eitaa logo
سرباز کوچک(کتاب شهید pdf)
654 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
5هزار ویدیو
429 فایل
کتاب شهدای دفاع مقدس pdf به روی دفتر دلم نوشته بود یک شهید برای خاطر خدا شما ادامه ام دهید! مدیر کانال: @sarbazekoochak1 @alimohammadi213 کانال دیگر ما دانشنامه قرآن کریم @Qoranekarim
مشاهده در ایتا
دانلود
مردي با چفيه سفيد۸.pdf
حجم: 528.1K
🌺 کتاب مردی با چفیه سفید 🌸 #شهید_عباس_کریمی 🌺 قسمت هشتم 🌸 #بسیجی_تازه_وارد 🍀http://eitaa.com/joinchat/3094216704Cccf19963bb
#کتاب_مردی_باچفیه_سفید #شهید_عباس_کریمی 🍀سرباز | کوچک 🍀http://eitaa.com/joinchat/3094216704Cccf19963bb
مردي با چفيه سفيد۹.pdf
حجم: 530.7K
🌺 کتاب مردی با چفیه سفید 🌸 #شهید_عباس_کریمی 🌺 قسمت نهم 🌸 #طلوع_درشرق_دجله 🍀http://eitaa.com/joinchat/3094216704Cccf19963bb
سخن شهید خودمان را بررسی کنیم، ببینیم کجا بودیم، چه بودیم، از کجا آمده‌ایم و به کجا می‌رویم. ما که نیروی این انقلاب هستیم باید برای آن خون بدهیم. خصوصیات یک فرمانده به این شرح است: «سلامتی جسم و فزونی علم، مشورت با نیرو، سعه صدر و نداشتن حس انتقام، برخورد با افراد تحت فرماندهی از راه ارشاد و موعظه در کنار همه تاکتیک‌ها، از همه مهمتر فاصله نگرفتن از خداست. فرماندهی که ابتکار عمل نداشته باشد تسلیم است. ابتکار عمل سلاح برنده مؤمن است.» ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
شهيد كسي است كه حقيقت و هدف الهي را درك كرد و براي حقيقت پايداري كرد و جان داد. شهادت در اسلام نه مرگي است كه دشمن به مجاهد تحميل مي‌كند بلكه انتخابي است كه وي با تمام آگاهي و شعور و شناختش به آن دست مي‌يازد. «و لا تقولوا لمن يقتل في سبيل‌الله اموات احياء ولكن لا تشعرون» و آن كسي كه در راه خدا كشته شده مرده نپنداريد بلكه او زنده ابدي است وليكن همه شما اين حقيقت را در نخواهيد يافت. (بقره 154) ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
گذری بر زندگی نامه شهید عباس کریمی 👇👇👇 ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
خلاصه ای از زندگینامه روستای قهرود از توابع شهرستان کاشان در سال ۱۳۳۶ پذیرای کودکی شد که پدرش جهت سالم ماندن او به آستان با کرامت حضرت عباس نذر کرد و مادر، اسم او را عباس نهاد. او در محیط ساده و باصفای روستا و جو مذهبی خانواده رشد کرد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی در زادگاهش برای ادامه تحصیل راهی تهران شد. در آغاز سال سوم دبیرستان مجدداً به کاشان بازگشت و موفق به اخذ دیپلم در رشته نساجی گردید. دوران سربازی خود را در پادگان عباس‌آباد که در آن زمان فرماندهی حکومت نظامی تهران بود، گذراند. 💠💠💠 عباس از طریق ارتباط با برخی دوستان روحانی مبارز، با پخش اعلامیه و نوارهای سخنرانی امام فعالیت خود علیه رژیم پهلوی را آغاز کرد و در همین دوران توسط ساواک دستگیر و مورد شکنجه قرار گرفت. تا اینکه در پی فرمان امام خمینی رحمت الله علیه او نیز از پادگان گریخت و در جمع مردم به مبارزات خود ادامه داد. هنگام ورود امام در کمیته استقبال، مسئولیت حفاظت و حراست از ایشان را به عهده گرفته در تصرف و خلع سلاح پادگان عباس‌آباد در ۲۱ و ۲۲ بهمن نقش مؤثری داشت. 💠💠💠 با پیروزی انقلاب اسلامی در راه‌اندازی سپاه پاسداران کاشان پیشقدم شد و در اوایل سال ۱۳۵۸ به عضویت این نهاد مقدس درآمد. در فاصله کوتاهی مأمور به حفاظت از بیت امام در قم گردید و هنوز این مأموریت به پایان نرسیده بود که مسأله اغتشاش در ایرانشهر مطرح شد و در پی آن غائله کردستان او را با چهر ه واقعی جنگ آشنا کرد. 💠💠💠 عباس با استعفا از مسئولیتش در سپاه کاشان راهی کردستان شد و پس از مدتی سمت مسئول اطلاعات و عملیات پیرانشهر منصوب گردید. حاج عباس که لیاقت نظامی خود را به فرماندهان از جمله حاج احمد متوسلیان نشان داده بود پس از شکل‌گیری تیپ ۲۷ محمد رسول الله صلی الله علیه و آله راهی جنوب شد و به سمت عنوان مسئول اطلاعات- عملیات تیپ انتخاب گردید. او در عملیات ظفرآفرین فتح‌المبین از ناحیه پا به شدت مجروح گشت و در خرداد ماه سال ۱۳۶۱ زمانیکه حملات اسرائیل به لبنان اوج گرفت، همراه سایر دوستان برای حمایت به کشورهای سوریه و لبنان عزیمت کرد و پس از بازگشت به وطن در مهرماه همان سال به سنت نبوی جامه عمل پوشاند و ازدواج کرد که حاصل آن یادگاری به نام داوود است. 💠💠💠 در تمامی صحنه‌های نبرد، سربازی لایق بود و پس از عملیات خیبر (شهادت حاج همت) به فرماندهی لشگر ۲۷ محمد رسول الله منصوب شد. 💠💠💠💠💠💠 سرانجام در روز ۱۳۶۳/۱۲/۲۴ بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سرش با آب دجله وضو ساخت و نماز عشق را به قد قامت شهادت ایستاد. ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
یکی از معجزات الهی که منجر به پیروزی عملیات فتح‌المبین شد آخرین شناسایی شب قبل از عملیات بود. من، حسین قجه‌ای و محسن وزوایی برای یافتن بهترین سیر هدایت گردان به پشت جبهه دشمن و تصرف توپخانه آنها به مأموریت رفتیم. پس از اتمام کار شناسایی برای استراحت دور هم نشسته، کمپوتی را باز کردیم و در حالیکه آرام صحبت می‌کردیم مشغول خوردن شدیم و به یکدیگر تأکید می‌کردیم که قوطی خالی را با خود ببریم تا نشانی از خود به جا نگذاشته باشیم. با خوشحالی به مقر بازگشتیم و پس از ارائه گزارش کار، ناگهان به خاطر آوردیم که غفلت کرده و قوطی را همانجا گذاشته ایم. دیگر کاری نمی‌توانستیم بکنیم و فقط به خدا توکل کردیم. 💠💠💠💠 اوایل شب بعد، چند ساعتی پس از حرکت گردان، محسن وزوایی با بیسیم اعلام کرد که راه را گم کرده است. همه نگران بودند حتی فرمانده‌مان حاج احمد متوسلیان به سجده رفته و با گریه به پروردگار التماس می‌کرد. چند لحظه بعد خبر داده شد که گردان راهش را پیدا کرده و عملیات با رمز فاطمه الزهرا سلام الله علیها آغاز شد. بعدها فهمیدم فرمانده گردان مسیر را از روی همان قوطی جامانده پیدا کرده است. همیشه می‌گفتم خداوند اینگونه شری را به خیر رقم زد. راوی: خود شهید ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
از جزیره مجنون تا بهشت زهرا سلام الله علیها در عملیات بدر، حاج عباس پس از سرکشی سنگرهای اطراف، به سنگر دیده‌بانی بازگشت. در یک لحظه با شنیدن صدای مهیبی روی زمین دراز کشیدم خوب دقت کردم تا بدانم گلوله تانک کجا اصابت کرده ، خدایا چه می‌بینم؟! توی این سنگر حاج عباس بود! او را از سنگر بیرون کشیدم. ترکشی پشت سرش را متلاشی کرده بود اما چشمهایش هنوز نگران بسیجیان بود. او را داخل قایق گذاشته و با سرعت به طرف پست امداد حرکت کردیم. اما دیگر فایده‌ای نداشت همه چیز تمام شد … قایق آرام به طرف اورژانس حرکت کرد در حالیکه حاج عباس با چهره‌ای معصوم در زیر پتو آرمیده بود. پیکر خونی و خیس او را داخل آمبولانس گذاشته و به سمت دوکوهه راه افتادیم و به نیت آخرین وداع، پیکر او را دور زمین صبحگاه طواف داده به سمت تهران حرکت کردیم. عباس کریمی‌ روز  ۱۳۶۳/۱۲/۲۳ و در سالروز شهادت حاج همت به او پیوست و این تاریخ برای دومین بار در خاطره لشگر ۲۷ محمد رسول الله صلی الله علیه و آله جاودانه شد. ۲ روز بعد پیکرش در کنار مزار شهید اقارب‌پرست به خاک سپرده شد و بار دیگر مسافری از جزیره مجنون به بهشت زهرا سلام الله علیها میهمان گشت. راوی : یکی از همرزمان ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
حاج عباس مدتی که به علت مجروحیت حین عملیات فتح‌المبین در بیمارستان بستری شد وقت را مغتنم شمرده و در مورد تشکیل خانواده فکر می‌کرد. همسر یکی از دوستان عباس، مرا به او معرفی کرد و این آغاز آشنایی ما، در سال ۱۳۶۱ بود. در جریان خواستگاری احساس همدلی و همفکری کرده به جهت اطمینان استخاره کردم، آیه‌های سوره نور آمد: «الله نور السموات والارض» بعد از خرید مختصری بر طبق آداب و رسوم در تاریخ ۱۳۶۱/۷/۲۱ دلهایمان با نور قرآن پیوند خورد و عقدمان جاری گشت. روز بعد از مراسم عقد به گلزار شهدا رفتیم و عباس حلاوت خودش را در این مدت برایم توصیف کرد: «وقتی برای خواستگاری به سراغت آمدم بار سنگینی بر سینه‌ام حس می‌کردم، با شنیدن نامت (زهرا) آرام شدم، وقتی به درخواستم جواب مثبت دادی، همه درهای بسته به رویم گشوده شد.» همه به او سفارش می‌کردند که مراسم عروسی را در باشگاه برگزار کند اما او نپذیرفت چون از خانواده شهدا خجالت می‌کشید و نمی‌خواست خود را درگیر مراسم کند. لباس دامادی او نیز همچون سرداران دیگر جامه سبز سپاه بود. مراسم در عین سادگی انجام شد و حاج عباس بعد از ازدواج بلافاصله به منطقه بازگشت. راوی : همسر شهید ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
@radonet40sotoon1445846.mp3
زمان: حجم: 3.32M
╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
«عباس كريمي قهرودي» چهارمين فرمانده «لشكر پياده - مكانيزه 27 محمد رسول الله»(كه در سال 1387به دنبال تغييرات ايجاد شده «سپاه پاسداران» به «سپاه محمد رسول الله» تغيير ساختار پيدا كرد) به تاريخ ۶۳/۱۲/۲۳ در چهارمين روز عمليات «بدر» در منطقه عملياتي شرق رودخانه «دجله» بر اثر اصابت تركش گلوله توپ به ناحيه پشت سرش شربت شهادت نوشيد. پيكر غرق در خون وگل حاج عباس زماني به تهران منتقل شد كه تنها چند روز از اولين سالگرد شهادت فرمانده پيشين لشكر محمد رسول الله (ص) يعني «حاج محمد ابراهيم همت»مي‌گذشت. عباس را طبق وصيت خودش در بهشت زهراي تهران - قطعه ۲۴ در جوار مزار شهيد مصطفي چمران دفن كردند.   ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝