eitaa logo
سنگرشهدا
7.3هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
. گویند چرا دل به شهیدان دادی؟ والله که من ندادم آنها بردند... 🌷 ❤️ j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
باور نمی‌کنم سر بازار بردنت... (س)🥀 🏴 @sangarshohada 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امان از این لحظات! که جمعی "می‌روند"، و جمعی هم "می‌مانند".. و امان، از آن لحظۀ بازگشت.... جمعی "می‌آیند"... جمع دیگر را " "! جمعی هم "می‌مانند" که "می‌مانند".... iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
با این که مدام به جبهه میرفت، خیلی اصرار داشت تا ازدواج کند. روزی یکی از اقوام به او گفت: «شما با این حضور دائمت در جبهه، معلوم نیست عمری طولانی داشته باشی ... آن وقت میخواهی داماد شوی؟» محمدرضا جواب داد: «شهیدی که متاهل باشد در لحظه‌ی شهادت، سرش بر دامان امیرالمومنین (ع) خواهد بود؛ در حالی که شهدای مجرد، فقط موفق به رویت آقا میشوند. میخواهم بعد از شهادت، سر بر دامان مولایم بگذارم.» تازه آن وقت بود که دلیل اصرارش را فهمیدم ... وقتى من در هنگام عزيمتش به جبهه گريه مى‏ كردم، مى‏ گفت: مادر، مگر در زيارت عاشورا نمى‏ خوانيد: كاش بودم و ياريت مى‏ كردم. امروز روز يارى امام خمينى، فرزند حضرت زهرا(س) است، چگونه مى‏ خواهى من دست از يارى او بردارم.» ✍به روایت مادربزرگوارشهید 📎معاون طرح‌وعملیات و قائم‌مقام تیپ‌جوادالائمه 🌷 ●ولادت : ۱۳۴۲/۱/۱۸ مشهد ●شهادت : ۱۳۶۴/۱/۲ هورالعظیم ، عملیات بدر ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
وقتی عشقِ حسین (ع) در جانت ریشه کرد دیگر قدرت ماندن نداری در قافله حسین (ع) کسی قصدِ ماندن ندارد همه بار سفر بسته‌اند ... @sangarshohada 🕊🕊
امام زمان 032.mp3
907.1K
( عج) ۳۲ "فَمَعکُم معکُـم، لا مَـعَ غَیـرِکُم" من فقط خودتو میخوام! تمام عزتِ من؛ به همراهی با شما در دنیا و تولدم به آغوش شما، در آخرته! من با تو آروم می گیرم. ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
شہـداےمدافع حرم" با تیــــر دو نشــــان زدند! هم عباس صفتــ مدافع حرم عمـہ‌ساداتــــ شدند؛ هم حسین وار دین جد سادات 🌷 @sangarshohada 🕊🕊
سر مهدی تشنه لب را به زانو گذاشته بودم . دیدم لب مهدی به هم می‌خوره؛ گوشم را نزدیک بردم؛ گفت: آقارضا سرم‌ را روی زمین بذار.... بیهوش بودم مهدی با لباس یکپارچه از نور با لبخند کنارم آمد، گفت: حضرت زهرا(س) میخواست سرم را به دامن بگیرد واسه همین از شما خواستم سرم رو از روی زانوت رو زمین بزاری . ✍راوی: شهید رضا پور خسروانی 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
●فردی بسـیار سخـت‌کوش، متواضـع و فروتن بود، بطوریکـه خیلـی از شبهـا وقتی هواپیـمای مجروحیـن در شـیراز فرود می‌آمـد و کار بیمارسـتانها فوق‌العـاده شلـوغ می‌شـد، ما دکــتر فقیـهے را با موتورسیـکلت به بیمارســتانها می‌رساندیـم و او به درمان و مداوای آنها مشغـول می‌شـد. ●ماموران سـاواک زیرناخنـم ســوزن فرو کردند، آخ نگفــتم! زیر سوزن آتش گرفتنـد دم نزدم! ناخنم را کشیـدند آه نکشـیدم! با کابل سیمے شروع کردنـد،به شـلاق زدن که تیــمسارپهلوان( فرمانده ساواک فارس) آمد. نگاهے به من کرد و گفت : مشت بر سندان آهنی می کوبید! بالگدبه جانم افتادند. بیهوش شدم اماحسرت شنیدن آخ رابدل ساواکی هاگذاشتم. ✍به نقل شهید فقیهی 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
کربلا کربلا کربلا کربلای چهار کربلای پنج با یک کربلا می‌توان "شهید" شد با این همه نمی‌توان..؟! @sangarshohada 🕊🕊
یادشان بخیر ؛ آن‌ها که داوطلبانه با خون‌شان انقلاب را واکسینه کردند ... 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
یادشان بخیر ؛ آن‌ها که داوطلبانه با خون‌شان انقلاب را واکسینه کردند ... #نوجوانان #مردان_بی_ادعا #
●مادر شهید محمد ایزدی می گوید محمد خیلی عاشق خدا بود ،یادمه که محمد وقتی بچه بود خیلی از تاریکی می ترسید شبها وقتی میخواست بیرون بره میبایست حتما باباش یا خودم همراش بریم .با اینکه سنش کم بود از همون بچگی همراه خودم بلند میشد روزه میگرفت و نماز میخوند و وقتی هم که مدرسه می رفت با دوستانش هم خیلی خوب و مهربان بود حتی زمانیکه به مدرسه راهنمایی می رفت دوستانش هم تشویق می کرد که به جبهه بروند ، ●وقتی از مدرسه می آمد درس و مشقش که تمام میشد می رفت رادیو را می آورد و سخنان امام را گوش می داد و از جبهه و حال و روز رزمنده ها خبر می گرفت من بهش می گفتم محمد مادر تو که بچه ای چکارت به جبهه ،می گفت مادر اگر من به جبهه نروم،دیگران و امثال من هم به جبهه نروند دیگر چه کسی از ناموس ما دفاع کند،دارن به دختران و مادران ما تجاوز می کنند،شما باید مادران دیگری که از رفتن پسرشون به جبهه ممانعت می کنندنصیحت کنید و به مادران شهدا دلداری بدی تا اسلام زنده بماندو من از حرف های پسرم شرمنده میشدم. ●طبق روال هر روز از مدرسه که می آمد درس و تکالیفش را انجام می داد و به بسیج محله می رفت وبعد از آنجا هم به فوتبال میرفت،یک روز که از مدرسه آمد مثل هر روز تکالیفش انجام داد و رفت ولی تا دیر وقت نیومد کم کم نگران شدم و از هر کس پرسیدم گفتن ما نمیدونیم کجاست پس رفتم پیش دوستش و قسمش دادم گفتم راستش بگو محمد کجاست گفت عصری رفته کرمان برای حضور در جبهه ،من خیلی ناراحت شدم و سریع اومدم خونه با برادر بزرگترش صبح زود رفتیم کرمان که وقتی رسیدم محل قرارگاهشون دیدم که به صف وایسادن و دارن سوار اتوبوس میشن که برن جبهه اومد جلو بوسیدمش گفتم چرا به من نگفتی،چرا بی خدا حافظی رفتی ،گفت مادر من ترسیدم جلومو بگیری به همین خاطر چیزی نگفتم ‌✍راوی :مادر بزرگوار شهید 🌷 ‌●ولادت: ۱۳۵۰/۶/۱ ●شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۳۰ ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 2 📿 3 📿 6 📿 8 📿 9 📿15 📿 16 📿 17 📿 19 📿 20 📿 21 📿 22 📿 25 📿 27 📿 28 📿 29 📿 صلوات‌های ختم شده⇩⇩⇩ ( )
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
نمے‌شناسمِ‌تـان امّـا در این قاب تصــویر خیلـے آشناست اینقدر ڪہ دلتنـگ‌تان مے‌شوم ڪاش شرمنـده نگاه آشنایتـان نباشم 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
" پیش بینی شهید اندرزگو" ●چند ماه قبل از شهادتش در خانه نشسته بودیم. سید علی یک ذغال گداخته را برداشت و کف دستش گرفت. من شگفت زده پرسیدم سید دستت نمی سوزد؟ سید لبخندی زد و گفت: «این که هیچ، بدن من به آتش جهنم هم حرام است. بعد سید علی گفت بزودی پهلوی می رود و انقلاب پیروز خواهد شد. دو سال بعد از پیروزی شخصی رئیس جمهور خواهد شد که نامش «سید علی» است. ‌‌ ●از آنروز به بعد منتظر ظهور حضرت ولی عصر (عج )باشید.» بعد گفت دینداری در آن دوران مثل نگه داشتن این ذغال گداخته در دست است. همسر شهید گفت من پرسیدم: سیدعلی! منظورتان این است که خودتان رئیس جمهور می شوید؟ سید پاسخ داد خیر، من آنروز نیستم. ✍روای: همسر بزرگوار شهید 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
«یا اباعبدالله» نوکرت پیر که شد دلبری‌اش بیشتر است ... ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
امام زمان 032.mp3
907.1K
( عج) ۳۲ "فَمَعکُم معکُـم، لا مَـعَ غَیـرِکُم" من فقط خودتو میخوام! تمام عزتِ من؛ به همراهی با شما در دنیا و تولدم به آغوش شما، در آخرته! من با تو آروم می گیرم. ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🌷 یڪ ڪرب وبلا بده بہ این وامانده خیلے بہ دلم حسرتش آقا مانده نگذار بگویند همہ با طعنہ: امسال هم آیا تو شدے جامانده؟ تا 🚩 💔 🌙 @sangarshohada 🕊🕊
من شهید شدم تا راه کـربلا باز شود و شما در فردایی شیرین در حرم امام حسین علیه‌السلام به یاد شهدا (باشید) و به یاد شهدا بگریید @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
#رمان_محمد_مهدی 116 🔰 این عهدها رو با امام ببندیم، از اون طرف از امام هم بخواهیم که برای رشد معنوی
117 🔰 بعد از منبر ، مردم رفته بودن تا از حاج اقا تشکر کنن دور حاج اقا حلقه زدن 💠 یکی می گفت واقعا از شما ممنونیم حاج اقا، موضوع مهمی را برای امسال انتخاب کردید. اصلا تا الان با مفهوم آیات مهدوی آشنا نبودیم 🌀 یکی میگفت حاج آقا امسال ان شالله با این بحث آیات مهدوی ، ما قرآن رو طور دیگه و به شکل بهتری می خونیم و وقتی به آیات مهدوی رسیدیم حتما روی اون فکر بیشتری می کنیم. 🔰 حاج آقا : حتما ، کار خوبی می کنین، فقط به قبل و بعد آیات مهدوی هم توجه داشته باشین، یعنی مثلا اگه آیه 20 ، آیه مهدوی بود ، آیات قبل و بعد رو حتما ببینین، ارتباط خوبی بین اونها پیدا می کنین و حتما به تفاسیر رجوع کنین و ارتباط بین این آیات رو بهتر بخونین ⭕️ آقا هادی : تفسیر نور خوبه حاج آقا برای این کار؟ 🔰 حاج آقا : بله ، واقعا برای عموم مردم تفسیر خوبیه ، اما کمی سطح بالاتر اگه میخواین تفسیر نمونه رو ببینین، روایات خوبی هم در موضوع هر آیه آورده 💠 یکی گفت حاج آقا بیشتر برای ما از ارتباط گرفتن با امام زمان (عج) بگین ، امشب که شب اول هست ما میخواهیم در این ماه بیشتر با حضرت آشنا بشیم 🔰 حاج آقا : حتما ، خیالتون راحت ، ما ان شالله در این ماه مبارک ، محور همه سخنرانی های هر شب خودمون رو بر محور امام زمان (عج) خواهیم گذاشت ان شالله ⭕️ آقا هادی : حتی شب های قدر ؟ 🔰 حاج آقا : بله ، بله ، حتی شب های قدر ، اوج کار مهدوی در شب های قدر هست ، اصلا تو این شب هست که ما باید بیشتر قدر امام زمان (عج) رو بدونیم و با عظمت ایشون آشنا بشیم ، حیف هست که خیلی از سخنرانهای محترم در این شب چیزی از امام زمان (عج) نمیگن، انگار فراموش کردن که این شب واقعا متعلق به امام عصر (عج) هست و ان شالله به وقتش که برسه توضیح میدم ✅ حاج آقا متوجه شد که ساسان و یه گوشه ایستاد هستن و منتظرن تا وقتی کار حاج اقا با اهل مسجد تمام شد برن سراغ ایشون و باهاشون حرف بزنن حاج آقا زودتر جواب مردم رو دادن و رفتن پیش بچه ها و پرسیدن سوالی دارین؟ ساسان گفت...
سنگرشهدا
#رمان_محمد_مهدی 117 🔰 بعد از منبر ، مردم رفته بودن تا از حاج اقا تشکر کنن دور حاج اقا حلقه زدن 💠
118 💠 ساسان گفت : حاج آقا ، اولا ممنون بابت صحبت های خوبی که امشب داشتین ، واقعا تازه فهمیدن قرآن رو چطور باید با دقت خوند تا نکات مهمی ازش در بیاریم و ممنون بابت دو تا کتاب خوبی که معرفی کردین 👈 ثانیا حاج اقا ، من واقعا میخوام امسال ماه رمضانی امام زمانی داشته باشم، امشب هم که شب اول هست ، خواهشا من رو راهنمایی کنین، شما شاگرد ایت الله بجهت بودین، یه راهنمایی خاصی ، یه چیزی به من بگین 👈 حاج اقا ، پدر و مادر من اصلا مذهبی نیستن، پدرم هم که اصلا... من تنها هستم ، هیچکس تو فامیل و خانواده همراه من نیست و عقیده من رو نداره، من شب ها وقتی می خوابم فقط و فقط با امام زمان (عج) درد دل می کنم و بس ... 👈حرفهام رو به ایشون می زنم حاجت هام رو از ایشون می خوام 👈 هم به من یاد داد که تو مفاتیح ، نماز استغاثه به امام زمان (عج) بخونم ، منم هروقت دلم میگیره میرم وضو می گیرم و این نماز رو می خوانم و بعدش با امام حرف می زنم و آروم میشم 👈 واقعا امام زمان (عج) مهربون هست، اما حاج اقا ، تنهام ، آدم هایی مثل شما و و بچه های دیگه خانواده هاشون همراهشون هستن ، اما من چی ؟ من تک و تنها... 👈 دلم می گیره ، گاهی خسته میشم، کم میارم ... الانم ماه رمضان باید تک و تنها روزه بگیرم و چون سال اولم هست قطعا پدرم که کلا مخالف دین و خدا و اسلام هست، به من خیلی گیر میده و مسخرم میکنه چیکار کنم حاج اقا ، شما بگین من دیگه به کی پناه ببرم ، دوست دارم تو این سن نوجوانی امام زمانی باشم ، دوست دارم از همین سن گناه نکنم و دستم تو دست امام زمان (عج) باشه شما کمک کنین ❇️ دیگه ساسان نتونست خودش رو کنترل کنه ، گریه اش گرفت ... 💠 حاج آقا برای اینکه غرور ساسان پیش بقیه خرد نشه ، سریع دست ساسان و رو گرفت و اینها رو برد تو ماشین خودش تا راحت باهاشون حرف بزنه ✳️ حاج آقا : ساسان جان ، پسرم ... ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹محسن حججی در پیاده روی اربعین 🔹فیلم شهید حججی در پیاده روی اربعین نشان می‌دهد که او بعد از عبور از مرز مهران با شوق وصف ناپذیری مسیر را ادامه می‌دهد. ثبت دقایقی که در آن شاید محسن فکرش را هم نمی کرد کمتر از یک سال دیگر بی‌سر به زیارت ارباب خواهد رفت. @sangarshohada 🕊🕊