✊او ایستاد پای امام زمان خویش ...
💐 امروز یازدهم مهر ماه سالروز شهادت مدافع حرم" #علیرضا_قنواتی" گرامی باد🕊🌹
🔴@sarbazanzeynab🔴
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
#شادی_روح_شهدا_صلوات🕊🌹
🔴@sarbazanzeynab🔴
مدافعان حرم
🌟#رفیق_مثل_رسول 🌟۱۷ شهید محمد حسن خلیلی 🌟 بابا مثل همیشه با صبوری گفت:از وقتی جنگ شروع شد.تمام مسئول
🌟#رفیق_مثل_رسول 🌟۱۸
مدافع حرم شهید محمد حسن خلیلی 🌟
نویسنده:شهلا پناهی لادانی.
صدای زنگ تلفن باعث شد حرف بابا ناتمام بماند.سریع رفتم که جواب تلفن را بدهم.صدای روح الله را شنیدم،خیلی خوشحال شدم.شروع کردم به حرف زدن با روح الله.
به روح الله گفتم:داداش گوشی رو میدم به مامان باهم حرف بزنید.بابا سبد سبزی خوردن و پارچ شیررا اورد،از دستش گرفتم و داخل سفره گذاشتم.بابا هم رفت کنار مامان نشست تا بتواند با روح الله حرف بزند.
هرچهار نفرمان به شدت به هم وابستگی عاطفی داشتیم.این وابستگی ،این روزها که روح الله برای گذراندن یک دوره آموزشی از ما دور شده بودبیشتر خودش را نشان می داد.مامان سر سفره افطار و سحر همیشه میگفت :امسال جای روح الله حسابی خالیه،بابا هم هرروز که از سرکار برمیگشت، اولین سؤالش بعد سلام و احوال پرسی این بود که،روح الله زنگ نزده؟
مامان بعداز خداحافظی با روح الله گوشی را به دست بابا داد،سریع رفت سمت آشپزخانه، میدانستم الان بغض دارد ،اما تمام سعی خودش را می کرد که ما متوجه نشدم.
بلند شدم پشت سرش رفتم،نگاهی به من کرد و گفت:بچه برای پدرومادر همیشه بچه است،حتی اگر قد بکشه و مرد بشه.همین طور که حرف میزد،چشم هایش قرمز شد.
بابا صدام کرد،بیا بابا جان،روح الله کارت دارم.گوشی را گرفتم ،گفتم:جانم.مثل همیشه روح الله کلی بهم سفارش کرد،مراقب خودت باش.حواست به درست و دوستات باشه.
چشم که میگفتم ،مطمئن بود که به حرف یا سفارشی که میکند گوش میدهم.
جویای حال و احوال فرید،فرزاد و پدرام شد.
خندید و گفت:خیالم از بابت آزمایشگاه تو و فرید ناراحته..نه دیگه قول دادم و حواسم را جمع کنم.بعداز خداحافظی با روح الله ،رفتم وضو بگیرم.پیش خودم گفتم:امشب حتما به فرید میگم که گزارش کارهای مارو برادرش فرزاد به روح الله می ده.
یک دفعه یاد سفارش آقا مرتضی افتادم که میگفت:موقع وضو ذکر بگید تا حواستون جمع باشه،دست و صورتم را خشک کردم .دو مرتبه با نیت و تمرکز بیشتری وضو گرفتم.
مدافعان حرم
🌟#رفیق_مثل_رسول 🌟۱۸ مدافع حرم شهید محمد حسن خلیلی 🌟 نویسنده:شهلا پناهی لادانی. صدای زنگ تلفن باعث شد
🌟#رفیق_مثل_رسول 🌟۱۹
شهید محمد حسن خلیلی
طبق برنامه همیشگی افطار کردیم و بعد افطار سریع آماده شدیم که به مسجد برویم.
مامان دو تا لقمه کتلت با سبزی خوردن آماده کرد و در کیسه فریزری کوچک گذاشت،بسته را به دستم داد،این دو تا لقمه رو ببر باهم بخورید.وقتی رسیدم سر کوچه دیدم فرید منتظر ایستاده.من و فرید همه چیزمان باهم یکی بود،بخصوص علاقه ای که هردوی ما به آقا مرتضی داشتیم...
نماز که تمام شد برای جلسه هفتگی به پایگاه بسیج رفتیم.من و فرید مثل همیشه بغل دست یکدیگر نشستیم.آقا مرتضی آمد و یک سلام کلی به همه بچه ها کرد.
آقا مرتضی مربی پایگاه بسیج ما بود که ما دوره های کار با سلاح،راپل،کوه و صخره نوردی...را با ایشان گذرانده بودیم.یکی از محاسن دوره نوجوانی ،انتخاب کردن یک قهرمان است.فکر که نه،مطمئنا آقا مرتضی قهرمان من و فرید بود.
یکی از تاثیرات مثبت این دوره و آموزش ها این بود که ایشان روی بحث خودسازی و اخلاق دینی خیلی کار میکردند.
جلسه با هم خوانی قرآن شروع شد. برنامه کلاس های بعد از ماه مبارک که بیشتر مربوط به برنامه های دهه فجر میشد را اعلام و گفتند:یک برنامه صعود و یک برنامه راپل جز برنامه های دهه فجر نوشته شده. شنیدن این خبر برای من و فرید خیلی عالی بود چون هر دو به کوهنوردی و راپل خیلی علاقه داشتیم.
جلسه که تمام شد، من و فرید سریع شال و کلاه کردیم،آمدیم جلوی مسجد.تا جلوی خانه آقا مرتضی همراهش میرفتیم.توی راه مثل هرشب کلی به ما سفارش میکرد که اخلاق بسیجی داشتن ،مهم تر از لباس بسیجی داشتن است.خودش واقعا همین طوری بود.
آن شب آقا مرتضی به ما یک خبر خیلی خوب داد.شنیدن آموزش کار با اسلحه برای ما طعم عیدی عید فطر را داشت.خیلی ذوق کردیم.
لقمه ها و خوردیم و از هم خداحافظی کردیم.
زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹
#رسول_خلیلی
🔴@sarbazanzeynab🔴
مستِ صلوات...!
🎙برادر شهید یوسف فدایینژاد نقل می کند:
🔹 یوسف به ذکر صلوات بسیار علاقه داشت و هر چه قدر که می توانست به تکرار آن مداومت می کرد، اگر شرایط را مهیا می دید شروع به نوشتن صلوات می کرد و ذکر صلوات را با تمام زیر و زبرهایش به دفعات می نوشت.
🔸مجسم کنید که یک نفر در گوشه ای بنشیند و بارها و بارها ذکر صلوات بنویسد. یوسف مست صلوات شده بود! هر مشکلی که برایمان پیش می آمد و قادر به حل آن نبودیم می گفت: «صلوات راه حل این مشکل است، چند صلوات بفرستید تا آرامش داشته باشید». از صلوات هم سیر نمی شد؛ پس از غسل و وضو، از اول شب، عبا به دوش گوشه ای می نشست و تسبیح هزار دانه اش را که بالغ بر سه متر طول داشت به دست می گرفت و شروع به صلوات فرستادن می کرد.
💐در سالروز بزرگداشت شهدای مدافع حرم به ارواح شهدای مدافع حریم ولايت و محبت امیرالمومنین سلام الله علیه صلواتی هدیه بفرمائید.
شهید#یوسف_فدایی_نژاد🕊🌹
🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظاتی از شهادت مدافع حرم🕊🌹
شهید #علی_تمام_زاده
🔴@sarbazanzeynab🔴
☑️شهید سید حمیدرضا هاشمی چگونه از انقلاب و مردم سیستان و بلوچستان دفاع کرد؟
شهید#سیدحمیدرضا_هاشمی🕊🌹
🔴@sarbazanzeynab🔴
9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزیده ای از کتاب #چخ_چخی_ها
🌟کتاب طنز و جذاب چخ چخی ها ، نگاهی به نشاط و شوخ طبعی شهدای مدافع حرم مشهدی در زندگی و جهاد است🌟
🔴@sarbazanzeynab🔴
خط شهید . . .
این شأن بندگی خداوند بلند مرتبه است؛
«اشهد ان محمدا عبده و رسوله»
یعنی بندگی با اهمیتتر از رسالت است.
دستنوشته حاج قاسم
در تدمر برای رزمندگان مدافع حرم
#میلاد_پیامبر_اکرم
شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
🔴@sarbazanzeynab🔴
«جنگ ما با شیطان از محراب نماز آغاز میشود» شهید سید مرتضی آوینی
تصویر:
شهید مدافع حرم فاطمیون «#موسی_حسینی» در حال راز و نیاز با پروردگار
🔴@sarbazanzeynab🔴