#نماز_شب
#سجده_بر_آب
در عملیات کربلا سه، وقتی دچار مد و امواج متلاطم آب شده بودیم، نگران و متحیر، ستون در حال حرکت در آب را کنترل می کردم. وقتی دیدم که یكی از بچه ها سرش را بدون حرکت در آب قرارداده است، بیشتر نگران شدم. شانه ایشان را گرفتم و تكان دادم، سرش را بلند کرد و با نگرانی و تعجب پرسیدم : چی شده؟ چرا تكان نمی خوری؟
خیلی خونسرد و بدون نگرانی گفت: #مشغول_نماز شب بودم و ضمناً با طناب متصل به ستون، بقیه را همراهی می کردم. اطمینان و آرامش خاطر این #نوجوان_بسیجی_شهید_غلامرضا تنها زبانم را
بند آورده بود گفتم: اشكالی نداره، ادامه بده! التماس دعا ....
صبح روز بعد، روی سكوی اَلاُمیه
#اولین_شهیدی بود که به دیدار #معشوق نایل آمد.
۱۵۹-📚نماز شب شهیدان ؛ محمد محمدی ؛ نشر دارخوئین ؛ ص ۱۰
╔══════•••• ✿🕊╗
@sarbazekoochak
╚🕊✿ ••••══════╝