☑️#کرامات_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🥀🕊 سردار شهید مهدی قره محمدی
🌀 به روایت: همسر شهید
بعد از مراسمات به خوابم می آمد 💭😴 و می گفت: خسته نباشید.
تا کمی گریه 😭 می کردم، می آمد به خوابم و می گفت: ببین من دارم میخندم تو حق گریه کردن نداری.
واقعا شنیده بودم شهدا⚘️زنده هستند اما بعد از شهادت مهدی این را دیدم.
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#کرامات_شهدا
🌹🕊 شهید #حاج_قاسم سلیمانی
دخترم ۳ ساله بود و از زمان تولد دل درد داشت. دیگه تو ۳ سالگی خیلی بدجور شده بود طوری که بچه از درد گریه میکرد. من و پدرش مستأصل میشدیم کلی دکتر برده بودیم اما دارو هم اثر نداشت
روزای شهادت سردار بود. منزل ما غوغایی شده بود؛ مدام اشک میریختیم 😭 و فقط خبرای مربوط به شهادت سردار رو میدیدیم
شاید یک هفته از شهادت حاجی گذشته بود. همسرم یک شب خواب دیدن که دخترم رو بردیم دکتر اما دکتر حاج قاسم هستن 😍، همسرم گفتن بچم خیلی دل درد داره سردار گفته بود چیزی نیست ببریدش ولی همسرم اصرار کرده بودن که شما حالا یه معاینه بکنید و سردار دست کشیده بودن روی شکم بچه و گفته بودن ببرید.
باورم نمیشد! دخترم درست از فردای اون خواب تا الان که چند سال میگذره دیگه دل درد نداره و سردار به اذن خدا بچمو شفا دادن 🥹
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#کرامات_شهدا
🌨⚡️#شهید_دفاع_مقدس
🌹🕊 شهید محسن زیارتی
شهیدی که در برزخ گره گشایی می کند!
بسیاری از دوستان محسن که مشکلاتی داشتند، با محسن در میان می گذاشتند و او هم مشغول حل این مشکلات معنوی می شد.
استاد پناهیان ادامه داد: من در موضوع قبر سوالاتی داشتم و نمی دانستم از که بپرسم تا اینکه یک شب محسن آمد و سوال مرا هم پاسخ داد ☺️ ...
📚 برگرفته از کتاب بازگشت
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#کرامات_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم تیپ فاطمیون
🌹🕊 شهید حسین فیاض
[نام جهادی: شرور یک]
🌀به روایت: فرمانده شهید
بعد از تشییع حسین رفتیم خونه. تو خونه بحث شد که شهدای سوریه شهید هستن یا نه؟
همسایشون خطاب به عکس حسین میگه: من امشب ۷ بار زیارت عاشورا میخونم، اگر تو واقعا شهیدی امشب بیا به خوابم
اون شب زیارت عاشورا میخونه و میخوابه اون شب که هیچی، اما چند شب دیگه حسین میره بخوابش. همسایشون میترسه به حسین میگه: گفتم بیا به خوابم ولی نه هر شب!
بعد اون دیگه بخوابش نمیره هر کسی اینو میشنوه میگه: حسین اون دنیا هم دست از شیطنت هاش برنمیداره
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#کرامات_شهدا 🌙#شب_جمعه
🌨⚡️#شهید_دفاع_مقدس
🌹🕊 شهید حسن طاهری
🌀به روایت: برادر شهید
یک شب در خانه هیأت داشتیم، عصر همان روز پدرم بعد از کمی استراحت ناگهان از خواب بلند شد و گفت: همین الان حسن اینجا بود! 🤩 به او گفتم مراسم داریم، اینجا می مانی؟
حسن گفت: نه! فلانی که از همسایگان قدیم مان بود امروز از دنیا رفته، او حقی به گردن من دارد و امشب که شب اول قبرش است باید پیش او باشم✋🏻
به حسن گفتم: او که از نظر اخلاقی و اعتقادی هم سنخ تو نبود! 🙄 چه حقی به گردنت دارد؟
حسن گفت: روز تشییع پیکر من هوا گرم 🌞 بود و این بنده خدا با شلنگ آب🚿 مردم را سیراب می کرد
پدرم گفت: باید بروم ببینم این بنده خدا واقعا مرده؟! 🧐
پدر رفت و ساعتی بعد برگشت و گفت: بله، وارد آن محله که شدم، حجله اش را دیدم. اهالی محل گفتند همین امروز تشییع شده
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#کلام_شهدا ✅#کرامات_شهدا
🌹🕊 شهید سید احمد پلارک
⚠️ بی نماز ها از شفاعت محرومند
یکی از آشنایان، خواب شهید سید احمد پلارک را دید. وقتی از او تقاضای شفاعت کرد، شهید پلارک گفت: من نمی توانم شما را شفاعت کنم... فقط وقتی می توانم که نماز بخوانید و به آن توجه کنید، همچنین زبان تان را نگه دارید؛ در غیر این صورت هیچ کاری از من بر نمی آید...
📚 مجموعه خاطرات ۱۳ / کتاب پلارک / ص ۲۶
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
12.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅#کرامات_شهدا
داستانی که ثابت می کند شهدا زنده اند
🌹🕊 شهید حجت الاسلام حاج سید مجتبی صالحی خوانساری
شهیدی که برنامه امتحان دخترش را امضا کرد!
🎧 حجت الاسلام راجی
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#کرامات_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🌹🕊 شهید سجاد عفتی
یک خانمی که خیلی هم در مسیر شهدا نبود و درگیر مشکلات بسیار زیادی در زندگی بود و زندگی اش رو به نابودی و از هم پاشیدگی بوده و در نا امیدی تمام هیچ راه حلی برای مشکلاتش پیدا نمیکرد در روز تشییع پیکر شهید سجاد عفتی با دلی شکسته و ناامید از همه جا رو به عکس شهید نموده و چنین گفته:
ای شهید سجاد عفتی! اگر شما واقعا شهید راه خدا و امام حسین (ع) هستید از خدا بخواهید مشکلات زندگی من حل شود من هم به شما قول می دهم مسیر زندگیم را تغییر می دهم و چادری می شوم.
به فاصله چند روز معجزه وار تمامی مشکلات این خانم و خانواده اش حل شده و ایشان طبق قولی که به شهید داده کاملا با #حجاب شده و مسیر زندگیش به سمت شهدا تغییر کرده است...
معجزه این شهید بزرگوار را خیلی ها عینا مشاهده نمودند
و حالا این خانم هر چند وقت یکبار برای تشکر و عرض ادب با گل و گلاب به زیارت این شهید بزرگوار می رود...
🦋 شهادت: ۲۹ آذر ۹۴
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#خاطرات_تفحص_شهدا
✅#کرامات_شهدا
🌀به روایت: آقای محمد احمدیان
آمبولانسی 🚑 داشتیم که دائم رسیدگی می شد. سابقه خرابی نداشت. در راه برگشت از منطقه، در یک سرپایینی خاموش شد.
هرچه استارت زدم روشن نشد. از تعمیرگاه ارتش هم آمدند اما فایده ای نداشت. لذا تصمیم بر آن شد تا شب نشده یک تانکر بیاید و بکسل کند اما وقتی به آمبولانس وصـل شد، گاز که می داد خاموش می شد!
گفتم: «فایده ندارد، بعداً می آییم آن را می بریم.»
صبح زود رفتم سراغش. تک و تنها توی حال خودم بودم که رسیدم به مکانی صخره مانند که دقیقا روبروی ماشین بود. دیدم تعدادی پلاک و استخوان افتاده بود. پیکر مطهر ۷ شهید بودند. 🥹 بچه ها را خبر کردم و پیکرها را داخل ماشین دیگری گذاشتیم. به طرف آمبولانس که رفتم، بچه ها فکر کردند من فراموش کرده ام ماشین خراب است؛ خندیدند!
اما ماشین با همان استارت اول روشن شد!
📚 برگرفته از کتاب تفحص (با اندکی تغییر)
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#کرامات_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🌹🕊 شهید علیرضا قبادی
🌀 به روایت: مادر شهید
روزی سر مزار علیرضا بودم که متوجه خانمی شدیم که شدیدا گریان بود
از ایشان سوال کردم: آیا شما علیرضا را می شناسید؟
خانم گفت: من این شهید را نمیشناسم اما روز تشییعش من در امامزاده بودم که دیدم تشییع شهید است. به شهید گفتم اگر تو واقعا شهیدی پس برای من کاری کن من فرزند دختری دارم که نمی تواند صحبت کند و سه پسر بیکار در خانه دارم کمکم کن
این اتفاق گذشت
چند روز بعد دخترم در خانه یکدفعه مرا صدا زد و درخواست آب کرد 🥲
باور نمی کردم شهید اینقدر زود جوابم را بدهد. کمتر چند روز بعد یک نفر درب خانه ما آمد و پرسید: خانم! شما سه پسر بیکار دارید؟ 😳
من با تعجب پرسیدم بله چطور مگه؟ ایشان آدرسی به من داد و گفت فردا بگویید بیایند سر کار
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#کرامات_شهدا
🌨⚡️#شهید_دفاع_مقدس
🌹🕊 شهید حمیدرضا ملاحسنی
شهیدی که تماشاچی در تشییعش را شفاعت می کند
۲۷ سال از شهادت و مفقودی حمیدرضا گذشته بود. خواهرش دیگر طاقت دوری نداشت؛ رفت کنار مزار شهید پلارک، همرزم برادرش
او را به حضرت زهرا (س) قسم داد که خبری از برادرش حمیدرضا به او بدهد.
گفت: «به حمید بگو به خواب خواهرت بیا و خبری از خودت بده!»
خواهرش با گریه تعریف می کرد: فردای آن روز خواب دیدم جمعیت زیادی در بلوار سردار جنگل در منطقه پونک تهران در حرکت هستند.
صدای حمیدرضا را شنیدم که گفت: خواهر اینها همه برای تشییع پیکر من آمده اند و به اذن خدا همهٔ آنها را شفاعت خواهم کرد.
بعد اشاره به عابری کرد که در کنار جمعیت بود اما توجهی به آنها و شهدا نداشت. گفت: حتی او را هم شفاعت خواهم کرد.
از خواب که بلند شدم فهمیدم در بوستان نهج البلاغه تهران شهید گمنام تشییع و تدفین کرده اند.
بعدها با پیگیری خانوادهٔ شهید و آزمایشات DNA هویت این شهید اثبات شد.
🌸 (اگر به بوستان نهجالبلاغه تهران رفتید، مزار وسط یادمانِ شهدای گمنام، متعلق به شهید حمیدرضا ملاحسنی است.)
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#کرامات_شهدا
🌨⚡️#شهید_دفاع_مقدس
🌹🕊 شهید ابراهیم هادی
در یکی از مجالس علما حضور داشتم. بعد از پایان جلسه، یکی از آقایان روحانی جلو آمد و سلام کرد.
بنده را شناخته بود و گفت: در مورد شهید هادی باید مطلبی را بگویم.
من سال ها قبل کتاب سلام بر ابراهیم را خواندم و به دوستانم توصیه به مطالعه می کردم.
💭 یک بار خواب عجیبی از این شهید عزیز دیدم. در عالم رویا دیدم که این مرد الهی آنقدر عظمت و بزرگی پیدا کرده بود که بر شهر تهران مشرف شده بود. یعنی تهران بزرگ در مقابل شهید ابراهیم هادی مثل یک نقشه کوچک بود!
اما من احساس می کردم که ابراهیم از چیزی ناراحت است! دنبال علت ناراحتی این شهید عزیز بودم. آن لحظات موقع طلوع آفتاب در تهران بود. ابراهیم این طور به من فهماند که چرا مردم به نماز صبحشان اهمیت نمی دهند؟!
📚 کتاب یاران ابراهیم
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani