eitaa logo
سنگر شهدا
2.5هزار دنبال‌کننده
100.1هزار عکس
7.9هزار ویدیو
97 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
3️⃣سالروز عروج آسمانی شهید عیسی قربانی نام پدر : ابوطالب نام مادر :آقا باجی داودی تاریخ تولد :1345/06/05 تاریخ شهادت : 1365/10/23 یگان : ارتش - لشکر 88 زاهدان محل شهادت : سومار متولد : هلال کلا ، لاله آباد بابل ❤️جاویدالاثر❤️ عملیات کربلای شش @sangareshohadababol
🔴 آمریکا مجددا به یمن حمله کرد ♦️شبکه المیادین گزارش داد که حملات هوایی یا موشکی به پایگاه الدیلمی در نزدیکی فرودگاه بین‌المللی صنعا انجام شده است. ♦️خبرگزاری رویترز به نقل از مقام‌های آمریکایی گزارش داد که آمریکا حمله دیگری در یمن انجام داده است. ♦️یک مقام آمریکایی به سی‌ان‌ان گفت که در حملات جدید در یمن یک تأسیسات راداری که مورد استفاده نیروهای انصارالله یمن بود هدف قرار گرفت. ♦️شبکه ان‌بی‌سی گزارش داد حمله جدید به یمن توسط به صورت یک‌جانبه و توسط یک ناو نیروهای دریایی آمریکا انجام شده است. 🇮🇷 @sangareshohadababol
🌨 🗓امروز ۲۳ دی ۱۴۰۲ مصادف با سالروز: 🌹شهادت شهید 🌹شهادت شهید 🌹شهادت شهید 🌹شهادت شهید 🌹شهادت شهید 🌹شهادت شهید 🌟شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات 🇮🇷@sangareshohadababol
دفعه دومی که عراق می‌رفت مصادف بود با اربعین. دو ماه بعد برگشت. صورتش لاغر شده بود. خیلی ناراحت بود. گفتم: «چرا ناراحتی؟» گفت: «دوستانم همه شهید می‌شوند و من نمی‌شوم.» گفتم: «خدا گل‌چین است.» گفت: «یعنی من گل نشدم!» با خنده گفتم: «نه، گل نشدی! اگر شده بودی خدا می‌چیدت و شهید می‌شدی.» خنده‌ای کرد و گذشت. 🌷 @sangareshohadababol
📎قول سردارسلیمانی به فرزند شهید سعیدانصاری 🔹آخرین بار که حاج قاسم سلیمانی را ملاقات کردیم. مراسم تقدیر از خانواده شهدای مدافع حرم بود اصلاً خبر نداشتیم که قرار است ایشان هم در مراسم شرکت کنند البته همیشه این‌طور بود به دلایل امنیتی حضور ایشان تا لحظه آخر از همه پنهان بود.» 🔸همه می‌دانستند به‌محض اینکه حاج قاسم سلیمانی وارد جلسه شود نظم برنامه به هم می‌خورد. همیشه فرزندان خانواده شهدا می‌دویدند کنارش می‌نشستند انگار هرکدام پدرشان را ملاقات کرده باشند. چنان مهربانی داشت که بچه‌هایی که تا آن لحظه آرام نشسته بودند دیگر حرف بزرگ‌ترها را گوش نمی‌کردند و سر جایشان نبودند. آن بار هم همین اتفاق افتاد. 🔹بااینکه سردار سلیمانی از انتهای سالن وارد شدند و به‌آرامی دریکی از صندلی‌ها نشستند تا نظم جلسه به هم نخورد؛ اما یکی از بچه‌ها او را دید و با فریاد همان کودک که «حاج قاسم سلام»، تمام سالن غرق سلام‌وصلوات شد. دیگر هیچ شخصی حرف‌های سخنران را نمی‌شنید. اوضاع که این‌طور شد سخنران از سردار درخواست کرد که پشت تریبون تشریف ببرند. بچه‌ها مهلت نمی‌دادند دوست داشتند که با او حرف بزنند عکس بیاندازند و گپ و گفت داشته باشند. 🔸راستش برای همه خانواده‌ها عادت شده بود که این‌طور با سردار جلسه داشته باشند بدون هیچ تشریفاتی، فقط حرف بزنند و درد دل کنند. سردار بیشتر مراسم دیدار با خانواده شهدا را در روزهای جشن برگزارمی کرد تا دل بچه‌های شهدای مدافع حرم شاد شود. همه این را خوب می‌دانستند. اصلاً هر وقت مراسم ولادت بود بچه‌های ما دوست داشتند در کنار حاج قاسم باشند. 🔹حالا که ولادت حضرت زینب شده بود انگار دل همسران و فرزندان شهید گواهی می‌داد که مراسم دیدار نزدیک است اما، نمی‌دانستیم که قرار است اینجا جمع‌شویم و عزای نبودش را بگیریم و باهم بنشینیم تا کمی دلمان آرام شود. 🔸درهمان آخرین دیدار، پسرم حسین، کنار حاج قاسم نشست و من و دخترم زینب روبه رویش. حسین لباس رزم پوشیده بود درست شبیه به لباس پدرش. از حسین پرسید پسر کدام شهید هستی؟ حسین جواب داد شهید «سعید انصاری». حاج قاسم کمی در صورت حسین مکث کرد و گفت: «چقدر شبیه به پدرت سعید هستی!» پیشانی حسین را بوسید و گفت: «پدرت خیلی باهوش و باذکاوت بود.» بازهم پیشانی حسین را بوسید. 🔹زینب از حاج قاسم پرسید: «پیکر پدرم کی برمی گرده؟» چشمان حاج قاسم را نم اشک پر کرد و درحالی‌که سعی می‌کرد اشک‌هایش را کنترل کند روبه زینب گفت: «به شما قول می دم هر طور شده پیکر پدرتان را برگردانم.» حسین و زینب چنان تحت تأثیر جمله او قرار گرفتند که زینب بار دیگر پرسید: «سردار شما مطمئن هستید؟ خیالمون راحت باشه؟» سردار سلیمانی که حالا نفس عمیقی می‌کشید زد روی شانه حسین و گفت: «به خواهرت بگو که مطمئن باشه به‌زودی نشانی از پدرتان به شما می رسه.» از آخرین درخواست بچه‌هایم هنوز ۳ ماه نگذشته بود که در اسفندماه سال گذشته استخوان جمجمه همسرم «شهید سعید انصاری» به خاک وطن بازگشت و زینب و حسینم آرام گرفتند. ✍️به روایت همسربزرگوارشهید 🌷 @sangareshohadababol
‍ 🌹🌹🕊🌹🌹🕊🌹🌹 🌴در سوريه به ابوامير معروف بود. هميشه براي رزم آماده بود، به همين خاطر خود را از فاوا - مخابرات - رسانده بود به خط و عضو اطلاعات شده بود. روز ٢٢ دی‌ماه نودوچهار ساعت١٧، درست فرداے روزی كہ بچه‌های گردان فاتحين نوبت به‌نوبت با ايثار و رشادت مثال‌زدنے خود را فداي عمه سادات مے‌ڪردند، طاقت نياورد و با چند نيروی سوری به خط زد. ☘️فردای آن روز يكے از دوستانش به مقر مے‌آید و سراغش را مے گیرد؛ دوستانش مے گویند: ابوامير گل ڪاشت و جاموند.... حالا ابوامیر بہ " شیرخان طومان " معروف است. 📜 از 🌱«خواسته من از شما این است که لحظه ای از ولایــت و خط رهبری جدا نشوید» و دوست دارم عشق به ولایت و روحیه جهادی را در دل فرزندم زنده نگه دارید و برای امیر حسین عزیزتر از جانم دعا می کنم شهید راه اسلام و ولایت شوی... 🍃ولادت : ۱۰ مهر ۶۹ 💐شهادت : ۲۳ دی ۹۴ 🌷محل شهادت : خانطومان ـ سوریه 🥀 🕊 « روحمــان با یادش شـــاد » @sangareshohadababol
سردار شهید 23 دی در شلمچه محمدابراهیم شریفی شهید شلمچه از مشهدسال 1321، در روستاى قلعه سرخ از توابع شهرستان تربت جام به دنيا آمد.درمحضر استاد شیخ قاسم توکلی قرآن وحدیث آموخت. دارای 9فرزند بود پس از انقلاب اسلحه بدست گرفت پدر همه جا حضور داشت بارها مجروح شد وسرانجام بعنوان مسول طرح وعملیات لشکر 21امام رضا درشلمچه درحین فرماندهی آسمانی شد. @sangareshohadababol
سردار شهید مصطفی فهیمی مغز متفکر اتاق جنگ در عملیات کربلای5 از قم متولد 1341.شهادت 23 دی 65 در شلمچه.فرمانده اطلاعات و عمليات تيپ الزهرا (س) سردار جبهه‌هاي جنوب، غرب و کردستان . @sangareshohadababol
سردار شهید مرتضی جارچی از کاشان شهید 22دی کربلای پنج جانشین محور 2لشکر مازندران الگویت حضرت خدیجه باشد خودش نیامد. خواستگاری تا شب طول کشید. شب که آمد خانواده اش را ببرد یک عکس از خودش آورده بود. پشت عکس مشخصاتش را نوشته بود. نام: مرتضی، نام خانوادگی: جارچی، شغل: جبهه، تاریخ تولد: 1345 تاریخ تولدش را که دیدم حسابی جا خوردم. پنج سال ازش بزرگتر بودم. وقتی این موضوع را در میان گذاشتم جوابی داد که از یک جوان 18 ساله انتظار نداشتم. او گفت: «شما باید الگویت کسانی باشند که اسلام را ترویج داده اند، حضرت خدیجه پانزده سال از پیامبر بزرگتر بود.» شهید مرتضی جارچی @sangareshohadababol
📸 حکایتِ رفاقت تا بهشت ... سمت چپ "شهید رحیم یخچالی"در کنار معاون و همراه همیشگی‌ اش "شهید جعفر عابدینی‌ زاده" در شبی مانندِ امشب شلمچه معراج‌شان شد. @bank_aks @sangareshohadababol
شلمچه دیگر نیاز به توصیف نداشت! حجم آتیش دشمن و جنگِ سختی که در اونجا جریان داشت.... بچه‌ها تو جبهه در وصف آن یک‌جمله می‌گفتند که بسیار شنیدنی بود: یا اخوی لایُمکن الفَرار مِن شلمچه إلّا به جراحت یا شهادت 😂 💠 @bank_aks @sangareshohadababol
عملیاتی که واقعا کربلا بود! یک طرف آب بود و یک طرف عراقی‌ها عکاس: علی رهبر 💠 @bank_aks @sangareshohadababol