eitaa logo
سنگرشهدا
7.2هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫 @FF8141
مشاهده در ایتا
دانلود
#ڪلام_امیـــرالمومنین_ع: #توبہ ✍ تا زمانی کہ در تـــوبہ باز است، بہ خاطر گنــــاه خود نا امید مشو. ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :2⃣4⃣1⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 143 معمولاً بعد از صرف صبحانه برای آموزش میرفتیم، اما چون نیروی قدیمی بودیم و اغلب آموزشها برایمان تکراری بودند با شوخی و مزاح روزها را طی میکردیم و شلوغی های ما به مذاق بعضی از مسئولان آموزش خوش نمی آمد. یکی از تمرینهای ما «گرا» گرفتن بود. صمد آقا فرمانده گروهانمان قبل از حرکت نیروها، با یکی دو نفر طبق گراهای مشخص حرکت میکرد. مثلاً پانصد متر با یک گرا، هزار متر با گرای دیگر و... در پایان هر گرا در آن نطقه، آب، ساندیس یا بیسکویت میگذاشتند تا وقتی بچه ها شب به آن مناطق میرسند از آنها استفاده کنند. معمولاً بعد از آغاز حرکت از طریق بیسیم اعلام میشد چه مسافتی را با چه گرایی طی کنیم. تمرین خوبی بود اما یک شب کار دستمان داد. حرکت کردیم و بعد از یک مرحله از طریق بیسیم اعلام شد که با گرای 45 درجه پیش برویم. حدود یک کیلومتر ستونی پیش رفتیم. من به دو نفر از بچه ها، «سید علی اکبر مرتضوی» و پسر دایی دیگرم علی نمکی نزدیکتر بودم. علی اکبر اهل هریس بود و بچه ها او را با اینکه همسن و سال خود ما بود بابا صدا میزدند. کمی که جلوتر رفتیم یک جعبه مهمات آر.پی.جی دیدم گفتم: «بابا! خبر داری یا گرا را اشتباهی گرفتن یا گوینده اشتباهی گرا داده. چون این دور و بر انبار مهماته و نمیذارن کسی اینجا بیاد چه برسه به اینکه گرا بگیره و...» به محض اینکه جمله من تمام شد سروصدا در منطقه بلند شد: «ایست!... ایست!» ظاهراً نگهبانهای انبار مهمات در حال صرف غذا بودند که صدای ما را می شنوند و می بینند یک ستون نیرو وارد محوطه انبار مهمات شده است! ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :3⃣4⃣1⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 144 بلافاصله آرایش گرفتند و «ایست... ایست» گویان ما را قیچی کرده و به محاصره درآوردند. ـ حرکت نکنید! مهماتها منفجر میشن! ـ اسلحه تون رو زمین بذارید! آنها فارسی صحبت میکردند و ما هر چه گفتیم خودی هستیم و اشتباهی وارد محوطه شده ایم قبول نکردند. با احتیاط نزدیک شده و با لگد پای بچه ها را از هم باز میکردند. حسابی همه را بازرسی کردند، اسلحه ها را گرفتند و بعد پرسیدند ما که هستیم و از کجا آمده ایم. بعد هم با قرارگاه تماس گرفتند تا صحت گفته های مسئول ما مشخص شود. آن شب ما آنجا ماندیم تا از قرارگاه با لشکر عاشورا، از لشکر با گردان امام حسین و از گردان با گروهان تماس گرفتند و قضیه مشخص شد. با روشن شدن هوا به محل استقرارمان برگشتیم. داشتم از جلوی سنگر برادر صمد زبردست رد میشدم که چشمم به او افتاد و گفتم: «صمد آقا! من قیخ بئشینن گئدیرم!» (1) این حرف بین بچه ها پخش شد. از آن به بعد هر وقت این را به صمد آقا میگفتم ناراحت میشد و میگفت: «سید! تو رو خدا دیگه نگو!» در آن شرایط که حدود دو ماه طول کشید، با این اتفاقات و سربه سر هم گذاشتن زمان کوتاهتر میشد؛ زمانی که صرف کسب اطلاعات و تهیه نقشه های عملیاتی آتی در واحد اطلاعات و قرارگاه میشد و ما همه منتظر عملیات بودیم. از منطقه جنگلی عده ای از نیروها به مرخصی رفتند و ما که به تازگی به اهواز منتقل شده بودیم، ـــــــــــــــــــــــــ (1) صمد آقا من چهل و پنج برم؟! ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ لــطــفــا جــزهاے انــتــخــابــیــ خــود را بــه اے دے زیــر بــفــرســتــیــد.. @FF8141 🌷6🌷10🌷11🌷12🌷13🌷15🌷24🌷25🌷26🌷27🌷28🌷 وتــعــداد صــلــوات هاے خــود را اعــلــام ڪــنــیــد تــا ڪــنــونــ صــلــوات خــتــم شــده⇩⇩⇩@ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا دراینستاگرام ، 👇 instagram.com/_u/sangareshohada لطفا از پیج سنگرشهدا در اینستاگرام حمایت کنید..ممنون
همین کہ تو هر صبح در خیال منی ؛ حالِ هر روزِ من خوب است ... #شهید_حسین_خرازی #صبحتون_شهدایی🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
ڪاش تقدیر شهـادت بہ سرانجام شود.. و ڪسےهست کہ میلش شده گمنام شود عشق یعنے حرم بےبے و من مےدانم! بایداین سربرود تادلم آرام شود... #سردار_بی_سر❤️ #شهیدحاج_عبدالله_اسکندری ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊
🔺قابل توجہ #مردم_شریف_خرمشهر ❌کانال دروغ پرداز و مخالف مردم را بشناسید! ⭕️ ادمین ترکیه نشین این کانال روز گذشتہ نیز اقدام بہ انتشار متنی بر علیہ امنیت مردم آبادان نمود. @sangarshohada 🕊🕊
❌عوامل آموزش دیده ای کہ با هویت نامشخص از اعتراضات بہ حق مردم شریف خرمشهر سوءاستفاده نمودند را بشناسید 🔺حضور مسلحانہ در برابر حافظان امنیت و آسیب بہ اموال عمومی @sangarshohada 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فوری 🔺غیور مرد خرمشهری فتنه ی وابستگان به سازمان مجاهدین خلق را برملا کرد ⭕️ببینید و منتشر کنید ❌پروژه تکراری کشته سازی دشمنان @sangarshohada 🕊🕊
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ همسرم مثل شهدا بود..متواضع و صبور و فروتن؛ و خیلی مهربان بود..روزی یک ساعت میخواند..علاقه اش به شهدا توصیف ناپذیر است.. کتاب های شهدا رو میخواند و هر سال راهیان نور میرفت..با آنکه مشغله کاری‌اش زیاد بود و دائم مأموریت می‌رفت اما وقتی از بیرون وارد منزل می‌شد خیلی صبورانه رفتار می‌کرد؛خستگی کارش را پشت در می‌گذاشت؛به عنوان زن خانه مرا درک می‌کرد. اکبر برای خیلی تلاش کرد..خالصانه برای سپاه کار کرد.می‌گفت حاضرم برای سپاه مجانی کار کنم... 🌷 راوے : ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
آنها ایستادند تا ما نفس بڪشیم با هر #عقیده_اے هستید این ها قابل احترام هستند.. #خیلی_برایتان_کم_گذاشتیم😔 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊