▪《💔🖤》▪
🕊🌿
#فاطمیه🥀
🥀°•شَعَّت فلا الشمسُ تَحكيها ولا القمرُ ... زَهراءُ مِن نورها الأكوانُ تَزدَهِرُ•°🥀
{ آنچنان درخشيد كه نه خورشيد و نه ماه نمى تواند از درخشش او تقليد کنند، زهراء كه جهان از نور او مى درخشد }
#گُمْنـــٰآم🌻💫
╔═~^-^~═ೋೋ
⍣@sangareshohadaa ⍣
ೋೋ═~^-^~═╝
ا•|⚠️|•° #تلنگر
°•|🌷|•° #شهیدانه
من . . .👀°¡
.
به دختࢪی،
در این زمانه فکر نمیکنم..،
چون عکساشون توفضـای
مجازی بیشتر از نمازشونه!🚶🏻♂
.
پس ...(:↯
.
وصیتم بہ شما دختران
اینه که حیـا و عفـتزینبے
در کارهاتون داشته باشید^^💙..
.
#شهیداحمدمشلب🌱
#کلاماستاد🍃🌹
✨هرجا دیدین تو کاراتون
شیطون سمتتون نمیاد بِفَهمین راهو عوضی اومدین!!
ابلیس قسم خوردِه به گمراهیمون....
_نگید #حضرت_زهرا حرم نداره...
یه یا زهرایی، یا فاطمه ای بنویسید
بزنید به اتاقتون، به خونتون!
بگید #مادر من میخوام
ازاین به بعد اینجا #حرمت باشه
اونوقت هرکاری میکنید نیت کنید...
ظرف هم می شورید به نیت
ظرفای حرمش، هیئتش بشورید...
+یادمه!
یه نوشته "فاطمه" خریدم گذاشتیم تو اتاق...
اینجاشد حرم مادرمون زهرا...
از اون وقت مراقب بودیم...
مبادا تو حرم هر #حرفی ...
#گناهی...!
#حرم_بسازید_شما_هم
#پسرک_فلافل_فروش
#پارت17
به عشق شهدا
دوستان شهيد
ورود هادي به مسجد با مراسم يادواره ي شهدا بود. به قول زنده ياد سيد علي
مصطفوي، هادي را شهدا انتخاب كردند.
از روزي كه هادي را شناختيم، هميشه براي مراسم شهدا سنگ تمام
ميگذاشت.
اگر ميگفتيم فلان مسجد ميخواهد يادواره ي شهدا برگزار كند و كمك
ميخواهد، دريغ نميكرد.
اين ويژگي هادي را همه شاهد بودند كه به عشق شهدا، همه كار ميكرد.
از شستن و پخت و پز گرفته تا ...
تقريباً هر هفته شب هاي جمعه بهشت زهرا ص ميرفت. با شهدا دوست
شده بود. و در اين دوستي سيد علي مصطفوي بيشترين نقش را داشت.
هيئتي را در مسجد راه اندازي كردند به نام (رهروان شهدا)هر هفته با بچه ها
دور هم جمع ميشدند و به عشق شهدا برنامه ي هيئت را پيگيري ميكردند.
هادي در اين هيئت مداحي هم ميكرد. همه او را دوست داشتند.
اما يكي از كارهاي مهمي كه همراه با برخي دوستان انجام داد، نصب
تابلوي شهدا در كوچه ها بود.
من اولين بار از سيد علي مصطفوي شنيدم كه ميگفت: بايد براي شهداي
محل كاري انجام دهيم.گفتم: چه كاري؟
گفت: بيشتر كوچه ها به اسم شهيد است اما به خاطر گذشت سه دهه از
شهادت آنها، هيچ كس اين شهدا را نميشناسد.
لااقل ما تصوير شهيد را در سر كوچه نصب كنيم تا مردم با چهره ي شهيد
آشنا شوند. يا اينكه زندگينامه اي از شهيد را به اطلاع اهل آن كوچه ومحل
برسانيم.
كار آغاز شد. از طريق مساجد و بنياد شهيد و... تصاوير شهداي محل
جمع آوري شد.
هادي در همان ايام كار با فتوشاپ و ديگر نرم افزارهاي كامپيوتري را ياد
گرفت. استعداد او براي فراگرفتن اين كارها زياد بود.
تصاوير شهدا را اسكن و سپس در يك اندازه ي مشخص طراحي كردند.
با يك نجار هم صحبت شد كه اين تصاوير را به صورت قاب چوبي در
آورد.
كار خيلي سريع به نتيجه رسيد. هادي وانت پدرش را مي آورد و با يك
دريل و... كار را به اتمام ميرساند.
. يادم هست
بيشتر کوچه هاي محل ما با تابلوهاي قرمزرنگ شهدا مزين شد
برخي ها مخالف اين حركت بودند! حتي از بچه هاي بسيج!
ميگفتند شما اين كار را ميكنيد، ولي يك سري از اراذل و اوباش اين
تصاوير را پاره ميكنند و به شهدا اهانت ميكنند.
اما حقيقت چيز ديگري بود. ارادت مردم به شهدا فراتر از تصورات دوستان
ما بود.
الان با گذشت شش سال از آن روزها هنوز يادگار هادي و دوستانش را
روي ديوارهاي محل ميبينيم
هيچ کس به اين تابلوها بي احترامي نکرد، بر عکس آنچه تصور ميشد،
تقاضا براي نصب تابلو از محلات ديگر هم رسيد.
در بسياري از محلات اين حرکت آغاز شد. بعد هم بسيج شهرداري،
حرکت عظيمي را در اين زمينه آغاز کرد.
بعد از آن در برگزاري نمايشگاه براي شهدا فعاليت داشت، هادي كسي بود
كه به تأييد تمام دوستان، وقتي كار براي شهدا بود، با تمام وجود كار ميكرد.
يكبار در ميدان شهيد آيت الله سعيدي او را ديدم. نيمه هاي شب آنجا
ايستاده بود!
نمايشگاه شهدا در داخل ميدان برقرار بود. تمام دوستانش رفتند اما هادي
مانده بود تا مراقب وسايل و لوازم نمايشگاه باشد.
از ديگر کارهاي هادي که تا اين اواخر ادامه يافت، فعاليت در زمينه ي
معرفي شهدا بود.
براي شهدا پوستر درست ميکرد، در زمينه ي طراحي تصاوير کار ميکرد
و...
حتي رايانه ي شخصي او، که پس از شهادت به خانواده تحويل شد، پر بود
از تصاوير شهداي مجاهد عراقي که هادي براي آنها طراحي انجام داده بود.
💙🌿💙🌿💙🌿💙🌿💙🌿
💙🌿💙🌿💙🌿💙🌿
💙🌿💙🌿💙🌿
💙🌿💙🌿
💙🌿
#پسرک_فلافل_فروش
#پارت18
دستگيري ازمردم
حجت الاسلام سميعي و...
يادم هست در خاطرات ابراهيم هادي خواندم كه هميشه دنبال گره گشايي
از مشكلات مردم بود.
اين شهيد والامقام به دوستانش گفته بود: از خدا خواسته ام هميشه جيبم پر
پول باشد تا گره از مشكلات مردم بگشايم.
من دقيقاً چنين شخصيتي را در هادي ذوالفقاري ديدم. او ابراهيم هادي را
الگوي خودش قرار داده بود. دقيقاً پا جاي پاي ابراهيم ميگذاشت.
هادي صبح ها تا عصر در بازار آهن كار ميكرد و عصرها نيز اگر وقت
داشت، با موتور كار ميكرد.
اما چيزي براي خودش خرج نميكرد. وقتي مي ً فهميد كه مثال هيئت
نوجوانان مسجد، احتياج به كمك مالي دارد دريغ نميكرد.
يا اگر ميفهميد كه شخصي احتياج به پول دارد، حتي اگر شده قرض
ميكرد و كار او را راه ميانداخت. هادي چنين انسان بزرگي بود.
من يك بار احتياج به پول پيدا كردم. به كسي هم نگفتم، اما هادي تا
احساس كرد كه من احتياج به پول دارم به سرعت مبلغي را آماده كرد و به
من داد.
زماني كه ميخواستم عروسي كنم نيز هفتصد هزار تومان به من داد.
ظاهراً اين مبلغ همه ي پساندازش بود. او لطف بزرگي در حق من انجام
داد. من هم به مرور آن مبلغ را برگرداندم.
اما يك بار برادري را در حق من تمام كرد.
زماني كه براي تحصيل در قم مستقر شده بودم، يك روز به هادي زنگ
زدم و گفتم: فاصله ي حجره تا محل تحصيل من زياد است و احتياج به موتور
دارم، اما نه پول دارم و نه موتورشناس هستم.
هنوز چند ساعتي از صحبت ما نگذشته بود كه هادي زنگ زد. گوشي را
برداشتم. هادي گفت: كجايي؟
گفتم: توي حجره در قم.
گفت: برات موتور خريدم و با وانت آوردم قم، كجا بيارم؟
تعجب کردم. کمتر از چند ساعت مشکل من را حل کرد.
نميدانيد آن موتور چقدر كار من را راه انداخت.
بعدها فهميدم كه هادي براي بسياري از اطرافيان همين گونه است. او راه
درست را انتخاب كرده بود. هادي اين توفيق را داشت كه اينگونه اعمالش
مورد قبول واقع شود.
كارهاي او مرا ياد حديث امام كاظم ؏ در بحارالانوار، ج 75 ،ص 379
ُهمانامهر قبول اعمال شما، برآوردن نيازهاي برادرانتان
و نيكي كردن به آنان در حد توانتان است و اّلا(اگر چنين نکنيد)، هيچ عملي
از شما پذيرفته نميشود.
٭٭٭
هادي درباره ي كارهايي كه انجام ميداد خيلي تودار بود. از كارهايش
حرفي نميزد. بيشتر اين مطالب را بعد از شهادت هادي فهميديم.
وقتي هادي شهيد شد و برايش مراسم گرفتيم، اتفاق عجيبي افتاد. من در
كنار برادر آقا هادي در مسجد بودم.
يک خانمي آمد و همينطور به تصوير شهيد نگاه ميكرد و اشك ميريخت. كسي هم او را نميشناخت.
بعد جلو آمد و گفت: با خانواده ي شهيد كار دارم.
برادر شهيد جلو رفت. من فكر كردم از بستگان شهيد هادي است، اما برادر
شهيد هم او را نميشناخت.
اين خانم رو به ما كرد و گفت: چند سال قبل، ما اوضاع مالي خوبي
نداشتيم. خيلي گرفتار بوديم. برادر شما خيلي به ما کمک کرد.
براي ما عجيب بود. همه جور از هادي شنيده بوديم اما نميدانستيم مخفيانه
اين خانواده را تحت پوشش داشته!
حتي زماني كه هادي در عراق و شهر نجف اقامت داشت، اين سنت الهي
را رها نكرد.
در مراسم تشييع هادي، افراد زيادي آمده بودند كه ما آنها را نميشناختيم.
بعدها فهميديم كه هادي گره از كار بسياري از آنان گشوده بود.
💙🌿💙🌿💙🌿💙🌿💙🌿
💙🌿💙🌿💙🌿💙🌿
💙🌿💙🌿💙🌿
💙🌿💙🌿
💙🌿
#قرارعاشقی
🌼🍃 راههای خودسازی یاران امام زمان(عج)
✨ قدم اول: نماز اول وقت
✨ قدم دوم: احترام به پدرومادر
✨ قدم سوم: قرائت دعای عهد
✨ قدم چهارم: صبر در تمام امور
✨ قدم پنجم: وفای به عهد با امام زمان(عج)
🌟 قدم ششم: قرائت روزانه قرآن همراه بامعنی
🌟 قدم هفتم: جلوگیری از پرخوری و پرخوابی
🌟 قدم هشتم: پرداخت روزانه صدقه
🌟 قدم نهم: غیبت نکردن
🌟 قدم دهم: فرو بردن خشم
⭐️ قدم یازدهم: ترک حسادت
⭐️ قدم دوازدهم: ترک دروغ
⭐️ قدم سیزدهم: کنترل چشم
⭐️ قدم چهاردهم: دائم الوضو بودن
⭐️ قدم پانزدهم: محاسبه نفس
#رفیق_شهید_من 😍
#شهید_محمدتقی_سالخورده🌸
کتابهایی که از خاطرات ایشان نوشته شده:
#مسافرعشق و #هفت_روزدیگر
صلوات هامون رو برای شادی روحت خرج میکنیم🌱
#عفافگرایی
#شهادت_حضرت_زهرا
🔰رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
🔶«إنَّ فاطِمَةَ اَحصَنَت فَرجَها فَحَرَّمَ اللهُ ذُرَّیَّتَها عَلَی النّارِ»
🔶همانا فاطمه بهشدت #عفاف ورزید در نتيجه خداوند فرزندانش را بر آتش حرام نمود.
✴️آری اگر خداوند به مریم علیهاالسلام بهخاطر #عفافگرایی و #پاکدامنی، عیسی مسیح را عنایت فرمود، به #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها نیز بهخاطر #عفاف_ورزی، فرزندانی پاک و معصوم از گناه عطا نمود که مقام برخی از آنها بهمراتب از عیسی علیهالسلام برتر است.
✅نمونههایی از #عفافگرایی شدید حضرت زهراء سلام الله علیها:
🍁الف) وقتی براساس تقسیم کار بنا شد کارهای بیرون از خانه به امیرمؤمنان علیه السلام و کارهای داخل خانه به ایشان واگذار شود حضرت زهرا سلام الله علیه بسیار مسرور شدند؛ زیرا بر اساس این تقسیم کار، از معاشرت با مردان جهت خرید کالا و... معاف گشتند.
🍁ب) حضرت زهرا سلام الله علیه خود را از مردی نابینا پنهان نمودند تا خدای نکرده بوی بدنشان به مشام او نرسد.
🍁پ) ایشان در گفتار و در عمل معتقد بودند که بهترین چیز برای زن آن است که نه مردی او را ببیند و نه او مردی را.
🍁ت) به هنگام ایراد خطبة فدکیه در مسجد، میان ایشان و مردان پردهای کشیده شد تا مردی او را نبیند.
🍁ث) ایشان حتی برای بعد از وفات خود نگران بودند که نکند چشم نامحرمی به جنازه ایشان بیافتد لذا سفارش کردند پیکر مبارکشان در تابوت لبهدار قرار گیرد.
📚منبع درسنامه عفاف، ص104
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_بر_عفافگرایان_تسلیت_باد
https://harfeto.timefriend.net/16106971499679
رفقا هستید یکم حرف بزنیم؟
شهادت خانمه😭
《فرق مدینه با نجف نمیدونه که زائرت سلام بده کدوم طرف💔😭》
❉*.¸¸.*✳*.¸¸.*❄*.¸¸*❆
⍣@sangareshohadaa ⍣ ❆*.¸¸.*❄*.¸¸.*✳*.¸¸.*❉