قرارگاه زینب کبری (سلاماللهعلیها)
داشتم لباس مشکیت را تنت میکردم که دویدی سمت کمدت..
دست گذاشتی روی لباس سبزت، نازت را کشیدم. گفتم عزیز دل مادر برای عزاداری میرویم..
ولی نه!
حرفت یکی بود، حرف مرد که عوض نمیشود..!
لباس سبزت را تنت کردم، همان لباس سبزی که نذر شش ماهه کربلا بود، همان لباس سبزی که شب هفتم محرم هرسال برتنت مینشست.
شب هفتم که میشد یک دستت را به من میدادی و دست دیگرت را به پدرت، باهم به سمت هیئت میرفتیم..
چنان بر سینه میکوبیدی که حس میکردم کوچک مردم یک جوان رشید شده است.
داشتم میگفتم، سوار ماشین شدیم.. از یک جایی به بعد آنقدر شلوغ شد که نمیشد ماشین راحرکت داد..
پیاده شدیم تا برویم سر مزار سردار..
یادت هست؟ همیشه به سردار بابا میگفتی؟
صدای بابا گفتن هایت در گوشم میپیچد..
چقدر پدرت را دوست داشتی؟ فکر کنم علاقه ات به بابا حاجی بیشتر از مادرت بود..
فدای بابا قاسم شدی، علی اصغرِ رباب هم فدای حسینش شد..(:
بهتر است بگویم توهم فدای حسینت شدی جگر گوشه مادر..
الان جایت در کنار بابا خوش است؟ الان در آغوش امن او احساس راحتی میکنی؟
پسرِ مادر، تو به آسمان پرواز کردی! ولی نگفتی پس مادرم چه؟ نگفتی مادرم بدونِ من چه میکند؟ میخواستی ببینی چقدر شبیه حضرت رباب هستم؟ تو که شبیه شش ماهه کربلا شدی و خونت زمین را فرش کرد..
من چه؟ من هم شبیه رباب از حالا یک بالش میگذارم روی پایم، آن را خالی تکان میدهم تا بخوابی برایت لالایی میخوانم.
لالایی لالایی یعنی الان کجایی..؟
لالایی لالایی کجای کربلایی..؟
حالا که رفتی در آسمان ها؛ از آنجا حواست به مادرت باشد.
خوش معرفت باش.
فقط یک سوال از تو دارم دُردانه مادر، اگر به آن جواب دهی شب راحت مهمان خواب خواهم شد..
آن ترکشی که تمام آرزویم را با خود برد، خیلی درد داشت...؟(:💔
به قلمِ #فاء
نگاشت: ۱۳ دی ماه ۱۴۰۲
#ایران_تسلیت
#کرمان_تسلیت
[ @sarallah_zanjan_kh ]
﷽
#بخوانید
گلو ها فریاد میکشند!
فریاد بی صدا!
بغض بی صدا چنگ میزند!
همه چیز بی صدا اتفاق می افتد!
شبی که چندین میلیارد انسان با آرامش خیال خوابیده اند..،
این بار بیمارستان الشفا بی صدا فریاد میزند بر تن زخمیه فلسطین..!
صهیونیست ها بعد از صدو شصت و نه روز هنوز دست از جنایت برنداشته اند و این بار زنان بیمارستان الشفا را با تیر خباثت نشانه گرفته اند!
جلوی چشمان مَردان، زنان مورد آزار و تعدی قرار میگیرند و بعد شهید میشوند!
ماجرا آشناست..؛ این داستان بوی مدینه را دارد!
بوی دَرِ سوخته و چادر خاکی!💔
تاریخ تکرار میشود و زنان جلوی مردانشان بر خاک می افتند!
شادیِ میهمانی خدا و ولادت کریم آل طاها داشت بر پیکر خسته مسلمانان می نشست که روضه ها تکرار شد!
مظلومیت و غیرت به خون نشسته مردان فلسطین سینه آسمان را می شکافد..
آسمان شکافته شده آغوشی به بزرگی زنانی که به آسمان پر کشیده اند باز میکند..
فریاد های بی صدای غزه و الشفا قلب تاریخ را می فشارد.
قلمِ تاریخ به خون اقتدار ملتی مظلوم آغشته میشود...!
اَللّهُمَّ اِنّا نَشْکوُ اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَالِهِ وَغَیْبَهَ وَلِیِّنا وَکَثْرَهَ عَدُوِّنا وَقِلَّهَ عَدَدِنا وَشِدّهَ الْفِتَنِ بِنا وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَیْنا فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ وَاَعِنّا عَلى ذلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ وَبِضُرٍّ تَکْشِفُهُ وَنَصْرٍ تُعِزُّهُ وَسُلْطانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَرَحْمَهٍ مِنْکَ تَجَلِّلُناها وَعافِیَهٍ مِنْکَ تُلْبِسُناها بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
این الطالب بدم المقتول بکربلا؟!
#فاء
#تو_هم_فریاد_بزن #فلسطین #غزه #فاجعه_بیمارستان_شفا
🗓رمضان ۱۴۴۵
واحد خواهران هیئتثاراللهزنجان (رهروان امام و شهدا)
[ @sarallah_zanjan_kh ]
مردِ حسابی؛
تورا چه شده..؟
حتما باید از صندلیِ گرمِ تهران دل میکندی؟
حتما باید قصدِ مِه و باران و برف میکردی؟
حتما باید از مرکز کشور به نقطه صفر مرزی میرفتی؟
حتما باید صندلی ریاست جمهور را خالی میکردی؟
حتما باید تورا به صندلی وصل میکردند تا بمانی؟ تا نروی؟
حتما باید جز خودت هشت یارِ دیگر همسفرت میشدند؟
حتما با ید به آغوش همسنگر شهیدت، حاج قاسم میرفتی؟
سید حتما خسته بودی؟
بزرگمرد حتما از امام رضا عیدی میخواستی؟
سید حتما باید عیدیت، پاداش تمام تلاش هایت، نتیجه تمام دوندگی هایت شهادت میبود؟
حتما باید چشمانِ همیشه خسته ات با شهادت استراحت میکرد؟
سید، حتما باید رهبر بار دیگر رنجِ از دست دادن یارِ صدیق میدید؟
شهیدِ جمهور!
حتما باید جمهوری اسلامی ایران داغت را میدید؟
هشتمین رئیس جمهور!
حتما باید ولادت امام هشتم قصد پرواز میکردی؟
خادمِ امام هشتم!
حتما خبر شهادتت باید ساعت هشت تایید میشد؟
سید!
چه رابطه عمیقی با عدد هشت داشتی؟
هشت برایت زندگی بود، خدمت بود، و در آخرش شهادت بود!
هشتمین رئیس جمهور ایران، در روز ولادت هشتمین امام آغاز به کار کرد، و در روز ولادت امام رضا (ع) کارش را به سر انجام رساند!
آغاز و پایان خادم همین است، با امامش!
نوکرِ امام هشتم، به امامش پیوست..
یا بهتر بگویم؛
"خادم الرضا؛ به رضا ع پیوست"
#فاء
۱۴۰۳.۲.۳۱
۸:۰۰
#سیدالشهدای_خدمت #شهید_مردم #خادم_مردم #شهید_جمهور #سید_شهیدان_خدمت
[ @sarallah_zanjan_kh ]