{سَمِێـࢪ...♡}
اووو مندخترامو میخوامبزارم ربیعا و سبیحا عه شهیشا عمبهشون میخوره اوکیه👍
تایید مادرزنو گرفتیم🚶♀✋
{سَمِێـࢪ...♡}
همزمان اینو دارم میرم و سر یک کلاس حضوری هستم و کلاس مجازی دانشگامم هست و نیم ساعت دیگه هم امتحان یه
کلا زندگیم داره تو چند فاز و جهان موازی، همزمان پیش میره🤝
{سَمِێـࢪ...♡}
کلا زندگیم داره تو چند فاز و جهان موازی، همزمان پیش میره🤝
مثلا دکتر غلامی اگه میدونست من صوتاشو همزمان با خندوانه گوش میدم، چه احساسی داشت؟!😀
یا ازون بدتر!
شهید مطهری بنده خدا روزی فکرشو میکرد صوت تدریس کتاباشو با خندوانه گوش کنم؟!😀
حالا کاش همه همزمانی ها این شکلی و اینقدر سبک باشه😀🌝
هی من!
چرا نمیخوابم؟؟!
چرا نمیخوابم وقتی ۶ ساعت دیگه امتحانم شروع میشه و تازه میخوام قبلش یه مرور بکنم همه رو؟!؟
بخوابـ(ـم) دیگه!
وقتی شما تجربهٔ سوگ_مرگ؛ جدایی، هجرت یا فقدان _ را از سر می گذرانید، پسِ مدتی _ کم یا زیاد _ دردش التیام می یابد، زخمش خوب می شود و خاطراتش کم رنگ و حتّی گاهی فراموش. زیرا روح هم مثل بدن توانایی ترمیم خود را دارد. می تواند سلول های تازه ای بسازد و تکه های شکسته و پارهٔ خود را دوباره به هم پیوند دهد.
اما با هر تجربه، اتفاقی افتاده است که قابل برگشت نیست. مثل کسی که یک بار در درّه سقوط کرده یا در خیابان، قربانی تجاوز شده یا سیل و طوفان و زلزله سر پناهش را ویران کرده است. کسی که یک بار _ و حتّی فقط یک بار _ بی اعتبار بودن وضعیت موجود را تجربه کرده است. کسی که یک بار _ و حتی یک بار _ با خیال آسوده به دیواری تکیه داده و آن دیوار فرو ریخته و پشتش را خالی کرده است...
#هِناس