eitaa logo
سرائر | مجله دین و روحانیت
571 دنبال‌کننده
106 عکس
43 ویدیو
8 فایل
توجه: درج اخبار و مطالب به معنای تأیید محتوای آن از سوی سرائر نیست ارتباط با مدیر کانال (سیدیاسر تقوی): @t_sedyaser کانال شخصی مدیر: @sedyaser
مشاهده در ایتا
دانلود
📜تکنوکرات‌های حوزوی! 🔻یادداشت وارده | صادق بابایی: 🔹۱_ داریوش آشوری در "دانشنامه سیاسی" می‌نویسد: فن سالاری یا تکنوکراسی اصطلاحی است که در ۱۹۱۹ ویلیام هنری اسمیث، نویسند‌ه‌ی آمریکایی، ساخت و با آن، پیشنهادِ حکومت فن‌کاران را مطرح کرد. یعنی سیستمی که دانش تخصصی، در آن به عنوان مهم‌ترین فاکتور مورد توجه قرار می‌گیرد. پیشینه شهرت این واژه در حوزه عمومی کشور ما نیز به استخدام این واژه توسط رهبری در حرم رضوی برمی‌گردد که در مورد اعضای حزب کارگزاران سازندگی و همفکران آنها بکار گرفته شد. 🔹۲_ در هفته‌ای که گذشت، بی‌بی‌سی فارسی برنامه‌ای را به کارشناسی مهاجرانی و حسن شریعتمداری روی آنتن برد و یکساعتی را پیرامون "نسل دوم روحانیت و توانایی اداره کشور توسط ایشان" به بحث نشستند. از خلال سخنان گوناگون مطرح شده در آن مناظره، ذهن نگارنده از سخنی گَزیده شد که مهاجرانی بر زبان راند، مبنی بر دفاع تمام‌قد از توان‌مندی نسل روحانیون پسا‌انقلاب که اگرچه ممکن است روحیه بهشتی و مطهری و طالقانی در آنها کمتر رویت شود، اما سواد و مهارت‌هایی در چنته دارند که از برای اداره‌ی ج.ا کفایت می‌کند؛ طلبه‌های حوزه‌خوانده و در موارد بسیاری دانشگاه دیده‌ای که اغلب زبان‌دانند و مجهز شده به علوم روز فرهنگی‌ سیاسی و مدیریتی می‌باشند. 🔹۳_این نخستین بار نیست که امتیاز‌های حوزه‌ی علمیه پسا انقلاب و طلاب مشغول در آن، برای روشنفکران و اپوزیسیون به اصطلاح لندن‌نشین و... ، مطمح نظر واقع شده است. اما آنچه برای من بعنوان یک طلبه‌ی سطح سه حوزه قم با زیست بوم ۱۱ ساله‌ی حوزوی حائز اهمیت بود، امری متفاوت از موارد مزبور است و آن، عبور ازین لایه‌های خوش خط‌و‌خال و دهن پر‌کن به سطوح عمیق‌تر می‌باشد که شاید پرداختن بدانها جز از خویشتن خودمان نیز برنیاید. 🔹دغدغه این نوشتار هم مشخصاً همان چیزی‌ست که با کمی مماشاتِ در اصطلاح، جریان غیر طراحی شده اما معتنا‌‌به تکنوکرات‌های حوزوی خواندمش! جریانی متشکل از جمع نسبتاً کثیر طلاب که بصورت مستقیم و غیر‌مستقیم به سیستم‌های اداری و فرهنگی ج.ا خدمت می‌کنند، اما احتمالا کم نیستند در میان‌شان، کسانی که از صمیم جان، اعتقاد چندانی به اسلام سیاسی و آرمانهای حکومت ندارند و فارغ از تمام جنجال‌ها، صرفاً گشته‌اند تا از سفره‌ای پاک، لقمه‌ای حلال برای معاش خویش بستانند. اتفاقاً من فکر می‌کنم آقای مهاجرانی اشتباه میکند! مدیران روحانی و طلبه اغلب باسوادند و از مهارت‌های شاخصی برخوردارند، اما لزوماً کادر انقلاب و انقلابی نیستند. بسیاری از آنها صرفاً تزشان اینست که در حیطه مسئولیت محوله، کارشان را بخوبی انجام دهند و حقوق طیّب و طاهری سر سفره عائله ببرند. جمعی از تکنوکرات‌های فرهنگی_دینی، و دیگر همین! 🔹۴_ حال، این لزوماً بدان معنا نیست که انبوهی از طلاب ضد انقلاب، بالفعل، حیّ و حاضرند و با نفوذی خزنده، سطوح گوناگون مراکز حوزوی و غیر حوزوی را به تسخیر خود درآورده‌اند! بلکه محل سخن، تنها در سطح و طراز همسویی کارگزاران اداری و مدیریتی حوزوی با اهداف انقلاب است، و ادعای مشخص نگارنده آنست که با توجه به مشاهدات شخصی، این طراز و آن همسویی، آنچنان رفیع احساس نمی‌شود. شاید آنچه امثال مهاجرانی‌ها از دور می‌بینند و گمان می‌کنند حکومت و حوزه انقلابی، در طول سالیانی، مجموعه‌ی عظیمی از کادرهای وفادار به خویش را تربیت کرده و می‌کند، از فاصله‌ی نزدیک و در بطن کار، به صورتی متفاوت رخ نماید. 🔹مسلماً نه آماری در کار است و نه تحقیقاتی میدانی در میان؛ آنچه نوشتم و از نظرتان گذشت، صرفاً ثمره‌ی استشمام‌های اجتماعی یک طلبه از اتمسفر پیرامون خود در حوزه علمیه قم است، حال آنکه چنین پدیده‌ای تا چه حد جدی و برجسته است و ریشه‌هایش دقیقا در کجاست و اینکه اگر چنین باشد که آمد، آنوقت چه ثمرات و عواقبی، سیستم مدیریتی حوزه‌های ما را انتظار می‌کشد، از عهده‌ی این قلم و حوصله‌ی این نوشتار خارج است. ما بر حسب وظیفه، آنچه شرط بلاغ است با بزرگان گوییم، تا باز، کی و کجا توفیقی به چه‌کَس دست دهد که جُهدی علمی به خرج دهد و این داوری‌های ما را به نزد داوران بیندازد... والله المستعان. @saraeer
🔻آیت الله نوری همدانی در دیدار نماینده ولی فقیه در استان خوزستان: 🔹گاهی برخی مردم تصور می کنند که مراجع و حوزویان متوجه مشکلات نیستند و تذکر نمی دهند در حالی که از مشکلات مردم آگاهی داریم و تذکر می دهیم اما مسؤولان توجه نمی کنند، مردم در مضیقه هستند و گرانی، بیکاری و فقر زندگی آنان را در تنگنا قرار داده است اما متأسفانه برخی مسؤولان توجهی ندارند. @saraeer
📜رهبران کشورهای اسلامی با کاهش اختلافات جلوی سوءاستفاده صهیونیستم بین الملل را بگیرند 🔻مولوی عبدالحمید در نخستین کنفرانس بین‌المللی «ظرفیت‌های راهبردی آموزه‌های اسلام در تحقق همزیستی مسالمت‌آمیز» در دانشگاه تهران: 🔹طرح دشمنان اسلام و صهیونیسم بین‌الملل آن است که بین اقوام و مذاهب و کشورهای اسلامی اختلاف و تفرقه ایجاد کنند و منافع‌شان در این است. تمام مشکلات، فشارها و صف‌آرایی‌های دشمنان که امروز در کشورهای اسلامی مشاهده می‌کنیم نتیجه اختلاف بین مسلمانان است که دشمنان می‌خواهند از این اختلاف در راستای منافع خودشان بهره‌برداری‌ کنند. 🔹پیام بنده از این کنفرانس بین‌المللی به رهبران و سران تمام کشورهای اسلامی آن است که تدبیری بیندیشند که اختلافات کاهش پیدا کنند تا جلوی سوءاستفاده بیشتر دشمن به‌ویژه صهیونیسم بین‌الملل گرفته شود. 🔹سران کشورهای اسلامی، اقوام و مذاهب اسلامی باید به اختلافات خودشان پایان دهند تا آمریکا و رژیم اشغالگر اسرائیل بیش از این از آب گل‌آلود ماهی نگیرند و نتوانند بیت‌المقدس را که قبله اول مسلمانان است، به‌عنوان پایتخت اسرائیل معرفی کنند. بهترین راه گفتمان و مذاکره و رعایت حقوق اقلیت‌های دینی و مذهبی است و رعایت این حقوق به وحدت و برادری کمک می‌کنند. 🔹الحمدلله ما در ایران اسلامی از «گفتمان» استفاده می‌کنیم و مسیر ما وحدت امت اسلامی است. اعتقاد بنده آن است که تمام مسلمانان باید کنار یکدیگر قرار گیرند و مشکلات‌شان را با مذاکره و گفتمان حل‌وفصل کنند. @saraeer
📜سرطان تقلید در حوزه‌های علمیه/ چرا «بخارای حوزوی» متولد نمی‌شود؟ 🔻مهدی سلیمانیه در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹مجلات علمی و پژوهشی چندین سال است که در ادامه فرآیند «بروکراتیزه شدن» و «شبه‌دانشگاهی شدن» حوزه، در این نهاد تکثیر می‌شوند. ظهور و تکثیری که نشان می‌دهد ساز و کارهای درونی حوزوی، دیگر برای تشویق طلاب به نوشتن کفایت نمی‌کند. ساز و کارهایی که نشان می‌دهد چگونه حوزه نیز به تقلید چشم‌بسته از مسیر دانشگاه افتاده است. مسیری که نشان می‌دهد که چگونه از «ساختن فرم» خاص خود عاجز مانده است. فرمی که با تاریخ، داشته‌ها، سرمایه‌ها و منابع فرهنگی چند صدساله‌اش نسبی داشته باشد و به صورتی «اجتهاد»ی، این بار نه در محتوا، که در فرم، خلاقانه ظهور کند. 🔹سؤال این است که این ساز و کار «مجلات علمی و پژوهشی» که در خود دانشگاه هم سالهاست شکست خورده و به خصوص در رشته‌های علوم‌انسانی، غالباً سهم و اثری در تولید دانش نداشته‌ و اغلب تنها به کار ارتقاء و امتیاز و افزایش حقوق و تبدیل وضعیت و استخدام و هیأت علمی شدن دانشگاهیان آمده است، چطور به حوزه‌های علمیه هم سرایت کرده‌است. آیا جز این است که علاقمندی حوزویان به این مجلات، نشان از تمایل پیدا و پنهان آنان به کسب امتیازات مالی و مادی و ارتقاء، چه در نظام دانشگاه و چه در نظام حوزوی اداری شده دارد؟ 🔹سرایت و ظهور و گسترش این نشریات در حوزه، تکه‌ای از پازل بزرگتر فاجعه‌آمیز «دانشگاهی شدن»، «شبه دانشگاهی شدن»، رقیق شدن و «اداری شدن» حوزه است. فرآیندی که مصادیق و عواقب‌ دردناکش برای جامعه ایران و خود حوزه - اگر حوزه‌ای ریشه‌دار در پنجاه سال آینده باقی بماند- را در کتاب «پل تا جزیره» شرح داده‌ام. 🔹آیا حوزه، حتی اگر بنای تقلید و گرته‌برداری دارد، نمی‌تواند از جنس‌های با کیفیت‌تری در علوم‌انسانی نظیر نشریات جریان روشنفکری چون «بخارا» و «نقد آگاه» و تجربیات موفقی چون «ارغنون» تقلید کند؟ نشریاتی که بی‌ استفاده از دوپینگ‌های بی‌معنایی چون امتیازات علمی و پژوهشی، با اتکاء به ساز و کارهای سرمایه‌های نمادینی چون مشارکت اندیشمندان اصلی این جریان و تداوم زمانی و دقت در محتوای منتشره و مواردی مانند آن، به جریان‌سازان واقعی روشنفکری و دانش انسانی در ایران بدل شوند؟ 🔹آیا حوزویان جز با اتکاء به تجربه‌ی شکست‌خورده‌ی «نشریات علمی و پژوهشی» در علوم انسانی دانشگاهی، لااقل امکان تقلید از تجربیات موفق «بخارا»گونه در علوم انسانی روشنفکری را ندارند؟ آیا حوزویان و عالمان حوزوی - دانشگاهی (نه «دکتر حجت‌الاسلام‌های بروکرات») نمی‌توانند گرد هم‌آیند و بی‌نیاز از به کارگیری ساز و کار امتیازات ساختگی علمی و پژوهشی و ضریب و ارتقاء، نهادی مطبوعاتی را ایجاد کنند که انتشار هر متن و مقاله‌ای از هر طلبه‌ای در آن، افتخاری برای وی تلقی شود و به جای فرار سرمایه‌های حوزوی به دانشگاه، میدان حوزوی را تقویت کند؟ 🔹آیا مصطفی محقق داماد و فیرحی و شبیری و رسول جعفریان و اساتید زن دانشور حوزوی و سایر اندیشمندان دردمند حوزوی که خود بخشی از سرمایه‌های حوزه و دانشگاه را شکل داده‌اند، نمی‌توانند «بخارایی حوزوی»بیافرینند؟ آیا نمی‌توان به نشریه‌ای علمی و حوزوی و دو زبانه با مشارکت حوزه‌های نجف و قم فکر کرد که نه به اتکای تجربیات شکست‌خورده‌ی غالب نشریات علمی و پژوهشی دانشگاهی، که با اتکاء به سرمایه‌های نمادین خود، چشم و چراغ و افتخار حوزه باشد؟ قطعاً می‌شود. «عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد»؟ 🔹آیا حوزویان - نه مقامات رسمی و اداری حوزوی - که طلاب دغدغه‌دار و حوزویان تربیت شده در سنت‌های حوزوی، توان استفاده از ساز و کارها و سرمایه‌های ارزشمند و ریشه‌دار این نهاد را از دست داده‌اند؟ آیا خلاقیت و توان حل مسأله در حوزه برای ساختن فرم‌های خاص این نهاد از دست رفته‌است؟ 🔹صد حیف بر این آورده‌ی تمدنی که ذره ذره، در آفتاب تموز سیاست و تمنیات اقتصادی و خلاء اعتماد به نفس حوزویان امروز و تعلل طلاب و حوزویان دردمند و دانشمند آب می‌شود. صد حیف... «خلق را تقلیدشان بر باد داد»... @saraeer
14.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺مهدی هادوی تهرانی: سکولاریسم فرزند مشروع تمدن مسیحی است، در حالیکه سکولاریسم در تمدن اسلامی یک فرزند نامشروع است @saraeer
📜فقه نظام 🔻علی مهدیان در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹چندی پیش اظهار نظری از جناب استاد فاضل لنکرانی درباره فقه نظام مطرح شد که گفتگوهای زیادی را با خود به دنبال داشت. ایشان معتقد بود ما چیزی به نام فقه نظام نداریم و همین مسایل و قواعد موجود برای فقیه این دوران کافی است. 🔹اساتیدی مثل اراکی و رشاد این اندیشه را نقد کردند. استاد رشاد معتقد بود امکان ندارد فقه، نظام نداشته باشد چرا که شریعت منطبق بر تکوین عالم است و عالم نظام دارد. 🔹برخی مثل جناب یونسی مشاور رییس جمهور از این اظهار نظر خرسند شد و گفت این حرف خوبی است که اگر اول انقلاب مطرح میشد با آن مخالفت میشد. دین اساسا متکفل سیستم و نظام نیست. او برداشتی سکولار از این حرف داشت. 🔹واقعیت آن است که فقه در مسیر رشد و پویایی و تکامل خود به جهت استنباط احکام ، در بستر تاریخ به بلوغ رسید. بلوغی که در سبک کار مرحوم خویی شاگرد نایینی و مرحوم بروجردی و شیخ عبدالکریم حایری در قم میشد به خوبی مشاهده کرد. اما با ظهور امام خمینی در فضای مکتب فقهی قم و شهید صدر در فضای مکتب فقهی نجف ، دوران جدیدی برای فقه آغاز شد. دوران اجرا و پیاده سازی و اقامه فقه. 🔹در این دوران دو نظریه جدی در فقه اقامه کننده، مطرح شد. یکی نظریه شهید صدر که قایل به فقه نظام بود او معتقد بود میتوان دستگاه فقهی را برای اجرا پیشنهاد داد که ولو فتوای چند فقیه را کنار هم در یک دستگاه سازوار قرار دهد و به این ترتیب یک نظام هماهنگ را برای اجرا پیشنهاد دهد. او میخواست فقه را یک گام به اجرا نزدیک کند. 🔹اما در این سوی حضرت امام روی آموزه دیرین فقهی یعنی ولایت پافشاری کرد و معتقد بود با رسیدگی به این مقوله میتوان الزام سیاسی و حاکمیتی را در کنار الزام شرعی و قانونی طرح کرد به نحوی که توان ایجاد هماهنگی در اجرای احکام را در خارج داشته باشد. 🔹در گفتگوهای مخالفین و موافقین، چند مفهوم از نظام در اینجا با هم خلط شده: یکی دستورات فقهی در نفس الامر و آنچنانکه شارع مقدس بیان کرده دوم در بستر استنباط فقهی، سوم در بستر فقه امتثال و اطاعت و چهارم خود اجرا و امتثال. یعنی چهار سطح لااقل در اینجا باید تفکیک شوند. 🔹در عالم نفس الامر، شریعت و دستوراتش یک نظام متماسک دارند و این باعث میشود در فضای استنباط، فقها از همین انتظام به عنوان شواهد و قراین، استفاده کنند مثل آنچه که تحت عنوان استبعادات فقهی در کتب فقهی وجود دارد. البته استفاده از انتظام برای استنباط فقهی به معنای قیاسات فقهی که در فقه اهل تسنن شایع است در فقه شیعه مردود است و کسی هم قایل نیست. یعنی تشابهات و هماهنگی ها به خودی خود حجیت ساز نیستند مگر اینکه ذیل یک گمان معتبر قرار بگیرند. 🔹اما آنچه شهید صدر میگوید نه اصل انسجام نفس الامری قواعد است. نه استفاده از انتظام در استنباط، بلکه بحث او در استفاده از نظام گزاره ها و فتاوی، در فقه امتثال و اجرا است. او معتقد است در طراحی و مهندسی بر اساس فقه، روش و ساختار دیگری حاکم است. او بین استنباط فقهی از یک سوی و امتثال و اطاعت فقهی از سوی دیگر تفاوت گذاشته و از این تمایز در کار فقهی اش بهره ها برده است. اما آنچه یونسی رد کرده استخراج نظام سیاسی اجتماعی از فقه است که هیچ کس مخالف آن نیست و محل بحث هم نیست. 🔹اصل طرح این دعوا در حوزه ارزشمند است. چرا که مسایل فقهی امروز باید ناظر به اجرا باشد. فقه اسلامی باید قبول کند که تکیه به فقه جواهری شرط لازم برای او است نه شرط کافی. و تحلیل مسایل فقهی بر بستر اقامه ، رسالت تاریخی او است. 🔹هر چند طرح حضرت امام که طرح فقه حکومت و نظریه ولایت مطلقه را مطرح میکند، طرح فاخر و پیش برنده ای در فقه است که توان انسجام بخشی در عالم واقعیت و اقامه را دارد، اما میتوان به سبک شهید صدر نیز در دل این چارچوب کلی و به عنوان ابزاری برای آن طرح فکر کرد و مزایای نظریه فقه نظام او را نیز جدی گرفت و این دو نظریه را نافی هم ندانست. @saraeer
📜کنایه فاضل لنکرانی به تکذیبیه مؤسسه فقاهت/ مستندات فرمایش رهبری موجود است 🔻پس از نامه سید مرتضی میرزاده اهری خطاب به محمدتقی اکبرنژاد، مدیر مؤسسه فقاهت و تمدن سازی اسلامی که در آن مدعی شده بود آیت الله خامنه ای در پاسخ به نامه محمدتقی اکبرنژاد راه او را اشتباه خوانده اند و نیز انتشار تکذیبیه از سوی مؤسسه فقاهت، محمدجواد فاضل لنکرانی امروز در بازدید از خبرگزاری حوزه گفته است: 🔹یکی از راهکارهای دشمنان برای تضعیف روحانیت، ضعیف کردن روش ها و کتب روحانیت است. دشمن به دنبال القای ناکارآمدی این روش ها و کتب است که باید بگوییم بیش از 1400 سال است که دین اسلام و مکتب تشیع با همین روش ها و کتب حفظ شده است و حوزه نیز پرچمدار این مسیر بوده و خواهد بود و حوزه تبلور حدیث ثقلین(قرآن و اهل بیت علیهم السلام) است. 🔹این اواخر هم این مسأله منتشر شد و رهبری هم فرمودند، «این راهی که یک عده ای می روند این راه اشتباه است»؛ ولی باز هم لجاجت می کنند و می گویند خبرهای بی پایه و اساس، در حالی که مستند این ها موجود است. آن کسی که از قول رهبری نقل کرده به من فرمود. به ایشان گفتم این مطلب را بنده از قول شما از قول رهبری بگویم؟ گفتند: بگو. ولی باز هم لجاجت می کنند 🔹من نمی خواهم بگویم این ها از ایادی دشمن هستند، دشمن یک پشتوانه های قوی تری درست می کند، ولی این افراد مجری می شوند. اگر سازمان های جاسوسی آمریکا، انگلیس و اسرائیل و دیگر دشمنان جمع شوند و بخواهند قوی تر از این هم با علمیت حوزه و سرمایه های حوزه برخورد کنند به موفقیت نخواهند رسید، نمی دانم چرا این افراد با سرمایه های حوزه این گونه برخورد می کنند؛ ولی بدانند حوزه قوی تر از گذشته به راه خود ادامه خواهد داد. 🔸نامه سیدمرتضی میرزاده اهری را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/saraeer/566 🔸تکذیبیه مؤسسه فقاهت را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/saraeer/567 @saraeer
‍ 📜من بی خبرم؛ مستندتان را رو کنید! 🔻پاسخ محمدتقی اکبرنژاد به اظهارات محمدجواد فاضل لنکرانی: 🔹عرض سلام و ادب خدمت برادر بزرگوار استاد فاضل لنکرانی(حفظه الله) نظر به مطالبی که در دیدار از نشریه افق حوزه داشتید و شائبه‌هایی را ایجاد کردید، لازم است نکاتی را به عرض برسانم؛ 🔹ادعا کرده‌اید رهبری فرموده اند: «این راهی که یک عده ای می روند این راه اشتباه است.»، در پیشگاه خدای متعال شهادت می‌دهم که از چنین اظهار نظری بی اطلاعم و با اصرار از شما می‌خواهم مستندات این فرموده را در رسانه‌های عمومی منتشر کنید تا قبل از دیگران، مطلب بر خود من روشن شود. 🔹برادر بزرگوار؛ این پیام یا کتبی بوده یا شفاهی. اگر کتبی بوده، می‌بایست عین دست خط ایشان را منتشر کنید. اگر هم شفاهی بوده است، گذشته از اینکه بنده از این پیام بی خبرم، شما بهتر می‌دانید که پیام‌های خصوصی رهبری که در مقاطعی برای افراد ارسال می‌شود، کاملاً محرمانه و خصوصی است و علی فرض تحقّقه، چطور به دست شما رسیده است؟! کسی که این خبر خصوصی را به شما رسانده – با علم به اینکه شما مخالف بنده هستید- با نفس این کار، بی تقوایی خود را به اثبات رسانده و خود را از حوزه امانت خارج ساخته است. من تا وقتی که شما مستند محکمه پسندی ارائه ندهید، پیگیر این مسأله هستم و حق اعاده حیثیت را برای خود محفوظ می‌دانم. 🔹شما هیچ مستندی برای ادعای مخالفت بنده با فرمایش رهبری ارائه نکرده اید اما من مستندات بسیاری برای نشان دادن مخالفت شما با فرمایشات امام و رهبری دارم که برخی را برایتان می نویسم؛ 🔹امام راحل فرمودند: «روحانيت تا در همه مسائل و مشكلات حضور فعال نداشته باشد، نمي تواند درك كند كه اجتهاد مصطلح براى اداره جامعه كافى نيست.(صحيفه امام، ج 21، ص 273) »ولی شما بارها در برابر تحول مقاومت به خرج داده‌اید. 🔹رهبری فرمودند: «تغيير كتاب درسى لازم است، حتماً هم بايد تغيير پيدا كند؛ در اين هيچ شكى نيست.( 08/ 09/ 1386)» اما شما گفتید که این کتابها باید بمانند. 🔹رهبری فرمودند: «يكى از مسائلى كه بسيار مهّم است، مسأله ى تغيير كلّى نظام آموزشى است.( 14/ 09/ 1374)» اما شما گفتید، ... 🔹رهبری فرمودند: «در حوزه ى علميه، از روشهاى غير علمى براى رد نظر مخالف نبايد استفاده شود. روش غير علمى چيست؟ تكفير، تفسيق.(2/ 8/ 1389)» اما شما مخالفانتان را به جاهل و نادان و... متهم کردید. 🔹برای من جالب است که شما از فراموشی سیره فقهای شیعه اظهار نگرانی کرده اید؛ در حالی که برخلاف سیره قطعی ایشان در احتیاط نسبت به اخذ وجوهات، تا همین امروز هم وجوهات مقلدین پدرتان را می‌گیرید و از اینکه در مظانّ اتهام قرار بگیرید، پروا نمی‌کنید. 🔹گفته‌اید که علمای شیعه با همین روش‌های علمی و همین کتابها اسلام و تشیع را به ما رسانده اند. اگر این استدلال به معنای تحول ناپذیری روش‌ها و کتابهای علمی است، می‌شد همین حرف را در دوره بعد از صدوق و کلینی(رحمه الله علیهما) گفت و دهان امثال شیخ مفید و سید مرتضی و شیخ طوسی را بست و مانع از پیدایش اصولی گری شد. کما اینکه می‌شد بعد از شیخ طوسی (ره) همین حرف را زد و مانع از نگارش امثال سرائر شد. یا حتی می‌شد با همین استدلال جلوی شیخ انصاری(ره) و آخوند(ره) را گرفت و گفت: مگر کتابهای علمای گذشته در حفظ و صیانت از تشیع ضعیف بوده تا شما بخواهید فقه و اصول را متحول کنید! 🔹چرا دقت نمی‌کنید؛ تحول، ذاتی علم است و بدون تحول، علم به ظلمت تبدیل می‌شود. تحول در روش یا کتاب به معنای جسارت در حق بزرگان گذشته نیست. بلکه به معنای این است که ما هم انسانیم و مکلفیم به اندیشیدن و پیش بردن قطار علم برای مواجهه قدرتمندانه با مسائل پیچیده نوظهور. 🔹عجیب است که دست به دامن رهبری شدید تا بنده را تخریب کنید، لابد این فرمایش ایشان را ندیده‌اید که فرمودند: «فقاهت يعنى شيوه ى استنباط. خودِ اين هم به پيشرفت احتياج دارد. اينكه چيز كاملى نيست؛ بلكه متكامل است.(13/ 09/ 1374)» 🔹در نهایت خدای متعال را شاکرم بر اینکه گفتمان تحول خواهی به حدی از بلوغ رسیده است که مخالفان را ناگزیر از پناه بردن به رهبری معظم کرده است! سلام و درود خدا بر کسانی که سیاهی مرکب قلمشان، سرخی خون شهید را شرافت بخشید. @saraeer
🔺ارسال هفتمین محموله امدادی دفتر آیت الله سیدصادق شیرازی به مناطق سیل‌زده استان لرستان @saraeer
چرا_من_این_همه_پیشنهاد_را_نپذیرفتم.pdf
229.5K
🔺ابراهیم منهاج دشتی در یادداشتی که در کانال خود منتشر کرده از پیشنهادهایی که در طول سالهای طلبگی‌اش نپذیرفته، گفته است:... بعد از پیروزی انقلاب جامعه مدرسین از من خواست که مدیریت حوزه را به عهده بگیرم. برنامه‌ای که برای حوزه تهیه کرده بودند را در اختیار من گذاشتند که مطالعه کنم و اگر نظری داشتم آن را مورد برسی قرار دهند، ولی وقتی در یکی دو جلسه آنها شرکت کردم دیدم هیچ‌گونه آمادگی جدی برای بررسی نظرات و انتقادات من ندارند. برنامه آنها مبتنی بر سازمان‌دهی و تقویت وضع موجود در حوزه بود که من آن را قبول نداشتم و تحمل این نداشتم که اجرای برنامه و دستورات آنها را به عهده بگیرم. بعضی از افراد جامعه مدرسین تهدید‌وار به من گفتند "اگر با ما همکاری نکنی جای دیگری هم نمیتوانی کار کنی"... @saraeer
📜فتوای حیرت انگیز امام و رهبری 🔻محسن مهدیان در کانال تلگرامی خود منتشر کرد: 🔹چند روز پیش در اینستاگرام ویدئویی از یک جوان امروزی با تیپ و شمایل خاص دیدم که در قهوه خانه نشسته و درحالی که دوستانش درحال قلیان کشیدن هستند، گیتار بدست برای مدافعین حرم پاپ می خواند. یکی دو روز قبل هم گزارشی از یک مربی ورزشی خانم منتشر شد که از پشت پرده آمریکایی چهارشنبه های سفید می گفت و جالب اینکه خود این خانم به ظاهر بدحجاب محسوب می شد. با دیدن این خانم یاد تصاویر صداوسیما از خانم های بدحجاب در راه پیمایی ها افتادم و بدل گفتم "نمی دانم مدیران سیما می دانند چه می کنند یا نه؛ اما انتشار این صحنه ها به غایت ممدوح است." اما چرا؟ این چند مورد چه ارتباطی به هم داشت؟ ابتدا مختصری فاصله بگیریم. 🔹حضرت امام یک فتوای حیرت انگیز درباره موسیقی دارند که برخی بزرگان هنوز در ماهیت و مفهوم آن دچار ابهام اند. جالب اینکه رهبری انقلاب نیز فتوای شان همین است. حضرت امام در اواخر عمرشان می فرمایند:" این چیزهایی که امروز از رادیوی جمهوری اسلامی پخش می شود برای ما حلال است، اما اگر همین ها در فلان کشور اجرا شود حرام است." حضرت آقا همین نقل را در جلسه خارج فقه توضیح می دهند و می گویند که وقتی کشور و مردمی جهت گیری اسلامی پیدا می کنند، این فضای دینی و اخلاقی بر محتوا و جزئیات تاثیر می گذارد. سپس مثال دقیقی می زنند که اگر شعر حافظ در مجلس معصیت و مطربی به آواز خوانده شود گناه است و اگر در مجلس معرفت و عرفان باشد صواب. 🔹دریا دریا محتوا در این فتواست که جرعه جرعه باید نوش کرد. آیا انقلاب اسلامی را اینطور تحلیل کرده ایم که به ابزار و اشیا نیز معنا می دهد؟ چه رسد به انقلاب انفسی که یک رستاخیز تاریخی است برای توبه و بازگشت انسانیت به توحید. بازگردیم به مطلع کلام. جوانی که جهت گیری اصلی اش، منطبق بر جهت گیری انقلابی است، اشکالاتش نیز به مرور زمان اصلاح می شود؛ چه آنکه انقلاب اسلامی ظهور اسم هادی روی زمین است. حالا این روایت دلنشین قدسی از امام باقر علیه السلام به جان می نشیند: قطعا قطعا قطعا (با سه تاکید) عذاب میکنم هر کس که ولایت امام ظالمی را بپذیرد ولو آن آدم در رفتارها شخصی خود انسان نیکوکار و سالمی باشد. و (با همین سه تاکید) قطعا قطعا قطعا میبخشم کسی را که ولایت امامی که از جانب خدا تعیین شده و عادل است قبول کرده است ولو در رفتارهای شخصی اش ظالم و گنهکار باشد. (بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۲۵، ص ۱۱۰) جامعه ما ایمانی است؛ در ظواهر این روزها نمانیم. @saraeer
📜برنامه‌های مذهبی صداوسیما نوآوری می‌خواهد 🔻سید محمدعلی ابطحی در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹رادیو و تلویزیون ملی در برنامه‌های زیادی به مسائل دینی به‌طور مستقیم و غیرمستقیم می‌پردازد. «حجم» اختصاصی عناوین دینی به‌صورت مستقیم بسیار فراوان است. این حجم به‌مناسبت ایام ویژه و به‌خصوص ایام عزاداری‌ها فراوان‌تر می‌شود. اضافه شدن مداوم ایام عزاداری‌های مذهبی هم این حجم را بیشتر کرده است. با همه این حرف‌ها بخش معارف تلویزیون در شبکه‌های مختلف به دلایلی که ذکر می‌کنم، بسیار ضعیف و بی‌برنامه و بی‌متولی به نظر می‌رسد. 🔹برنامه‌های معارفی صداوسیما عمق ندارد. سایه سنگین سیاست بیشتر از عمق مفاهیم دینی بر این برنامه‌ها حاکم است. حتی اگر قبول کنیم که صداوسیما به‌خاطر گرایش رسمی باید در مسائل عقیدتی هم از کسانی استفاده کند که از هیچ نقطه‌نظر، با تعریفی که مدیران صداوسیما از مبانی حکومت دارند، زاویه‌ای نداشته باشند،بازهم دلیلی نمی‌شود که سال‌ها سخنرانان تلویزیون تنها مجموعه افراد معدودی باشند که مشابه‌ یا بهتر از آنان هم وجود دارند. این بزرگواران اگر انیشتین هم بودند، دیگر حرف تازه‌ای برای بسط معارف دینی نداشتند. 🔹جامعه جوان ما به‌شدت در معرض پذیرش شبهات ضددینی است که در فضای مجازی پخش می‌شود. این‌ها پاسخ لازم دارد و بحث‌ها و گفت‌وگوهای پرجاذبه می‌خواهد. اگر در حوزه معارف نیروهای فکر وجود داشت، می‌توانست از این‌همه نیروهای موجود در حوزه اندیشه دینی استفاده کند تا شبهات را پاسخ بگویند بی‌آنکه به خط قرمزهای تنگ و محدود صداوسیما هم لطمه‌ای وارد کند. چند باری در گروه‌های اندیشه این تجربه اتفاق افتاد و از آن استقبال شد؛ اما در مباحث مستقیم دینی چنین نشده است. 🔹در دهه‌های اول انقلاب مشهورترین چهره‌های مذهبی و سیاسی، در صداوسیما سخنرانی‌های اعتقادی داشتند و جاذبه ویژه‌ای داشت. این روزها تکرار همان‌ها هم می‌تواند کلی مخاطب دینی برای صداوسیما ایجاد کند؛ مانندتفسیر و درس‌های قرآنی امام خمینی ، مرحوم طالقانی، آیت‌ا... خامنه‌ای و استاد محمدتقی شریعتی که از مجموعه‌های مجاز صداوسیما هستند و یا سخنرانی‌های پرهیجان انقلابی و مذهبی دکترشریعتی، فخرالدین حجازی، فلسفی ، هاشمی_نژاد. خزعلی و ده‌ها سخنرانی خاطره‌انگیز و جاذبه‌دار و پرمحتوا. البته اگر مسئولان گروه معارف کمی جدی‌تر وقت بگذارند، هم‌اکنون با همان معیارهای صداوسیما هم افراد زیادی هستند که می‌توانند پاسخ‌های علمی و موردقبول بدهند. 🔹این نداشتن نوآوری حتی در حوزه‌های نوا و آوازهای دینی هم دیده می‌شود. بیش از 20 سال است که تعداد معدودی اذان ‌گو مجوز گرفته‌اند که اذانشان در صداوسیما پخش شود. مداحان هم به همین شکل. به‌ندرت مداح جدید که حتی از منظر صوتی تفاوتی ایجاد کند، صدایش پخش می‌شود. 🔹اگر حوزه برنامه‌های دینی سیما متولی فعالی داشت و تنوع و عمق‌بخشی در مفاهیم را جدی می‌گرفت، بسیاری از این برنامه‌های مذهبی و مناسبت‌های دینی می‌توانست پرمخاطب باشد. مظلومیت حوزه معارف در این است که فقط برای پخش و تهیه آن رفع تکلیف می‌شود و از نظر مسئولان هم ارزیابی کیفی نمی‌شود. امیدوارم ریاست سازمان به نو کردن و جاذبه‌بخشی به حوزه معارف توجه کند. @saraeer