برای تشنگانِ جنوب
تَشا، تَشا، تَشاتَش،
یُرید الماء
اِسقاط العطش!
یا هویزهٔ هولانگیز
یا اهوازِ عَلَمدار
بگو به ما
ما با اشکهای مادرانِ خود
رفع عطش کنیم
یا گلویِ بُریدهٔ باران را
بشوئیم!؟
تَشا، تَشا، تَشاتَش،
ای آسمانِ اَبتَر،
ای بیخیالِ خَشْخَش!
تو
ما را
به تلخابِ این تشنگی
چند فروختهای،
که شِمر از شوقِ دیدنِ خون
تیغ بر گلویِ کبوتر کشیده است!؟
بارانا... بارانا...!
نه صبحِ ستم،
نه شامِ سراب،
قَسَم به حضرتِ آب،
دیگر نمیگذاریم که خولیا
خود پَردهْ خوانِ خندق شود!
#سید_علی_صالحی
#خوزستان
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊