میخواهم امشب از معجزه محبت بگویم
عصری که محوطه موکب را
شستشو و آب پاشی میکردیم
«رادین» با حال خوب پیشم آمد و گفت:
«امشب تولد مامانمه!
قلم دوات آوردید امشب
برام اسم مامانمو بنویسید
براش کادو ببرم؟
گفتم : بعله که آوردم😍
مخلص همه خادمهای امام حسین هم هستیم
اگر اشتباه نگویم
رادین امشب ده تا چایی و قهوه
بیشتر برایم آورد
دوتایش را بین نماز جماعت مغرب و عشا آورد!
که تا پایان نماز عشا یخ کرد
دو دستی و به همراه لبخند😁
یکی را به نیت حاج آقای موکب
یکی را به نیت خطاط موکب
از کنار سجاده ام که رد میشد
ابرویی بالا انداخت و به چایی های داخل دو دستش اشاره ای کرد
من هم وسط تسبیحات حضرت زهرا
دستی به ارادت بر سینه گذاشتم
و عرض ارادتی در جوابش فرستادم
عصری قبل از رسیدن مهمانها
از جشن تولد مادرش که هنوز شروع نشده
یک دانه پاستیل گرد هم برایم آورد
با چند دانه شیرینی کشمشی
امشب در مسیر بازگشت پشت موتور
در فکر رادین بودم و معجزه محبت
از کادو جشن تولد مامان رادین
تا سینک روشویی موکب حبیب
https://eitaa.com/sang_nevesht
موکب حبیب
عصرها این گونه آغاز میشود:
بعد از فراهم کردن هیزم
چای و دمنوش آتشی را دم میکنند
میزها و صندلی ها چیده میشوند
گلهای محوطه آب میخورند
فرش خطاطی پهن میشود
شمع های روی میز روشن میگردند
و در نهایت
قلم خطاط میرقصد بر مدار عشق:
اللهم بارک لمولانا صاحب الزمان
https://eitaa.com/sang_nevesht
خط من را نبین
در این نوع گزارشها خط موضوعیت ندارد
نوجوانها و کودک های مشتاقی را ببین
که به نظم و ادب مقابلم نشسته اند
و حرکت قلمم را تماشا میکنند
و موکب برایشان هر روز عصر
یک پاتوق فرهنگی شده
برایم قهوه و دمنوش و چایی میآورند
و هر یکی به گونه ای خودشان را شریک میکنند
یکی مسئول ختم صلوات است
یکی پیگیر سجاده نماز و تکبیر و اذان
یکی مراقب خالی نماندن استکان روی میز
یکی مدیر «رادیو موکب»
و انواع و اقسام فعالیت های کودکانه
تا نگهداری از اطفالی که
مادرهایشان مهمان ما هستند
امروز عصر یکی از پسربچه ها پیشم آمد
با یک تسبیح دانه درشت و بلند!
تسبیح به آن درشتی و بلندی
دست گرفته بود برای ختم صلوات
جهت ظهور آقاجانمان امام زمان
آن هم در منظریه و شمال شهر
دیدنی بود
یادم رفت عکسش را بگیرم
گفت این تسبیح را
پدرجونم از مکه سوغاتی برایمان آورده!!
خطاطی بهانه است
یادتان نرود
https://eitaa.com/sang_nevesht
زمان:
حجم:
851.5K
پیام ارسالی:
«سلام خداقوت
بزرگوار آموزش خط ثلث توی کانالتون نیست که...
نحوه نوشتن ثلث نیست
فقط دیزاین موبایل نویسی هست»
دوره تکمیلی موبایل نویسی
گفتگوی اول
https://eitaa.com/sang_nevesht
زمان:
حجم:
1.52M
ادامه پیام ارسالی قبل:
«نه اشتباه بزرگی میکنید
اینطوری پیش برید همه رو میهراسونید. داستان چای دم نکشیده ی هیات بچه ها رو نشنیدید؟ هیشکی حاضر نمیشه از صفر بیاد و بعدا صدشو بزاره واس آقا
بهرحال که دیدگاهتون باعث میشه کسی ک خوب چای دم نمیکنه نیاد پاکار و بترسه»
دوره تکمیلی موبایل نویسی
گفتگوی دوم
https://eitaa.com/sang_nevesht
زمان:
حجم:
1.33M
ادامه پیام ارسال قبل:
من خط ثلث تقریبا بلدم
نستعلیقم بلدم
روی گوشی رو با شما تمرین کردم. لاک که ندارم یکی دوبار پیش خودتون توی موکب کارکردم
نمونه خطم به اندازه ی (تقریبا) هم نبود یعنی؟ اون وسطا یک (تقریبا) قید کرده بودمااااا 🥲 ماشالله چققققد تشویق میکنید 🥲 فک کنم شاگرداتونو کتکم میزنید
دوره تکمیلی موبایل نویسی
گفتگوی سوم
https://eitaa.com/sang_nevesht
زمان:
حجم:
1.95M
ادامه پیام ارسالی قبل:
من هم سن خودتونم شایدم بیشتر 🙈😅 و مدیر دبیرستانم. قرارنیست تو همه چی صد باشیم. شما خطاط ماهری هستی. یکی بنای ماهره. یکی نجار ماهریه. منم شاید جای دیگ هنری داشته باشم البته شااااااید شاااید.
دوره تکمیلی موبایل نویسی
گفتگوی چهارم
https://eitaa.com/sang_nevesht
زمان:
حجم:
1.73M
ادامه پیام ارسالی قبل:
«اشتباه کردم وارد عرصه خط و هنرتون شدم واقعا صفرم حق باشماست. نذرمو تغییر میدم توکل بخدا»
دوره تکمیلی موبایل نویسی
گفتگوی پنجم
https://eitaa.com/sang_nevesht
دیشب قبل از تمام شدن کار موکب
رفقای بسیجی و هیاتی و موکبی امیرحسین، راهی ارومیه شدند تا مراسم چهلم شهادت عزیزشان را بر سر مزار او و در کنار خانواده محترمش برگزار کنند.
گاهی تهرانی ها کمی خوش سلیقه تراند
و کمی رفیق بازتر
و خیلی داش مشتی تر...
از تهران تا ارومیه رفتند
و با گل آرایی
پیکر علی اکبر رشید مسجدشان را
گلپوش کردند
چقدر سخت است برای رفیق!
من که توفیق حضور نداشتم
ولی این سنگ نوشته ام به جایم رفت
و بر سر مزار شهید نشست
https://eitaa.com/sang_nevesht
وسط خطاطی کنار موکب
انگشتر فیروزه دستش را درآورد
و به عنوان صله ی خط نویسی
داخل انگشت دستم کرد
هر شب خانوادگی به ما سر میزدند
کم کم رفیق شدیم و شماره تماس دادیم
گفت در بازار تهران چرم فروش است
گفتم برای شب آخر موکب
که شب جمعه هم هست
لطفا یک تکه چرم روشن با خودشان بیاورند
کار واجب دارم
با رسیدنم به محل موکب
آنها هم خانوادگی رسیدند
با چیدن وسایل، بسم الله را که گفتم
چرم زیبایش را مقابلم باز کرد
https://eitaa.com/sang_nevesht
این کتیبه را چون الله دارد
خیلی کم و به ندرت
پشت موبایل ها مینوشتم
مگر برای افراد دائم الوضو
تجربه کتیبه بزرگ
آن هم پشت چرم طبیعی را که اصلن نداشتم
رفیق چرم فروش ما میگفت:
استرس منو گرفته! اینو با این ابعاد چطور میخوای توی این شلوغی بنویسی؟
مردم هم از زن و مرد و کودک
و پیر و جوان
جمع شده بودند دور میز خطاطی
و منتظر این اتفاق شیرین بودند
بسم الله گفتم و کتیبه
«یا رحمة الله الواسعة» را
برای اولین بار بر روی چرم طبیعی نوشتم
شاید تجربیات بعدی روی چرم طبیعی
بهتر از اولین تجربه باشد
ولی این کتیبه هم زیبا شد
کتیبه های شب جمعه ای را خودم
بیشتر از دیگر نوشته هایم دوست دارم
در انتهای کار کتیبه یک خادم باصفای حرم حسینی از کربلا مقابلم آمد و بعد از روبوسی از عطر مخصوص حرم حسینی و تربت اعلای مضجع شریف به دستم داد و مهمانم کرد
https://eitaa.com/sang_nevesht
قشنگن نه؟😍
جاتون خالیه سشنبه شبها
مسجد مقدس جمکران
اینها را نوشتم و پرس کردم
که با خودم ببرم مسجد جمکران
مسجد حضرت بقیة الله الاعظم
بلیط قطارمون رو هم از چند روز قبل گرفتیم چون زود پر میشه و باید زودتر دست به کار شد
واقعا برکته رزقه عاقبت بخیریه
سشنبه شبهای جمکران
https://eitaa.com/sang_nevesht