eitaa logo
🌷سنگر عشق🌷
78 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
908 ویدیو
33 فایل
#معارف اسلامی و #رهبر انقلاب و #شهدا فضای مجازی و اینترنت برای شما سنگری از سنگر های جنگ امروز است . کپی آزاد با ذکر #صلوات مدیر https://eitaa.com/Shahed_zn
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷سنگر عشق🌷
💖💐💕🔆 #داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_ بیست و ششم و
💖💐💕🔆 📚داستان واقعی و بسیار جذاب بیست و هفتم من منتظر رفتن به شلمچه بودم اونجا محجبه شدم اونجا حاج ابراهیم بهم نماز یاد با هق هق گفتم :کجایی داداش کجایی؟ خواهرت بهت احتیاج داره یهو صدای حاج ابراهیم شنیدم گفت : غصه چی رو میخوری ؟ نترس خواهرمن سرمو به عقب برگردوندم واقعا خود حاجی بود اومدم بلند بشم برم سمتش بی هوش شدم وقتی به هوش اومدم فقط مسئول کاروان کنارم بود مسئول خواهران :حنانه جان خوبی؟ -نه مسئول خواهران : دکتر اینجا گفت بخاطر چشمت باید بریم اهواز بیمارستان یه ذره که بهتر شدی بگو اطلاع بدم با ماشین بیان دنبالمون من فقط گریه میکردم بعد از نیم ساعت با همون خانم و دوتا آقا منو بردن یه بیمارستان تو اهواز که مخصوص چشم بود دکترا چندین بار چشمم معاینه کردند بعد از ۵-۶ساعت گفتن چشمش صحیح و سالمه توراه گریه میکردم منو ببرید شلمچه بالاخره دلشون سوخت رفتیم شلمچه با گریه و زاری صدا میزدم : کجایی فرمانده کجایی حاج ابراهیم همت دوباره بی هوش شدم خبر شفا گرفتنم از حاج ابراهیم همت مثل بمب ترکید حنانه حاج ابراهیم همت را دیده بود بازگشت من از راه پرگناه بزرگترین معجزه شهداست. شهید زنده است که منو از خواب غفلت بلندم میکنه سفرمون تموم شد اما با خودم عهد کردم برگشتم تهران حتما درمورد حاجی تحقیق کنم ..... با ادامه داستان همراه ما باشید .... : بانو....ش
گفتم : دگر قلبم شوق شهادت ندارد ! گفت : مراقب ِنگاهت باش ... اَلعَین بَریدُ القَلب ؛ چشم پیغام رسان دل است . ❤️ 🌷 شهید محمد رضا دهقان امیری 🌷
شهیدان لاله‌های لاله زارند پرستوی مهاجر در بهارند ... شهید محمدرضا حسینی🌷 شهادت بهار۱۳۶۷ بیت المقدس۶ ماووت عراق 📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی
صلی الله علیک یا بقیةاللّه خبر آمدنش را همه جا پخش کنید می رسد لحظه میعاد، به امّید خدا منتقم می رسد و روز ظهورش، حتماً می شود فاطمه دلشاد، به امّید خدا اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج
🌷سنگر عشق🌷
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 📕 داستان مهمانی برادر 🎤 راوی: خواهر شهید #قسمت_سوم 🍃 بعد از آن سفر، به جامعه‌الزهرای ش
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 📕 داستان مهمانی برادر 🎤 راوی: خواهر شهید 🍃 بعد از آن سفر، به جامعه‌الزهرای شهر قم دعوت شدم تا برای خانم‌های طلبه خارجی از ابراهیم بگویم. سیصد نفر از طلبه‌های کشورهای مختلف حضور داشتند. 🖇 وقتی جلسه تمام شد، خانم‌هایی از کشورهای آلمان، ایتالیا، مصر، عربستان، یمن، تایلند و... به سراغ من آمدند و هر یک، در حالی که کتاب سلام بر ابراهیم در دست داشتند، سوالاتی می‌پرسیدند. ✅ من هم تک تک سوالات را جواب دادم. آن‌ها نیز مثل مردم ایران، ابراهیم را الگوی بسیار مناسبی برای نسل امروز می‌دانستند. بعد همگی گفتند: (ما پیام ابراهیم و شهدای شما را به کشور خودمان منتقل خواهیم کرد...) 💠 اما در این سال‌های اخیر، یکی از اعضای خانواده شهید، صفحه‌ای را به نام ابراهیم در فضای مجازی راه اندازی کرد و تصاویر و مطالب او را به اشتراک می‌گذارد. مطالب جالبی در آن ثبت شد و باعث برخی ارتباط‌ها شد. یکی از این مطالب عجیب‌تر از بقیه بود که در ادامه می‌خوانیم: 📱 خانم جوانی با ما ارتباط گرفت و گفت: باید ماجرایی را برای شما نقل کنم. ابراهیم، نگاه مرا به دنیا و آخرت تغییر داد و... تماس های اینگونه زیاد بود. فکر کردم که ایشان هم مثل بقیه با کتاب سلام بر ابراهیم آشنا شده و تغییری در روند زندگیش ایجاد شده و... اما تغییرات این خانم شگفت انگیز تر از تصور ما بود. ‼ این خانم جوان گفت: من یک دختر مسیحی از اقلیت های مذهبی ساکن تهران هستم. به هیچ اصولی از مسائل اخلاقی و حتی اصول دین خودم پایبند نبودم. هیچ کار زشتی نبود که در آن وارد نشده باشم! هرروز بیشتر از قبل در منجلاب فرو می‌رفتم. ♻ادامه دارد... 📚سلام بر ابراهیم ۲ ‌‌ 🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 📕 داستان مهمانی برادر 🎤 راوی: خواهر شهید 🧭 دو سه سال قبل، در ایام عید نوروز با چندنفر از دوستانم تصمیم گرفتیم که برای تفریح به یک قسمت از کشور برویم. نمی‌دانستیم کجا برویم. شمال، جنوب، شرق، غرب و یا... ☁ دوستانم گفتند: برویم خوزستان. هم ساحل دارد و هم هوا مناسب است و... از تهران با ماشین شخصی راهی خوزستان شدیم. تفریحی رفتیم و یکی دو روز بعد به مقصد رسیدیم. توی راه خیلی خوش گذشت. 🌑 شب بود که وارد شهر شدیم، هیچ هتل و یا مکانی را برای اقامت پیدا نکردیم. همه جا پر بود. خسته بودیم و نمی‌دانستیم چه کنیم. یکی از همراهان ما گفت: فقط یک راه وجود داره، برویم محل اسکان راهیان نور. ‼ همگی خندیدیم. تیپ و قیافه ما فقط همان‌جا را می‌خواست! اما پس از چندین بار دور زدن در شهر تصمیم گرفتیم که گمی روسری‌هایمان را جلو بیاوریم و تیپ ظاهری را تغییر دهیم و برویم سراغ محل راهیان نور. 📍کمی طول کشید تا مسئول ستاد راهیان نور مارا پذیرفت. یک اتاق به ما دادند. وارد که شدیم، دور تا دور آن پر از تصاویر شهدا بود. هریک از دوستان ما به شوخی یکی از تصاویر شهدا را مسخره می‌کرد و حرف‌های زشتی می‌زد و... 🔮 تصویر پسر جوانی بر روی دیوار نظر مرا جلب کرد. من هم به شوخی به دوستانم گفتم: این هم برای من! صبح که می‌خواستیم برویم، بار دیگر به چهره آن جوان نگاه کردم. برخلاف بقیه، نام آن شهید نوشته نشده بود. فقط زیر عکس این جمله بود:(دوست دارم گمنام بمانم) ♻ادامه دارد... 📚سلام بر ابراهیم ۲ ‌‌
قرآن کریم آخرین کتاب آسمانی و پیام جاودانه خداوند برای انسان‌هاست. خداوند متعال در این کتاب با تبیین مبانی، سرخط‌ها، اصول و ارزش‌های زندگی مؤمنانه و موحدانه، انسان را به سوی زندگی موردپسند خود هدایت می‌کند.🌷
👌 سیزده بدر واقعی ما این است که از خودمان بیرون بیاییم، از خانه‌های تنگ و تاریک افکار خرافی خودمان به صحرای دانش و بینش خارج شویم. 📝 یادداشت‌های استاد مطهری، ج‏6، ص131
🔺من با کار دارم ! ابراهیم نداشت ، اما بی سیم که داشت ! 🚩ابـراهـیـم ! اگر صدای مرا میشنوی ، کمک ! من و بچه ها گیر افتادیم در تله ی ! تلفن همراه من کار نمیکند بدرد نمیخورد هرچه گشتم برنامه نداشت تا با تو تماس بگیرم ... گفتم میخواهم با بیسیم شما بگیرم.. گفتند اندرویدهای شما را چه به بیسیم ! اما من همچنان دارم تلاش میکنم تا با گوشی اندروید صدایم را به تو برسانم ... اگر میشنوی ما افتادیم بگو چطور آن روز وقتی به گوشَت رساندند که دخترهای محل از فرم هیکل تو خوششان آمده ، از فردایش با لباس های گشاد تمرین کشتی میرفتی ؟ تا چشم و دل دختری را آب نکنی ! اینجا میگیریم تا دیده شویم .. لاک💅 میزنیم تا 👍بخوریم تو حتما راهش را بلدی که به این پیچ ها خندیدی و دنیارا پیچاندی! و ما در پیچ دنیا سرگیجه گرفتیم ! 🚩ابـراهـیـم! اگر صدایم را میشنوی، دوباره بگو تا ماهم مثل بعثی ها که صدایت را شنیدند و راه را پیدا کردند راه را پیداکنیم .. راه را گم کرده ایم اگر از برگشتی کمی از ان های نـاب ها را برایمان سوغات بیاور؛ تا ماهم مثل شما حرف اماممان را زمین نگذاریم... تمام..... .... .... .. شهدا گاهی نگاهی.....👌 شادی روحشان 💐
می دانم، از اینجا که من نشسته ام تا آنجا که تو ایستاده ای! فاصله بسیار است، اما.. کافیست تو فقط دستم را بگیری دیگر فاصله ای نمی ماند.. ای که مرا خوانده ای! راه نشانم بده..🌿
میزنم سبزه گره تاگره ای واگردد سالمان سال ظهور گل زهراگردد میزنم سبزه گره نیتم اینست خدا یوسف گمشده ی ارض وسمابرگردد میزنم سبزه گره سبز شود دست دعا وانکه رفتست زدستم به دعابرگردد غیبت یارسفرکرده بلایی ست عظیم عاشقان سبزه ببندید بلابرگردد روز جمعه است بیایید فقط یک امروز به دعادست برآریم که تابرگردد. 🌹اللهم عجل لولیک الفرج‌🌹
[ ] امام صادق (ع) میفرماید:👇 هر بنده ای که از گناهی که مرتکب شده پشیمون بشه😔 قبل از اینکه استغفار کنه خداوند گناهش رو میبخشه🥰🍃 اگه واقعا پشیمون شدی از گناهت یعنی هنوز امیدی بهت هست😉💯 ❤️برای ترک گناهاتون بیاید👆🏼
📌 *شهیدی که شاهد ترور کودک و همسر باردارش بود* 🔹️ *حجت الاسلام سید رضا بطحایی* به همراه همسر باردار و فرزند خردسالش سال ۹۳ در سامرا توسط تروریست‌های داعش به طرز فجیعی به *شهادت* رسیدند. 🔹️ *حجت الاسلام سید رضا بطحایی* به اتفاق خانواده اش برای زیارت *حرم مطهر امامین عسکریین* در سامرا بودند که با حمله تروریست های داعش در جاده برگشت از سامرا به کمین نیروهای داعش افتادند. این *شهید* بزرگوار ، هنگام دستگیری ملبس به لباس روحانیت و در حال مکالمه تلفنی با دوستانش در نجف اشرف بوده است که تروریست های داعش تلفن را از وی گرفته و دستگیری آنان را اعلام می‌کنند. 🔹️ *روحانی شهید سید رضا بطحایی* ، اولین و تنها خانواده ایرانی هستند که پیکرشان به دست داعشی‌های جلاد در شهر بلده عراق قطعه‌قطعه شد ، تروریستهای داعش ابتدا فرزند خردسال و همسرش را در مقابل دیدگان ایشان *شهید* کردند و سپس خودش را هم به *شهادت* رساندند. 🔹️ مهمترین هدف داعش ورود به ایران بود که *شهدای مدافع حرم* ابتدا نگهبان حرمین شریفین در سوریه و عراق شدند و سپس نجات بخش مردم شدند. 🌹🍃 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹