سلیمانی چگونه سلیمانی شد...
قسمت یازدهم #فقط_برای_خدا
صدای گلوله از پشت تلفن میآمد.
گفت: شنیدم در تهران برف سنگینی باریده، آهوها این طور مواقع برای پیدا کردن غذا میآیند پایین، فوری مقداری علوفه تهیه کن و بگذار اطراف پادگان که از گرسنگی تلف نشوند.
بعد از ظهر دوباره تماس گرفت که نتیجه را بپرسد گفتم: دستور انجام شد؛ حالا چرا وسط جنگ با داعش پیگیر غذای آهوها هستید؟
گفت: به شدت به دعای خیرشون اعتقاد دارم.
سلیمانی چگونه سلیمانی شد
#فقط_برای_خدا
وقتی جنگ به قسمت شهری کشیده شد برخی به ناچار وارد منازل مردم شدند.
ایستاد به سخنرانی برای نیروها: اگر به شهر شما حمله شود، دوست دارید وارد خانهتان شوند؟ خیلی باید مراقبت کنید از حقالناس؛ حتی اگر وسیلهای به اشتباه جابجا شده، بگذارید سرجایش.
خدا از شما امتحان میگیرد، از امتحان سربلند بیرون بیایید
سلیمانی چگونه سلیمانی شد
قسمت پانزدهم #فقط_برای_خدا
روضه که تمام شد غیبش زد، خیلی گشتیم تا متوجه شدیم رفته است سراغ شستن سرویسهای بهداشتی، نگذاشت کسی کمکش کند
میگفت: افتخارم این است خادم روضه حضرت زهرا (س) باشم
#فقط_برای_خدا
قبول کرده بود سخنران مراسم یادوارهی شهدای یک روستا باشد، وقتی متوجه شد برای مراسم مردم را بازرسی میکنند گفت با این وضعیت سخنرانی نمیکنم، مگر اینکه دست از بازرسی مردم بردارید
🔷امام صحبتی دارند که آن را نوشتهام
و همیشه آن را توی جیب خودم دارم
هر کس که بیشتر برای خدا کار کرد
بیشتر باید فحش بشنود. و شما پاسدارها،
چون بیشتر برای خدا کار کردید،
بیشتر فحش شنیدید و میشنوید.
ما باید برای فحش شنیدن ساخته بشویم؛
برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ ؛
چون ما اگر تحمّل نکنیم ،
باید میدان را خالی کنیم ...
#شهید_حاجابراهیم_همت
#شبتون_شهدایی
#فقط_برای_خدا
#سلام_یا_مهدی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج