eitaa logo
˼سنگر‌شھدا˹
5هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
38 فایل
•. از‌افتخــا‌رات‌این‌نسل‌همین‌بس‌ڪھ‌ اسرائیل‌قراره‌بھ‌دست‌مــا‌نابود‌بشھ ꧇). .! اینستامون: https://instagram.com/sangareshohadaa?igshid=ZDdkNTZiNTM= •. گردان @nashenassangareshohada •. -زیــر‌ سایھ حضرت‌قائم . . (꧇ . .
مشاهده در ایتا
دانلود
احتياط سال اول طلبگي هادي بود. يك روز به او گفتم: ميداني شهريه اي كه يك طلبه ميگيرد، از سهم امام زمان (عج) است. ُ با تعجب نگاهم كرد و گفت: خب شنيدم، منظورت چيه؟! گفتم: بزرگان دين ميگويند اگر طلبه اي درس نخواند، گرفتن پول امام زمان (عج)براي او اشكال پيدا ميكند. كمي فكر كرد. بعد از آن ديگر از حوزه ي علميه شهريه نگرفت! با موتور كار ميكرد و هزينه هاي خودش را تأمين ميكرد، اما ديگر به سراغ سهم امام زمان (عج) نرفت. هادي طلبه اي سختكوش بود. در كنار طلبگي فعاليت هاي مختلف انجام ميداد. اما از مهمترين ويژگي هاي او دقت در حلال و حرام بود. او بسيار احتياط ميكرد؛ زيرا بزرگان راه رسيدن به كمال را دقت در حرام و حلال ميدانند. او به نوعي راه نفوذ شيطان را بسته بود. هميشه دقت ميكرد كه كارهايش مشكل شرعي نداشته باشد. به بيت المال بسيار حساس بود، حتي قبل از اينکه ساکن نجف شود. يادم هست گاهي در پايگاه بسيج درس ميخواند، آخر شب كه كار بسيج تمام ميشد از دفتر پايگاه بسيج بيرون مي آمد! او در راهرو، كه بيرون از پايگاه بود، مشغول مطالعه ميشد. شرايط خانه به گونه اي نبود كه بتواند در آنجا درس بخواند. براي همين اين کار را ميکرد. داخل راهرو لامپ هايي داريم که شب نيز روشن است. هادي آنجا در سرما مي نشست و درس ميخواند! يك بار به هادي گفتم: چرا اينجا درس ميخواني؟ تو حق گردن اين پايگاه داري، همه ي در و ديوار اينجا را خود تو بدون گرفتن مُزد کچ کاری كردي. همه ي تزئينات اينجا كار شماست. خب بمون توي پايگاه و درس بخوان. تو كه كار خلافي انجام نميدي. هادي گفت: من اين درس رو براي خودم ميخوانم. درست نيست از نوري که هزينه اش را بيت المال پرداخت ميكند استفاده کنم. از طرفي چون ميدانم اين لامپ ها تا صبح روشن است اينجا ميمانم. اما بيشترين احتياط او درباره ي غذا بود. هر غذايي را نميخورد. البته دستور دين نيز همين است. برخي از بزرگان به غذايي كه تهيه ميشد دقت ميکردند. در قرآن نيز با اين عبارت به اين موضوع تأكيد شده: پس انسان بايد به غذاي خودش (و اينكه از چه راهي به دست آمده)بنگرد. در تهران وقتي غذايي تهيه ميکرديم ميگفت: از کجا آمده؟ چه کسي پخته؟ وقتي ميگفتيم پخت مادر است خوشحال ميشد، اما غذاهاي ديگر را خيلي تمايل به خوردنش نداشت. 💙🌿💙🌿💙🌿💙🌿💙🌿 💙🌿💙🌿💙🌿💙🌿 💙🌿💙🌿💙🌿 💙🌿💙🌿 💙🌿