eitaa logo
سربازان حجت
65 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
10 فایل
کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تورا کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را غایب نبوده ای که شوم طالب حضور پنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را مهدی جانم💓
مشاهده در ایتا
دانلود
تفکر و وحدتِ نفسانی در قوا : با تفکر در نفس، می یابید که... هیچ یک از قُوا(بینایی،شنوایی،لامسه و...)از نفس،گسیخته(جدا) نیست. شما نمی توانید قوه ی شامّه را از نفس جدا کنید. اصلا قوه بودنِ قوه در گرو نفسانیتِ نفس است، یعنی چون نفس در این قوا هست و بر آن ها تسلط دارد، قوا، قوایند. از طرف دیگر نمی توانید بگویید که نفس یعنی قوه ی باصره...نمی توان گفت که نفس یعنی قوه ی لامسه، با این که نفس در قوه ی لامسه وجود دارد؛ چون آن که گرداننده ی قواست، نفس است و بدون آن هیچ کدام از قوا نمی توانند کاری انجام بدهند. نفس، عینِ قواست، اما نه یک قوه ی خاص، چون نفس را وحدتی است که در تمام کثراتِ( تعددِ) قوا ظهور کرده است. در همه هست و با همه هست اما هیچ کدام نیست؛ "هُوَ مَعَکُم أیْنَ ما کُنْتُمْ". این یک معیّتِ "قیّومیّه" است که قَوام و ایستادگیِ تمام قوا به نفس است. تا نفس هست، این ها هم هستند. اما اگر برای یک آن، نفس نباشد، هیچ کدام از قوا نخواهد بود. شرح دروس معرفت نفس  استاد صمدی آملی @sserfan
تفکر و عادت : در تفکر درست، «عادت» جایگاهی ندارد و اندیشیدن بر اساس عادت، در واقع اندیشه نیست و نتیجه ی معقول نخواهد داشت. عادت از طریق تکرار و یکنواختی پدید می آید؛ در حالیکه اندیشه و تفکر با تکرار، سنخیت و مناسبت ندارد و همواره در تحوّل و نو به نو شدن است. اندیشه از عالَم حضور سرچشمه می گیرد و در عالَم حضور، کمبود و نایابی نیست و به همین دلیل، تکرار در آن جایگاهی پیدا نمی کند. عادت از طریق تکرار پدید می آید و برای انسانِ اندیشمند و سالک، خطرناک بوده و موجب توقّف می گردد. {کتاب «من» و جز «من» ص 189-190} استاد ابراهیمی دینانی
تفکرّ و  مراقبه : مرحوم شهید(ره) که از علمای بزرگ و افتخار برای عالم تشیّع است، در یکی از کتاب‌های خود که هم فقهی و هم اخلاقی است، می‌فرماید: انسان در شبانه‌روز باید هفت یا هشت مرتبه به قانون مراقبه عمل کند. قانون مراقبه مراتبی دارد که مرحله مختصر و ابتدایی آن، تفکّر و اندیشیدن بر اعمال است. مثلاً صبح فکر کند که اگر امروز روز آخر عمر من و امشب شب اول قبر من باشد، آیا رستگار هستم یا خیر؟ سپس به دنبال تحصیل یا کارش برود. در بین روز، با خود بیندیشد که آیا خدای سبحان، از کار و عمل من راضی است یا نه؟ اگر راضی است خداوند متعال را شاکر باشد و اگر راضی نیست، همان موقع کار خود را تدارک و جبران کند و به همین صورت در طول روز، در هر فرصتی تفکّر داشته باشد و این مراقبه را تا هنگام خواب ادامه دهد. هنگام خوابیدن هم با خود بیندیشد که روز خود را چگونه گذرانده ‌است؟ اگر خوب بوده و در مسیر رضای الهی گام برداشته، خداوند متعال را شاکر باشد. اگر خوب نبوده است، سریع جبران و تدارک نماید. یادها وخاطره ها
تفکر و عرفان : برخی از اشخاص ساده اندیش گمان می کنند که دینداری و باور داشتن به حقایق الهی با تفکر و خرد و عقل گرایی سازگاری ندارد. اینگونه اشخاص درباره عرفان نیز به همین سبک و اسلوب می اندیشند و بر این باورند که: عرفان یک جریان خارجی و بیگانه است که بواسطه ی سوءنیت برخی اشخاص، به تدریج وارد جهان اسلام شده است! آنچه موجب شگفتی بیشتر می شود، اینست که برخی از طرفداران عرفان همواره از استدلال و عقل منطقی گریزان بوده اند، اما کسانیکه با آموزه های قرآن و احادیث اسلامی آشنایی دارند، به روشنی می دانند که در قرآن کریم تا چه اندازه درباره ی تفکر واندیشیدن سفارش شده و تأکید به عمل آمده است. یک مراجعه هرچند مختصر به کتاب «اصول کافی»، کفایت می کند تا انسان دریابد احادیث و روایات درباره اهمیت و جایگاه عقل و تفکر چه اندازه بسیار و فراوان است و برتری عقل بر سایر امور چگونه مورد تأکید قرار گرفته است. اکنون اگربپذیریم که تعقل و تفکر در قرآن کریم و احادیث اسلام از چه جایگاه رفیع و بزرگی برخوردار است، به این مسأله نیز اعتراف خواهیم کرد که عرفان نیز ریشه ی اسلامی دارد و در متون مقدس دینی مطرح شده است زیرا عرفان، جز معرفت خداوند تبارک و تعالی و تجلیات بی پایان و شئون همیشگی او چیز دیگری نیست. بنابراین، عرفان نیز اگر با احکام صریح و آشکار عقل و موازین خرد سازگاری نداشته باشد، دارای اعتبار نیست و نمی توان به آن اعتماد داشت. خداوند تبارک و تعالی، نخواسته است که امور عالَم از انسان پنهان بماند. به همین جهت گوهر تابناک عقل و خرد را به او بخشیده است تا بتواند در پرتو این گوهر تابناک به حقایق جهان دست یابد. {کتاب رازِ راز، مقدمه}
تفکر و وحدتِ نفسانی در قوا : با تفکر در نفس، می یابید که... هیچ یک از قُوا(بینایی،شنوایی،لامسه و...)از نفس،گسیخته(جدا) نیست. شما نمی توانید قوه ی شامّه را از نفس جدا کنید. اصلا قوه بودنِ قوه در گرو نفسانیتِ نفس است، یعنی چون نفس در این قوا هست و بر آن ها تسلط دارد، قوا، قوایند. از طرف دیگر نمی توانید بگویید که نفس یعنی قوه ی باصره...نمی توان گفت که نفس یعنی قوه ی لامسه، با این که نفس در قوه ی لامسه وجود دارد؛ چون آن که گرداننده ی قواست، نفس است و بدون آن هیچ کدام از قوا نمی توانند کاری انجام بدهند. نفس، عینِ قواست، اما نه یک قوه ی خاص، چون نفس را وحدتی است که در تمام کثراتِ( تعددِ) قوا ظهور کرده است. در همه هست و با همه هست اما هیچ کدام نیست؛ "هُوَ مَعَکُم أیْنَ ما کُنْتُمْ". این یک معیّتِ "قیّومیّه" است که قَوام و ایستادگیِ تمام قوا به نفس است. تا نفس هست، این ها هم هستند. اما اگر برای یک آن، نفس نباشد، هیچ کدام از قوا نخواهد بود. شرح دروس معرفت نفس  استاد صمدی آملی
تفکر و عادت : در تفکر درست، «عادت» جایگاهی ندارد و اندیشیدن بر اساس عادت، در واقع اندیشه نیست و نتیجه ی معقول نخواهد داشت. عادت از طریق تکرار و یکنواختی پدید می آید؛ در حالیکه اندیشه و تفکر با تکرار، سنخیت و مناسبت ندارد و همواره در تحوّل و نو به نو شدن است. اندیشه از عالَم حضور سرچشمه می گیرد و در عالَم حضور، کمبود و نایابی نیست و به همین دلیل، تکرار در آن جایگاهی پیدا نمی کند. عادت از طریق تکرار پدید می آید و برای انسانِ اندیشمند و سالک، خطرناک بوده و موجب توقّف می گردد. {کتاب «من» و جز «من» ص 189-190} استاد ابراهیمی دینانی
بهترین عبادات:  معمر بن خلاد گوید که از امام رضا علیه السلام شنیدم که می فرمود: عبادت کردن به زیاد نماز خوادن و روزه گرفتن نیست، همانا عبادت فقط تفکر در امر خداوند است و از ربعی نقل شد که گفت که امام صادق علیه السلام فرمود: همانا تفکر به نیکی و عمل به آن دعوت می کند. و کلینی در کافی از امام صادق علیه السلام روایت کرد که بهترین عبادات آمیختگی با تفکّر و غوطه ور شدن در خداوند و قدرت اوست. منبع، سدرة المنتهی فی تفسیر قرآن علامه  حسن زاده الآملی @sserfan
تفکر : هر آدمی درون خود کوزه ای دارد که با عقاید، باور ها و دانشی که از محیط اطرافش میگیرد پر میشود، این کوزه اگر روزی پر شد یاد گرفتن آدمی تمام میشود، نه که نتواند، دیگر نمیخواهد چیز بیشتری یاد بگیرد . پس تفکر را کنار می‌گذارد و با تعصب از کوزه ی باورهایش دفاع میکند و حتی برای آن میمیرد. اما آدم غیر متعصب تا لحظه ی مرگ در حال پر کردن کوزه است . و صدها بار محتوای آنرا تغییر داده.  اگر شما مدتیست که افکارتان تغییر نکرده بدانید که این مدت فکر نکرده اید، آب هم اگر راکد بماند فاسد میشود. استاد دینانی @sserfan
تفکر ، طهارت ،مراقبت و رسیدن به توحید صمدی : ادب مع الله ، مراقبت و طهارت باعث می شود تا آن دولت توحید صمدی قرآنی در انسان پیاده بشود ، و الا چه بسا انسان ، سالیانی حرف بشنود و در مقام برهان خیلی خوب مطلب را بشکافد ، مثلا برهان صدیقین , را به خوبی طرح کند ، ولی در حقیقت به این مقام نرسیده باشد و بدون طهارت امکان ندارد . طهارت هم به همین اندازه نیست که فقط لباسمان را پاک نگه داریم و وضو بگیریم و بگوییم طاهریم ، بلکه طهارت مراتب زیادی دارد ، از طهارت اعضاء و جوارح ، طهارت قوه ی خیال ، قوه ی عاقله ، مقام قلب ، سرّ و . . .  همه ی اینها باید تطهیر شود هر چه طهارت افزوده تر شود ، دیده ی راست بین ، خودش را بیشتر نشان می دهد و یکدفعه آن توحید صمدی خودش را نشان می دهد و یک دفعه آن توحید صمدی حل می شود که برنامه ی تفکر در رسیدن مقصد به انسان خیلی کمک می کند منتها: تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود صفت بنده پروری داند  شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی @sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی عامل هجدهم :تفکر (قسمت بیستم ) مصادیق تفکر چهارم : یاد مرگ ادامه... آثار و نتایج ِ یادِ مرگ: ۱_ و آگاهی بخشی از جمله آثار یاد مرگ، رهایی از غفلت و هشیاری نسبت به حقایق مهم ِ پیرامون ماست. در واقع، ما انسان‌ها از یاد مرگ می‌ترسیم و فریب دنیا را می‌خوریم و به بازیچه سرگرم می‌شویم؛ در حالی که برای آخرت آفریده شده‌ایم؛ ولی این دنیا را که در آن هستیم دوست داریم. هیچ گاه نباید فراموش کنیم که زندگی ما نَفَسهایی است که شمرده می‌شود و چون نَفَسی بگذرد، قسمتی از آن کاسته شده و قدمی به مرگ نزدیک تر شده‌ایم. امام صادق علیه السلام، در مورد تأثیر عمیق یاد مرگ  می فرماید : یاد مرگ خواهش‌های باطل را از دل زایل می‌کند و ریشه‌های غفلت را می‌کند و دل را به وعده‌های الهی قوی و مطمئن می‌گرداند و طبع را رقیق و نازک می‌سازد و عَلَم‌های هوا و هوس را می‌شکند و آتش حرص را فرو می‌نشاند و دنیا را حقیر و بی مقدار می‌سازد (بحار الانوار ج ۶ ص ۳۲) 2ـ : غفلت از مرگ، دنیا را در نظر انسان زیبا و با ارزش جلوه می دهد و او را سخت شیفته و واله خویش می‌کند، به طوری که عقل او را از درک هر حقیقت و واقعیتی همچون مرگ محروم می‌سازد؛ امّا انسان غافل، در راه رسیدن به خواسته‌های نفسانی از هیچ سعی و تلاشی فروگذاری نمی‌کند و از پای نمی‌نشیند. یاد مرگ از جمله آثار یاد مرگ، رهایی از غفلت و هشیاری نسبت به حقایق مهم پیرامونمان می‌باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اَکثِرُوا مِنْ ذِکْرِ الْمَوتِ فَاِنَّهُ یَزْهَدُ فِی الدُّنْیا؛ مرگ را بسیار یاد کنید؛ زیرا یاد مرگ از میل و رغبت به دنیا می‌کاهد.» (کنزل اعمال حدیث ۴۲۰۹۸ ) 3ـ : یاد مرگ می‌تواند آرزوها را کوتاه کند و موجب بی قراری و کناره گیری از خانه فریب (دنیا) گردد و آدمی را برای سرای جاودان آماده سازد؛ زیرا که آرزوهای طولانی، انسان را بیشتر در دنیا غرق و او را اسیر هوا و هوس نموده، در نتیجه عملش را بد می‌سازد؛ هم‌چنان که حضرت علی علیه السلام، به این نتیجه ناپسند اشاره و به عنوان یک قانون کلی مطرح می‌نماید. به همین علت، ایشان آرزوی طولانی را به عنوان یکی از مواردی که از گسترش آن در امت اسلامی ترس داشت معرفی نموده، می‌فرماید:  "وحشتناک‌ترین چیزی که از آن بر شما می‎ترسم دو خصلت است: پیروی هوی و آرزوی دراز. پیروی هوی (شما را) از حق باز می‌دارد و آرزوی دراز، از یاد آخرت به فراموشی می اندازد.»(تحف العقول ص ۲۲۴ ) 4ـ : مسئله تعدیل غرائز، مهم‌ترین مسئله در فصول زندگی انسان‌ها، بالاخص طبقه جوان می‌باشد. مثلا تمایلات جنسی در دختر و پسر در فصل بلوغ، تجلی می‌کند و در آغاز جوانی، به اوج قدرت می‌رسد. درست است که بقاء انسان در گرو اعمال این غریزه است، ولی موضوع قابل توجه این است، که غریزه‌ی جنسی در برخی از فصول زندگی انسان‌ها، برای خود حد و مرزی نمی‌شناسد. در این موقع، اعتقاد به معاد و کیفرهای الهی این غریزه را مهار کرده و دارنده آنرا به صورت انسان وظیفه شناس تحویل اجتماع می‌دهد، و انسانی را پرورش می‌دهد، که در اطاق خلوت، در برابر زن جوان و بسیار زیبا که به او فرمان آماده باش می‌دهد و می‌گوید: «هیت لک» آماده باش سرسختانه مقاومت می‌کند و زن متجاوز را، پند واندرز می‌دهد و می‌گوید «معاذالله» بخدا پناه می‌برم.» 5ـ  : در نهاد ما یک سلسله فضائل اخلاقی وجود دارد که تحت شرایطی پرورش یافته و بارور می‎شود. ارشاد و راهنمائی علمای اخلاق، هر چند در پرورش فضائل اخلاقی مؤثر است ولی راهنمائی آنان، از دایره‌ی سخن گفتن و مذاکره دوستانه، گام فراتر نمی‌گذارد؛ ولی مذهب و اعتقاد به پاداش‌ها و کیفرها، فضیلت‌های اخلاقی را مانند انسان دوستی، ضعیف نوازی، مهربانی به یتیمان، دستگیری از درماندگان و...در انسان زنده می‌سازد و از این‌جهت دانشمندان، مذهب را پشتوانه اخلاق می‌دانند.   @sserfan
⭐️ اهمیت و جایگاه تفکر⭐️ 💠 از معيارهاى ارزش و كرامت آدمى در پيشگاه خداوند متعال و اندیشه است. 💢خداوند در قرآن می‌فرماید: ﴿إِنَّ شَرَّ الدَّوابِّ عِندَاللهِ الصُّمُّ البُكمُ الَّذِينَ لَا يَعقِلُون﴾ قطعاً بدترین جنبندگان نزد خدا کران[از شنیدن حق] و لالان[از گفتن حق] هستند که [کلام حق را] نمی‌اندیشند! 👈با توجه به آیهٔ قرآن اهمیت روشن می‌شود ، امام علی عليه‌السلام در این‌باره می‌فرمایند: «عَلَیكَ بِالفِکرِ فَإِنَّهُ رُشدٌ مِّن الضّلالِ و مُصلِحُ ٱلأَعمالِ»🔰🔰🔰 ↩️ بر تو باد به اندیشیدن ، زیرا که آن هدایت کننده از گمراهی و اصلاح کنندهٔ اعمال از تباهی است.👇👇👇 مولای متقیان تفکر و اندیشه را ، شاهراه رسیدن به هدایت می‌دانند. 💢💢💢 ❇️ اکنون سؤالی مطرح می‌شود که چه نوع تفکری نجات دهندهٔ بشر است⁉️ خداوند متعال در قرآن راه را نشان دادند؛🔰🔰 💫 وقتی که ساحرانِ درگاه فرعون، عظمت معجزهٔ حضرت موسیٰ را دیدند ، پیش خود تفکر کرده و سخن حضرت موسیٰ را حق دانسته و از ایمان آورندگان به ایشان شدند و با تهدید فرعون دست از حق نکشیدند و رستگار شدند. 📜یا تفکر دیگری که در تاریخ ثبت شده و چراغ راه ما گشته و به ما در عین داشتن پرونده‌ای پر از گناه امید بخشیده ، در روز عاشورا بود؛ شخصی که سَدّ راه ولیّ زمانش شد ، با تفکری که کرد ، از تباهی و گمراهی رها شده و به سمت نور حرکت کرد. ⬅️و بالاترین هدف یک انسان که است را رقم زد و چنین تفکری او را در معیّت امامش قرار داد و فنای معصوم زمانش شد... 💥تفکر حقیقی تفکری است که ما را در مسیر فنا شدن در امام قرار دهد... @sadatmahdvi
⭐️ اهمیت و جایگاه تفکر⭐️ 💠 از معيارهاى ارزش و كرامت آدمى در پيشگاه خداوند متعال و اندیشه است. 💢خداوند در قرآن می‌فرماید: ﴿إِنَّ شَرَّ الدَّوابِّ عِندَاللهِ الصُّمُّ البُكمُ الَّذِينَ لَا يَعقِلُون﴾ قطعاً بدترین جنبندگان نزد خدا کران[از شنیدن حق] و لالان[از گفتن حق] هستند که [کلام حق را] نمی‌اندیشند! 👈با توجه به آیهٔ قرآن اهمیت روشن می‌شود ، امام علی عليه‌السلام در این‌باره می‌فرمایند: «عَلَیكَ بِالفِکرِ فَإِنَّهُ رُشدٌ مِّن الضّلالِ و مُصلِحُ ٱلأَعمالِ»🔰🔰🔰 ↩️ بر تو باد به اندیشیدن ، زیرا که آن هدایت کننده از گمراهی و اصلاح کنندهٔ اعمال از تباهی است.👇👇👇 مولای متقیان تفکر و اندیشه را ، شاهراه رسیدن به هدایت می‌دانند. 💢💢💢 ❇️ اکنون سؤالی مطرح می‌شود که چه نوع تفکری نجات دهندهٔ بشر است⁉️ خداوند متعال در قرآن راه را نشان دادند؛🔰🔰 💫 وقتی که ساحرانِ درگاه فرعون، عظمت معجزهٔ حضرت موسیٰ را دیدند ، پیش خود تفکر کرده و سخن حضرت موسیٰ را حق دانسته و از ایمان آورندگان به ایشان شدند و با تهدید فرعون دست از حق نکشیدند و رستگار شدند. 📜یا تفکر دیگری که در تاریخ ثبت شده و چراغ راه ما گشته و به ما در عین داشتن پرونده‌ای پر از گناه امید بخشیده ، در روز عاشورا بود؛ شخصی که سَدّ راه ولیّ زمانش شد ، با تفکری که کرد ، از تباهی و گمراهی رها شده و به سمت نور حرکت کرد. ⬅️و بالاترین هدف یک انسان که است را رقم زد و چنین تفکری او را در معیّت امامش قرار داد و فنای معصوم زمانش شد... 💥تفکر حقیقی تفکری است که ما را در مسیر فنا شدن در امام قرار دهد... @sadatmahdvi