#برشی_از_کتاب
😍 خاطره « به سمت تل آویو »
📚 منبع: کتاب #سلیمانی_عزیز_۲
🛒 سفارش از طریق لینک زیر
https://b2n.ir/h28763
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
🔴@sarbazanzeynab🔴
#برشی_از_کتاب
😍 خاطره « اعتصاب غذا »
📚 منبع: کتاب #سلیمانی_عزیز_۲
🛒 سفارش از طریق لینک زیر
https://b2n.ir/h28763
🔴@sarbazanzeynab🔴
#برشی_از_کتاب
😍 خاطره « همبازی بچه ها »
📚 منبع: کتاب #سلیمانی_عزیز_۲
🛒 سفارش از طریق لینک زیر
https://b2n.ir/h28763
🔴@sarbazanzeynab🔴
#برشی_از_کتاب #انتخابات
😍 خاطره « پیروی از رهبری »
📚 منبع: کتاب #اثر_انگشت
📖 خاطرات و وصایای شهدا در موضوع انتخابات به انضمام فرمایشات امام راحل و رهبر معظم انقلاب
🛒 سفارش از طریق لینک زیر
B2n.ir/b20383
#انتخاب_اصلح
#حضور_حداکثری
🔴@sarbazanzeynab🔴
#برشی_از_کتاب
🥀داعش رسیده بود به نزدیکی اربیل. سران اقلیم از ترس سر به کوهوکمر گذاشتند. حتی خاندان بارزانی هم شهر را ترک کردند. مسعود، رئیس اقلیم ماند و خودش. دست به دامن هرکس شد دست رد به سینهاش زدند. پنجبار از آمریکا و ائتلاف ضد داعش کمک خواست ولی هیچکدام حاضر نشدند بیایند توی میدان جنگ. از همهجا رانده و ناامید گوشی را برداشت و با حاج قاسم سلیمانی تماس گرفت. حاجی گفته بود: «کاک مسعود تا فردا شهر رو نگهدار من خودم رو میرسونم.» صبح علیالطلوع خودش را رسانده بود اربیل. جنگ بلد بود. فقط با هفتاد نفر وارد صحنه شد. زیاد طول نکشید که محاصره شکست و داعش عقب نشست.
افسر داعشی را اسیر کرده بودند. وقتی پرسیدند: «چطور شد؟ شما که اومده بودید شهر رو بگیرید، چرا فرار کردید؟» گفته بود: «تا گفتند قاسم سلیمانی اومده اربیل، روحیه نیروها بههمریخت. دیگه نتونستیم بجنگیم.»
📚 منبع: کتاب سلیمانی عزیز، صفحه ۶۸
💌 سفارش اینترنتی کتاب
http://B2n.ir/h28763
🔴@sarbazanzeynab🔴