eitaa logo
سـربـازان اراڪـے
1.3هزار دنبال‌کننده
23هزار عکس
4.1هزار ویدیو
20 فایل
محلـے براے گـزارش بـہ مـردم از فــعالیـت هاے فرهنگـے سـربـازان اراڪـے #روشنای_اراک
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «در روز عید غدیر،پرتوی از ولایت خدا در میان مردم تجسّم پیدا کرد و دین کامل شد؛ بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً ناقص میماند و لذا بود که نعمت اسلام بر مردم تمام شد.» ۱۳۶۹/۴/۲۰ 🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢 محلی برای گزارش به مردم از فعالیتهای فرهنگی سربازان اراکی https://eitaa.com/joinchat/2287862081C33040f1648 •┈••••✾•🍃🌸🌸🍃•✾••
۱۷ تیر ۱۴۰۲
یک ماموریت جدید (قسمت اول) دوباره صدای زنگ آمد و حسین و حورا دوباره دویدند برای باز کردن در. دوستان حسین و حورا یکی یکی رسیدند. مامان چند تا شیرینی‌ که از دیروز تهِ جعبه مانده بود را تقسیم ‌کرد تا به همه برسد. قبل از اینکه بچه‌ها بخواهند مشغول جمع کردن بساط جشنِ دیروز شوند، مامان همه را دورِ سینی شربت و شیرینی جمع کرد و گفت: "خیلی خیلی خوش اومدید. اجرتون با خود مولاعلی(ع). جشن دیروز، باشکوه تر از اونی شد که فکر می‌کردم. واقعا کارتون عالی بود بچه ها. جشن غدیر امسالم تموم شد. ولی برای من شروع یک ماموریت جدیده! دوست دارم برای انجامش از شما کمک بگیرم. مولاعلی(ع) قهرمان زندگیمه و من خیلی دوست دارم شبیه شون بشم. از امروز می خوام تا سال بعد تلاش کنم و تا جایی که میتونم منم قهرمان بشم! همینطور که دارید ریسه و بادکنک و پرچم‌ها رو باز می‌کنید به من کمک کنید و بگید چطوری می تونم شبیه قهرمانم بشم؟ حسین گفت: "خب باید ببینید قهرمانتون چه کارهایی می‌کرده، شما هم همون کارها رو انجام بدید." محلی برای گزارش به مردم از فعالیتهای فرهنگی سربازان اراکی https://eitaa.com/joinchat/2287862081C33040f1648
۱۸ تیر ۱۴۰۲
یک ماموریت جدید (قسمت دوم) سهیلا گفت: "به نظرم باید ببینید قهرمانتون چه چیزهایی رو دوست داشته و از چه چیزهایی بدش میومده ! حورا گفت:"من دلم میخواد مثل قهرمانم لباس بپوشم! پارسا گفت: مثل من که به خاطر تیم قهرمانم همیشه زرد می پوشم! با حرف پارسا همه زدند زیر خنده و در همین حین مامان یک برگه از لای نهج‌البلاغه‌اش درآورد. بالای صفحه عکس مراسم غدیر بود و یک عالمه دست هم پایین آن کشیده شده بود. مامان گفت: "می خوام هر روز یکی از همین چیزهایی که شما گفتید رو انجام بدم و یکی از این دستها را به نشانه‌ی بیعت با قهرمانم رنگ کنم. مثلا امروز روز اول این ماموریت جذاب رو به چی اختصاص بدم؟ محمدیس داشت از چارپایه بالا می‌رفت و گفت "بسم الله ". مامان گفت: آها فهمیدم! علی مولا(ع) همه کارهاشون رو با نام خدا شروع می‌کردند. منم امروز تلاش می‌کنم اول هر کاری بسم الله بگم. همه همکاری کردند و یک لیست بالا بلند به مامان پیشنهاد دادند: بسم الله گفتن برای شروع هر کار پیش دستی در سلام کردن خوشحال کردن دیگران کنترل خشم هدیه دادن (حتی در حد یک لبخند! ) ورزش کردن نماز اول وقت قرآن خواندن منظم بودن مسجد رفتن احترام گذاشتن به بزرگترها کمک کردن به دیگران رعایت حجاب همسایه داری کمک به نیازمندان دعا کردن برای همه ی آدمها صله رحم اسراف نکردن وشمابچه هاچگونه با قهرمانتون بیعت میکنید؟ محلی برای گزارش به مردم از فعالیتهای فرهنگی سربازان اراکی https://eitaa.com/joinchat/2287862081C33040f1648
۱۸ تیر ۱۴۰۲