🌷 این خاطره را شهید طهرانی مقدم، نقل کرده است:
💠 ماجرا به یکی از درگیریها با منافقین برمیگردد. «در یکی از عملیاتها که بر علیه منافقین بود، قرار شد منطقهای را با موشک هدف قرار بدهیم. من موشکها را آماده کرده بودم، سوختزده با سیستم برنامهریزیشده؛ موشکها هم از آن موشکهای مدرن نقطهزنی بود. ایشان از عمق عراق تماس گرفت که مقدم آمادهای؟ گفتم: بله. بعدش پرسید: موشکها چقدر میارزد؟ گفتم مگر میخواهی بخری؟! گفت بگو چقدر میارزد. گفتم: مثلاً شش هزار دلار. گفت: مقدم نزن، اینها اینقدر نمیارزند. خیلی بعید است شما فرماندهای را، آنهم وسط عملیات، گیر بیاوری که اینقدر با حساب و مدبرانه عمل کند. هر کسی دوست دارد، اگر کارش تمام است تیر خلاص را بزند و بیاید با این موفقیت عکس بگیرد، ولی سردار کاظمی در کوران عملیات، بیتالمال و رضای خدا را در نظر داشت. میدانید چرا؟ چون مولایش امیرالمومنین (ع) بود که وقتی میخواست کار دشمن را تمام کند، کمی صبر کرد که نکند هوای نفس، حتی کمی غالب باشد و بعد برای رضای خدا و قربتاً الی الله دشمن را نابود کرد.»
📖 #حاج_احمد
به ✍🏻قلم #محمد_حسین_علی_جان_زاده
🔸 خاطرات و روایت زندگی شهید احمد کاظمی، از آغاز تا پرواز
✅ مشاهده و خرید کتاب
https://manvaketab.com/book/348467/
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور
🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
49.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📖 #حاج_احمد
💠 خاطراتی جذاب از دوران کودکی و مبارزات انقلاب شهید کاظمی
🌹 خاطرات آموزشهای چریکی در سوریه و لبنان، ماجرای حضور در کردستان، چگونگی عزیمت به جنوب و تشکیل تیپ هشت نجف اشرف، رشادتهای این شهید بزرگوار
به ✍🏻قلم #محمد_حسین_علی_جان_زاده
✅ مشاهده و خرید کتاب
https://manvaketab.com/book/348467/
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور
🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
15.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ | سردار رو سفید
✏️ حضرت آیتالله خامنهای:
«لشکر هشت نجف که آقایان اسم آوردند، یکی از لشکرهای قَدَر در میدانهای دفاع هشتساله بود و خود مرحوم شهید کاظمی رضواناللهتعالیعلیه واقعا یکی از آن فرماندهان برجسته بود.
✏️ بنده در همان دوران جنگ رفتم خوزستان به مرکز لشکر نجف، از آنجا بازدید کردم؛ چیزهایی در آنجا دیدم که در کمتر لشکری آدم میتوانست آنها را مشاهدهکند:
✏️ آمادگیها از یکسو، روحیهی خیلی بالا از یکسو و نظم و ترتیب؛ نظم و ترتیبی که من در آن لشکر دیدم، در کمتر جایی انسان آن را مشاهده میکرد.» ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
🌷 ۱۹ دیماه سالروز شهادت سردار شهید حاج احمد کاظمی
📖 #حاج_احمد
به ✍🏻قلم #محمد_حسین_علی_جان_زاده
🔸 خاطرات و روایت زندگی شهید احمد کاظمی، از آغاز تا پرواز
✅ مشاهده و خرید کتاب
https://manvaketab.com/book/348467/
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور
🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
🌷 صدای گریه جمعیت به هوا بلند شد. هیچ کس یارای فراق احمد را نداشت. بعد از اقامه نماز و تشییع با شکوه در تهران، احمد را به نجف آباد بردند. به وطن اصلیش، جایی که سالها در آنجا زندگی کرد. برای دیداری دوباره با دوستان شهیدش به آنجا، رفت. احمد را به موقعیت قدر بردند، جایی که ساختمانهای لشکر در کنار پادگان عاشورا و حسینیه اعظم بود. همه آمده بودند. قاسم، زیارت عاشورایی درآورد و خواند؛ اما گریه امانش نمیداد. بیقرارتر از همه قاسم بود. سالها با احمد قرار گذاشته بودند که هر کدام زودتر رفت، برای دیگری دعا کند تا او هم بیاید. حالا احمد زودتر، رفته بود.
📖 #حاج_احمد
به ✍🏻قلم #محمد_حسین_علی_جان_زاده
🔸 خاطرات و روایت زندگی شهید احمد کاظمی، از آغاز تا پرواز
✅ مشاهده و خرید کتاب
https://manvaketab.com/book/348467/
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور
🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1