🌸 امام على عليه السلام :
🍃هر كس تو را به چيزى كه توانش را ندارى مكلّف سازد، حكم نافرمانى تو از خودش را صادر كرده است
📚ميزان الحكمه جلد10 صفحه 181
#حدیث
🇮🇷 @sangareshohadababol
صفحه سی و چهار قرآن کریم - KHAMENEI.IR.mp3
3.6M
🎙صوت تلاوت صفحۀ ۳۴ قرآن
🇮🇷🗳 @sangareshohadababol
•••
یک سال را به خاطر یک ماه زنده ام
دنیای من بدون #محـــــرم نمی شود
#دست_مارا
#به_محــــرم
#برسانید_فقط
#صبحتون_حسینی
🇮🇷 @sangareshohadababol
❣#سلام_امام_زمانم❣
💎اَلسَّلاَمُ عَلَي الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الأُْمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ وَ يَمْلأََ بِهِ الأَْرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً وَ يُمَكِّنَ لَهُ وَ يُنْجِزَ بِهِ وَعْدَ الْمُؤْمِنِينَ ✋
🌸سلام بر مهدي كه خداي عزّ و جلّ امّتها را به وجود او وعده داد، كه به وسيله او سخنها را جمع كند، و پراكنده ها را گرد آورد، و زمين را به او پر از عدل وداد نمايد، و به او جايگاه و قدرت دهد، و وعده اش را به اهل ايمان به وسيله او وفا كند.
📘فرازی از زیارت نامه حضرت مهدی(عج)
🌹🍃🌹🍃
🚩@sangareshohadababol
صبـح ...
باور عشـق است ؛
در لبخند آسمانی شما ..!
#صبح_بخیر
#رزمندگان_لشکر۲۵کربلا
🇮🇷 @sangareshohadababol
1️⃣سالروز عروج ملکوتی
شهید محمود اسدالله تبار (نفراول سمت راست)
نام پدر : علی
نام مادر:خیرالنساء یزدانی
تاریخ تولد :1322/07/03
تاریخ شهادت : 1365/04/14
محل شهادت : مهران
گلزار:درزی کلا شیخ ، بابل
3️⃣2️⃣کربلای یک
❤️فرزند شهید : خیلی کوچک بودم که نماز خواندن را از پدرم یاد گرفتم .پدرم وضو گرفتن را هم به من یاد داد . داخل سجاده ام پول می گذاشت و می گفت : خدا به تو جایزه داده و این یک انگیزه شد تا من نماز خواندن را یاد بگیرم .
🌹همرزم شهید : شهید در روزهای آخر زندگی اش تقریباً یک هفته آخر که در هفت تپه با هم بودیم روحیه ی عجیبی داشت و با کوچکترین بهانه ای گریه می کرد اصلاً تغییر کرده بود و آسمانی شده بود
ما وقتی این روحیه را دیدیم با خود فکر کردیم که حتما ً قرار است جایی عملیات شود و ما خبر نداریم و ما از هم جدا شدیم من به آبادان رفتم و شهید به مهران . بعد خبردار شدیم که در عملیات آزاد سازی مهران شهید بزرگوار به درجه رفیع شهادت نائل آمدند .
@sangareshohadababol
2️⃣ سالروز عروج آسمانی
شهید علی امیری اندی
نام پدر : علی اصغر
نام مادر : سیده خدیجه محمدی
تاریخ تولد : 1344/01/08
تاریخ شهادت : 1364/04/14
محل شهادت : ایلام غرب
گلزار : شهدای اندیکلا ، بابل
ایستاده از راست نفر دوم ، شهید علی امیری اندی ، از نیروهای ارتش، لشگر81زرهی کرمانشاه
@sangareshohadababol
3️⃣ سالروز عروج ملکوتی
شهیدجعفر رحمت نژاد
نام پدر:محمدمهدی
نام مادر :زهرا قنبری
تاریخ تولد: 1341/02/27
تاریخ شهادت : 1360/04/14
محل شهادت : آبادان
گلزار :شهدای معتمدی ، بابل
🌷اولین وصیتم این است که مرا درکنار مزار برادر همرزمم شهیدعباس قندی دفن نمائید.دوم بدهکاریهایی که داشتم اگرنپرداختم بپردازید تا خداوند ازمن راضی باشد،سوم نماز و روزه هایی را که ازنظر مسئولیت درپیشگاه خدایم انجام ندادم از پدر و مادرم بخواهیدکه مراعفو نموده و رضایت خویش را ازمن سلب ننمایند تا در پیشگاه خداوندمسئولیت نداشته باشم، که درعالم برزخ بتوانم زبانم را بازنمایم و جواب امتحاناتم را بدهم.
🌹وصیت دیگری ندارم بجز پیروزی سپاه اسلام برکفر جهانی مرگ برمنافقین و مشرکین بسر کردگی ارباب بزرگشان آمریکای جهانخوار. مرگ بربنی صدر لیبرال و سازشکاران ضد ولایت فقیه و طرفدارانشان منافقین ومشرکین که دل امام امت ستمدیده را به دردآوردندوامیدوارم همان نفرین امام و نفرین این امت رنجدیده خدای تبارک و تعالی قلب آنها را بدرد آوردوریشه آنان را نابودسازد.
انشاالله تعالی عذاب الهی هر چه زودتر بر این منافقین و کافرین خواهد آمدبه امیدآن زمان.
@sangareshohadababol
4️⃣ سالروز عروج ملکوتی
شهید احمدعلی کوچکی زیولایی
نام پدر : حسین علی
تاریخ تولد :1320/05/03
تاریخ شهادت : 1360/04/14
محل شهادت : آبادان-ایستگاه 12
گلزار: امام زاده حمزه چالی- شیرگاه
اعزام : سپاه بابل
@sangareshohadababol
🌹نحوه شهادت شهید احمدعلی کوچکی
✍️🌹 آنشب حدود ساعت 10 شب بود که اینجانب با آن شهید والامقام در خط مقدم و در یک سنگر دیده بانی میدادیم . هوا دیگر تاریک شده بود . امکانات دشمن زیاد بود از جمله اینکه آنان برای کنترل منطقه از خمپاره های منور استفاده میکردند. بود تا رزمنده ای سر از سنگر بلند کند و او را هدف قرار دهد. یکی از این خمپاره ها با فاصله اندکی از ما نور افشانی میکرد . تقریبا شعله خمپاره در حال فروکش بوده که آقای کوچکی سر از سنگر بالا برده و سینه اش را روی کیسه های خاکی گذاشته تا نگاهی به اطراف بکند . دشمن شروع به تیر اندازی کرده بود حتی تعدادی از گلوله های آنان به کیسه های سنگرمان اصابت میکرد حتی در اثر برخورد گلوله با کیسه های پر از خاک، تکه های خاک ... به سر و صورتمان اصابت کرده بود. ولی انگار احمدعلی همچنان در حال نگاه کردن بود. ناگهان شنیدم که صدای نامناسبی از احمد علی بلند شده . بلافاصله صداد زدم احمد احمد احمد. جوابی نشنیدم با اینکه جثه قوی داشته و من در مقابل ایشن بسیار ضعیف بودم، بهر زحمتی که بود صورتش را از روی کیسه بلند کردم دیدم چهره اش خونین هست. من که تا آنروز با هیچ شهیدی مواجه نشده بودم، با مشاهده این صحنه ، ترسیدم و دستپاچه شدم بلافاصله رفتم همسنگرانم را مطلع کردم فریاد زدم بچه ها احمد احمد ، احمد شهید شد.
🌷 دوستان که اغلب بابلی بودند (بنظرم آقایان فلاحتگر، قاسم سماکوش و نادر طهماسبپور ) سراسیمه بطرف سنگر ما آمدند و با پیکر بیجان ولی غرقه بخون شهید احمدعلی کوچکی را به پائین سنگر منتقل و سپس با یکدستگاه وانت تویوتا به سمت شهر حرکت گردند و ما آن شب را بدون ایشان و با روحیه آشفته بسر برده و فردا به سمت بیمارستان شهر رفتم تا شاید آخرین دیدار را داشته باشیم ولی مشخص شد که دیدارمان به قیامت کشید و اینجا دوتا حسرت برای همیشه در دلمان ماند یکی زیارت آن عزیزان و دیگر حسرت شهادت و لقاء حضرت حق و....زیرا
زنده را زنده نگویند چو مرگ در پی اوست.
بلکه زنده است شهیدی که حیاتش زقفاست.
❤️ در خاتمه یاد و خاطره شهیدان آن دیار : شهید رحمت نژاد، نوجوان شهید جانبرار عزیزی قمی کلایی ، شهید بزرگوار صادق فرهاد پور عزیزکی و شهید گرانقدر احمدعلی کوچکی چالی(شیرگاهی) را گرامی داشته و خاضعانه از آن افلاکیان عرشی ، طلب شفاعت نموده و سلام و صلوات خداوند را نثار ارواح مطهرشان مینماییم.
ضمنا باید باستحضار برسانم که باب رفاقت و دوستی اینجانب با آقای حسن مهدیزاده از سال 59 بوده که در حوزه علیمه جعفریه رستمکلا و در محضر حضرت مرحوم آیت الله علامه ایازی ره گره خورده و افتخار همسنگری با ایشان در منطقه ایستگاه 12 آبادان را داشتیم. و در کلیه مراحل فوق آن عزیز جانباز در جریان بوده و قطعا عرایضم را تصدیق خواهند کرد. خداوند بر توفیقات ایشان بیفزاید.
✍️ حجت الاسلام میر رضی میرنیا
#آرشیو
🌺
🌸🍃
🌼🍃🌼
@sangareshohadababol
🌹شهید احمد علی کوچکی
✍️ شهید کوچکی به دلیل علاقه ای که به حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل داشته است .با گرفتن مرخصی و معرفی از یگان ژاندارمری شیرگاه به سپاه بابل و همراه بسیجیان بابل اعزام شد این شهید خیلی مهربان و خوش قلب وانسان وارسته ای بود.
🌷کتاب کوچک مفاتیح الجنانی که همراه من بود دربرگ اولش نوشتم این کتاب از طرف احمدعلی کوچکی به حسن مهدی زاده هدیه شده است .وبه او گفتم زیر نوشته را امضا بزندبا لبخند به من گفت این کتاب که مال خودت هست من هم به سیمایش نگاه کردم وبا لحن شوخی گفتم احمد آقا از قیافه ات معلومه که شهیدمیشوی ومن میخواهم ازت یادگاری داشته باشم خنده ای کردوگفت من و سعادت شهادت کجا،به هرحال ان کتاب را به یادگار داشتم و بعد از شهادت ایشان دربین ان نوشته پرانتزی باز کردم و نوشتم از طرف شهید.....
✍️مهدی زاده
از چپ:
1- صورتش معلوم نیست شهید سید قاسم موسوی
2-حجت الاسلام سید رضی میرنیا
3-شهید اهل گیلان
4-اقای مهندس محمدفلاحتگر
5-جانبازمتوفی قاسم سماکوش
6-اقای علی قاسم نتاج
7-اهل گرگان
8-حسن مهدیزاده
9-شهیداحمدعلی کوچکی
مدرسه ای در اهواز نزدیکی چهار راه نادری
خردادسال1360
@sangareshohadababol