eitaa logo
-"سَمـتِـ♡ـ خُـــــدا":)🌿
355 دنبال‌کننده
2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
37 فایل
~اللّٰھ"♡" + یا ایُها الذینَ آمَنو ! - جانم ؟ + هر وقت ندونستید ڪجا برید بہ سمت من بیایید✨🧡ツ☺️♥️ «کپی به #شرط_صلوات برای امام زمان»🍃✋ •| لف دادنتم با صلوات مؤمن🌼 |•😷 تبادلات : @tabligh_eslam
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 های (ره) که تحقق یافت! 🔰 : 🔻 این پرچم به دست علیه‌السلام خواهد رسید! ┄┅┅┅❀♥️❀┅┅┅┄ @samtekhoda_110
مداحی_آنلاین_چرا_خداوند_دنیا_را_با_رنج_آفرید؟_حجت_الاسلام_عالی.mp3
2.43M
👤 ♨️چرا خداوند دنیا را با رنج آفرید؟ 👌 بسیار شنیدن ┄┅┅┅❀♥️❀┅┅┅┄ @samtekhoda_110
•◍🦋⃟‌❧•°•࿐ ✨ 📜امام علۍ(؏): ﴿اِلَھِی کَفَی لِی عَزّاً أنْ أکُونَ لَکَ عَبْداً وَکَفَی بِی فَخْراً أنْ تَکُونَ لِی رَبّاً﴾♥ 【°خدا؎ من مَرا همین عزٺ بس که بندهٔ تو باشم و همین سَربلندی‌اَم بس که تو پروردگار من باشے.😍°】 ╔═.🍃🕊.════♥️══╗ @samtekhoda_110 ╚═♥️═════.🍃🕊.═╝
-"سَمـتِـ♡ـ خُـــــدا":)🌿
•◍🦋⃟‌—•♡•°•࿐ 💌 گفتم با این همہ ❌ چه ڪار می توانم بڪنم❓😔 🌱مھربانم فرمود... 《الم یعلمو ان هو یقبل التوبة عن عباده》 مگر نمی دانند که توبه را از بنده هایش قبول می کند.😍😍 ╔═.🍃🕊.════♥️══╗ @samtekhoda_110 ╚═♥️═════.🍃🕊.═╝
🖤 شهادت مادرم زهرا سلام الله ، روضه کوچه ،. روزی حضرت مجتبي سلام الله علیه در دربار معاويه لعنة الله عليه، نشسته بود. او در حال صحبت بود، كنار دستش، مغيره لعنة الله علیه نشسته بود، وسط صحبت معاویه لعنه الله علیه مغیره، شروع به صحبت کردن نمود، ناگهان امام مجتبی علیه السلام بلندشدند و فرمودند: تو ساكت باش و حرف نزن! تو همان کسی بودي كه وقتي درب خانه مان آتش گرفت و دست مادرم در دامان علي علیه السلام بود و چهل نفر با همراهی عمر ، از يك طرف پدرم را با طنابی که به دستانش بسته بودند، مي كشيدند و مادرم هم از طرفي ديگر شال کمربند علی را می کشید که علی را به مسجد نبرند، در این هنگام عمر به تو گفت ای مغیره !چرا ایستادی و نگاه میکنی؟! برو و دست فاطمه را از دامان علی علیه السلام کوتاه کن. تو همان هستي كه با غلاف شمشير آنچنان بر بازوي مادرم، زدي كه بازویش شکست و دستش از دامان پدرم جدا شد و بر زمین افتاد و تا آخرين لحظه حيات اثر آن بر روی دستش باقي بود... امام مجتبی علیه‌السلام از مصایب و شهادت مادرشان فاطمه الزهراء علیها السلام موهایشان سپید گشت، پس از شهادت مادر، زانوی غم به بغل میگرفتند و می گریستند،، اسماء میپرسید مادر جان چه شده ؟ پاسخ می داد آخه اسماء نمیدونی که در کوچه بنی هاشم بر مادرم فاطمه زهرا علیهاالسلام چه گذشت؟😭 هر چه کردم که بر نوک انگشتان بایستم تا عمر ملعون نتواند بر گوش مادرم سیلی بزند ، اما دست آن ملعون از بالای سرم رد شد و به صورت مادرم خورد و گوشواره از گوشش پرید و مادرم به دیوار خورد ، موقع رفتن برای بازپس گیری قباله فدک دست من در دستان مادرم بود ، اما موقع برگشت ، دیگر چشمش جایی را نمیدید اسماء ، مادرم از اثر سیلی عمر ملعون چشمش تار می دید ، مادرم که بر زمین افتاد ، عمر پست ملعون با لگدی به پهلوی مادرم ، پهلوی مادرم را شکست ، و من مادرم را به زحمت از کوچه بنی هاشم ، به خانه آوردم ، در راه برگشت مادرم ، به من گفت این درد را به پدرت علی ، مگو ، آخر اسماء چطور برای مادرم گریه نکنم ، و آرام باشم؟!😭😭😭 هم سوی خانه آن روز دست تو می کشاندم هم خاک چادرت را با گریه می تکاندم 📚احتجاج طبرسی، ج۱ص۲۶۹تا۲۷۶ بحار الانوار ج۴۴، ص۷۰تا۷۷ 🥀 @samtekhoda_110