eitaa logo
سنگر شهدا
2.7هزار دنبال‌کننده
125هزار عکس
11.6هزار ویدیو
150 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫 https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀 #برگ_سبز ☀️ نتیجه احسان به خلق و حسن رفتار 🍃 مرشد چلویی که دربازار تهران چلوکبابی داشت به بهترین کاسب قرن معروف شده بود، روزی چند نفر جلوی مرشد چلویی را گرفتند و به او گفتند؛ پول دخل امروزت را رد کن بیاد. مرشد گفت محال است بدهم، گفتند می کشیمت، گفت بکشید، 🍃 گفتگو ادامه پیدا کرد و مرشد گفت به یک شرط پول دخل امروز را به شما می دهم، آنها گفتند به چه شرطی؟ 🍃 گفت به شرطی که بیاید به منزل من و یک چایی باهم بخوریم، آنها قبول کردند و رفتند و چای خوردند و مرشد پول ها را به آنان داد. آن ها از مرشد پرسیدند که چرا همون اول در کوچه پول را ندادی؟ 🍃 مرشد گفت اون موقع اگر پول را می دادم آن پول دزدی می شد ولی الان شما مهمان من هستید و من دوست دارم به مهمانم هدیه بدهم...سال ها گذشت و آن سه نفر از معتمدین بازار شدند. 🍃 بخشندگی چنین تاثیری در زندگی انسان ها می گذارد. بچه ها باید بخشندگی را از والدین در عمل ببینیند و یاد بگیرند. @sangareshohadababol
🍀 🌺اگر من بدتر نباشم بهتر نیستم ! 🍃 وارد حرم امام رضا (ع) شدم جوانی را دیدم که زنجیر طلا به گردن کرده بود . متذکر حرمت آن شدم او در جواب گفت : می دانم و به زیارت خود مشغول شد. من ابتدا ناراحت شدم ، زیرا او سخنم را شنید و اقرار به گناه کرد و با بی اعتنایی دوباره مشغول زیارت شد . بعد به فکر فرو رفتم که الان اگر امام رضا (ع) از بعضی از خلاف کاری های من بپرسد ، نمی توانم انکار کنم و باید اقرار کنم ! 🍃 با خود گفتم پس من در مقابل امام رضا (ع) و آن جوان در مقابل من اگر بدتر نباشم بهتر نیستم . بعد از چند لحظه همان جوان کنار من نشست و گفت حاج آقا ! به چه دلیل طلا برای مرد حرام است . من دلیل آوردم و او قبول کرد. پیش خود فکر کردم چون روح من در مقابل امام رضا (ع) تسلیم شد خداوند هم روح این جوان را در مقابل من تسلیم کرد . 📚 برگرفته از خاطرات حجت الاسلام قرائتی – جلد 1 @sangareshohadababol
🍀 🍁 صدای پُتک 🍃 این خاطره را آقای رسول مسعودی از علامه محمدتقی جعفری (ره) این چنین بیان می‌دارد: 🍃 ما افتخار داشتیم چند سال در همسایگی استاد جعفری واقع در فلکه دوم صادقیه، بلوار آیت‌الله کاشانی سکونت داشته باشیم. در همسایگی ما و ایشان، پیرمردی آهنگر بود که در منزل خود کار می‌کرد. 🍃 من در یک روز گرم تابستانی حدود ساعت ۵ بعدازظهر با هماهنگی قبلی برای طرح موضوعی به خدمت او (استاد) رسیدم. ایشان طبق معمول در کتابخانه خود، مشغول مطالعه و نوشتن بودند. 🍃 در حین طرح سؤالم، صدای پتک همسایه که به آهنگری مشغول بود، به گوش می‌رسید. به ایشان عرض کردم: اگر صدای پتک و چکش این شخص مزاحم کار شماست، من می‌توانم بروم و به ایشان تذکر بدهم تا حال شما را مراعات کند. ✨ در جواب این سخن من گفت: نه، مبادا به او چیزی بگویید. چون من وقتی در کتابخانه‌ام از مطالعه و نوشتن احساس خستگی می‌کنم، صدای پُتک و چکش این پیرمرد، نهیب می‌زند و به من قدرت می‌دهد، و با خود می‌گویم: آن پیرمرد در مقابل کوره گرم آهنگری چکش می‌زند و خسته نمی‌شود، اما تو که نشسته‌ای و مطالعه می‌کنی و می‌نویسی، خسته شده‌ای؟ ✨ 🍃 بنابراین، صدای کار این پیرمرد نه تنها مایه اذیت نیست، بلکه با شنیدن صدای چکش او، قدرت مجدّد می‌گیرم و دوباره مشغول مطالعه یا نوشتن می‌شوم! @sangareshohadababol
🍀 🌺 مالِ یتیم 🍃 یکی از شاگردان حضرت آیت‌الله کوهستانی مازندرانی نقل می‌کند: روزی شخصی در روستای مجاور کوهستان فوت شده بود و یکی از اهالی، خدمت معظم له رسید تا ایشان را برای اقامه نماز میت به آن روستا ببرد و از نفس گرم آن استاد بزرگ استفاده کنند. 🍃 او با خود اسبی داشت که آن را برای آقا آورده بود تا ایشان سوارش شوند، آیت‌الله کوهستانی قبل از اینکه سوار اسب شوند از وی پرسیدند: این اسب مال کیست؟ او گفت: مال فلان شخص است. 🍃 فرمودند: زنده است یا مرده؟ شخص جواب داد: فوت کرده. 🍃 ایشان پرسید: بچه صغیر هم دارد؟ گفت: بله آقاجان یک بچه صغیر هم دارد. 🍃 ایشان وقتی متوجه شدند صغیر هم در آن اسب سهم دارد، فرمود: من نمی‌توانم سوار این اسب شوم، بهتر است با پای پیاده به طرف آن روستا برویم و ترجیح دادند پیاده مسیر را طی کنند، اما از مال یتیم استفاده نکنند. ✨ آن مرجع سالک همیشه سفارش می‌کردند که هرگز زیر بار سه چیز نروید: مال یتیم، مال میت و مال وقف✨ 📚 با اقتباس و ویراست از کتاب بر قله پارسایی 🆔 @sangareshohadababol
🍀 🌺 مالِ یتیم 🍃 یکی از شاگردان حضرت آیت‌الله کوهستانی مازندرانی نقل می‌کند: روزی شخصی در روستای مجاور کوهستان فوت شده بود و یکی از اهالی، خدمت معظم له رسید تا ایشان را برای اقامه نماز میت به آن روستا ببرد و از نفس گرم آن استاد بزرگ استفاده کنند. 🍃 او با خود اسبی داشت که آن را برای آقا آورده بود تا ایشان سوارش شوند، آیت‌الله کوهستانی قبل از اینکه سوار اسب شوند از وی پرسیدند: این اسب مال کیست؟ او گفت: مال فلان شخص است. 🍃 فرمودند: زنده است یا مرده؟ شخص جواب داد: فوت کرده. 🍃 ایشان پرسید: بچه صغیر هم دارد؟ گفت: بله آقاجان یک بچه صغیر هم دارد. 🍃 ایشان وقتی متوجه شدند صغیر هم در آن اسب سهم دارد، فرمود: من نمی‌توانم سوار این اسب شوم، بهتر است با پای پیاده به طرف آن روستا برویم و ترجیح دادند پیاده مسیر را طی کنند، اما از مال یتیم استفاده نکنند. ✨ آن مرجع سالک همیشه سفارش می‌کردند که هرگز زیر بار سه چیز نروید: مال یتیم، مال میت و مال وقف✨ 📚 با اقتباس و ویراست از کتاب بر قله پارسایی 🆔 @sangareshohadababol
🍀 🌺 مالِ یتیم 🍃 یکی از شاگردان حضرت آیت‌الله کوهستانی مازندرانی نقل می‌کند: روزی شخصی در روستای مجاور کوهستان فوت شده بود و یکی از اهالی، خدمت معظم له رسید تا ایشان را برای اقامه نماز میت به آن روستا ببرد و از نفس گرم آن استاد بزرگ استفاده کنند. 🍃 او با خود اسبی داشت که آن را برای آقا آورده بود تا ایشان سوارش شوند، آیت‌الله کوهستانی قبل از اینکه سوار اسب شوند از وی پرسیدند: این اسب مال کیست؟ او گفت: مال فلان شخص است. 🍃 فرمودند: زنده است یا مرده؟ شخص جواب داد: فوت کرده. 🍃 ایشان پرسید: بچه صغیر هم دارد؟ گفت: بله آقاجان یک بچه صغیر هم دارد. 🍃 ایشان وقتی متوجه شدند صغیر هم در آن اسب سهم دارد، فرمود: من نمی‌توانم سوار این اسب شوم، بهتر است با پای پیاده به طرف آن روستا برویم و ترجیح دادند پیاده مسیر را طی کنند، اما از مال یتیم استفاده نکنند. ✨ آن مرجع سالک همیشه سفارش می‌کردند که هرگز زیر بار سه چیز نروید: مال یتیم، مال میت و مال وقف✨ 📚 با اقتباس و ویراست از کتاب بر قله پارسایی 🆔 @sangareshohadababol
🍀 🌺 مالِ یتیم 🍃 یکی از شاگردان حضرت آیت‌الله کوهستانی مازندرانی نقل می‌کند: روزی شخصی در روستای مجاور کوهستان فوت شده بود و یکی از اهالی، خدمت معظم له رسید تا ایشان را برای اقامه نماز میت به آن روستا ببرد و از نفس گرم آن استاد بزرگ استفاده کنند. 🍃 او با خود اسبی داشت که آن را برای آقا آورده بود تا ایشان سوارش شوند، آیت‌الله کوهستانی قبل از اینکه سوار اسب شوند از وی پرسیدند: این اسب مال کیست؟ او گفت: مال فلان شخص است. 🍃 فرمودند: زنده است یا مرده؟ شخص جواب داد: فوت کرده. 🍃 ایشان پرسید: بچه صغیر هم دارد؟ گفت: بله آقاجان یک بچه صغیر هم دارد. 🍃 ایشان وقتی متوجه شدند صغیر هم در آن اسب سهم دارد، فرمود: من نمی‌توانم سوار این اسب شوم، بهتر است با پای پیاده به طرف آن روستا برویم و ترجیح دادند پیاده مسیر را طی کنند، اما از مال یتیم استفاده نکنند. ✨ آن مرجع سالک همیشه سفارش می‌کردند که هرگز زیر بار سه چیز نروید: مال یتیم، مال میت و مال وقف✨ 📚 با اقتباس و ویراست از کتاب بر قله پارسایی 🆔 @sangareshohadababol
🍀 🌺 مالِ یتیم 🍃 یکی از شاگردان حضرت آیت‌الله کوهستانی مازندرانی نقل می‌کند: روزی شخصی در روستای مجاور کوهستان فوت شده بود و یکی از اهالی، خدمت معظم له رسید تا ایشان را برای اقامه نماز میت به آن روستا ببرد و از نفس گرم آن استاد بزرگ استفاده کنند. 🍃 او با خود اسبی داشت که آن را برای آقا آورده بود تا ایشان سوارش شوند، آیت‌الله کوهستانی قبل از اینکه سوار اسب شوند از وی پرسیدند: این اسب مال کیست؟ او گفت: مال فلان شخص است. 🍃 فرمودند: زنده است یا مرده؟ شخص جواب داد: فوت کرده. 🍃 ایشان پرسید: بچه صغیر هم دارد؟ گفت: بله آقاجان یک بچه صغیر هم دارد. 🍃 ایشان وقتی متوجه شدند صغیر هم در آن اسب سهم دارد، فرمود: من نمی‌توانم سوار این اسب شوم، بهتر است با پای پیاده به طرف آن روستا برویم و ترجیح دادند پیاده مسیر را طی کنند، اما از مال یتیم استفاده نکنند. ✨ آن مرجع سالک همیشه سفارش می‌کردند که هرگز زیر بار سه چیز نروید: مال یتیم، مال میت و مال وقف✨ 📚 با اقتباس و ویراست از کتاب بر قله پارسایی 🆔 @sangareshohadababol