#حکایت
#متحول_شدن_عطارنیشابوری
روزی عطار در دکان خود مشغول به معامله بود که درویشی به آنجا رسید و چند بار با گفتن جمله "چیزی برای خدا بدهید" از عطار کمک خواست ولی او به درویش چیزی نداد.
درویش به او گفت: ای خواجه تو که تا این اندازه بخیلی چگونه میخواهی جان به عزرائیل بدهی؟
عطار گفت: همانگونه که تو جان به عزرائیل میدهی. درویش گفت: تو مانند من می توانی بمیری؟عطار گفت: بله، درویش کاسه چوبی خود را زیر سر نهاد و با گفتن کلمه الله از دنیا برفت.
عطار چون این را دید شدیداً منقلب گشت و از دکان خارج شد و راه زندگی خود را برای همیشه تغییر داد.
#با_فروارد_کردن_پستها
#ما_را_حمایت_کنید😍
@sarafrazan406
عجب #حکایت جالب و آشنائی..!!👌
تو جلسه روضهی خانوما، خانم روضه خون
رو به بقیه کرد و گفت: به شوهراتون حق ازدواج مجدد بدین تا به گناه آلوده نشن...!
همین نصیحت کافی بود که یه خانومی
بلند بشه و بره در گوش خانم جلسهای بگه:
خدا اموات شما رو بیامرزه که با این حرفت راحتم کردی، مونده بودم چجوری بهتون بگم...
من زن دوم شوهرتون هستم..
خانم جلسهای با شنیدن این جمله
از حال رفت و بیهـوش شد...!
خلاصه با کلی آب پاشیدن رو صورتش
و ماساژ قلبی به هوش اومد...!
خانومه بهش گفت؛ وقتی شما در جایگاهی هستی که میتونی مردم رو دعوت به کار خوب بکنی
اول خودت باید از هر گناهی مبرا و پاکیزه باشی، اگر خودت به حرفات پایبند نیستی الکی مردم رو نصیحت نکن...
من خودم شوهر دارم فقط میخواستم ببینم
خودت به حرفهایی که میزنی ایمان داری
و عمل میکنی یا نه؟ 😏
#با_فروارد_کردن_پستها
#ما_را_حمایت_کنید😍
@sarafrazan406
#حکایت
آورده اند که:
چون فردوسی وفات کرد، شیخ
ابوالقاسم گرکانی بر او نماز نکرده و عذر آورد که او مداح کفار بوده است.
بعد از مدتی خواب دید که حکیم فردوسی در بهشت با فرشتگان است.
شیخ به او میگوید: به چه چیز خدای تعالی تو را آمرزید و در جنت ساکن گردانید؟
فردوسی گفت: به دو چیز، یکی به آنکه تو بر من نماز نکردی و دیگر آنکه این بیت در توحید گفته ام:
جهان را بلندی و پستی تویی
ندانم چه ای، هر چه هستی تویی.
#با_فروارد_کردن_پستها
#ما_را_حمایت_کنید😍
@sarafrazan406