📜کنایه فاضل لنکرانی به تکذیبیه مؤسسه فقاهت/ مستندات فرمایش رهبری موجود است
🔻پس از نامه سید مرتضی میرزاده اهری خطاب به محمدتقی اکبرنژاد، مدیر مؤسسه فقاهت و تمدن سازی اسلامی که در آن مدعی شده بود آیت الله خامنه ای در پاسخ به نامه محمدتقی اکبرنژاد راه او را اشتباه خوانده اند و نیز انتشار تکذیبیه از سوی مؤسسه فقاهت، محمدجواد فاضل لنکرانی امروز در بازدید از خبرگزاری حوزه گفته است:
🔹یکی از راهکارهای دشمنان برای تضعیف روحانیت، ضعیف کردن روش ها و کتب روحانیت است. دشمن به دنبال القای ناکارآمدی این روش ها و کتب است که باید بگوییم بیش از 1400 سال است که دین اسلام و مکتب تشیع با همین روش ها و کتب حفظ شده است و حوزه نیز پرچمدار این مسیر بوده و خواهد بود و حوزه تبلور حدیث ثقلین(قرآن و اهل بیت علیهم السلام) است.
🔹این اواخر هم این مسأله منتشر شد و رهبری هم فرمودند، «این راهی که یک عده ای می روند این راه اشتباه است»؛ ولی باز هم لجاجت می کنند و می گویند خبرهای بی پایه و اساس، در حالی که مستند این ها موجود است. آن کسی که از قول رهبری نقل کرده به من فرمود. به ایشان گفتم این مطلب را بنده از قول شما از قول رهبری بگویم؟ گفتند: بگو. ولی باز هم لجاجت می کنند
🔹من نمی خواهم بگویم این ها از ایادی دشمن هستند، دشمن یک پشتوانه های قوی تری درست می کند، ولی این افراد مجری می شوند. اگر سازمان های جاسوسی آمریکا، انگلیس و اسرائیل و دیگر دشمنان جمع شوند و بخواهند قوی تر از این هم با علمیت حوزه و سرمایه های حوزه برخورد کنند به موفقیت نخواهند رسید، نمی دانم چرا این افراد با سرمایه های حوزه این گونه برخورد می کنند؛ ولی بدانند حوزه قوی تر از گذشته به راه خود ادامه خواهد داد.
🔸نامه سیدمرتضی میرزاده اهری را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/saraeer/566
🔸تکذیبیه مؤسسه فقاهت را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/saraeer/567
@saraeer
📜من بی خبرم؛ مستندتان را رو کنید!
🔻پاسخ محمدتقی اکبرنژاد به اظهارات محمدجواد فاضل لنکرانی:
🔹عرض سلام و ادب خدمت برادر بزرگوار استاد فاضل لنکرانی(حفظه الله) نظر به مطالبی که در دیدار از نشریه افق حوزه داشتید و شائبههایی را ایجاد کردید، لازم است نکاتی را به عرض برسانم؛
🔹ادعا کردهاید رهبری فرموده اند: «این راهی که یک عده ای می روند این راه اشتباه است.»، در پیشگاه خدای متعال شهادت میدهم که از چنین اظهار نظری بی اطلاعم و با اصرار از شما میخواهم مستندات این فرموده را در رسانههای عمومی منتشر کنید تا قبل از دیگران، مطلب بر خود من روشن شود.
🔹برادر بزرگوار؛ این پیام یا کتبی بوده یا شفاهی. اگر کتبی بوده، میبایست عین دست خط ایشان را منتشر کنید. اگر هم شفاهی بوده است، گذشته از اینکه بنده از این پیام بی خبرم، شما بهتر میدانید که پیامهای خصوصی رهبری که در مقاطعی برای افراد ارسال میشود، کاملاً محرمانه و خصوصی است و علی فرض تحقّقه، چطور به دست شما رسیده است؟! کسی که این خبر خصوصی را به شما رسانده – با علم به اینکه شما مخالف بنده هستید- با نفس این کار، بی تقوایی خود را به اثبات رسانده و خود را از حوزه امانت خارج ساخته است. من تا وقتی که شما مستند محکمه پسندی ارائه ندهید، پیگیر این مسأله هستم و حق اعاده حیثیت را برای خود محفوظ میدانم.
🔹شما هیچ مستندی برای ادعای مخالفت بنده با فرمایش رهبری ارائه نکرده اید اما من مستندات بسیاری برای نشان دادن مخالفت شما با فرمایشات امام و رهبری دارم که برخی را برایتان می نویسم؛
🔹امام راحل فرمودند: «روحانيت تا در همه مسائل و مشكلات حضور فعال نداشته باشد، نمي تواند درك كند كه اجتهاد مصطلح براى اداره جامعه كافى نيست.(صحيفه امام، ج 21، ص 273) »ولی شما بارها در برابر تحول مقاومت به خرج دادهاید.
🔹رهبری فرمودند: «تغيير كتاب درسى لازم است، حتماً هم بايد تغيير پيدا كند؛ در اين هيچ شكى نيست.( 08/ 09/ 1386)» اما شما گفتید که این کتابها باید بمانند.
🔹رهبری فرمودند: «يكى از مسائلى كه بسيار مهّم است، مسأله ى تغيير كلّى نظام آموزشى است.( 14/ 09/ 1374)» اما شما گفتید، ...
🔹رهبری فرمودند: «در حوزه ى علميه، از روشهاى غير علمى براى رد نظر مخالف نبايد استفاده شود. روش غير علمى چيست؟ تكفير، تفسيق.(2/ 8/ 1389)» اما شما مخالفانتان را به جاهل و نادان و... متهم کردید.
🔹برای من جالب است که شما از فراموشی سیره فقهای شیعه اظهار نگرانی کرده اید؛ در حالی که برخلاف سیره قطعی ایشان در احتیاط نسبت به اخذ وجوهات، تا همین امروز هم وجوهات مقلدین پدرتان را میگیرید و از اینکه در مظانّ اتهام قرار بگیرید، پروا نمیکنید.
🔹گفتهاید که علمای شیعه با همین روشهای علمی و همین کتابها اسلام و تشیع را به ما رسانده اند. اگر این استدلال به معنای تحول ناپذیری روشها و کتابهای علمی است، میشد همین حرف را در دوره بعد از صدوق و کلینی(رحمه الله علیهما) گفت و دهان امثال شیخ مفید و سید مرتضی و شیخ طوسی را بست و مانع از پیدایش اصولی گری شد. کما اینکه میشد بعد از شیخ طوسی (ره) همین حرف را زد و مانع از نگارش امثال سرائر شد. یا حتی میشد با همین استدلال جلوی شیخ انصاری(ره) و آخوند(ره) را گرفت و گفت: مگر کتابهای علمای گذشته در حفظ و صیانت از تشیع ضعیف بوده تا شما بخواهید فقه و اصول را متحول کنید!
🔹چرا دقت نمیکنید؛ تحول، ذاتی علم است و بدون تحول، علم به ظلمت تبدیل میشود. تحول در روش یا کتاب به معنای جسارت در حق بزرگان گذشته نیست. بلکه به معنای این است که ما هم انسانیم و مکلفیم به اندیشیدن و پیش بردن قطار علم برای مواجهه قدرتمندانه با مسائل پیچیده نوظهور.
🔹عجیب است که دست به دامن رهبری شدید تا بنده را تخریب کنید، لابد این فرمایش ایشان را ندیدهاید که فرمودند: «فقاهت يعنى شيوه ى استنباط. خودِ اين هم به پيشرفت احتياج دارد. اينكه چيز كاملى نيست؛ بلكه متكامل است.(13/ 09/ 1374)»
🔹در نهایت خدای متعال را شاکرم بر اینکه گفتمان تحول خواهی به حدی از بلوغ رسیده است که مخالفان را ناگزیر از پناه بردن به رهبری معظم کرده است! سلام و درود خدا بر کسانی که سیاهی مرکب قلمشان، سرخی خون شهید را شرافت بخشید.
@saraeer
چرا_من_این_همه_پیشنهاد_را_نپذیرفتم.pdf
229.5K
🔺ابراهیم منهاج دشتی در یادداشتی که در کانال خود منتشر کرده از پیشنهادهایی که در طول سالهای طلبگیاش نپذیرفته، گفته است:... بعد از پیروزی انقلاب جامعه مدرسین از من خواست که مدیریت حوزه را به عهده بگیرم. برنامهای که برای حوزه تهیه کرده بودند را در اختیار من گذاشتند که مطالعه کنم و اگر نظری داشتم آن را مورد برسی قرار دهند، ولی وقتی در یکی دو جلسه آنها شرکت کردم دیدم هیچگونه آمادگی جدی برای بررسی نظرات و انتقادات من ندارند. برنامه آنها مبتنی بر سازماندهی و تقویت وضع موجود در حوزه بود که من آن را قبول نداشتم و تحمل این نداشتم که اجرای برنامه و دستورات آنها را به عهده بگیرم. بعضی از افراد جامعه مدرسین تهدیدوار به من گفتند "اگر با ما همکاری نکنی جای دیگری هم نمیتوانی کار کنی"...
@saraeer
📜فتوای حیرت انگیز امام و رهبری
🔻محسن مهدیان در کانال تلگرامی خود منتشر کرد:
🔹چند روز پیش در اینستاگرام ویدئویی از یک جوان امروزی با تیپ و شمایل خاص دیدم که در قهوه خانه نشسته و درحالی که دوستانش درحال قلیان کشیدن هستند، گیتار بدست برای مدافعین حرم پاپ می خواند. یکی دو روز قبل هم گزارشی از یک مربی ورزشی خانم منتشر شد که از پشت پرده آمریکایی چهارشنبه های سفید می گفت و جالب اینکه خود این خانم به ظاهر بدحجاب محسوب می شد. با دیدن این خانم یاد تصاویر صداوسیما از خانم های بدحجاب در راه پیمایی ها افتادم و بدل گفتم "نمی دانم مدیران سیما می دانند چه می کنند یا نه؛ اما انتشار این صحنه ها به غایت ممدوح است." اما چرا؟ این چند مورد چه ارتباطی به هم داشت؟ ابتدا مختصری فاصله بگیریم.
🔹حضرت امام یک فتوای حیرت انگیز درباره موسیقی دارند که برخی بزرگان هنوز در ماهیت و مفهوم آن دچار ابهام اند. جالب اینکه رهبری انقلاب نیز فتوای شان همین است. حضرت امام در اواخر عمرشان می فرمایند:" این چیزهایی که امروز از رادیوی جمهوری اسلامی پخش می شود برای ما حلال است، اما اگر همین ها در فلان کشور اجرا شود حرام است." حضرت آقا همین نقل را در جلسه خارج فقه توضیح می دهند و می گویند که وقتی کشور و مردمی جهت گیری اسلامی پیدا می کنند، این فضای دینی و اخلاقی بر محتوا و جزئیات تاثیر می گذارد. سپس مثال دقیقی می زنند که اگر شعر حافظ در مجلس معصیت و مطربی به آواز خوانده شود گناه است و اگر در مجلس معرفت و عرفان باشد صواب.
🔹دریا دریا محتوا در این فتواست که جرعه جرعه باید نوش کرد. آیا انقلاب اسلامی را اینطور تحلیل کرده ایم که به ابزار و اشیا نیز معنا می دهد؟ چه رسد به انقلاب انفسی که یک رستاخیز تاریخی است برای توبه و بازگشت انسانیت به توحید. بازگردیم به مطلع کلام. جوانی که جهت گیری اصلی اش، منطبق بر جهت گیری انقلابی است، اشکالاتش نیز به مرور زمان اصلاح می شود؛ چه آنکه انقلاب اسلامی ظهور اسم هادی روی زمین است. حالا این روایت دلنشین قدسی از امام باقر علیه السلام به جان می نشیند: قطعا قطعا قطعا (با سه تاکید) عذاب میکنم هر کس که ولایت امام ظالمی را بپذیرد ولو آن آدم در رفتارها شخصی خود انسان نیکوکار و سالمی باشد. و (با همین سه تاکید) قطعا قطعا قطعا میبخشم کسی را که ولایت امامی که از جانب خدا تعیین شده و عادل است قبول کرده است ولو در رفتارهای شخصی اش ظالم و گنهکار باشد. (بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۲۵، ص ۱۱۰) جامعه ما ایمانی است؛ در ظواهر این روزها نمانیم.
@saraeer
📜برنامههای مذهبی صداوسیما نوآوری میخواهد
🔻سید محمدعلی ابطحی در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹رادیو و تلویزیون ملی در برنامههای زیادی به مسائل دینی بهطور مستقیم و غیرمستقیم میپردازد. «حجم» اختصاصی عناوین دینی بهصورت مستقیم بسیار فراوان است. این حجم بهمناسبت ایام ویژه و بهخصوص ایام عزاداریها فراوانتر میشود. اضافه شدن مداوم ایام عزاداریهای مذهبی هم این حجم را بیشتر کرده است. با همه این حرفها بخش معارف تلویزیون در شبکههای مختلف به دلایلی که ذکر میکنم، بسیار ضعیف و بیبرنامه و بیمتولی به نظر میرسد.
🔹برنامههای معارفی صداوسیما عمق ندارد. سایه سنگین سیاست بیشتر از عمق مفاهیم دینی بر این برنامهها حاکم است. حتی اگر قبول کنیم که صداوسیما بهخاطر گرایش رسمی باید در مسائل عقیدتی هم از کسانی استفاده کند که از هیچ نقطهنظر، با تعریفی که مدیران صداوسیما از مبانی حکومت دارند، زاویهای نداشته باشند،بازهم دلیلی نمیشود که سالها سخنرانان تلویزیون تنها مجموعه افراد معدودی باشند که مشابه یا بهتر از آنان هم وجود دارند. این بزرگواران اگر انیشتین هم بودند، دیگر حرف تازهای برای بسط معارف دینی نداشتند.
🔹جامعه جوان ما بهشدت در معرض پذیرش شبهات ضددینی است که در فضای مجازی پخش میشود. اینها پاسخ لازم دارد و بحثها و گفتوگوهای پرجاذبه میخواهد. اگر در حوزه معارف نیروهای فکر وجود داشت، میتوانست از اینهمه نیروهای موجود در حوزه اندیشه دینی استفاده کند تا شبهات را پاسخ بگویند بیآنکه به خط قرمزهای تنگ و محدود صداوسیما هم لطمهای وارد کند. چند باری در گروههای اندیشه این تجربه اتفاق افتاد و از آن استقبال شد؛ اما در مباحث مستقیم دینی چنین نشده است.
🔹در دهههای اول انقلاب مشهورترین چهرههای مذهبی و سیاسی، در صداوسیما سخنرانیهای اعتقادی داشتند و جاذبه ویژهای داشت. این روزها تکرار همانها هم میتواند کلی مخاطب دینی برای صداوسیما ایجاد کند؛ مانندتفسیر و درسهای قرآنی امام خمینی ، مرحوم طالقانی، آیتا... خامنهای و استاد محمدتقی شریعتی که از مجموعههای مجاز صداوسیما هستند و یا سخنرانیهای پرهیجان انقلابی و مذهبی دکترشریعتی، فخرالدین حجازی، فلسفی ، هاشمی_نژاد. خزعلی و دهها سخنرانی خاطرهانگیز و جاذبهدار و پرمحتوا. البته اگر مسئولان گروه معارف کمی جدیتر وقت بگذارند، هماکنون با همان معیارهای صداوسیما هم افراد زیادی هستند که میتوانند پاسخهای علمی و موردقبول بدهند.
🔹این نداشتن نوآوری حتی در حوزههای نوا و آوازهای دینی هم دیده میشود. بیش از 20 سال است که تعداد معدودی اذان گو مجوز گرفتهاند که اذانشان در صداوسیما پخش شود. مداحان هم به همین شکل. بهندرت مداح جدید که حتی از منظر صوتی تفاوتی ایجاد کند، صدایش پخش میشود.
🔹اگر حوزه برنامههای دینی سیما متولی فعالی داشت و تنوع و عمقبخشی در مفاهیم را جدی میگرفت، بسیاری از این برنامههای مذهبی و مناسبتهای دینی میتوانست پرمخاطب باشد. مظلومیت حوزه معارف در این است که فقط برای پخش و تهیه آن رفع تکلیف میشود و از نظر مسئولان هم ارزیابی کیفی نمیشود. امیدوارم ریاست سازمان به نو کردن و جاذبهبخشی به حوزه معارف توجه کند.
@saraeer
📜از فقه فردی تا اخلاق و تقوای فردی
🔻کانال آنتیتز | علی مهدوی:
🔹«افتاء و اخذ خمس برای هر مجتهدی جایز است.» «از مجتهد غیر اعلم نیز میتوان تقلید کرد.» اندک تأملی در دو گزاره فوق برای هر انسان منصف و دوراندیشی دهها سؤال بوجود خواهد آورد و نه تنها سؤال، بلکه زمینهساز سراسیمگی از بحرانی نوپیدا در جهان تشیع خواهد شد. اگر قرار باشد مجتهدین از سیره سلف صالح عدول کنند و هریک افتاء و اخذ خمس را برای خود جایز برشمارند، آیا دیگر قدرتی برای مرجعیت شیعی باقی خواهد ماند؟ چه چیزی بدتر از تکثر مرجعیت برای تضعیف نهاد مرجعیت؟ اینها نه تهمت است و نه افترا! اینها آیندهاندیشی است و پیشگیری از خطری بزرگ.
🔹بله فقه فردی میگوید: هر مجتهدی جایز است ادعای مرجعیت کند، خمس بگیرد و فتوا دهد. اخلاق فردی هم میگوید: کاری به هیچ مجتهدی نداشته باشید؛ هرکسی آزاد است اعلام مرجعیت کند و اگر به وی انتقادی کردی یا نسبت به آینده به وی تذکر دادی، این دخالت در کار دیگران است.
🔹اما نه فقه نظام و نه اخلاق اجتماعی و نه حتی سیره متداول سلف گرانقدر، هیچیک جواز گزارههای فوق را ثابت نمیداند. اخلاق و تقوای اجتماعی، هر انسان مؤمنی را مکلف میداند که نسبت به آینده تشیع هوشیار باشد و تذکر دهد که اگر اینچنین نکند از دستور «کلکم راع و کلکم مسؤول» تخطی کرده است. آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله شبزندهدار، دیگر اعضای جامعه مدرسین بارها تذکرات مختلفی دادهاند مبنی بر تعطیلی دفاتر مراجع تقلید متوفی، رعایت احتیاط و عدم اخذ خمس توسط بیوت ایشان؛ چراکه اخلاق حقیقی رعایت این موارد و پرهیز از ورود به دایره مرجعیت است؛ مگر در شرایط خاصی که مطابق سیره سلف صالح است. آیا این دستورات اخلاقی بزرگان لازمالاجرا نیست؟!
🔹فارغ از همه این حرفها اگر فرزند هر مرجعی پس از ارتحال آن مرجع اقدام به استمرار بازبودن دفاتر کند، این هم گزینه دیگری است که پیامدهای بسیاری دارد. مردم از اینکه حوزه از درون خود، دست به تذکر و اصلاح بزند هیچ ملول و ناراحت و زده نخواهند شد؛ اما از اینکه حس کنند بنیاد استوار مرجعیت از مدار سابق خود خارج شده و در حال تبدیل به نهادی موروثی است، بسیار احساس پریشانی میکنند که مبادا اعلمیت و اصلحیت نیز چون امور ملوکانه موروثی شود!!
🔹نگارنده باز تأکید میکند که هیچیک از این سخنان به معنای افترا نیست؛ بلکه همه از سر دغدغه آینده تشیع است؛ آیندهای که بزرگان نیز بارها پدرانه و مشفقانه نسبت به آن هشدار دادهاند؛ اما هشدارها و تذکرات کارگر نیفتاده و دغدغهها باقی است. سؤالاتی که هیچ جواب قانعکنندهای تابحال بدان داده نشده است. پس بهتر است بجای عصبانیت و پرخاش با استدلال و منطق به این سؤالات پاسخ مناسب داده شود.
@saraeer
📜«حج سیاسی» یا «حج سیاستزده»؟
🔻مباحثات | احمد نجمی:
🔹بیانات روز گذشته رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولان برگزاری حج و تاکید ایشان بر سیاسی بودن این فریضه مورد توجه بسیاری قرار گرفت. چراکه اخیرا از برخی مراجع عظام تقلید نقل شده بود که« نباید حج را سیاسی کرد». متاسفانه برخی رسانهها در شبکههای اجتماعی نیز بدون دقت نظر، این دو دیدگاه را در تعارض و تقابل هم ارزیابی کردند!
🔹با نگاهی دقیق به مبانی رهبر معظم انقلاب در خصوص تکلیف سیاسی در اسلام ضرورت بینش، دانش و داشتن تحلیل سیاسی امری ضروری است. برای نمونه ایشان همواره بر سیاسی بودن فضای حوزه و دانشگاه به معنای داشتن فهم و بینش سیاسی تاکید کردهاند اما به همان میزان نسبت به «سیاستزدگی» حوزه یا دانشگاه هشدار دادهاند.
🔹در بحث حج نیز سیاست دو معنا و جایگاه دارد. هویت سیاسی حج به معنای یک فریضهای که هدف اصلی آن بیدار کردن مسلمانان در قبال ترفندهای دشمنان و ایجاد اتحاد و همدلی در یک کنگره سالانه، کاملا مورد اتفاق همهی مراجع و بزرگواران است. اما آنچه که اخیرا برخی از مراجع تقلید بویژه حضرت آیتالله جوادی آملی هشدار دادند جلوگیری از «سیاستزدگی» در فریضه حج است. چرا که عربستان و برخی از کشورها تلاش میکنند حج را تحت تاثیر روابط سیاسی فیمابین قرار دهند.
🔹عدم صدور ویزای حج به حجاج یمن، سوریه و قطر نمونه بارز آن است. بیان دقیق آیتالله جوادی آملی به خوبی این اصل را تبیین کردهاست:« باید موضوع حج را از مسائل سیاسی بین دو کشور جدا کنید، چون ما باید هر سال به مکه برویم . بنابراین اگر کسی رفت و سفارت عربستان را آتش زد ما آن را تقبیح میکنیم، زیرا هر چیزی راهی دارد. حج باید برگزار شود و نباید مسائل سیاسی را در آن دخالت داد، زیرا حج از جایگاه دینی برخوردار است و تعطیلبردار نیست و امیدواریم که امسال حج را به خوبی اقامه کنید»
🔹جالب اینجاست که آیتالله جوادی آملی در همین دیدار به تبیین هویت سیاسی حج پرداخته و به تفاوت برگزاری حج بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و پیش از آن اشاره کرد و یادآور شدند:«تفاوت این دو حج در این است که ما میخواهیم پیام انقلاب و خون شهدا را به جهانیان منتقل کنیم و این رسالت بزرگی است که بر دوش ما نهاده شده و باید از آن به خوبی بهره بگیریم.کعبه، حج و عمره با سخنرانیهای امام راحل شناخته شد و این انقلاب اسلامی بود که توانست حج را تفسیر کند»
🔹نگاهی به تاریخ گذشته نیز به خوبی نشان میدهد سیره امام خمینی و رهبر معظم انقلاب نیز تفکیک امر حج از بحرانهای سیاسی بین ایران و عربستان و منطقه است. پس از فاجعه خونین حج سال 66 که امام راحل فرمودند:« اگر از صدام بگذريم، اگر مسأله قدس را فراموش کنيم، اگر از جنايت هاي امريکا بگذريم از ال سعود نخواهيم گذشت...» در سال 67 ایشان دستور پیگیری مجدد اعزام حجاج را صادر کردند که با کارشکنی عربستان محقق نشد.
🔹بعد از حادثهی غمبار منا نیز همواره رهبر معظم انقلاب بر مقصر بودن کشور عربستان و ضرورت احقاق حق ایران تاکید کردند و از مسئولان حج خواستند از جهت حقوقی و رسانهای در سطح بینالمللی نسبت به ظلم عربستان روشنگری شود، اما با درایت ایشان تنها پس از یک سال مجدد برگزاری حج محقق شد.
🔹این دو نمونه نشان میدهد هویت سیاسی حج کاملا متفاوت از سیاسی شدن حج است.آنچه که رهبر معظم انقلاب و مراجع تقلید تاکید کردهاند نه تنها در تعارض با یکدیگر نیست بلکه دقیقا مکمل همدیگر است. تعجب اینجاست که چرا برخی رسانهها بدون تامل و بررسی سابقه تاریخی و حتی مطالعه کامل فرمایشات آیتالله جوادی آملی و سایر مراجع تقلید تنها به تیترهای ژورنالیستی اکتفا کردند.
🔹خلاصه کلام آنکه حج عبادتی با هویت کاملا سیاسی است و در عین حال نباید دچار سیاستزدگی شود.
@saraeer
📜آقای سیستانی یک محافظه کار است
🔻ابراهیم منهاج دشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹در این روزها مکرر می بینم که بعضی از اصلاح طلبان مرحوم آخوند خراسانی را با آقای سیستانی در یک خط و جبهه قرار می دهند. ولی این دو نفر با هم تفاوت بسیار دارند. آخوند یک فعال اجتماعی و سیاسی بود و بعد از آن همه فعالیت برای استقرار مشروطه در ایران،وقتی روسیه به ایران حمله کرد از نجف حرکت کرد که بیاید ایران و مردم را برای دفاع از کشور بسیج کند ولی در اوائل مسیر از دنیا رفت. ولی آقای سیستانی یک محافظه کار است که از جای خود تکان نمی خورد. ایشان از شؤن روحانیت سنتی در برابر روحانیونی که به فعالیت سیاسی می پردازند، دفاع می کند و از آن پاسداری می کند.
@saraeer
📜در ادبیات خود تجدید نظر کنید
🔻عمیدرضا اکبری:
🔹جناب آقای محسن مهدیان در یادداشتی ناظر به معضلات اجتماعی روز مانند بی حجابی ها و برخی موسیقی های تند و… نوشته است: «جوانی که جهت گیری اصلی اش، منطبق بر جهت گیری انقلابی است، اشکالاتش نیز به مرور زمان اصلاح می شود؛ چه آنکه انقلاب اسلامی ظهور اسم هادی روی زمین است… جامعه ما ایمانی است؛ در ظواهر این روزها نمانیم.» ایشان صریحاً ادعا می کند که انتشار «تصاویر صداوسیما از خانم های بدحجاب در راه پیمایی ها… به غایت ممدوح است.» و می افزاید «انقلاب اسلامی… به ابزار و اشیا نیز معنا می دهد» که می شود آن را چنین خواند: «هدف وسیله را توجیه می کند!»
🔹ایشان به عنوان مستند کلام خود گفتاری منسوب به امام خمینی را در مورد موسیقی آورده، که بنا بر آن «این چیزهایی که امروز از رادیوی جمهوری اسلامی پخش می شود برای ما حلال است، اما اگر همین ها در فلان کشور اجرا شود حرام است.»البته نه مدرک و نه مستندش را آورده است. در حد فحص این حقیر این تعابیر بدین شکل جایی یافت نشد. تنها در سایت جماران از سید عبدالله حسینی از حاج احمد خمینی نقل شده که در جلسهای با حضور بزرگان نظام «تلویزیون ناگهان یک موسیقی بسیار شاد پخش کرد طوری که اعتراض آقای موسوی اردبیلی در آمد و با حالت اعتراض گفتند که آقا شما همین را هم دیگر حلال می دانید؟… امام فرمودند که بله همین را هم حلال می دانم… همین آهنگ را قبل از انقلاب حرام می دانستم اما آقای اردبیلی این مهم است که کی و کجا و با چه هدفی پخش می شود. این موسیقی از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش می شود و اگر همین الان همین آهنگ از تلویزیون عربستان پخش شود حرام است!
jamaran.ir/NewsContent-id_77597.aspx
🔹با این حال در سایت آیت الله خامنه ای آمده:
«س 1140: موسیقی که از رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی پخش میشود، چه حکمی دارد؟ آیا این گفته که حضرت امام موسیقی را بهطور مطلق حلال اعلام کرده اند، صحیح است؟
ج: نسبت حلال دانستن موسیقی بهطور مطلق به راحل عظیم الشأن حضرت امام خمینی کذب و افتراء است. امام (قدّس سرّه) معتقد به حرمت موسیقی مناسب با مجالس معصیت بودند… پخش از رادیو و تلویزیون به تنهایی دلیل شرعی بر مباح و حلال بودن آنها محسوب نمیشود.» yon.ir/llIIf با وجود این اضطراب و با اذعان اجمالی به تغییر نظر امام خمینی پس از انقلاب، به نویسنده میگوییم نسبت چنین مطالب سنگینی به اشخاص بدون ارائه مدرک روا نیست.
🔹از جهت محتوایی نیز این ادبیات که غنا و بیحجابی و دروغ و استفاده ابزاری از زنان و تصرف در اموال مردم و در یک کلام محارم بر غیر ما حرام است، و بر ما حلال، این دقیقاً ادبیات غلات و صوفیه است. که «اذا عرفت الحق فاعمل ما شئت»، «حلال لکم معکم حرام مع غیرکم» و با خودتان حلال است، و با دیگران حرام! (مستندات: t.me/gholow2/299) بنا بر این اگر به راستی مقصود نویسنده چیزی غیر از این است، جا دارد در ادبیات خود تجدید نظر کند. اما گذشته از این آقای مهدیان روایتی را نیز در توجیه دیدگاه خود آورده است:«قطعا میبخشم کسی را که ولایت امامی که از جانب خدا تعیین شده و عادل است قبول کرده است ولو در رفتارهای شخصی اش ظالم و گنهکار باشد.»
🔹فارغ از بحث سندی این خبر (المحاسن، ج1، ص94؛ الكافي، ج1، ص376) از نظر دلالی هم تعبیر «امام من الله» به معنای امام معصوم مفترض الطاعة است، چنانکه در یکی از اخبار مشابه چنین حملی صورت گرفته (تفسير العياشي، ج1، ص139) و همانطور که از دیگر اخبار بر می آید. (نمونه: الكافي، ج1، ص373-374)و از اساس موضوع خبر در عفو اعمال بد است، نه حسن و مدح آن؛ و گذاشتن این روایت در کنار کلام منسوب به امام خمینی خلط مبحث است.
🔹با این حال حدیث اخیر بر فرض صحت در فضایی صادر شده که در حکومت امامی مانند امیرالمؤمنین ع نه با مفاسد اطرافیانشان تسامح می کردهاند، و نه از نقد مکرر آنان و نهی از اشکالات اخلاقی به دعوای اینکه اینجا حکومت حق است، چشم می پوشیدهاند.(نمونه: نهج البلاغه، خ25، 27، 29، 34، 39، 69، 71، 97، 106، 107، 108، 116، 119، 121، 125، 125، 126، و…) روشن است، اگر امام و حکومتی بر حق است، نشان حقانیتش در امر به خوبی ها و بازداشتن از بدی ها خود را می نماید. و البته اگر کسانی به امامت چنین امامی گردن نهند، و کلام او را حق بدانند، مقر به بدی های خود هستند، اقرار و استغفار زمینه اصلاح و بخشش است. (الكافي، ج2، ص288 و432) وگرنه، کوچک شمردن گناه با ادعای اهل حق بودن مانع بخشش است.(الكافي، ج2، ص287و386) پس روایت فوق با اصول معارف امامی قابل تفسیر است، و پیش از آن کلام الله حاکم است. (نمونه: النساء/123) گفتنی است،پیشتر غلات از همین روایت در راستای اباحی گری خود بهره گرفته بوده اند. (حرانی، حقائق اسرار2006، ص166) و جا دارد انسان در فهم روایات دقت بیشتری به خرج دهد.
@saraeer
📜«گاندو» و مصائب دولت «دو سر»
🔻داود فیرحی:
🔹سریال گاندو را تماشا نکرده بودم و با توجه به برخی حواشی که داشت، دو قسمت آخر آن را دیدم. بخش پایانی گاندو، از دیدگاه دولت پژوهی، جای تأمل بسیار دارد و برخی "مصائب یک دولت دوسر" را برملا می کند. دولت ها نیز، همانند هر موجود طبیعی یا بر ساخته دیگر، بیماری های متفاوت و البته خاص خود را دارند؛ اما دو نوع از بدخیمی رایج دولت ها عبارتند از؛ عارضه "بی سر" یا "دوسر" شدن یک دولت.
🔹بیماری دولت بی سر، عارضه ای است که یک سیستم سیاسی را از داشتن مرکز مدیریت "واحد" و مصمم محروم می کند و با تضعیف تعادل مغزی آن، زمینه را برای فروپاشی مرکز تصمیم دولت و آنارشیک شدن جامعه فراهم می کند. در این باره معمولا دولت وایمار در آلمان قبل از نازی ها را مثال می زنند.
🔹بیماری دوم اما "دوسر" شدن دولت است. در چنین شرایطی، مرکز تصمیم دولت به دو بخش تقریبا مساوی تقسیم می شود و دولت از نظر فیزیک بدن، به پیکره ای تبدیل می شود که تن واحد و سری دوگانه دارد. یا حداقل چونان انسانی دیده می شود که همواره دچار دوبینی،بلاتصمیمی و تردید است.
🔹در این باره نیز می توان به دولت انگلستان در انتهای قرن نوزده اشاره کرد که مرکز تصمیم بین مجلس عوام و حاکمیت مردم از یک سوی، و لردها و پادشاه از سوی دیگر تقسیم شده بود. دوگانه ای که هزینه و مصائب زیادی تولید می کرد. بخش پایانی گاندو، این وضعیت را در دولت جمهور اسلامی ایران آشکارا بر ملا کرده و به تماشای عموم گذاشت.
🔹دولت دوسر به ماشینی می ماند که دو موتوره است، لیکن بی آن که همسو بوده و یکی به دیگری کمک رساند، هر دو دقیقا عکس و ضد همدیگر کار می کنند. بدین سان، جامعه هزینه دو دولت را می پردازد و این دو موتور، در عین حال که با قدرت و پر هزینه و با سرو صدای بسیار کار می کنند، اما چون نیروی محرکه آن ها عکس یکدیگر طراحی یا به هر حال قرار گرفته است، نتیجه ای عاید جامعه ندارند.
🔹دولت دوسر مشکلات، ناتوانی ها و ناتوان سازی های خاص خود را دارد و اغلب موجب فرسایش کارآمدی و تضعیف مشروعیت دولت از یک سوی، و کلافه گی و سردرگمی جامعه از سوی دیگر می شود.
🔸منبع: کانال داود فیرحی
@saraeer