eitaa logo
🇮🇷 سنگر جنگ نرم 🇮🇷
4.2هزار دنبال‌کننده
35.8هزار عکس
14.6هزار ویدیو
960 فایل
‏🇮🇷 جوانان ایرانِ اسلامی، تاریخ‌سازند. در این کانال با همراهی شما، آرمانهای انقلابِ اسلامی را پی‌ می‌گیریم. با ما همراه باشید. ‏‏🌸🇮🇷🌸 https://eitaa.com/joinchat/2299658249C55a066ac42‏
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️رهبر معظم انقلاب ما نان گندم نمی‌توانستیم بخوریم، نان جو گندم می‌خوردیم، چون نان گندم گران‌تر بود. البته یک دانه نان گندم می‌خریدیم برای فقط ولی ما نان جو گندم می‌خوردیم، گاهی هم نان جو. وضعمان خیلی خوب نبود و شب‌هایی اتفاق می‌افتاد در منزل ما که شام نبود. مادرم با زحمت زیادی که حالا بماند آن زحمت چگونه انجام می‌شد، برای ما شام تهیه می‌کرد. آن شام هم که تهیه می‌شد و با زحمت تهیه می‌شد، نان و کشمشی بود. آن وقت‌ها، از لحاظ مالی در فشار بودیم، یعنی خانواده‌مان، خانواده مرفهی نبود. پدرم یادم هست روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشه گیر بود، لذا زندگی‌مان خیلی به سختی می‌گذشت. در دوران کودکی با زحمت بسیار، برای ما خریده بود که تنگ بود. پدرم دیگر قادر نبود که این‌ها را عوض بکند یا کفش دیگر بخرد، آمدند گفتند که خب این کفش‌ها را می شکافیم، اندازه می‌کنیم و برایش بند می‌گذاریم. یک عالمه شدیم که کفش‌هایمان بندی شد. آمدند شکافتند و بند گذاشتند بعد زشت شد، چون بندهایش خیلی فرق داشت با کفش‌های دیگر، خیلی زشت و ناجور درآمده بود. چقدر غصه خوردیم ولی خلاصه چاره‌ای نداشتیم. 📚 برگرفته از کتاب 1318، خاطرات خودگفته‌ی رهبر انقلاب 💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏‏💠 اگر بتوانیم از تدبر لازم برخوردار بشویم در زمینه ، آن وقت می‌فهمیم که بهره‌مندی‌های انسان از حج چقدر است و این بهره‌مندی‌ها چه گستره‌ی عظیمی از زندگی بشر را شامل میشود. ۱۴۰۱/۰۳/۱۸ ☀️ ————————— 🇮🇷@SANGAR_1🇮🇷 🇮🇷@SANGAR_5🇮🇷
☀️رهبر معظم انقلاب ما نان گندم نمی‌توانستیم بخوریم، نان جو گندم می‌خوردیم، چون نان گندم گران‌تر بود. البته یک دانه نان گندم می‌خریدیم برای فقط ولی ما نان جو گندم می‌خوردیم، گاهی هم نان جو. وضعمان خیلی خوب نبود و شب‌هایی اتفاق می‌افتاد در منزل ما که شام نبود. مادرم با زحمت زیادی که حالا بماند آن زحمت چگونه انجام می‌شد، برای ما شام تهیه می‌کرد. آن شام هم که تهیه می‌شد و با زحمت تهیه می‌شد، نان و کشمشی بود. آن وقت‌ها، از لحاظ مالی در فشار بودیم، یعنی خانواده‌مان، خانواده مرفهی نبود. پدرم یادم هست روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشه گیر بود، لذا زندگی‌مان خیلی به سختی می‌گذشت. در دوران کودکی با زحمت بسیار، برای ما خریده بود که تنگ بود. پدرم دیگر قادر نبود که این‌ها را عوض بکند یا کفش دیگر بخرد، آمدند گفتند که خب این کفش‌ها را می شکافیم، اندازه می‌کنیم و برایش بند می‌گذاریم. یک عالمه شدیم که کفش‌هایمان بندی شد. آمدند شکافتند و بند گذاشتند بعد زشت شد، چون بندهایش خیلی فرق داشت با کفش‌های دیگر، خیلی زشت و ناجور درآمده بود. چقدر غصه خوردیم ولی خلاصه چاره‌ای نداشتیم. 📚 برگرفته از کتاب 1318، خاطرات خودگفته‌ی رهبر انقلاب 💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏‏💠 اگر بتوانیم از تدبر لازم برخوردار بشویم در زمینه ، آن وقت می‌فهمیم که بهره‌مندی‌های انسان از حج چقدر است و این بهره‌مندی‌ها چه گستره‌ی عظیمی از زندگی بشر را شامل میشود. ۱۴۰۱/۰۳/۱۸ ☀️ ————————— 🇮🇷@SANGAR_1🇮🇷 🇮🇷@SANGAR_5🇮🇷
☀️رهبر معظم انقلاب ما نان گندم نمی‌توانستیم بخوریم، نان جو گندم می‌خوردیم، چون نان گندم گران‌تر بود. البته یک دانه نان گندم می‌خریدیم برای فقط ولی ما نان جو گندم می‌خوردیم، گاهی هم نان جو. وضعمان خیلی خوب نبود و شب‌هایی اتفاق می‌افتاد در منزل ما که شام نبود. مادرم با زحمت زیادی که حالا بماند آن زحمت چگونه انجام می‌شد، برای ما شام تهیه می‌کرد. آن شام هم که تهیه می‌شد و با زحمت تهیه می‌شد، نان و کشمشی بود. آن وقت‌ها، از لحاظ مالی در فشار بودیم، یعنی خانواده‌مان، خانواده مرفهی نبود. پدرم یادم هست روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشه گیر بود، لذا زندگی‌مان خیلی به سختی می‌گذشت. در دوران کودکی با زحمت بسیار، برای ما خریده بود که تنگ بود. پدرم دیگر قادر نبود که این‌ها را عوض بکند یا کفش دیگر بخرد، آمدند گفتند که خب این کفش‌ها را می شکافیم، اندازه می‌کنیم و برایش بند می‌گذاریم. یک عالمه شدیم که کفش‌هایمان بندی شد. آمدند شکافتند و بند گذاشتند بعد زشت شد، چون بندهایش خیلی فرق داشت با کفش‌های دیگر، خیلی زشت و ناجور درآمده بود. چقدر غصه خوردیم ولی خلاصه چاره‌ای نداشتیم. 📚 برگرفته از کتاب 1318، خاطرات خودگفته‌ی رهبر انقلاب 💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏‏💠 اگر بتوانیم از تدبر لازم برخوردار بشویم در زمینه ، آن وقت می‌فهمیم که بهره‌مندی‌های انسان از حج چقدر است و این بهره‌مندی‌ها چه گستره‌ی عظیمی از زندگی بشر را شامل میشود. ۱۴۰۱/۰۳/۱۸ ☀️ ————————— 🇮🇷@SANGAR_1🇮🇷 🇮🇷@SANGAR_5🇮🇷
☀️رهبر معظم انقلاب ما نان گندم نمی‌توانستیم بخوریم، نان جو گندم می‌خوردیم، چون نان گندم گران‌تر بود. البته یک دانه نان گندم می‌خریدیم برای فقط ولی ما نان جو گندم می‌خوردیم، گاهی هم نان جو. وضعمان خیلی خوب نبود و شب‌هایی اتفاق می‌افتاد در منزل ما که شام نبود. مادرم با زحمت زیادی که حالا بماند آن زحمت چگونه انجام می‌شد، برای ما شام تهیه می‌کرد. آن شام هم که تهیه می‌شد و با زحمت تهیه می‌شد، نان و کشمشی بود. آن وقت‌ها، از لحاظ مالی در فشار بودیم، یعنی خانواده‌مان، خانواده مرفهی نبود. پدرم یادم هست روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشه گیر بود، لذا زندگی‌مان خیلی به سختی می‌گذشت. در دوران کودکی با زحمت بسیار، برای ما خریده بود که تنگ بود. پدرم دیگر قادر نبود که این‌ها را عوض بکند یا کفش دیگر بخرد، آمدند گفتند که خب این کفش‌ها را می شکافیم، اندازه می‌کنیم و برایش بند می‌گذاریم. یک عالمه شدیم که کفش‌هایمان بندی شد. آمدند شکافتند و بند گذاشتند بعد زشت شد، چون بندهایش خیلی فرق داشت با کفش‌های دیگر، خیلی زشت و ناجور درآمده بود. چقدر غصه خوردیم ولی خلاصه چاره‌ای نداشتیم. 📚 برگرفته از کتاب 1318، خاطرات خودگفته‌ی رهبر انقلاب 💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏‏💠 اگر بتوانیم از تدبر لازم برخوردار بشویم در زمینه ، آن وقت می‌فهمیم که بهره‌مندی‌های انسان از حج چقدر است و این بهره‌مندی‌ها چه گستره‌ی عظیمی از زندگی بشر را شامل میشود. ۱۴۰۱/۰۳/۱۸ ☀️ ————————— 🇮🇷@SANGAR_1🇮🇷 🇮🇷@SANGAR_5🇮🇷
☀️رهبر معظم انقلاب ما نان گندم نمی‌توانستیم بخوریم، نان جو گندم می‌خوردیم، چون نان گندم گران‌تر بود. البته یک دانه نان گندم می‌خریدیم برای فقط ولی ما نان جو گندم می‌خوردیم، گاهی هم نان جو. وضعمان خیلی خوب نبود و شب‌هایی اتفاق می‌افتاد در منزل ما که شام نبود. مادرم با زحمت زیادی که حالا بماند آن زحمت چگونه انجام می‌شد، برای ما شام تهیه می‌کرد. آن شام هم که تهیه می‌شد و با زحمت تهیه می‌شد، نان و کشمشی بود. آن وقت‌ها، از لحاظ مالی در فشار بودیم، یعنی خانواده‌مان، خانواده مرفهی نبود. پدرم یادم هست روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشه گیر بود، لذا زندگی‌مان خیلی به سختی می‌گذشت. در دوران کودکی با زحمت بسیار، برای ما خریده بود که تنگ بود. پدرم دیگر قادر نبود که این‌ها را عوض بکند یا کفش دیگر بخرد، آمدند گفتند که خب این کفش‌ها را می شکافیم، اندازه می‌کنیم و برایش بند می‌گذاریم. یک عالمه شدیم که کفش‌هایمان بندی شد. آمدند شکافتند و بند گذاشتند بعد زشت شد، چون بندهایش خیلی فرق داشت با کفش‌های دیگر، خیلی زشت و ناجور درآمده بود. چقدر غصه خوردیم ولی خلاصه چاره‌ای نداشتیم. 📚 برگرفته از کتاب 1318، خاطرات خودگفته‌ی رهبر انقلاب 💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏‏💠 اگر بتوانیم از تدبر لازم برخوردار بشویم در زمینه ، آن وقت می‌فهمیم که بهره‌مندی‌های انسان از حج چقدر است و این بهره‌مندی‌ها چه گستره‌ی عظیمی از زندگی بشر را شامل میشود. ۱۴۰۱/۰۳/۱۸ ☀️ ————————— 🇮🇷@SANGAR_1🇮🇷 🇮🇷@SANGAR_5🇮🇷
🔹🔸 🔹 ╗‏═🍃🕊🍃═════╔ ‏╝═════🍃🕊🍃═╚ ☀️فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی 🔹«فَوَعِزَّتِکَ یا سَیِّدی لَو نَهَرتَنی ما بَرِحْتُ مِنْ بابِکَ» 🔸خدای من! سید من! مولای من! همه چیز من! به عزتت قسم اگر از در خانه‌ات ، ردم کنی نمی‌روم. 🔹«ولا كَفَفْتُ عَن تَمَلُّقِک» 🔸حضرت سجاد علیه‌السلام به خداوند تبارک و تعالی اظهار می‌دارند: به عزتت قسم اگر مرا از در خانه‌ات برانی و بگویی برو و دیگر سراغ من نیا دست بردار نیستم و از هم دست بر نمیدارم، تملّقت را آنقدر می‌گویم تا راهم دهی. ما هم یاد بگیریم چه اشکالی دارد؟! 🔹«يا سَيدي لَوْ نَهَرْتَني ما بَرِحْتُ مِنْ بابِكَ وَلا كَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِک» «فَإنْ طَرَدْتَنِي مِنْ بابِكَ فَبِمَنْ أَلُوذُ؟» ♻️اینها را یاد ما می‌دهند که ما هم بگوییم :خدایا اگر مرا از در خانه‌ات برانی به که پناه ببرم؟ کجا بروم؟ بروم سراغ شیطان؟ بگویم آمدم که هر گناهی بکنم او هم می‌شود، اما پيغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ناراحت می‌شود؛ امیرالمؤمنین علیه‌السلام ناراحت می‌شود؛ فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها؛ غصه می‌خورد؛ امام زمان عجل‌الله ناراحت می‌شود. ☀️«أَبْكِي لِظُلْمَةِ قَبْرِي، أَبْكِي لِضِيقِ لَحْدِي،أَبْكِي لِسُؤَالِ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ إِيَّايَ» امام سجاد علیه‌السلام با آن مقام عصمت و تقوا و پاکی عرضه می‌دارد: ♻️خدایا گریه می‌کنم از تاریکی قبرم؛ از تنگی لحدم، 🔸گریه می‌کنم از آن که وقتی مأمورین تو می‌آیند سؤال می‌کنند «مَن رَبُّک؟» چه کسی می‌تواند جواب بدهد؟ آنکه یک عمر فقط دنبال خدا دویده، هرجا خدا راضی بوده آنجا بوده هرجا خدا راضی نبوده حضور نداشته، هرجا غیبت می‌آید پا می‌شود؛ حسد می‌آید رها می‌کند؛ بخل می‌آید رها می‌کند؛ و... خدایا ما را در راه خودت ثابت قدم بفرما 🔹 🔹🔸 🔹🔸🔹 (۴۶۳) ‏‏💠🌸🍃🌺🍃🌸💠 💠علماي بزرگ، فقهاي بزرگ، فلاسفه باارزش، محدّثان عالي مقام و مؤلّفان عالي قدر از اين شهر برخاستند يا به اين شهر پناه آوردند و در زير پرتو مطهّر پاره تن امامت و ولايت - يعني حضرت معصومه عليها سلام - اقامت گزيدند. ۱۳۷۹/۰۷/۱۴ ☀️⁦⁦⁦⁦ ————————— 🇮🇷@SANGAR_1🇮🇷 🇮🇷@SANGAR_5🇮🇷
🔹🔸 🔹 ╗‏═🍃🕊🍃═════╔ ‏╝═════🍃🕊🍃═╚ ☀️فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی 🔹«فَوَعِزَّتِکَ یا سَیِّدی لَو نَهَرتَنی ما بَرِحْتُ مِنْ بابِکَ» 🔸خدای من! سید من! مولای من! همه چیز من! به عزتت قسم اگر از در خانه‌ات ، ردم کنی نمی‌روم. 🔹«ولا كَفَفْتُ عَن تَمَلُّقِک» 🔸حضرت سجاد علیه‌السلام به خداوند تبارک و تعالی اظهار می‌دارند: به عزتت قسم اگر مرا از در خانه‌ات برانی و بگویی برو و دیگر سراغ من نیا دست بردار نیستم و از هم دست بر نمیدارم، تملّقت را آنقدر می‌گویم تا راهم دهی. ما هم یاد بگیریم چه اشکالی دارد؟! 🔹«يا سَيدي لَوْ نَهَرْتَني ما بَرِحْتُ مِنْ بابِكَ وَلا كَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِک» «فَإنْ طَرَدْتَنِي مِنْ بابِكَ فَبِمَنْ أَلُوذُ؟» ♻️اینها را یاد ما می‌دهند که ما هم بگوییم :خدایا اگر مرا از در خانه‌ات برانی به که پناه ببرم؟ کجا بروم؟ بروم سراغ شیطان؟ بگویم آمدم که هر گناهی بکنم او هم می‌شود، اما پيغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ناراحت می‌شود؛ امیرالمؤمنین علیه‌السلام ناراحت می‌شود؛ فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها؛ غصه می‌خورد؛ امام زمان عجل‌الله ناراحت می‌شود. ☀️«أَبْكِي لِظُلْمَةِ قَبْرِي، أَبْكِي لِضِيقِ لَحْدِي،أَبْكِي لِسُؤَالِ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ إِيَّايَ» امام سجاد علیه‌السلام با آن مقام عصمت و تقوا و پاکی عرضه می‌دارد: ♻️خدایا گریه می‌کنم از تاریکی قبرم؛ از تنگی لحدم، 🔸گریه می‌کنم از آن که وقتی مأمورین تو می‌آیند سؤال می‌کنند «مَن رَبُّک؟» چه کسی می‌تواند جواب بدهد؟ آنکه یک عمر فقط دنبال خدا دویده، هرجا خدا راضی بوده آنجا بوده هرجا خدا راضی نبوده حضور نداشته، هرجا غیبت می‌آید پا می‌شود؛ حسد می‌آید رها می‌کند؛ بخل می‌آید رها می‌کند؛ و... خدایا ما را در راه خودت ثابت قدم بفرما 🔹 🔹🔸 🔹🔸🔹 (۴۶۳) ‏‏💠🌸🍃🌺🍃🌸💠 💠علماي بزرگ، فقهاي بزرگ، فلاسفه باارزش، محدّثان عالي مقام و مؤلّفان عالي قدر از اين شهر برخاستند يا به اين شهر پناه آوردند و در زير پرتو مطهّر پاره تن امامت و ولايت - يعني حضرت معصومه عليها سلام - اقامت گزيدند. ۱۳۷۹/۰۷/۱۴ ☀️(مدظله‌العالی) ————————— 🇮🇷@SANGAR_1🇮🇷 🇮🇷@SANGAR_5🇮🇷
☀️رهبر معظم انقلاب ما نان گندم نمی‌توانستیم بخوریم، نان جو گندم می‌خوردیم، چون نان گندم گران‌تر بود. البته یک دانه نان گندم می‌خریدیم برای فقط ولی ما نان جو گندم می‌خوردیم، گاهی هم نان جو. وضعمان خیلی خوب نبود و شب‌هایی اتفاق می‌افتاد در منزل ما که شام نبود. مادرم با زحمت زیادی که حالا بماند آن زحمت چگونه انجام می‌شد، برای ما شام تهیه می‌کرد. آن شام هم که تهیه می‌شد و با زحمت تهیه می‌شد، نان و کشمشی بود. آن وقت‌ها، از لحاظ مالی در فشار بودیم، یعنی خانواده‌مان، خانواده مرفهی نبود. پدرم یادم هست روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشه گیر بود، لذا زندگی‌مان خیلی به سختی می‌گذشت. در دوران کودکی با زحمت بسیار، برای ما خریده بود که تنگ بود. پدرم دیگر قادر نبود که این‌ها را عوض بکند یا کفش دیگر بخرد، آمدند گفتند که خب این کفش‌ها را می شکافیم، اندازه می‌کنیم و برایش بند می‌گذاریم. یک عالمه شدیم که کفش‌هایمان بندی شد. آمدند شکافتند و بند گذاشتند بعد زشت شد، چون بندهایش خیلی فرق داشت با کفش‌های دیگر، خیلی زشت و ناجور درآمده بود. چقدر غصه خوردیم ولی خلاصه چاره‌ای نداشتیم. 📚 برگرفته از کتاب 1318، خاطرات خودگفته‌ی رهبر انقلاب 💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏‏💠 اگر بتوانیم از تدبر لازم برخوردار بشویم در زمینه ، آن وقت می‌فهمیم که بهره‌مندی‌های انسان از حج چقدر است و این بهره‌مندی‌ها چه گستره‌ی عظیمی از زندگی بشر را شامل میشود. ۱۴۰۱/۰۳/۱۸ ☀️(مدظله‌العالی) ————————— 🇮🇷@SANGAR_1🇮🇷 🇮🇷@SANGAR_5🇮🇷