#part_241
نورا
اینبار ترسیده تر به میعاد نگاه کردم، الیاس رد نگاهم رو گرفت و برگشت.
در آن تغییر موضع داد و سرم داد زد:
- هزار بار بهت نگفتم آدم توی کار شوهرش دخالت نمیکنه.
دستی رو بالا برد و چشم بستم تا ضربهاش کم تر بشه اما این ضربه روی صورتم ننشست.
چشم که باز کردم دست میعاد رو دیدم که حملهی دست الیاس رو دفع کرد.
- حق نداری رو زن من دست بلند کنی.
الیاس دست پیش میگرفت که مبادا پس بیوفته.
پوزخندی زد و عقب رفت.
- مدارکت رو توی خونه نزار پسر، این دختر شبیه مادرشه، دهنش چفت و قفل نداره.
بدون گفتن چیزی نگاه سنگینی به من کرد و بعد هم از خونه بیرون رفت.
میعاد ثانیهای چشم بست و بعد نگاهش رو سمت من چرخوند.
- حق نداری وقتی من خونه نیستم، در روی کسی باز کنی، اللخصوص این آقا!
سری تکون دادم، در مقابل میعاد اونقدر مظلوم هستم که نمیتونم لب از لب بردارم و حرف بزنم.
- پروندهای که آدرسش رو میدادی جا گذاشتم، که برگشتم!
اشک توی چشمهام حلقه زد.
آروم زیر لب گفتم:
- ببخشید میعاد..
صدام از ته چاه بیرون میومد، اونقدر آروم بود که حتی خودم به زور شنیدم.
نفسش رو کلافه بیرون داد و دستی توی موهاش کشید و سمت آشپزخونه رفت.
از کابینت لیوان برداشت و پراز آب کرد و یک نفس سر کشید.
لیوان رو روی کابینت کوبید، از صداش چشمهام ثانیهای بستم.
برگشت سمت من اومد و گفت:
- نورا چی از زندگی من میخوای؟! تو و پدرت چی از زندگی من میخواید.
شونهای بالا انداختم، میعاد نمیدونه اما خودم که خوب میدونم چیزی بغیر از عشقش نمیخوام.
وقتی دید حرفی نمیزنم، سمت اتاق رفت و چند دقیقه بعد با پروندهاش برگشت.
سمت در که خواست بره بالاخره لب باز کردم.
- میعاد من میترسم.
در رو باز کرده بود، برگشت و نگاهم کرد.
- چی کار کنم؟!
سرم رو پایین انداختم و گفتم:
- میشه همراهت بیام؟!
نفسش رو بیرون داد، اما حرفی نزد و بیرون رفت، شاید نسبت به من احساس مسئولیتی نداره که قبول نکرد.
خواستم بلند باند گریه کنم که مجدد برگشت، نگاهی اجمالی بهم کرد و گفت:
- پاشو لباس بپوش، پوشیده باشه لطفا.
لبخند محوی زدم و از جا بلند شدم، سمت اتاق رفتم.
مانتویی کرم بلند تا زانو همراه با شلوار قهوهای پوشیدم، روسری رو روی سرم فیکس کردم و با برداشتن چادر و کیفم از اتاق بیرون اومدم.
همچنان جلوی در ایستاده بود و به جای کفشهای الیاس نگاه میکرد، وقتی بیرون اومدم نگاهم کرد و بدون حرف بیرون رفت.
جلوی در همزمان با کفشهام، چادرم رو هم سرم کردم.