هدایت شده از سیدیاسر تقوی
🔺دوستمان اشتباه میکند. من مدافع شیعه انگلیسی و مبلغ آن نیستم. نسبت فامیلی هم با آقای شیرازی ندارم که البته داشتنش هم چیزی را اثبات نمیکند. من فقط نگاهم با ایشان درباره بیت شیرازی متفاوت است. این تفاوت را تا حدودی در یادداشتی توضیح دادهام. اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/sedyaser/12
🔻🔻🔻
@sedyaser
📜غالب تحقیقات در زمینه امام خمینی مجال گفت و شنود انتقادی را نمییابند
🔻شریف لکزایی در گفتگو با مهر:
🔹در چند سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد به جز چند اثر انگشت شمار، کمتر اثری جامع، درخور و قوی در تحلیل و تبیین اندیشه سیاسی امام خمینی نگاشته شده است. دلایل زیادی میتوان برای این مسأله بازگو کرد. یکی از آن دلایل، محدود بودن محققان و نویسندگان به برخی مفاهیم کلیشهای و ساختاری است. به این معنا که غالب تحقیقات و نوشتهها در زمینه امام خمینی مجال بحث و گفت و شنود انتقادی را نمییابند. این مسأله را نباید دست کم گرفت؛ زیرا در فراسوی آن میتوان به وضوح دید که اصحاب فکر و معرفت از تأمل در آرای ایشان میگریزند و کمتر تن به پردازش مباحثی درباره شخصیت و بیشتر در حوزه اندیشه و به ویژه اندیشه سیاسی ایشان میسپارند.
🔹دلایل دیگری هم میتوان برشمرد. از جمله میتوان برگزاری برخی از همایشهای تبلیغاتی و تشریفاتی و به لحاظ علمی کم عمق، اما پرهزینه، و به فراموشی سپردن عمق و غنای اندیشه امام خمینی و پروردن و پیراستن آرا و اندیشه ایشان را در شمار همین کم توجهیها دانست. همایشهای مذکور دارای ابعاد تشریفاتی زیادی است و آنچه به عمد یا به غیر عمد مورد غفلت قرار میگیرد عدم توجه به نخبگان و محققانی است که دست به نگارش مقاله زده و در باب اندیشه امام خمینی قلم فرسایی کرده و به نکات جدیدی در اندیشه امام خمینی اشاراتی داشتهاند. توقع این است که در همایشها و نشستهای علمی که برگزار میشود به صورت تخصصی و با حضور اصحاب فکر و اندیشه و قلم مباحثاتی علمی حول اندیشه امام خمینی درگیرد و اندیشه ایشان صیقل خورد و پرورش یابد تا همواره به روز و کارآمد و در معرض و کانون توجه اندیشمندان باقی بماند. به ویژه از نگاه انتقادی نباید در این زمینه غفلت شود.
@saraeer
📜حرمت عتبهبوسی از نگاه آیت الله بروجردی
🔻مهدی مسائلی در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹از تعدادی از شاگردان آیت الله بروجردی نقل شده است که ایشان عتبهبوسی(= بوسیدن زمین در ورودی حرم ائمه علیهمالسلام) را شبیه سجده دانسته و حرام میدانستند. همچنین در نقلهای متعددی گزارش شده که هنگامی افرادی به پابوسی ایشان میافتادند، بسیار خشمگین میشدند و با بیان اینکه این عمل نوعی سجده است، از انجام آن به شدت نهی میکردند. (رک: در وادی عشق، خاطرات سیدتقی موسویدرچهای، ص۶۰ و الگوی زعامت (زندگی نامه آیت الله بروجردی)، به نقل از آیت الله شیخ مجتبی عراقی و عبدالصاحب مرتضوی لنگرودی و گفتگوی مجله حوزه با آیت الله فاضل لنکرانی، شماه۴۳ و۴۴.)
🔹شیخ مجتبی عراقی که از نزدیکان آیت الله بروجردی به شمار میآید، نقل میکند که ایشان سجده را از عناوین غیر قصدیه میدانسته و بر موضع خویش اصرار خاصی داشتند. به نظر میرسد از نگاه آیت الله بروجردی اینکه بگوییم در نیت ما شرک وجود ندارد کافی نیست بلکه باید ظاهر رفتارها نیز صورت مشرکانه نداشته باشد، به دیگر سخن همانگونه که نباید به گناه نزدیک شد از نزدیک شدن به شرک نیز باید اجتناب ورزید.
🔹البته ممکن است بعضی چنین نگاهی را با اعتقادات وهابیت یکسان فرض کنند، ولی باید دانست در نگاه آیت الله بروجردی این رفتارها صورت شرک داشته و حرام هستند اما انجام آنها به تنهایی موجب حکم به مشرک بودن افراد نمیشود، در حالیکه وهابیون حکم به مشرک بودن انجام دهندگان این رفتارها میکنند.
🔹حقیقت اینکه در مقابله با وهابیت باید فعال بود و به جای موضع انفعالی و پاسخگویی و توجیه صرف رفتارها، به اصلاحگری نیز پرداخت و بهانههای تکفیر را از دست آنها گرفت. هنگامی که علمای واقعی پرچم اصلاحگری را در دست نگیرند افرادی همچون محمد بن عبدالوهاب و جریان منشعب از او خود را به اصلاحگر دینی معرفی کرده و تکفیر مسلمانان را توجیه میکنند.
@saraeer
📜سکولاریسم حوزوی؛ چالشها و ابهامات پیشرو
🔻مباحثات | وحید فراهانی:
🔹امروزه به جای توصیه به عدم ورود سکولاریسم و مقابله پیشگیرانه، باید به توصیف سکولاریسم حوزوی پرداخته و اگر سالها پیش سکولاریسم حوزوی پدیده بود، امروزه در مسئله و در صورت عدم حساسیت به زودی تبدیل به معضل خواهد شد. این نوشتار میکوشد تا با بازگویی برخی از رخدادهای ماههای گذشته و از سویی تبیین بیشتر بحث از طریق تحلیل خاستگاههای سکولاریسم در حوزه، برخی از ابهامات موضوع را کاسته و آخرین برآورد نسبت به این موضوع را به مخاطب ارائه دهد.
🔹به نظر میرسد یکی از چالشهای مهم در خصوص سکولاریسم حوزوی، چالش بر سر معناشناسی و از سویی کلیدواژهای است که در اذهان بسیاری از حوزویان تابو است. امروزه سکولارترین جریانات فکری حوزه نیز حاضر به پذیرفتن این کلیدواژه نیستند و خود را قویاً ضدسکولاریسم معرفی میکنند. بر این اساس فهم گوهره سخنان رهبری در این خصوص و از سویی بررسی تبارهای مختلف سکولاریسم حوزوی میتواند به تبیین و تنقیح بیشتر موضوع کمک کند.
🔹جانمایهی سخنان هشداردهندگانی که نگران سکولاریسم در حوزه هستند را میتوان «عدم کارآمدی یا عدم کفایت حمایت علمی و سیاسی حوزه علمیه از مسائل نظام جمهوری اسلامی» دانست که در صورت استمرار این ناکارآمدی، دین از صحنه مدیریت زندگی اجتماعی کنار گذاشته و منزوی خواهد شد و بدین معنا میتوان از تعبیر سکولار در این مسئله استفاده نمود.
🔹سکولاریسم حوزوی، سطوح و لایههای مختلفی همچون اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارد، اما عمیقترین و ماندگارترین لایه این نوع از سکولاریسم، لایه فکری آن است و اشتباه محاسباتی بزرگی است اگر تصور شود حضور روحانیت در مناصب حکومتی نظام لزوماً نشانه پایان سکولاریسم حوزوی است و به نظر میرسد اینگونه از سکولاریسم، در دو سطح قابل بررسی و تبیین است:
🔹سکولاریسم حوزوی برخاسته از سنت: این نوع سکولاریسم با عدم بسط فقه به حوزههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی روز، درصدد است بساط فقه را حفظ کند که در نهایت بین آنچه در دروس خارج و سطوح عالی میگذرد و آنچه چالشهای نظام در حوزههای فوق است، ارتباطی برقرار نخواهد شد. این سطح از سکولاریزم گرچه ممکن است مخالفتی تمامعیار با نظام اسلامی و مسائل سیاسی نداشته باشد، لکن در عمل منجر به نفی ورود فقه به عرصههای استراتژیک سیاسی و حاکمیتی خواهد شد
🔹سکولاریسم حوزوی برخاسته از مدرنیته: از جمله ویژگیهای این جریان، ترویج سؤالاتی است که اساساً سؤال جامعه ایرانی-اسلامی نیست و بیشتر وارداتی است. بر این اساس همانطور که روشنفکری ایرانی در مواجهه با مسائل و نیازهای فکری کشور، به سمت سؤالاتی حرکت کرده که در کشور مسئله نیست و در غرب به دلیل دوگانگیهای بین علم و دین، تعبد و تعقل، عقل و ایمان مطرح بوده، سکولاریسم حوزوی برخاسته از مدرنیته نیز به سمت سؤالات و دغدغههایی حرکت میکند که بیشتر مسئلهنما بوده و در شرایطی که حاکمیت اسلامی در حوزههای مختلف نظیر اقتصاد اسلامی، فقه سیاسی و … دچار مشکلات و خلأ تئوریک است، به سمت موضوعاتی حرکت میکند که یا دغدغه نیست و یا اولویتهای دسته چندم است.
🔹بررسیها نشان میدهد که سکولاریسم حوزوی هماکنون بیش از آنکه یک منازعه فکری و راهبردی در حوزه باشد، تبدیل به یک منازعه سیاسی و رسانهای شده که هر از چندگاهی با یک سخنرانی و یا بیانیه، آتش آن افروخته شده و در نهایت فرو مینشیند.
🔹به نظر میرسد که یکی از مهمترین اقدامات برای فهم بیشتر مسئله و داشتن برآورد واقعی، تبدیل آن به یک پدیده فکری است؛ پدیدهای که بین جریانات فکری متعهد و انقلابی، نیازمند بحث و تبیین است تا با رسیدن به یک جمعبندی واحد، خطرات آن به متولیان ارائه شود. از سوی دیگر، توجه نکردن به خاستگاهها و گونههای مختلف سکولاریسم، یکی از آفات مسئله است.
🔸متن کامل را در لینک زیر مشاهده کنید:
http://mobahesat.ir/19039
@saraeer
📜كاش قدري زميني تر فكر كنيم!
🔻محمدرضا زائری در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹يكي از عواملي كه باعث مي شود در مشكلات مختلفي مانند آسيب هاي اجتماعي و مسايل اخلاقي و حجاب و ... هميشه دچار تنش باشيم و در موقعيت هاي مختلف با چالش جدي روبرو شويم اين است كه اين مفاهيم و موضوعات را خيلي آرماني و آسماني مطرح مي كنيم در حالي كه اساسا تشريع دين در اين امور كاملا واقع بينانه و ناظر به شرايط محسوس و طبيعي انسان و جامعه بوده است، وليكن ما چندان توجهي به اين واقعيت ها نداريم.
🔹بدين ترتيب هم در ساحت سياست گذاري و برنامه ريزي و هم در مرحله ارزيابي و محاسبه بيشتر مشغول شعارها و آرمانها هستيم تا مسايل عيني و ملموس، در حالي كه عرصه هاي اقتصادي و صنعتي و ... كمتر دچار اين آفت مي شوند. شايد جدي ترين تفاوت حوزه فرهنگ با عرصه صنعت و اقتصاد همين باشد كه در آن حوزه ها غالب امور كاملا محاسبه كمي دارند و قابل اندازه گيري نسبي هستند. فقدان هدف گذاري كمّي و قابل محاسبه در حوزه ترميم اجتماعي و اصلاح فرهنگي به طور طبيعي به خلأ معيار و ميزان براي محاسبه منجر مي شود.
🔹نامزد رياست جمهوري در آن سوي دنيا مي گويد كه مثلا اشتغال را چند دهم درصد افزايش مي دهم و كاملا هم طرح اجرايي و عملياتي واضح دارد كه روي آن مطالعه شده اما اينجا نامزد انتخابات مدعي مي شود كه من بيكاري را كاملا ريشه كن مي كنم و هيچ برنامه روشني هم ندارد و بعد هم به كسي پاسخگو نيست! اين محاسبه و تعريف دقيق و عيني همان چيزي است كه بايد در حوزه فرهنگ نيز تطبيق شود. چاره اي نيست جز اين كه در حوزه جامعه و فرهنگ قبول كنيم كه ديگران هم مثل ما هستند و در حل مشكلات انساني شان تجربه هايي دارند و مي توان از آن تجربه ها در سياست گذاري فرهنگي و مداواي آسيب هاي اجتماعي بهره گيريم.
🔹بايد از آسمان به زمين بياييم و به جاي حرف زدن قدري واقع گرايانه عمل كنيم. شايد آن چه رهبر انقلاب با عنوان "مهندسي فرهنگي" مطرح كردند همين موضوع بود كه به جاي تعارفات معمول و شعارهاي نامعقول اندكي برنامه ريزي دقيق و محاسبه عالمانه داشته باشيم و به جاي رؤياهاي آسماني قدري زميني تر فكر كنيم!
@saraeer
📜فرهنگ بیصاحب
🔻امیر مسروری در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹ماجرا از اینجا شروع میشود که فرهنگ ما صاحب ندارد. یعنی حوزه علمیه تا فلان نهاد اجرایی مدعی است وظیفه تولیت فرهنگی دارد و هر یک سودای اجرای فرهنگی را مد نظر دارد که از اندیشه و پویایی ذهنی خود دم میزنند! شما یک نفر یا مسئول را در کشور نام ببرید که مدعی فرهنگ نباشد! به نظرم فرهنگ بیش از آنکه یک صاحب نظر و کارشناسِ فرهنگی میخواهد یک مدیر کارکشته و یک شخصیت کاریزماتیک و یک دیکتاتورِ قدرتمند را میطلبد. فرهنگ رها شده است! هیچکس هم مسئولیت آن را نمیپذیرد. در حوزه امنیتی و نظامی اگر مسئولی اشتباهی کند، دادسرای نظامی و امنیتی با آن برخورد میکند، اما در حوزه فرهنگ نه تولیت مشخص است و نه از کسی میپرسند در طول مسئولیت چه کردی! به ویژه آنکه در حوزه قدرت فرهنگی تریبون دارد و اگر دست به او بزنند، داد گروهی بلند میشود!
🔹مثلا کسی اجازه دارد از ضرغامی سوال چالشی کند که چه کرد؟ یا جایی هست از آقای قمی بخواهد طرحهای اجرایی دوره جدید را قبل از اجرا ارزیابی کند؟ یا مثلا کسی هست از وحید جلیلی پرسشی کند یا پیرامون عملکردشان کنجکاوی داشته باشد؟ یا مثلا از آقای محمدی اوقاف یا صالحی امیری [ وزیر سابق] سوالی داشته باشد که در این مدت چه کردید؟ اصلا مگر میشود از آقای مخبر پرسید چرا یک دامپزشک باید دبیر شورای عالی فرهنگی باشد؟ یا حتی دبیرِ خانهی سینما و موسیقی کشور چگونه عزل یا انتصاب میشوند!
🔹فرهنگ کشور ما همینقدر بیصاحب و بیهویت و پدر و مادر است. پس خواهشاً ناراحت نباشید چرا در فضای مجازی فیلم ساسی مانکن در مدارس پخش میشود یا فلان بازیگر برای ژست روشنفکری عکس سگش را منتشر میکند!
@saraeer
10.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺سیدکمال حیدری از نظر علمای شیعه درباره متغیر بودن ضروریات دین میگوید
@saraeer
📜درباره مقدمه کتاب غنای آیت الله خامنهای- بخش نخست
🔻اختصاصی | محمدصادق مستفید:
🔹چند روزی است متن درس خارج غنای آیت الله خامنه ای توسط انتشارات انقلاب اسلامی چاپ شده؛ کتابی است استوار و بایسته ی توجه ولی متاسفانه در مقدمه ی کوتاهی که برای کتاب نگاشته شده، شأن مقدمه بودن حفظ نشده و از دیدگاه اجتهادی آیت الله هادی معرفت انتقاد شده بدون آنکه میان نوشتار مقدمه با دیدگاه ایشان، مناسبتی باشد.
🔹نویسنده ی مقدمه که معلوم نیست چه کسی است، در ابتدا بیان می کند که دربارنشینان اموی و عباسی به ترویج غناء می پرداختند ولی اهل بیت با غنا و آنچه در دربار بنی امیه و بنی عباس میگذشت، مبارزه می نمودند. سپس فتوائی از آیت الله هادی معرفت بدون ذکر نام ایشان، مبنی بر اینکه غناء فی نفسه حلال بوده و تنها لوازم غنا مورد نهی امامان قرار گرفته را نقل نموده و با اظهار تعجب فراوان از این فتوا در یک صفحه به نقد آن می پردازد.
🔹آقای معرفت به فتوایش در ضمن مصاحبه ای با موضوع عزاداری سیدالشهداء اشاره کرده و می گوید: «بنده موسيقي را في نفسه حلال مي دانم و دليلي بر حرمتش نيست. همان طوري كه شيخ انصاري فرموده است موسيقي يا غنا ذاتاً دليل بر حرمتش نداريم، اصلا آنچه كه دليل داريم دليل بر حرمت لوازمش است. پس اگر آهنگ آهنگ فرح باشد كه هيچ اشكال ندارد. "قل من حرم زینة الله التی اخرج لعباده" يكي از زينت هاي طبيعي همين مسئله صداي خوش، زدن خوش، اينها جزء زينت هاي طبيعت است. فطرت انسان مايل به اين است. شارع نمي تواند اين را حرام كند. اصلا حرام نمي كند. چرا؟ "کانه خلقها لهم"، اصلا همه اينها، "اخرجها لعباده ، از پيغمبر يك حديثي است مسلَّم، سندش هم معتبر، مي فرمايد: "الهو والعبو فانی اکره ان یری فی دینکم غلظة؛ تفريح كنيد و بازي كنيد زيرا دوست ندارم كه در دين شما خشونتي ديده شود. اين دين اسلام است. موسيقی و غنا بانواعه و بآلاته اگر مناسب با مجالس گناه نباشد اشكال ندارد. الآن اگر شما از متخصصين هم بپرسيد، مي گويند غنا و موسيقي دو نوع است: يك نوع مبتذل، يك نوع متین مبتذل آن است كه در كاباره ها و مجالس رقص و لهو است. وقتي كه خود موسيقي و غنا را چه صوتي و چه آلاتي اش، اين اگر در حدّ متين و معقول باشد، هيچ دليلي بر حرمتش نداريم. اما اگر در حدّ ابتذال و بوالهوسي باشد آن وقت حرام است. مرحوم امام و آقاي خوئي هم مي گويند: اشاره به مجالس خاصي است. لوازمش را بهش اشكال مي كنند. فقط يك چيزي هست و آن اينكه من قيدي زدم كه جايي سوء استفاده نشود. يك چيزي كه در ذهنم هست اين است كه گاهي آن را مي آورند در همين مجلس قرار مي دهند. يعني اينكه مي خواهم بگويم مثل مرحوم امام خيال كرده تناسب مجالس لهو و لعب، يعني لازم نيست كه مال آن مجلس باشد; اگر مناسب هم باشد، يعني طرزي است كه براي آنجا مناسب است آورده اند».
🔹مقدمه نویس، گفتار آقای معرفت را در مقدمه ی خود آورده ولی قسمتی که ایشان برای تایید فتوای خود به دیدگاه شیخ انصاری تمسک نموده را حذف کرده؛ هچنانکه از ابتدای جمله ی "موسيقی و غنا بانواعه و بآلاته اگر مناسب با مجالس گناه نباشد اشكال ندارد" تا آخر گفتار ایشان را نیاورده است...
🔸بخش دوم این یادداشت را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/saraeer/565
@saraeer
📜درباره مقدمه کتاب غنای آیت الله خامنهای- بخش دوم
🔻اختصاصی | محمدصادق مستفید:
🔹گفتار آقای معرفت تا حدودی مبهم بوده و واضح نیست که کدام یک از اقوال در باب غناء را پذیرفته است خصوصا که نمیدانیم غناء در دیدگاه ایشان به چه معناست؟ با توجه به ذیل کلامشان، میتوان گفت: غناء در اعتقاد آقای معرفت، به غنای حلال و غنای حرام تقسیم می شود ولی باتوجه به جمله ی ابتدائی و بدون توجه به ذیل کلام ایشان، غنا هرجور که باشد حلال است. چنانکه نویسنده ی مقدمه نیز با تقطیعی که مرتکب شده، در صدد القای چنین معنایی است. فرض می کنیم فتوای آیت الله معرفت حلال بودن غنا باشد، در این صورت نیازی به اظهار تاسف و تعجب نویسنده ی مقدمه نیست، چرا که چنین نظری به فیض کاشانی منسوب بوده و آیت الله خامنه ای در صفحه ی 258 همین کتاب از استاد خویش حاج شیخ هاشم قزوینی نقل میکند که ایشان هم معتقد به چنین فتوایی بوده است. جای سوال است، چرا نویسنده ی ناشناخته مقدمه از فتوای آقای معرفت اظهار شگفتی میکند ولی از فتوای فیض و قزوینی سخنی نمی آورد؟ شاید مقدمه نویس، کتاب را نخوانده و دانشی از فقه غنا ندارد!
🔹جالب است نویسنده ی مقدمه پس از آنکه تعجب خود را از فتوای آقای معرفت ابراز داشته ، نقش عالمی ناقد به خود می گیرد و روایتی که در ضمن گفتار ایشان بدان اشاره رفته را نه تنها ضعیف بلکه ساختگی می داند. وانگهی دلائل ساختگی دانستن حدیث در دیدگاه
🔹نویسنده باورنکردنی است! او برای اثبات مدعای خود می نویسد: « اولا (چنین حدیثی) از طریق شیعه و در مصادر شیعه مطلقا روایت نشده است». با توجه به این معیار، هر روایتی که در منابع اهل تسنن نقل شده و در منابع شیعه بدان اشاره نشده؛ آن روایت ساختگی است! یا در دلیلی دیگر که برای ساختگی بودن این روایت آورده، می نویسد: «رابعاً حدود 15سال پیش از این مصاحبه، یکی از فضلای معاصر این حدیث را مجعول دانسته». معنای دلیلِ مقدمه نویس، آنست که چون فاضلی معاصر روایتی را ساختگی دانسته، دیگران نیز باید آن را ساختگی بدانند. شایسته ی توجه است که این روایت ضعیف السند بوده و آقای معرفت در معتبر دانستن این حدیث دچار اشتباه شده ولی واضح است که گاه اندیمشندان در سخنان شفاهی خود دچار خلط و اشتباه می شوند. به هر حال چنین مقدمه ای سزاور این کتاب علمی نبوده و خوب است در چاپ های بعدیِ کتاب در آن تجدید نظر شود.
🔸بخش نخست این یادداشت را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/saraeer/564
@saraeer