eitaa logo
همراه با شهدا تا ظهور امام عصر عج (سقا به یاد شهید حجت اله بیات) ارتباط بامدیر کانال @zafarba
233 دنبال‌کننده
35.9هزار عکس
35.7هزار ویدیو
372 فایل
زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر شهادت نیست کانال همراه با شهدا تا ظهور امام عصر عج (سقا به یاد شهید حجت اله بیات) لینک کانال @saqqah
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 شرافت دُر گرانیست به هر کس ندهند ⭕️ پدر دانشجوی مقتول دانشگاه تهران صادقانه اومد جلو دوربین و اعلام کرد که پسرش توسط دزدها به قتل رسیده شما مقایسه کنید با پدر که از هیچ سخن غیرواقعی فروگذار نکرد. 🌏
مصدق آخوند بود؟ بسیجی بود؟ به جبهه مقاومت کمک میکرد؟ موشک می‌ساخت روی موشک مرگ بر آمریکا می‌نوشت؟ سفارت آمریکا رو اشغال کرده بود؟ نه... 🔴مصدق سکولار بود میگفت دین جایی در سیاست ندارد مصدق فقط میخواست نفت ایران برای مردم ایران باشد همین! ❌اما آمریکا همین رو هم تحمل نکرد 🔺اگر قرار بود مذاکره با آمریکا نتیجه داشته باشد و مشکلات رو حل نماید برای مصدق که کاملا آمریکا رو دوست خودش میدانست باید این اتفاق می‌افتاد در کودتای ۲۸ مرداد شروع دشمنی ایران و آمریکا که تا الان هم ادامه دارد هروقت به آمریکا اعتماد کردیم نه تنها چیزی به دست نیاوردیم بلکه چیزهایی که داشتیم از دست دادیم مثل مصدق که هم شرف خودش و مملکت را به باد داد هم ملی شدن نفت را ⚠️دوست آمریکا بودن از دشمن آمریکا بودن خطرناک تر است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📙 نخ را باید کوتاه گرفت... ☯️ روزی بود ، روزگاری . خیاطی در شهری زندگی می کرد و برای مردم لباس می دوخت . او شاگردی داشت که بسیار با سیلقه بود و دوخت هایش ، مثل استادش خوب و با دوام بود . اما از نظر سرعت به پای استادش نمی رسید . مثلاً لباسی را که استاد در یک هفته می دوخت ، شاگرد در دو هفته.. 💜روزی شاگرد به استاد گفت : نمی دانم چرا سرعت کارم به اندازه ی تو نیست . دلم می خواهد بدانم کجای کارم ایراد دارد ؟ استاد گفت : من در کارم رازی دارم که حالا به تو نمی گویم . شاگرد گفت : چرا نمی گویی ؟ 💜استاد گفت : می بینی که مشتری های زیادی داریم و من از تو راضی هستم اما هنوز به تو اطمینان ندارم ، می ترسم که رازم را به تو بگویم ، فوری دکانی رو به روی دکان من باز کنی . آن وقت من تمام مشتری هایم را از دست می دهم . شاگرد سعی می کرد که اطمینان استادش را جلب کند و خوب کار می کرد. 💜خلاصه روزی ، استاد که خیلی پیر شده بود به شاگردش گفت , حالا که عمر من به پایان می رسد ، می خواهم راز سرعت کارم را به تو بگویم . شاگرد منتظر شنیدن راز بزرگی بود اما استادش گفت : تو نخ دوخت و دوزت را کوتاه نمی گیری . نخ را باید کوتاه کنی تو وقتی سوزنت را نخ می کنی ، نخ بلند انتخاب می کنی و مجبوری که نخ را از لابه لای پارچه ها رد کنی برای همین وقت زیادی تلف می شود . 💜از آن به بعد هر وقت بخواهند کسی را به همراهی با دیگران و دوری از تند روی دعوت کنند می گویند : نخ را باید کوتاه گرفت.🕊🕊🕊 👌🪡🧵