eitaa logo
‹ سَربازان ِامام زمان 🌱 ›
885 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
15 فایل
‹ به نام ِ یزدان ِ بینهایت 🪐 › و تلاش‌ها باید کرد و رنجها باید کشید ؛ برای بال گشودن و رسیدن به اقیانوس ِ بی‌کرانه ها -! 🕊 🔖 شروع : ¹⁴⁰⁰/⁹/¹³ #کپی‌آزاد شروط‌⇦ @Tabadol9 ناشناس ⇦ abzarek.ir/service-p/msg/2009142
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀حاجت روا خانواده همسر من هر سال موقع سال تحویل میرفتن شلمچه بعد یبار رفتیم و شب هویزه موندیم، بعد از شام بود و همه میرفتیم سر قبر شهدا و حاجت ها و بماند ... یه حاج اقایی مسئول سخنرانی بود شب عید نوروز بود همه شاد و سرحال... بعد خیلی شلوغ بود،،منم تو حال و هوای حاجتم بودم و کلی ناراحت و دلشکسته تو همین حین حاج اقا به حالت شعر و نوحه یه چیزی تو این مایه ها گفت(هــر کـــی مــخواد حاجت روا بشــه،بلــند شــه،یه قدم بره عقــب،دوباره بنشینه) منم که منتظر این حرفا بودم سریع دقت کردم که چی میگه و انجام بدم حاجت روا شم بلند شدم یه قدم رفتم عقب دوباره نشستم.... نگو چون شلوغ بوده و جا نبوده،گفته برین عقب تا بقیه هم جاشون بشه بشینن منم که جایی نشسته بودم که اصلا جا نبود و به زور و هل دادن بقیه رفتم عقب دستامم حالت دعا و درخواست بالا گرفته بودم بعد حاجی گفت صلوات..حاج اقا مثلا خیلی شوخ بود و همه حرفاشو اینجوری میگفت منم فکر میکردم حتما یه روایتی هست..سریع نگاه کردم ببینم کسی متوجه شده یا نه فقط چادرم زدم رو صورتم و مکان ترک کردم....هنوزم حاجت روا نشدم.