eitaa logo
سَمتِ بِهِشت
2.5هزار دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
7هزار ویدیو
217 فایل
‌ فعالیتها سایت www.samtebehesht.ir ویسگون http://www.wisgoon.com/samte_behesht پیام ناشناس http://harfeto.timefriend.net/16074218476816 ارتباط @Amirmehrab56
مشاهده در ایتا
دانلود
سَمتِ بِهِشت
#قسمت_بیستم #روشنا روز سشنبه با چشمانی پف کرده از خواب بیدار شدم خستگی سفر بدجوری بی انرژی ام کرده ب
بعد از تمیز میز صبحانه به سمت اتاق رفتم ، ذهنم درگیر بود فکر می کردم سفر می تواند تغییری در روحیه ی من بدهد ولی بی فایده بود بخصوص میهمان ناخوانده ای که لیلی دعوتتش کرده بود آشوی دورنم در بدتر می کرد لباس های دیروز را عوض کردم و چمدانم را مرتب کردم این روز ها در انتخاب لباس بیشتر دقت می کردم ؛ به پوشیدن لباس های آزاد و جلو باز علاقه ای نداشتم نمی خواستم انسان هایی با افکار سمی مرا در ذهنشان جای بدهند. به سمت لیلی رفتم نگاهی به رنگ شال اش کردم رنگ خیلی جلب توجه می کرد می خواهی شالت را عوض کنی لیلی در حالی که اخمی می کرد با لحنی جدی پرسید چطور؟! خوب به نظرم خیلی برای محیط جنگل مناسب نیست و ممکن هست افراد زیادی به تو نگاه کنند لیلی در حالی که شالش را مرتب می کرد با صدای محکم محتشم این رنگ را دوست دارد مبهوت به لیلی نگاه کردم حالا چند وقت هست این شاهزاده را می شناسید ؟! لیلی حرفی نزد و از اتاق خارج شد دستانم را بهم فشردم باید بیشتر با او صحبت کنم یک ربع بعد همه در ون جمع شدیم نگاهی به اطراف کردم پس آقا جمشید کجاست ؟ نگاهی به اطراف کردم که چشمم به آن سوی ویلا افتاد ، آقا جمشید در حالی که فلاکس به دست به سمت ما می آمد نگاهی به جمع کرد پس چرا فلاکس را نیاورده اید ؟! در طول مسیر کسی با کسی صحبت نکرد فقط آقا جمشید و محتشم چند کلمه ای صحبت کردند با صدای آقا جمشید سرم را از روی شیشه برداشتم حالا کدام جنگل می خواهید بروید ؟ سفید دشت آقا جمشید فکری کرد ؛ کمی راهش دور هست و خوب .... ببیند دختران الان در این فصل از سال نمی توان در داخل جنگل غدا خورد ممکن هست حیوانات وحشی یا حتی افرادی برای ما مزاحمت ایجاد کنند به نطرم همین حاشیه جاده زیر درختان مکان مناسبی برای تفریح هست چکاوک زیر لب غر زد و مهسا با صدای بلند اعتراض خودش را اعلام کرد آخر این چه وضعیتی هست کل دیروز در ماشین بودیم و .... محتشم سعی می کرد همهمه ی ایجاد شده را کاهش دهد که در همین حین ماشین گوشه جاده توقف کرد با صدای آقا جمشید صدای های پراکنده کاهش پیدا کرد اما طولی نکشید دوباره صدا ها بلند تر از قبل ایجاد شد من دیگر از این جا جلوتر نمی روم بنرین ماشین تمام شده و این جا هم فضای مناسبی برای استراحت هست سرم را از شیشه بیرون آوردم یک مرکز خدماتی رفاهی که داخل آن جا جایگاه سوخت ،سرویس بهداشتی و همچنین چند رستوران و فروشگاه قرار داشت از ماشین پیاده شدم حوصله غر زدن های دختران را نداشتم نفس عمیقی کشیدم تا از اکسیژن درختان با برگ های نارنجی و قرمز استشمام کنم نویسنده :تمنا😃🍂🍂
🌷شهید چمران،هم علم است، هم ایمان؛هم سنت هست،هم تجدد؛هم نظر هست، هم عمل؛هم عشق هست،هم عقل. (رهبرمعظم انقلاب) 🌷سي و يكم خرداد ماه، سالروز شهادت عارف مجاهد، دكتر مصطفي چمران گرامی باد.
⛔️🧠ذهن استعمار زده و شرافت گمشده..... ꧁꧂🌿꧁꧂🌿꧁꧂
♦️چو بیشه تهی ماند از نره شیر...🦁🦁 شغالان درآیند آن‌جا دلیر...🦊🦊 ꧁꧂🌿꧁꧂🌿꧁꧂
11.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادرم بعد خدا نام تو را یادم داد عادت کودکیِ ماست علی گفتن ما.. اين ماه قسمتی از زندگی ناب من است مرهمی بر دل بيچاره و بیتاب من است روزها را سپرے میڪنم از عشق علـی 5 روز دگر عید غدیر مولای من است 🗳 . ꧁꧂🌿꧁꧂🌿꧁꧂
42.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"شاه غدیر" ویژه نامه عید غدیرخم 🔸با اجرای گروه های سرود کشوری نغمه آسمان نجوای انتظار بچه‌های ایران 🧕مربیان: منیژه ساعی انسیه تاجیک مرضیه حسنخانی 🎬 کارگردان: امیررضا واحدی 🎹 تنظیم و آهنگسازی: مجتبی جوادی 📝 شعر و ملودی: سید صادق رمضانیان 🎥 تصویر : محمدپارسا حسنی-محمد امین کریمی 🎨 تایپوگرافی: کوثر شاه محمدی 🧳پشتیبانی: سید علی اصغر میرحسینی ▫️با مشارکت حوزه هنری شهرستان اسلامشهر لینک با کیفیت نماهنگ ⚡️⚡️اجرا یا دابسمش سرود توسط دیگر گروه ها شرعا جایز نیست. ꧁꧂🌿꧁꧂🌿꧁꧂ 🗳 .
🕊از خدا پروا کنید، تا "پَر" وا کنید🕊 ۳۱خرداد ۱۳۶۰ سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران گرامی باد. 🗳 . ꧁꧂🌿꧁꧂🌿꧁꧂
گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین.mp3
3.22M
گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین 🎙کربلایی حسین طاهری شب زیارتی امام حسین علیه السلام 🗳 .
15.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️پاره کردن عکس شهید امیرعبداللهیان و حمله به دختران دانشجو در گردهمایی انتخاباتی پزشکیان😞 ꧁꧂🌿꧁꧂🌿꧁꧂