eitaa logo
سرباز کوچک(کتاب شهید pdf)
651 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
4.4هزار ویدیو
403 فایل
کتاب شهدای دفاع مقدس pdf به روی دفتر دلم نوشته بود یک شهید برای خاطر خدا شما ادامه ام دهید! مدیر کانال: @sarbazekoochak1 @alimohammadi213 کانال دیگر ما دانشنامه قرآن کریم @Qoranekarim سرباز کوچک در اینستاگرام Instagram.com/sarbazekoochak110
مشاهده در ایتا
دانلود
شهری که سه بار محاصره شد ( ) در دوران جنگ، ارتش عراق مجموعاً سه بار سوسنگرد را محاصره و یک بار نیز کاملاً اشغال کرد. به گزارش ایسنا، سوسنگرد از شهرهایی است که ارتش بعثی در همان روزهای آغاز حمله‌اش به ایران، آن را مورد تهاجم قرار داد. این شهر ۳۱ کیلومتر از «بستان» فاصله دارد و در ۶۰ کیلومتری شمال غربی اهواز است. سوسنگرد در آن هنگام مردمی شیعه و عرب داشت که جمعیتشان حدود ۱۵ هزار نفر بود. در دوران جنگ تحمیلی مردم دشت آزادگان در سوسنگرد و ۱۹۳ روستای این ناحیه به دامداری و کشاورزی مشغول بودند. مأموریت حمله به سوسنگرد بر عهده لشکر ۹ زرهی عراق بود. در دوران جنگ، ارتش عراق مجموعاً سه بار سوسنگرد را محاصره و یک بار نیز کاملاً اشغال کرد. از نظر نظامی و به شرط آمادگی از قبل، شهرهای سوسنگرد و هویزه به دلیل وضعیت طبیعیشان که با رودخانه‌ها محصور هستند، قابل دفاع بودند. اگر پیش از آغاز جنگ یک طرح پدافندی مناسب وجود داشت، یگان‌های ارتش ما می‌توانستند در مواضع خود پایداری کنند و این دو شهر را نگهدارند. اگر سوسنگرد و عین‌خوش در روزهای آغاز جنگ به دست ارتش عراق نمی‌افتاد، تأثیر زیادی بر حفظ خوزستان می‌گذاشت و جنگ زودتر به پایان می‌رسید. فرمانده‌ای که همراه همسرش شد این لشکر پس از عبور از مرز، از «تنگه چزابه» عبور کرد و بدون مواجهه با مقاومت عمده‌ای، به سمت شهر بستان در ۱۷ کیلومتری مرز پیش آمد. پس از رسیدن به اطراف بستان نیز پیشروی خود به سمت سوسنگرد را آغاز کرد.عراقی‌ها با نیروی رزمی دیگری نیز از محور کوشک ـ طلاییه به سمت جاده سوسنگرد ـ حمیدیه پیشروی کردند. آنها با عبور از رودخانه کرخه‌کور، در چهارم مهر ماه ۱۳۵۹ به اطراف سوسنگرد رسیدند. تانک‌های ارتش عراق با عبور از رودخانه کرخه برای نخستین بار در ۶ /۷ /۱۳۵۹ وارد سوسنگرد شدند و شهر را اشغال کردند. هنگام حمله ارتش عراق مردم سوسنگرد در شهر بودند. ارتش بعثی نفراتی از وابستگان خود از میان اهالی سوسنگرد را به فرمانداری و دیگر مسئولیت‌های اداره شهر گماشت. فرمانده لشکر ۹ عراق که «تالی الدوری» بود، ۵۸ نفر از مردم عرب دشت آزادگان را به دلیل عدم همکاری و نافرمانی اعدام کرد. «حبیب شریفی» که فرمانده سپاه سوسنگرد بود و به همراه خانواده‌اش در شهر حضور داشت، هنگام حرکت با همسرش، خانم خدیجه میرشکاری، در جاده سوسنگرد ـ اهواز مورد حمله نیروهای عراقی قرار گرفت و هر دو به اسارت ارتش عراق درآمدند. خانم میرشکاری را پس از ۴۰۰ روز اسارت آزاد کردند، ولی از حبیب شریفی دیگر خبری نشد. گویا او را در اسارت به شهادت رسانده بودند. سوسنگرد چهار روز در اشغال ارتش عراق بود. پس از اشغال سوسنگرد، ارتش عراق پیشروی به سمت اهواز را ادامه داد و در این محور از حمیدیه عبور کرد، ولی وارد آن نشد. هدف نهایی تهاجم ارتش عراق از این محور، رسیدن به اهواز بود. فرماندهان عراقی انتظار حماسه‌آفرینی و مقاومت ایرانیان را نداشتند. آنها خیال می‌کردند که می‌توانند به پیشروی خود ادامه دهند، اما رزمندگان سپاه خوزستان به مقابله با ارتش بعثی پرداختند. نخستین آزادسازی شهر سوسنگرد در ساعت۵ بامداد روز ۹ /۷ /۱۳۵۹، تعداد ۲۳ رزمنده از پاسداران خوزستان به فرماندهی «علی غیور اصلی»(شهید) یک عملیات چریکی را در پیچ حمیدیه اجرا کردند. این شبیخون که با شرکت رزمندگان داوطلب و بسیار باانگیزه انجام شد، واحدهای ارتش عراق را به عقب‌نشینی واداشت و در پی آن شهر سوسنگرد آزاد شد. در این عملیات بالگردهای کبرای هوانیروز ارتش ایران هم به شکار تانک‌های عراقی پرداختند و نقش بسیار مثبتی در انهدام قوای زرهی ارتش بعثی ایفا کردند. در جریان تهاجم بالگردهای هجومی، یکی از آنها مورد اصابت قرار گرفت و خلبان آن، سرهنگ «وطن‌پور» به شهادت رسید. همچنین در این شبیخون موفق، ۲۲ تانک و نفربر عراقی به غنیمت درآمد. چهار تن از رزمندگان ایرانی نیز به شهادت رسیدند. پس از آزادی سوسنگرد، وقتی علی غیور اصلی در تاریکی شب به همراه « حسین نظیری» و «احمد غلامپور» با یک خودرو جیپ آهوی استیشن به دهلاویه می‌رفتند تا اوضاع قوای دشمن را بررسی کنند، با یک کمپرسی که از روبه‌رو می‌آمد و با چراغ خاموش حرکت می‌کرد، تصادف کردند. در این سانحه غیور اصلی به شهادت رسید و دیگر سرنشینان مجروح شدند. غیور اصلی از تکاوران ویژه ارتش بود که به سپاه مأمور شده بود و قبل از آغاز جنگ، نیروهای سپاه و بسیج اهواز را آموزش می‌داد. او ابتدا در درگیری‌های کردستان شرکت داشت و سپس پیش از شروع جنگ به خوزستان آمد. غیور اصلی بسیار ورزیده بود و افراد «گردان بلال» را آموزش داد. هنگام آغاز جنگ، خانواده غیور اصلی در مشهد بودند و خودش در سوسنگرد می‌جنگید. 👇 ❣سرباز کوچک 💕 🆔 @sarbazekoochak
شهری که سه بار محاصره شد ( ) در دوران جنگ، ارتش عراق مجموعاً سه بار سوسنگرد را محاصره و یک بار نیز کاملاً اشغال کرد. به گزارش ایسنا، سوسنگرد از شهرهایی است که ارتش بعثی در همان روزهای آغاز حمله‌اش به ایران، آن را مورد تهاجم قرار داد. این شهر ۳۱ کیلومتر از «بستان» فاصله دارد و در ۶۰ کیلومتری شمال غربی اهواز است. سوسنگرد در آن هنگام مردمی شیعه و عرب داشت که جمعیتشان حدود ۱۵ هزار نفر بود. در دوران جنگ تحمیلی مردم دشت آزادگان در سوسنگرد و ۱۹۳ روستای این ناحیه به دامداری و کشاورزی مشغول بودند. مأموریت حمله به سوسنگرد بر عهده لشکر ۹ زرهی عراق بود. در دوران جنگ، ارتش عراق مجموعاً سه بار سوسنگرد را محاصره و یک بار نیز کاملاً اشغال کرد. از نظر نظامی و به شرط آمادگی از قبل، شهرهای سوسنگرد و هویزه به دلیل وضعیت طبیعیشان که با رودخانه‌ها محصور هستند، قابل دفاع بودند. اگر پیش از آغاز جنگ یک طرح پدافندی مناسب وجود داشت، یگان‌های ارتش ما می‌توانستند در مواضع خود پایداری کنند و این دو شهر را نگهدارند. اگر سوسنگرد و عین‌خوش در روزهای آغاز جنگ به دست ارتش عراق نمی‌افتاد، تأثیر زیادی بر حفظ خوزستان می‌گذاشت و جنگ زودتر به پایان می‌رسید. فرمانده‌ای که همراه همسرش شد این لشکر پس از عبور از مرز، از «تنگه چزابه» عبور کرد و بدون مواجهه با مقاومت عمده‌ای، به سمت شهر بستان در ۱۷ کیلومتری مرز پیش آمد. پس از رسیدن به اطراف بستان نیز پیشروی خود به سمت سوسنگرد را آغاز کرد.عراقی‌ها با نیروی رزمی دیگری نیز از محور کوشک ـ طلاییه به سمت جاده سوسنگرد ـ حمیدیه پیشروی کردند. آنها با عبور از رودخانه کرخه‌کور، در چهارم مهر ماه ۱۳۵۹ به اطراف سوسنگرد رسیدند. تانک‌های ارتش عراق با عبور از رودخانه کرخه برای نخستین بار در ۶ /۷ /۱۳۵۹ وارد سوسنگرد شدند و شهر را اشغال کردند. هنگام حمله ارتش عراق مردم سوسنگرد در شهر بودند. ارتش بعثی نفراتی از وابستگان خود از میان اهالی سوسنگرد را به فرمانداری و دیگر مسئولیت‌های اداره شهر گماشت. فرمانده لشکر ۹ عراق که «تالی الدوری» بود، ۵۸ نفر از مردم عرب دشت آزادگان را به دلیل عدم همکاری و نافرمانی اعدام کرد. «حبیب شریفی» که فرمانده سپاه سوسنگرد بود و به همراه خانواده‌اش در شهر حضور داشت، هنگام حرکت با همسرش، خانم خدیجه میرشکاری، در جاده سوسنگرد ـ اهواز مورد حمله نیروهای عراقی قرار گرفت و هر دو به اسارت ارتش عراق درآمدند. خانم میرشکاری را پس از ۴۰۰ روز اسارت آزاد کردند، ولی از حبیب شریفی دیگر خبری نشد. گویا او را در اسارت به شهادت رسانده بودند. سوسنگرد چهار روز در اشغال ارتش عراق بود. پس از اشغال سوسنگرد، ارتش عراق پیشروی به سمت اهواز را ادامه داد و در این محور از حمیدیه عبور کرد، ولی وارد آن نشد. هدف نهایی تهاجم ارتش عراق از این محور، رسیدن به اهواز بود. فرماندهان عراقی انتظار حماسه‌آفرینی و مقاومت ایرانیان را نداشتند. آنها خیال می‌کردند که می‌توانند به پیشروی خود ادامه دهند، اما رزمندگان سپاه خوزستان به مقابله با ارتش بعثی پرداختند. نخستین آزادسازی شهر سوسنگرد در ساعت۵ بامداد روز ۹ /۷ /۱۳۵۹، تعداد ۲۳ رزمنده از پاسداران خوزستان به فرماندهی «علی غیور اصلی»(شهید) یک عملیات چریکی را در پیچ حمیدیه اجرا کردند. این شبیخون که با شرکت رزمندگان داوطلب و بسیار باانگیزه انجام شد، واحدهای ارتش عراق را به عقب‌نشینی واداشت و در پی آن شهر سوسنگرد آزاد شد. در این عملیات بالگردهای کبرای هوانیروز ارتش ایران هم به شکار تانک‌های عراقی پرداختند و نقش بسیار مثبتی در انهدام قوای زرهی ارتش بعثی ایفا کردند. در جریان تهاجم بالگردهای هجومی، یکی از آنها مورد اصابت قرار گرفت و خلبان آن، سرهنگ «وطن‌پور» به شهادت رسید. همچنین در این شبیخون موفق، ۲۲ تانک و نفربر عراقی به غنیمت درآمد. چهار تن از رزمندگان ایرانی نیز به شهادت رسیدند. پس از آزادی سوسنگرد، وقتی علی غیور اصلی در تاریکی شب به همراه « حسین نظیری» و «احمد غلامپور» با یک خودرو جیپ آهوی استیشن به دهلاویه می‌رفتند تا اوضاع قوای دشمن را بررسی کنند، با یک کمپرسی که از روبه‌رو می‌آمد و با چراغ خاموش حرکت می‌کرد، تصادف کردند. در این سانحه غیور اصلی به شهادت رسید و دیگر سرنشینان مجروح شدند. غیور اصلی از تکاوران ویژه ارتش بود که به سپاه مأمور شده بود و قبل از آغاز جنگ، نیروهای سپاه و بسیج اهواز را آموزش می‌داد. او ابتدا در درگیری‌های کردستان شرکت داشت و سپس پیش از شروع جنگ به خوزستان آمد. غیور اصلی بسیار ورزیده بود و افراد «گردان بلال» را آموزش داد. هنگام آغاز جنگ، خانواده غیور اصلی در مشهد بودند و خودش در سوسنگرد می‌جنگید. 👇 ❣سرباز کوچک 💕 🆔 @sarbazekoochak
هدایت شده از  ابوذر ۳۱۳
🔰 | سخنان رهبری به مثابه مانیفست حرکتِ دولت چهاردهم 📝 بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت چهاردهم از چند جنبه حائز نکاتی راهبردی بود. سخنانی که از یکسو تکلیف برخی موضوعات مطرح در افکار عمومی را روشن ساخت و از سوی دیگر محورهای اصلی حرکت دولت چهاردهم را مشخص کرد. «خط رهبری» در ادامه با نگاهی تحلیلی محورهای اصلیِ نکات مطرح شده از سوی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار را بررسی می‌کند: * یکم: ماجرای انتخاب وزرا و روایت صحیح از تعامل رهبری با رئیس جمهور 🔸 یکی از موضوعات مطرح در فضای افکار عمومی نحوه‌ی تعامل دکتر پزشکیان با رهبر انقلاب در موضوع انتخاب وزرا بود. موضوعی که خصوصا با سخنان رئیس جمهور در مجلس دچار نوعی اعوجاج و برخی کژروایت‌ها شده بود. 🔹 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنان خود اما صحیح این موضوع را با افکار عمومی در میان نهادند: «بنده تعدادی را که می‌شناختم و یا در مورد صلاحیت آنها از منابع مورد وثوق مطمئن شده بودم، تأیید و بر برخی اسامی تأکید کردم اما درباره تعداد بیشتری که نمی‌شناختم گفتم نظری ندارم.» 🔸 رهبر انقلاب در این فراز از سخنان خود حقیقت ماجرا را آنچنان که رخ داده بود برای افکار عمومی روایت کردند. براین اساس، هماهنگی مصداقی در گزینش افراد وزرای دولت چهاردهم، صرفا درباره‌ی برخی چهره‌های محدود و مشخص بین رئیس جمهور و رهبری رخ داده است. مشخصا سه وزارتخانه‌ی دفاع، خارجه و اطلاعات که با حوزه‌ی مسئولیت‌های رهبری از حیث قانون اساسی تلاقی کاری و عملی دارند و برخی مصادیق که قبلا برای مسئولیتی از رهبری حکم داشته‌اند و... را می‌توان در این چارچوب درنظر گرفت و چنانکه که رهبری معظم تأکید کردند این روند هماهنگیِ مصداقی درباره‌ی اکثریت رخ نداده و در اینجا حضرت آیت‌الله خامنه‌ای طبق سیره‌ی متداول خود که عدم ورود به مسائل اجرایی است رفتار کرده‌اند. * دوم: تلقی مثبت نسبت به شکل‌گیری دولت جدید در کمترین زمان پس از شهادت شهید رئیسی 🔹 یکی از موضوعات مورد تأکید رهبر انقلاب در این دیدار اصل شکل‌گیری دولت چهاردهم پس از حادثه‌ی سخت و ناگوار شهادت شهید رئیسی و تسریع در روند انتخاب وزرا بود: «خدا را شکرگزاریم که بحمدالله دولت با همت رئیس جمهور محترم و با کمک ارزنده‌ی مجلس شکل گرفت. این خیلی نعمت بزرگی است. در دولتهای گذشته گاهی تا نزدیک یک ماه یا بیشتر دولت نمی‌توانست شکل بگیرد و همه‌ی وزرا از مجلس رأی اعتماد نگرفته بودند.» 🔸 این موضوع از حیث ساختاری به معنای توان و نظام اسلامی در حل مسئله و عبور از شرایط سخت است. با فاصله‌ی نسبتا کوتاهی از شهادت رئیس جمهور پیشین، دولت جدید شکل گرفت و این نشانه و نمادی از نظام حکمرانی کشور است. * سوم: ریل‌گذاریِ کلان برای حرکت دولت چهاردهم 🔹 اما بخش قابل توجهی از نکات مطرح شده در بیانات رهبر انقلاب ناظر به چارچوب و خطوط اصلی حرکت دولت چهاردهم و اولویت‌های اقدام و عملِ آن بود. 💢 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این زمینه دولتمردان را به «قدرشناسی فرصت خدمت» فراخواندند و محورهای رویکردی و برنامه‌ای دولت چهاردهم را به این شرح تبیین کردند: ۱- شناسایی و بهره‌برداری از ظرفیت‌های انسانی و طبیعی کشور ۲- انتخاب همکارانِ ، مؤمن، انقلابی، متعهد و پرانگیزه ۳- حکمرانی خردمندانه با رجوع به کارشناس ۴- حضور در بین مردم و رفتن به سفر استانی ۵- تهیه برای هر قانون و تصمیم مهم دولت ۶- رعایت اولویت‌ها در کارهای زیرساختی (از جمله موضوعاتی چون: انرژی هسته‌ای و کارهای فوری از جمله گرانی و تورم) ۷- حکمرانی قانون‌مند در فضای مجازی؛ دستیابی به فناوری و لایه‌های زیرساختی هوش مصنوعی ۸- جدی گرفتن به عنوان کلید حل مشکلات اقتصادی ۹- علاج پیری زودهنگام جمعیت کشور ۱۰- امید نبستن به دشمن و منتظر موافقت دشمنان نماندن برای برنامه‌ها ۱۱- رسیدگی هر چه بیشتر به معنویت خود در دوران مسئولیت 🔸 رهبر انقلاب از ابتدای انتخاب دکتر پزشکیان به ریاست جمهوری کمک به موفقیتِ این دولت را به‌عنوان راهبرد اعلام کرده و موردتأکید قرار دادند و رویدادهای بعدی نیز موید عملی شدن همین نگاه بوده است. اکنون و پس از شکل‌گیری دولت جدید، رئیس جمهور جدید و دولتمردان باید مطالبات مطرح شده از سوی رهبری را به‌مثابه‌ی چارچوب و مانیفست حرکت خود تلقی کنند و بدانند که تجربه‌ی تاریخی نشان داده هر جا که قوا و دستگاه‌های مختلف حرکت خود را براساس جهت‌گیری‌ها و اولویت‌های مطرح شده از سوی رهبری تنظیم کرده‌اند موفق شده و آنجا که دچار انحراف و حواشی شدند مایه‌ی درس و آیندگان گشتند؛ تجربه‌ی دولت‌ها خصوصا در سالیان اخیر به‌روشنی گواه این مدعاست! 🔝 @SAboozar313 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•