؤلفه باز هم مقایسه عملکرد نظام برآمده از انقلاب شکوهمند ملت ایران در سال1357 کارنامهای روشن و درخشان است که در ادامه به گوشهای از تفاوتی که جمهوری اسلامی ایران رقم زد، اشاره میکنیم؛
🔹سیاست داخلی: رژیم دیکتاتوری پهلوی با رویکرد دیکتاتوری خود، خفقان، استبداد، نادیده گرفتن و سرکوب مردم و عدم آزادی سیاسی را به ارمغان آورد؛ ولی جمهوری اسلامی با اتخاذ رویکرد مردمسالاری، توانست مشارکت اجتماعی، انتخابات آزاد، آزادیهای اجتماعی، فعالیت احزاب سیاسی، چرخش قدرت و استقلال سیاسی را برای مردم فراهم کند.
🔸سیاست خارجی: رژیم پهلوی با وابستگی به قدرتهای بزرگ، ایران را به بازیگر دستنشانده، تأمینکننده منافع کشورهای خارجی، ناتوان در برابر تهدیدهای خارجی، یک ملت بدون عزت و تحقیر از سوی کشورهای قدرتمند تبدیل کرد؛ در مقابل جمهوری اسلامی رویکرد استقلال را پیش گرفت، که تأمین منافع ملی، حفظ عزت، ایفای نقش محوری در منطقه، تصمیمگیری براساس عزت، حکمت و مصلحت از آثار این رویکرد بود.
🔹رژیم پهلوی با سیاست پیوند با قدرتهای بزرگ وابستگی شدیدی به تجهیزات و حمایت خارجی پیدا کرد و مسبب جدا شدن بحرین، جدا شدن ارتفاعات آرارات، جدا شدن دشت ناامید و... بود؛ اما جمهوری اسلامی با رویکرد دروننگر و مردم پایه به حفظ تمامیت ارضی، امنیت ملی، اتکا به تجهیزات بومی و اقتدار منطقهای نائل شد.
🔸فرهنگ: رویکرد رژیم پهلوی دنبالهروی از هویت غربی بود. ضدیت با اسلام و اعتقادات دینی، مبارزه با حجاب، استفاده ابزاری از زنان، ابتذال در تلویزیون و سینما، گسترش مراکز فساد و فحشا، کاپیتولاسیون، بیتوجهی به علم و دانشگاه عواقب این رویکرد برای کشور بود؛ اما جمهوری اسلامی رویکرد تکیه بر هویت ایرانی ـ اسلامی را دنبال کرد و توانست به هویت ایرانی عزت دهد، جایگاه والای زنان را احیای کند، معنویت و حضور پررنگ جوانان در مراسمهای مذهبی را افزایش دهد، رشد علمی را تسریع بخشد و سینمای حرفهای بسازد.
🔹اقتصاد: رژیم پهلوی رویکرد نگاه به بیرون را برگزید که موجبات تأمین بیشتر کالاها از خارج کشور، اقتصاد تک محصولی، نابودی کشاورزی بااصلاحات ارضی، افزایش فاصله طبقاتی، عدم توسعه روستاها، مهاجرت گسترده از روستا به شهر، گسترش حاشیهنشینی و حلبیآبادها را در کشور فراهم کرد. جمهوری اسلامی رویکرد نگاه به درون را برگزید که از ثمرات آن استفاده از ظرفیتهای داخلی، توسعهصنایع، توسعه روستاها، تلاش برای کم کردن فاصله طبقاتی، تولید کالاهای استراتژیک، تلاش برای عبور از تک محصولی، توسعه و خودکفایی کشاورزی بوده است.
#گزارشروز
💢مراقب فاندبگیران باشید!
🔹«فاند» در لغت به معنای پولی است که تهیه میشود تا در جهت هدف خاصی خرج شود. اواخر هفته گذشته بود که «دونالد ترامپ» از تصمیمش برای توقف فاندهای چند میلیون دلاری به کشورهای مختلف خبر داد. این تصمیم دولت جدید آمریکا که شامل پول توجیبی نهادها و چهرههای ضد ایرانی هم میشود، تن مزدورانی را که سالهاست با فاند کاخ سفید و کنگره آمریکا، تحرکات ضد ایرانی انجام میدهند، لرزاند؛ اما چرا دولت ترامپ چنین تصمیمی گرفته است؟
🔸آمریکا به این نتیجه رسیده است که فاندها در جهت هدف مشخص شده خرج نمیشوند؛ تنها در یک نمونه «لادن برومند» از بنیانگذاران «مرکز عبدالرحمن برومند»، تا پایان ۲۰۲۳ حدود ۱۶ میلیون دلار از بودجه دولتی آمریکا دریافت کرده است، اما داستان جایی جالبتر میشود که او در سال ۲۰۱۷ شرکتی خصوصی به نام SADA ۱ LLC در واشنگتن دیسی ثبت کرده است؛ شرکتی که هفت سال است فعال است، اما هیچ ردّپای آنلاین، وبگاه یا اطلاعاتی درباره فعالیتش وجود ندارد؛ تا مشخص شود اپوزیسیونی که از درد و رنج مردم ایران نردبان ترقی میسازد، حالا در سکوت کامل، در حال مدیریت یک شرکت خصوصی است که حتی سایهای از شفافیت ندارد.
🔹نکتهای که در این میان نباید از آن غافل شد، پاسخ به این پرسش است که هدف این فاندبگیران چیست که «روبیو» وزیر خارجه آمریکا صراحتاً میگوید: «فاندها را قطع کردیم چون خوب کارشان را انجام نمیدادند.» شاید بهتر باشد برای پیبردن به هدف خاصی که مدنظر دولت آمریکاست، قدری به فعالیت بنیاد ملی برای دموکراسی (NED)بپردازیم. دهه ۶۰ میلادی و بعد از براندازی در شیلی، وقتی هزینههای هنگفت سیاه برای تغییر رژیم در شیلی آشکار شد، کنگره آمریکا عصبانی شد که چرا دولت بدون اجازه، چنین هزینههایی را انجام داده است. بعد از این اتفاق، آمریکاییها تصمیم گرفتند بنیاد «نِد» را تأسیس کنند. اولین رئیس این بنیاد، در سخنرانی افتتاحیه تصریح کرد، بنیاد نِد تأسیس شده است تا همان کارهایی را که قبلاً سازمان سیا انجام میداد و دیگر مجاز به انجام آن نیست، بر عهده بگیرد. حالا همان چیزی که سناتور روبیو میگوید، دقیقاً در راستای همین سیاست است. در واقع، این بنیاد قلکی برای مزدوران آمریکا در سراسر جهان است. مزدورانی که اکنون تهدید شدهاند که اگر کارشان را که همان مداخله و تلاشهای براندازانه در کشورهای مختلف، به ویژه کشورها در غرب آسیا و ایران است، به درستی انجام ندهند، بودجهشان قطع خواهد شد؛ از این رو باید گفت بیچاره آن افرادی که این فاندبگیران را به عنوان مرجع خبری خود می پذیرند؛ چرا که نقشههای شومی برایشان کشیده شده است.
#گزارشروز
💢چرا با مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی از کشور حل نمیشود؟
🔹رهبر معظم انقلاب صبح دیروز با اشاره به مذاکره با آمریکا نکتهای راهبردی را اشاره داشته و سپس سؤالی را طرح فرمودند. ایشان بیان داشتند: «چند وقت است میشنوید در روزنامه، در فضای مجازی، در سخنان این و آن، بحث میشود از مذاکرهی دولت. خب، آنچه مورد بحث این بحثکنندگان است ــ چه در داخل، چه در خارج ــ مذاکرهی با آمریکا است. اسم مذاکره را میآورند که «آقا! مذاکره چیز خوبی است»، انگار کسی مخالف با خوب بودن مذاکره است! ... استثنائی که وجود دارد آمریکا است. البتّه رژیم صهیونیستی را اسم نمیآورم، چون دولت نیست؛ رژیم صهیونیستی یک باند جنایتکاری هستند که آمدند یک سرزمینی را غصب کردند، دارند جنایت میکنند؛ او محلّ کلام نیست. استثنا آمریکا است. مذاکره با آمریکا هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد. این را باید ما درست بفهمیم. این جور به ما وانمود نکنند که اگر نشستیم پشت میز مذاکره با آن دولت، فلان مشکل یا فلان مشکل حل میشود. نه، نخیر. با مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی حل نمیشود.»
🔸پیش از اشاره به استدلال این گزاره راهبردی، به نکتهای خیلی مهم که در این کلمات نهفته است، اشاره میکنیم. این نکته چیزی نیست جز هشدار رهبری نسبت به جریان «تحریف». باید بدانیم که جریان تحریف در جنگ شناختی و روایتها به دنبال القای این است که راه حل مشکلات اقتصاد ایران از مسیر مذاکره با آمریکا عبور میکند. این جریان مکمل اثرگذاری تحریمهاست. تحریمها مأموریت تسلیم ملت ایران را دارند. آنچه اثر این تحریم را حداکثری میکند تا دشمن به هدفش دست یابد، همین پادوهای غربزده هستند تا از طریق تحریف تاریخ و واقعیتها، بنبست در کشور را القا کنند. خلاصه این بند همان کلام رهبر حکیم انقلاب است که فرمودند: «جریان تحریف مکمل جریان تحریم است و اگر تحریف را بشکنیم، تحریم نیز میشکند.» اکنون برگردیم به همان گزاره راهبردی؛ چرا مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی را حل نمیکند؟
🔹یکم؛ پاسخ اول همان است که رهبری فرمودند. «تجربه»؛ ایشان فرمودند: «ما در دهه ۹۰ نشستیم با آمریکا مذاکره کردیم حدود دو سال. یک معاهدهای هم تشکیل شد....دولت آن روز، رفتند، آمدند، نشستند، برخاستند، مذاکره کردند، گفتوگو کردند، خندیدند، دست دادند، رفاقت کردند، همه کار کردند،.... در این معاهده طرف ایرانی خیلی هم سخاوت به خرج داد. خیلی امتیاز داد به طرف مقابل. اما همان معاهده را آمریکاییها عمل نکردند.»
🔸البته تجربه مذاکره با آمریکا تنها به برجام ختم نمیشود. تاریخ قبل و بعد از انقلاب پر است از بدعهدی ها و دشمنیهای آمریکا با ملت ایران، مانند قرارداد الجزایر. از این منظر مذاکره چند باره با دولت بدعهدی، چون آمریکا خلاف عقل است.
🔹دوم؛ مذاکره یک فرآیند چند ساله است که شروع آن مشخص و پایان آن برای تحقق خواستهها نامعلوم است. در واقع، شروع مذاکره، اگر جه از حیث انتظارات تورمی، تنفسی مصنوعی به اقتصاد میدهد؛ اما از حیث بنیادین به اقتصاد و مؤلفههای آن از دو جهت به شدت آسیب میزند؛ یکی معطلسازی آن به نتیجه مذاکره و دیگری وابستگی اقتصاد به مذاکره. در اولی ظرفیتهای داخلی و منطقهای کشور در میان رقابتهای شدید جهانی مغفول میماند و در دومی با هر نوسانی در مذاکرات، اقتصاد فرو میپاشد.
🔸سوم؛ مذاکره با آمریکا ولو اگر تحریم را حل کند، سایه تحریم را از کشور بر نمیدارد. با هر اختلافی، میگویند تحریمها را برمیگردانیم. سایه تحریم وقتی از کشور برداشته میشود که کشور، اقتصادش درونزا باشد، نه وابسته به آمریکا و دلارش.
🔹از این منظر مذاکرات گذشته برای ما یک درس است که تلاش برای کم اثر کردن تحریم باید در اولویت باشد. در واقع، راه برداشتن تحریم، کم اثر یا بیاثر کردن تحریم است، نه تمرکز بر مذاکره با آمریکا. تحریم وقتی بیاثر شد، تازه امکان مذاکره و برداشتن آن فراهم میشود. در واقع موضوع مهم اولویتبندی راه حلهاست.
#گزارشروز
💢کنترل قیمت ارز، ضرورت و امکان
🔹این روزها شاهد نوسانات شدید قیمت ارز هستیم و چشمانداز روشنی از آینده آن وجود ندارد؛ در این وضعیت بر اساس دو مقوله «ضرورت کنترل قیمت ارز» و «امکان کنترل قیمت ارز» میتوان عملکرد مسئولان را ارزیابی کرد و مطالبهگری داشت؛ براین اساس اگر کنترل قیمت ارز هم ضرورت داشته باشد و هم ممکن باشد، انجام ندادن این کار نوعی سهلانگاری یا ترک فعل از سوی مسئولان به شمار میآید.
🔸در این زمینه نکته اول ضرورت کنترل قیمت ارز است. کنترل قیمت بازار آزاد ارز از جهاتی بسیار مهم است، قیمت طلا با قیمت دلار در کف بازار محاسبه میشود و نوسانات قیمت طلا جریان نقدینگی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد، جهش قیمت ارز، که یکی از شاخصهای ثبات اقتصادی است، پیامدهای تورمی زیادی بر بازار دارد و سبب میشود اقتصاد پیشبینیناپذیر شود و این پیشبینیناپذیری، بیش از هر چیز تولید را تحت تأثیر قرار میدهد.
🔹با این توضیحات مختصر به نظر میرسد کنترل قیمت ارز ضرورتی اجتنابناپذیر دارد؛ اما امکان کنترل قیمت ارز وجود دارد؟ در این زمینه متغیرهای زیادی وجود دارد، برای کنترل قیمت ارز باید در عرضه حواله و اسکناس ارز اخلالی وجود نداشته باشد که البته در این موضوع اسکناس از اهمیت بالایی برخوردار است. اگرچه آمارها گویای آن است که معاملات ارزی با اسکناس تنها حدود 3 درصد از حجم معاملات را به خود اختصاص میدهد؛ ولی تأثیر آن خیلی زیاد است. نظر به شکلگیری بازار توافقی ارز و کم شدن ممیزیها در تخصیص ارز، به صورت طبیعی بسیاری از تقاضاهای جدید در بازار ارز توافقی پاسخ داده میشوند. بنابراین، حجم بازار آزاد کوچکتر میشود. وقتی که حجم این بازار کوچک شود با تزریق میزان کمتری از ارز امکان کنترل بازار وجود دارد مگر اینکه به دلایل دیگری تقاضای ارز افزایش یابد. تجربه جنگ ارزی در سال 1401 نشان میدهد، افزایش تقاضای ارز از طریق جنگ رسانهای و روانی با تصویرسازی از آینده قیمت ارز بسیار مؤثر است. وقتی تحلیلسازان اقتصادی دائم در رسانههای داخلی و خارجی مدعی میشوند که قیمت ارز افزایش پیدا خواهد کرد، تقاضای ارز در بازار افزایش مییابد. متغیر دیگری که بر قیمت ارز تأثیر میگذارد تهدیدات خارجی و از جمله فشارهای اقتصادی آمریکاست.
🔸قاعدتاً در بررسی امکان کنترل قیمت ارز باید سه اقدام توأم انجام شود؛ اول، عرضه ارز در بازار غیررسمی افزایش یابد، دوم، رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد باید بتوانند به جامعه اطمینان دهند که کمبود ارزی وجود ندارد و دولت اراده و توانایی کنترل قیمت ارز را دارد و اقدام سوم اینکه دولت در مقابل تهدیدها و تحریمهای دشمن بتواند پاسخ متناسب بدهد.
#گزارشروز
💢پادشاه لخت است!
🔹«اگر تا ساعت ۱۲ شنبه، همه گروگانها از غزه آزاد نشوند، دروازههای جهنم باز میشود».پس از این تهدید ترامپ علیه مقاومت و ملت فلسطین، آن هم درست در زمانی که اوکراین، کانادا، دانمارک و پاناما در مقابل فشارهای باجخواهانه ترامپ منفعل شدهاند، نیروهای مقاومت حماس تنها با آزاد کردن سه اسیر صهیونیست چهره واقعی ترامپ را برای جهانیان رسوا کردند و پوشالی بودن تهدیدهای آمریکا را به نمایش گذاشتند!
🔸این قدرتنمایی حماس درست زمانی رخ داده است که دولت کانادا از ترس اقدامات ترامپ هزینه 908 میلیوندلاری برای رسیدگی به نگرانیهای رئیسجمهور آمریکا گذاشته است. اروپاییها همه امیدشان برای اتمام جنگ اوکراین و غلبه بر مسکو وعده ترامپ برای پایان دادن یک روزه به جنگ سه ساله اوکراین است! اما در جمعه هفته گذشته و در نشست امنیتی مونیخ سکوت نماینده ترامپ درباره اوکراین یک شوک واقعی برای اروپا بود، چنانکه «الکسی گونچارنکو»، قانونگذار اوکراینی اعتراف میکند بیتفاوتی نماینده ترامپ به سرنوشت جنگ و سکوت آن «آب سردی بر پیکر اروپاییها بود». «مارگوس تساخنا» وزیر خارجه استونی گفت: «همه ما انتظار داشتیم که او(معاون رئیس جمهور آمریکا، جیدی ونس) در سالن کنفرانس چیزی بگوید، اما او چیزی در مورد اوکراین نگفت.»
🔹واقعیت این است که ترامپ توانسته است با هیاهوهای رسانهای، بازی با کلمات، کلکسیون تهدیدها و نمایش قلدرمآبانه برابر دوربینها؛ سران کشورهای مختلف را وادار کند از تهدیدهای او حساب ببرند و به خواستههای او تن دهند؛ ولی این بازی فقط تا زمانی ادامه دارد که به سد آهنین و ارده پولادین مقاومت و ملت ایران برخورد نکند.
🔸رهبر حکیم انقلاب، خلاف همه معادلات روی کاغذ و چرتکههای کشورهای مرعوب این تهدیدات را «تهدیدات احمقانه» خواندند و حماس در غزه با اقتدار خود نه تنها نشان داد این پادشاه مدعی آمریکایی لخت است؛ بلکه کار را به جایی رساند که نخستوزیر رژیم صهیونی، به اولتیماتومهای ترامپ بیمحلی کند و به اراده حماس برای مبادله سه اسیر صهیونیست در ازای آزادی ۳۷۰ اسیر فلسطینی تن بدهد.
🔹نتانیاهو تن دادن به خواست حماس را بر اعتماد به لاف ترامپ ترجیح داد و مبادله را پذیرفت تا مشخص شود که دروازههای جهنم واقعی به سوی ترامپ باز شده و دست ترامپ است که حالا برای مردم جهان رو شده و تهدیدهایش رنگ باخته است. البته این همه شاهکار مقاومت فلسطین نبود.
🔸حماس با انتخاب خانه «شهید یحیی سنوار» برای تبادل سه اسیر صهیونیستی و نصب بنرها با نوشته «مهاجرتی در کار نیست، مگر به قدس» تیر خلاص را به رؤیاپردازیهای نتانیاهو و ترامپ درباره آینده غزه زد.
#گزارشروز
💢ادعای بیاستدلال!
🔹این روزها برخی صفحات مجازی در تکاپوی داغ کردن تنور مذاکره با آمریکا هستند. فهرستی از آوردههای ایرانِ پس از تحریم، جلوی مخاطب میگذارند: «رفع کامل تحریمها»، «گسترش صفحات خورشیدی در کویر لوت به عنوان گرمترین نقطه کره زمین»، «واردات هواپیما و تجهیز ناوگان هوایی»، «بازگشت نخبگان ایرانی» و در انتها تیر آخر را میزنند که با این اوصاف «چرا ما نباید برای حل مشکلاتمان مذاکره کنیم؟»
🔸انگار آمریکا مؤسسه خیریهای است و فقط منتظر پیش قدم شدن ماست تا آنچه را که تمنا داریم برآورده کند! این دوستان که برای مخاطبشان اینقدر جذاب صحبت میکنند، به شکل ماهرانهای «مغالطه ادعای بی استدلال» را به کار بردهاند. ادعای ایشان زیبا و جذاب است، اما با کدام استدلال به این نتایج رسیدند؟
🔹بد نیست نگاهی بر حافظه تاریخی خود بیندازیم و قدری تجربیات گذشته را مرور کنیم. بوش پدر برای آزادی آمریکاییهایی که در لبنان به دست حزبالله به گروگان گرفته شده بودند، یک بیانیه زیرکانه صادر کرد وخطاب به ایران بیان کرد: «دراینباره میتوان همکاری نشان داد و این همکاری تا مدتها به خاطر آورده میشود.» او در بیانیهاش تأکید کرده بود: «حسننیت، حسننیت میآورد.» «اکبر هاشمی رفسنجانی» رئیسجمهور وقت ایران خطاب به آمریکاییها اعلام کرد: «ایران این آمادگی را دارد که با کشورهایی که آمادگی دارند سیاست برخورد مساوی و بدون باجخواهی داشته باشند، با اینها کار کند.»
🔸سرانجام پافشاری ایران اثرگذار میشود و مقامات حزبالله، ظرف دو ماه و نیم بعد گروگانها را «یکی یکی» آزاد میکنند؛ اما پس از گذشت مدتها نهایتاً آمریکاییها گفتند: «ما گفتیم نشان دادن حسننیت باعث حسننیت متقابل میشود، ولی نگفتیم اگر ایرانیان گروگانها را آزاد کنند، بدون توجه به باقی قضایا، به این اقدام پاسخ مطلوب و مساعد میدهیم.»
🔹در گام بعدی، پس از قتل «احمدشاه مسعود»، فرمانده ائتلاف شمال در ۹ سپتامبر ۲۰۰۱ و حمله طالبان به آمریکا، دولت اصلاحات و آمریکا نقطه مشترکی را در افغانستان یافتند. با وجود گام های مهمی که دولت «سیدمحمد خاتمی» برداشت، اما «سید حسین موسویان» رایزن و دیپلمات فعال در دولت اصلاحات در این باره در یادداشتی که در «المانیتور» نوشته، چنین بیان میکند: «مذاکرات بین ایران و آمریکا حتی بعد از کنفرانس بُن نیز ادامه پیدا کرد. اما ناگهان، به معنای واقع کلمه، بمبی منفجر شد. پرزیدنت بوش تنها چند هفته بعد از کنفرانس بن همه ما را با قرار دادن ایران در «محور شرارت»، طی سخنان سالیانهاش در ژانویه ٢٠٠٢، غرق حیرت کرد.»
🔸همچنین پس از تلاشهای فراوان دولت دوازدهم در موضوع برجام، آقای ظریف در سال 1397 و پس از پاره کردن برجام به دست ترامپ گفت: «هیچ توافقی با دولت ایالات متحده آمریکا ارزش جوهری که برایش صرف شده ندارد.»
🔹البته امروز هم جمهوری اسلامی ایران هرگز مخالف مذاکره و گفتوگوی برابر و از موضع احترام متقابل برای دست یافتن به یک توافق منصفانه و تأمینکننده منافع ملی ایران نیست؛ اما تجربه تاریخی ملت ایران و تلخی گامهای مؤثر تهران در مذاکرات پیشین با طرف آمریکایی از یک سو و پیشنهاد مذاکره همزمان با امضای کارزارهای فشار بر تهران از سوی دیگر حکم میکند به تکرار گفتوگوها و امضای معاهداتی با دستاوردهای «تقریباً هیچ» نباید تن داد.
#گزارشروز
💢مخدّر نفت
🔹کاهش وابستگی بودجه به درآمدهای حاصل از نفت موضوعی است که همیشه مورد تأکید کارشناسان بوده است؛ اما آنچه دولتها در عمل برنامهریزی و تدوین کردهاند، متفاوت از آن بحثها و شعارهایی است که درباره ضرورت قطع وابستگی به نفت سر داده میشود. این در حالی است که کاهش وابستگی بودجه به نفت اصلی بوده که در سالهای گذشته، دولتها روی آن تأکید داشتهاند؛ ولی تاکنون در همه دولتها اتکا به درآمدهای نفتی وجود داشته است. بر اساس چشمانداز بیست ساله، در افق ۱۴۰۴ پیشبینی شده بود که سالانه ۵ درصد سهم نفت کم شود و طی ۲۰ سال، سهم نفت در بودجه به طور کامل از بین رفته و به صفر برسد. اما سهم درآمدهای نفتی از کل منابع لایحه بودجه سال آینده ۳۵ درصد، معادل ۲۱۰۷ هزار میلیارد تومان برآورد شده است. در کنار این موضوع، اگر محقق نشدن سهم ۴۸ درصدی صندوق توسعه از نفت را در این سالها درنظر بگیریم، میبینیم که با وجود پیشرفتها، متأسفانه از جایی که باید بودیم، بسیار فاصله داریم. وابستگی کشور به نفت به جز تأثیرات منفی اقتصادی، به حوزه سیاست نیز کشیده شده و سبب شده است تا کانون فشار تحریمی نیز از همین ناحیه باشد. به عبارتی، هر اندازه سهم نفت در بودجه به صفر نزدیک باشد، تأثیرگذاری تحریمها نیز کمتر خواهد بود. بنابراین، یکی از مسیرهای خنثیسازی تحریم، کاهش وابستگی بودجه به نفت است.
🔸وابستگی به نفت موجب شده است به نیروی داخل و جوشش داخلی و به ظرفیتهای غیر نفتی توجه چندانی نشود، و همین خود عامل عمده مشکلات کشور باشد. اگر بتوانیم نفت را از بودجه جدا کنیم، بهترین فرصت را از تهدید دشمن، برای خودمان به دست آوردهایم. اتفاقاً در سیاستگذاریهای آمریکا نیز این مسئله دیده شده و به اندیشکدههای آنها توصیه میکنند که نگذارید ایران، اقتصاد بدون نفت را تجربه کند؛ چراکه اگر ایران به کلی از نفت منقطع شود، سراغ اقتصاد غیرنفتی خواهد رفت!
🔹از طرفی دقت در این موضوع هم بسیار مهم است که بدانیم از حیث توسعه علم و تکنولوژی در بخشهای غیر نفتی در شرایط فوقالعاده بالایی قرار داریم. در واقع، توان بالقوه کاهش وابستگی به نفت کاملاً مهیاست و این امکان وجود دارد که با توجه به گسترش فناوری پتروپالایشیها در کشور، بتوانیم از نفت ارزشافزوده چند برابری داشته باشیم.
🔸این نکته همیشه مورد تأکید رهبر معظم انقلاب نیز بوده است، ایشان در ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ فرمودند: «یک مسئله که خیلی مهم است و البته بلندمدت است، مسئله رشد اقتصادی بدون نفت است؛ مثل این کشورهایی که نفت ندارند، رشد اقتصادی هم دارند، پیشرفت اقتصادی هم دارند، کم هم نیستند. این ماده مخدر نفت از صد سال پیش تا حالا متأسفانه ما را معتاد کرده؛ یعنی واقعاً یک اعتیاد بسیار سختی است.»
#گزارشروز
💢دولت بیتعهد!
🔹در این سالها زیاد از این ادعاها شنیدهایم که اگر لانه جاسوسی گرفته نمیشد؛ اگر شعار مرگ بر آمریکا گفته نمیشد؛ اگر ایران با رژیم صهیونیستی درگیر نمیشد و در کل بهانه دست آمریکا نمیداد، اوضاع کشورمان بهتر بود! کانادا کشوری است که هیچ یک از این کارها را انجام نداده؛ اما امروز با تهدید تعرفهگذاری 25 درصدی در اقتصاد روبهرو شده و حتی آمریکاییها خواستار الحاق این همسایه شمالی به خاک آمریکا شدهاند!
🔸این در حالی است که کانادا جزء متحدان نزدیک آمریکا به شمار میآید تا جایی که در سال 1988 با امضای قراردادی تحت عنوان تجارت آزاد آمریکا ـ کانادا (CUSFTA) و کاملاً به سود آمریکا موافقت کرد! ایالات متحده دو سال بعد پای مکزیک را نیز به این توافق باز کرد و در سال 1192 از هر دو کشور خواست تا بنابر قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA) طبق شیوهنامه آنها عمل کنند! آش این مسئله به قدری شور شد که «بیل کلینتون» رئیس جمهور وقت آمریکا اعتراف کرد: «نفتا به معنی اشتغال است. اشتغال برای آمریکاییها و شغلهایی با درآمد خوب برای آمریکاییها.»
🔹سال 2017 وقتی دونالد ترامپ به کاخ سفید پا گذاشت، زمزمههای دو کشور مکزیک و کانادا برای خروج از این قرارداد به گوش آمریکا رسید. ایالات متحده تهدیدهای اقتصادی خود را بیشتر کرد و از مکزیک و کانادا خواست تا به توافق جایگزین تن دهند؛ تهدیدها جواب داد و هردو کشور چراغ سبز نشان دادند و توافق ایالات متحده ـ کانادا ـ مکزیک در نوامبر 2018 به امضا رسید.
🔸در سال 2024، وقتی دونالد ترامپ دوباره به کاخ سفید پا گذاشت، به همان قرارداد هم تن نداد! کانادا و مکزیک را دوباره تهدید اقتصادی کرد و به آنها هشدار داد که در صورت نپذیرفتن شروط جدید، تعرفه 25 درصدی بر محصولاتشان خواهد گذاشت. نحوه برخورد آمریکا با همسایگان و همپیمانش به این صورت است! وضعیت برای کشورها و توافقات دیگر چگونه خواهد بود؟
🔹قراردادهایی که ترامپ در دوره نخست ریاست جمهوریاش زیر پا گذاشته و از آنها خارج شده، از این قرار است: «پیمان تجاری اقیانوس آرام»، «توافق آبوهوایی پاریس»، «سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد»، «پیمان مهاجرتی سازمان ملل» یا همان «توافق نیویورک»، «شورای حقوق بشر»، «پیمان نفتا»، «پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد»، «پیمان آسمانهای باز» و تهدید به تحریم «دیوان بینالمللی کیفری»؛ ترامپ حتی برای خروج از سازمان بهداشت جهانی و سازمان تجارت جهانی نیز اقدام کرد.
🔸آمریکاییها با این کارنامه آشکارا نشان دادهاند که هیچ ثباتی در تصمیمگیریهای خود ندارند و کار به جایی رسیده است که «فرانک والتر اشتاینمایر» رئیسجمهور آلمان در آغاز نشست امنیتی مونیخ دولت اذعان میکند: «دولت آمریکا به قواعد تثبیتشده، همکاریهای دیرینه و اعتماد بیتوجه است» تا بیش از پیش روشن شود که واشنگتن به متحدان خود هم رحم نمیکند.
#گزارشروز