eitaa logo
سرباز کوچک(کتاب شهید pdf)
648 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
4.4هزار ویدیو
402 فایل
کتاب شهدای دفاع مقدس pdf به روی دفتر دلم نوشته بود یک شهید برای خاطر خدا شما ادامه ام دهید! مدیر کانال: @sarbazekoochak1 @alimohammadi213 کانال دیگر ما دانشنامه قرآن کریم @Qoranekarim سرباز کوچک در اینستاگرام Instagram.com/sarbazekoochak110
مشاهده در ایتا
دانلود
(غلامحسین افشردی) قالب کتاب :گویا راوی: رامین پورایمان تهیه‌کننده رادیویی: اشرف السادات اشرف نژاد نویسنده: رحیم مخدومی راوی: رامین پورایمان قالب: روایی دسته‌بندی: رمان و داستان ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
  نویسنده: رحیم مخدومی راوی: رامین پورایمان قالب: روایی دسته‌بندی: رمان و داستان «لوطی و آتش» روایت داستانی از پنج فراز زندگی تنها استراتژیست دفاع مقدس؛ «غلامحسین افشردی» یا «حسن باقری» است. کتاب شکل داستانی دارد و در پنج بخش تنظیم شده با نثری روان و زیبا مخاطب را به خود جذب می کند. لوطی و آتش بخشی از ماجرای جنگ را در خلال زندگی یک سردار بازگو می کند که می تواند برای نسل آینده بسیار مفید و تاثیرگذار باشد. نکته مهمی که در مورد این کتاب به نظر می رسد این است که لوطی و آتش از معدود کتابهایی است که در قالب داستان به زندگی یک شخصیت پرداخته است و در این گونه کاملا موفق بوده و در واقع این ابتکار نویسنده داستان است. نویسنده این مجموعه از سابقه خاطره نویسی که داشته است کمک گرفته و به گونه ای خاطره را با داستان آمیخته است که خواننده مرز میان واقعیت و تخیل را درهم می آمیزد. از ایرانصدا بشنوید در کوچه چهارم کتاب «داستان چهارم؛ بیسکویت انفجاری» از زیباترین بخش های کتاب است. داستان دختری که تنها دارایی اش بیسکویتی بوده که آن را با نامه ای روانه جبهه ها کرده و رویش نوشته: «تقدیم به رزمندگان اسلام ... داستان بیسکویت که با دردسرهایی و در اثر اشتباه راننده، همراه بار یک کامیون به قرارگاه نصر می رسد، زیبا است، اما زیباتر رسیدن آن نامه همراه با بیسکویت خرد شده به دست حسن باقری است و تأثیری که این بیسکویت در آغاز عملیات فتح خرمشهر داشت... 👇👇👇 ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
بسم الله الرحمن الرحیم
(غلامحسین افشردی) قالب کتاب :گویا راوی: رامین پورایمان تهیه‌کننده رادیویی: اشرف السادات اشرف نژاد نویسنده: رحیم مخدومی راوی: رامین پورایمان قالب: روایی دسته‌بندی: رمان و داستان ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
2.mp3
9.73M
╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
بسم الله الرحمن الرحیم
(غلامحسین افشردی) قالب کتاب :گویا راوی: رامین پورایمان تهیه‌کننده رادیویی: اشرف السادات اشرف نژاد نویسنده: رحیم مخدومی راوی: رامین پورایمان قالب: روایی دسته‌بندی: رمان و داستان ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
3.mp3
9.75M
╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
🌑 انا لله و انا الیه راجعون 🌑 🥀 باکمال تاسف درگذشت مادر ارزشمند ومهربان سردار بزرگ خیبر شهید حاج محمدابراهیم همت به ملکوت اعلی و به میهمانی فرزند دلاور شهیدش سردار دلها پیوست. 🥀 در آستانه ی هفته دفاع مقدس و یادآوری رشادتها و دلاورمردی های شیرزنان و دلیرمردان ایران بزرگ، لحظاتی قبل مادر سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت حاجیه خانم نصرت همت بعد از سالها درد و فراق به دیدار معبود و عزیز ودردانه اش محمدابراهیم شتافت... 🌑 روح این مادر بامحبت ومهربان قرین رحمت واسعه الهی.
🔺مادر شهید همت دارفانی را وداع گفت 🔹لحظاتی قبل حاجیه خانم «نصرت همت» مادر سردار شهید محمد ابراهیم همت، فرمانده لشکر محمد رسول الله(ص) دارفانی را وداع گفت
بسم الله الرحمن الرحیم
(غلامحسین افشردی) قالب کتاب :گویا راوی: رامین پورایمان تهیه‌کننده رادیویی: اشرف السادات اشرف نژاد نویسنده: رحیم مخدومی راوی: رامین پورایمان قالب: روایی دسته‌بندی: رمان و داستان ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
4.mp3
9.55M
╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
🇮🇷 هفته دفاع مقدس یادآور خون‌های مقدسی است که در پای شجره طوبای انقلاب اسلامی ریخته شد. فرزندان جبهه و شهادت اطاعت را عبادت می‌بینند. وارثان دفاع مقدس عزت جهاد را با ذلت در خانه نشستن عوض نمی‌کنند. ایستادگی آنها نشستگان تاریخ را به قیام وا می‌دارد و این پیام بزرگ دفاع مقدس است. مقام معظم رهبری 🔺یاد و خاطره امام و شهدا و همچنین رزمندگان هشت سال دفاع مقدس گرامی باد.
@sarbazekoochak شروع قصه از اینجا،از این کویر سکوت است ویا از این نفس و از حیات پرملکوت است از آن مدینه که در آن حیات و روح، روان است و نبض زندگیش در دو دست پاک یلان است دو دست مرد و زنی که، شکوه عشق رقم زد بساخت کرببلایی، پری بسوی حرم زد زشهر خرم ایران، شلمچه یا که مریوان طلائیه و دوکوهه، هویزه و دل بستان @sarbazekoochak ز هورو شوش و کمیل و، ز حنظله و ز فکه حمیدیه، ز چزابه، رشیدیه، دل مکه خلاصه حزب یزیدی بیامد ازدل اینها به طبل جنگ بکوبید، گلوله بر سراینها توهمش بود اینکه، سه روزه جنگ، تمام است که پهلوان پدری نیست، سقوط سنگ تمام است که مادری نتواند ، تحمل غم دوری ز بارش دو نگاهش، دچار عزلت و کوری که نوجوان پسری نیست که بایستدبه مقابل و بمب عشق به دست و، به زیر تانک، دل غافل! وناگهان برسید از طلوع عشق خدایی @sarbazekoochak سپاه و ارتش و روح بسیجیان فدایی نگاهشان به کلام مراد و پیر خمینی که انقلاب عظیمش بود به رسم حسینی درون سنگر عزت ، نماز شب که به راه است ولی زمان هجوم ، آن یزید، چون پر کاه است برت نمونه بگویم، ز همت و ز فکوری ز باکری و ز چمران ، ز باقری و شکوری ز حاکم دل آنها، شریک شادی و غم ها ز حاج حسین عزیزم ، که مهر او شده سودا از آن علی که نگاهش، به پاکی خود گل بود نه صید دل، که شکوهش، به پاکی خود دل بود ولی میان چو اینها، یکی برایم عزیز است برای فاطمه واری او ،دلم چومریض است به ماه دوم سالی، بیامد از دل تهران @sarbazekoochak صدای کودکی از جرگه ی تمامی مردان کلام حضرت ساقی، بدو سلام و درود است «جزای بنده ی نیکم، همین صفای وجود اشت» همانکه هادی من شد، بسوی شهر معزان خدا کند که شوم راویش برای محبان که همچو‌مادرش ، او هم نشان و قبر ندارد تمام عزتش این است، به روضه، صبر ندارد پلاک خاکیش انگار، به نام مادرش است و صفا و مهر وجودش، جزای این دل مست و @sarbazekoochak دگر چه گویم از این پهلوان و ماه دلیرم؟ که در نگاه و دل و عشق او، مت همچو اسیرم گلوله های عراقی، شناخت عشق شما را پرید و بوسه ای زد ، روح و قلب پر ز خدا را دگر بگویمت از آن، زنان ماه و غیوری که تربیت بکند، روح پاک مثل فکوری که در میانه ی جبهه، دوای درد مریضان و یا درون مساجد ، رسد به کار لباسان و راوی هنر این بسیجیان فدایی برادری ز مریدان عشق کرببلایی @sarbazekoochak بگفت در سخنش، رهبر فدای حرم ها که سیدی کند او ، بر تمام اهل قلم ها... مدافع حرمان ، حاصل کلاس تو بودند زبرجدی و غلامی ، مثال روز تو بودند تمامشان ز مریدان درس عشق حسینند و شیرعلی ، همدانی، فدای اخت حسینند و د زمینه ی علم و علوم هسته ای اما نمونه ای چو رضایی، بود برای تو سودا خلاصه اینکه بگویم، اگر در امن و امانی به زیر دین سپاه شهید تشنه لبانی @sarbazekoochak و در کلام ولی، جنگ نرم بر پا و تو افسری ز اهالی حزب الله و درون سنگر علمت، چو کوه می مانی بساز قصه ی دیگر، ز مرگ سفیانی و آخرش برسد، آن امیر زهرایی ورای صوت جلی بقیة اللهی شروع قصه از اینجاست، از همان ماهی که شیعه با گدایی درش کند شاهی...🌹 سروده خانم 🌹🌹@sarbazekoochak🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بسم الله الرحمن الرحیم
(غلامحسین افشردی) قالب کتاب :گویا راوی: رامین پورایمان تهیه‌کننده رادیویی: اشرف السادات اشرف نژاد نویسنده: رحیم مخدومی راوی: رامین پورایمان قالب: روایی دسته‌بندی: رمان و داستان ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
⭕️پدر سردار شهید حاج درباره تولد این شهید بزرگوار می‌نویسد:     مي‌خواستم برم كربلا زيارت امام حسين (ع). همسرم سه ماهه حامله بود. التماس و اصرار كه منوهم ببر، مشكلي پيش نمي‌آيد. هر جوري بود راضيم كرد. با خودم بردمش. اما سختي سفر به شدت مريضش كرد. وقتي رسيديم كربلا، اول بردمش دكتر.    دكتر گفت: احتمالا جنين مرده. اگر هم هنوز زنده باشه، اميدي نيست. چون علايم حيات نداره.    وقتي برگشتيم مسافرخونه، خانم گفت: من اين داروها رو نمي‌خورم! بريم حرم. هرجوري كه مي‌توانی منو برسون به ضريح آقا. زير بغل‌هاش رو گرفتم و بردمش كنار ضريح. تنهاش گذاشتم و رفتم يه گوشه‌اي واسه زيارت.    با حال عجيبي شروع كرد به زيارت. بعد هم خودش بلند شد و رفت تا دم در حرم. صبح كه براي نماز بيدارش كردم. با خوشحالي بلند شد و گفت: چه خواب شيريني بود. الان ديگه مريضي ندارم. بعد هم گفت: توي خواب خانمي رو ديدم كه نقاب به صورتش بود، يه بچه زيبا رو گذاشت توي آغوشم.    بردمش پيش همون پزشك. ۲۰ دقيقه‌اي معاينه كرد. آخرش هم با تعجب گفت: يعني چه؟ موضوع چيه؟ ديروز اين بچه مرده بود. ولي امروز كاملا زنده و سالمه! اونو كجا برديد؟ كي اين خانم رو معالجه كرده؟ باور كردني نيست، امكان نداره!؟    خانم كه جريان رو براش تعريف كرد، ساكت شد و رفت توي فكر.    وقتي بچه به دنيا اومد، اسمش رو گذاشتيم. محمد ابراهيم. «محمدابراهيم همت»  گفتنی است..... فرزند علی اکبر متولد ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ در شهرضا است وی فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بود که در ۲۴ اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر به شهادت رسید. پیکر مطهر این شهید بزرگوار در شهرضا به خاک سپرده شده است.  ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
❇️ ۳۱ شهریور ۹۹ |: هدف اصلی جنگ افروزان؛ در هم کوبیدن نظام اسلامی و انقلاب بود. ⭕️ اسنادی که رو شد و نشان داده شد ثابت کرد که با پیش از آغاز جنگ توافقات داشته است. 🔸 جنگ تحمیلی و در شرایطی اغاز شد که امکانات نظامی ما بسیار کم بود، وضع نیروهای مسلح خوب نبود. ⭕️ حضرت امام (ره) توانستند آغاز جنگ و تداوم این حرکت را با اراده خود پیش ببرند و اداره کنند. 🔸کار بزرگ حضرت امام (ره) این بود که از اول و متوجه شدند این جنگ یک درگیری عادی بین دو همسایه نیست. ⭕️رهبر انقلاب: بعضی شبهه مطرح می‌کنند که ایران پیروز جنگ بود یا در جنگ شکست خورد. در جنگ مثل خورشید واضح است. 🔸 در جمهوری اسلامی، کشور سربلند ایران توانست در برابر دنیای قدرتمند مقابل خود بایستد و بر این ها شود. همه قدرت ها ۸ سال همه توانشان را در مقابل جمهوری اسلامی قرار دادند آخرش هم هیچ غلطی نتوانستند انجام دهند پیروزی از این بزرگتر؟ 🔶 قبول قطعنامه که امام به آن جام زهر گفتند، کار مدبرانه‌ای بود و در آن مقطع باید انجام می‌گرفت اگر اینطور نبود امام آن را نمی‌پذیرفت. ما از نزدیک شاهد بودیم و می‌دیدیم که چه دارد می‌گذرد. باید مراقب در این مورد بود. 🔶 هیچکس در جنگ بی‌کار نمی‌ماند نه نوجوان ۱۲_۱۳ ساله که شناسنامه‌اش را دستکاری کرده بود و جبهه رفته بود و نه پیرمرد ۷۰ ساله. 🔻حتی دختر بچه ها هم بی‌کار نمی‌ماند و جای خود را پیدا می‌کردند. ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
👤 رهبر معظم انقلاب: قصور بزرگی در به تصوير كشيدن دوران دفاع مقدس اتفاق افتاده است 📝 شما مى‌بینید که این حضرات کُره‌اى‌ها - من از کار اینها خوشم مى‌آید - تاریخ ندارند؛ لذا میگویند «افسانه‌ى جومونگ»، افسانه‌ى فلان. یعنى از اوّل حساب را تصفیه میکنند؛ [میگویند] افسانه است، واقعیّت نیست. 🔻 یک‌چیزى در مى‌آورند، یک تاریخ براى گذشته‌ى خودشان درست میکنند، که وقتى یک جوان کُره‌اى به این فداکارى‌ها و به این شجاعتها و به این کارهاى عجیب غریبِ سینمایى نگاه میکند، خب احساس هیجان میکند، احساس هویّت میکند، احساس افتخار میکند. 🔻 ما اینها را در واقعیّت زندگى خودمان داریم، اتّفاق افتاده، پیش آمده؛ چرا از اینها استفاده نمیکنیم؟ به‌نظر من یک قصور بزرگى - نمیگوییم تقصیر؛ لااقل قصور بزرگى - اتّفاق افتاده است، باید جبران بشود. 🔻 به‌نظر من ما پنجاه‌سال دیگر هم بایستى درباره‌ى دفاع مقدّس بنویسیم، بگوییم، توصیف کنیم، تشریح کنیم، انواع و اقسام هنرها را به خدمت بگیریم، براى اینکه این حادثه‌ى عظیم را تبیین‌کنیم. / نسرا لرستان ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
13990631_40488_12811k.mp3
16.72M
🎙 صوت کامل سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب در آئین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم 🔻 گزیده ای از بیانات رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با شرکت‌کنندگان در آئین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه هفته دفاع مقدس ❇️ موضوع: نقش زنان در دفاع مقدس ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
بسم الله الرحمن الرحیم
(غلامحسین افشردی) قالب کتاب :گویا راوی: رامین پورایمان تهیه‌کننده رادیویی: اشرف السادات اشرف نژاد نویسنده: رحیم مخدومی راوی: رامین پورایمان قالب: روایی دسته‌بندی: رمان و داستان ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
6.mp3
10.37M
╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
به مناسبت درگذشت مادر شهید همت ⭕️پدر سردار شهید حاج درباره تولد این شهید بزرگوار می‌نویسد:     مي‌خواستم برم كربلا زيارت امام حسين (ع). همسرم سه ماهه حامله بود. التماس و اصرار كه منوهم ببر، مشكلي پيش نمي‌آيد. هر جوري بود راضيم كرد. با خودم بردمش. اما سختي سفر به شدت مريضش كرد. وقتي رسيديم كربلا، اول بردمش دكتر.    دكتر گفت: احتمالا جنين مرده. اگر هم هنوز زنده باشه، اميدي نيست. چون علايم حيات نداره.    وقتي برگشتيم مسافرخونه، خانم گفت: من اين داروها رو نمي‌خورم! بريم حرم. هرجوري كه مي‌توانی منو برسون به ضريح آقا. زير بغل‌هاش رو گرفتم و بردمش كنار ضريح. تنهاش گذاشتم و رفتم يه گوشه‌اي واسه زيارت.    با حال عجيبي شروع كرد به زيارت. بعد هم خودش بلند شد و رفت تا دم در حرم. صبح كه براي نماز بيدارش كردم. با خوشحالي بلند شد و گفت: چه خواب شيريني بود. الان ديگه مريضي ندارم. بعد هم گفت: توي خواب خانمي رو ديدم كه نقاب به صورتش بود، يه بچه زيبا رو گذاشت توي آغوشم.    بردمش پيش همون پزشك. ۲۰ دقيقه‌اي معاينه كرد. آخرش هم با تعجب گفت: يعني چه؟ موضوع چيه؟ ديروز اين بچه مرده بود. ولي امروز كاملا زنده و سالمه! اونو كجا برديد؟ كي اين خانم رو معالجه كرده؟ باور كردني نيست، امكان نداره!؟    خانم كه جريان رو براش تعريف كرد، ساكت شد و رفت توي فكر.    وقتي بچه به دنيا اومد، اسمش رو گذاشتيم. محمد ابراهيم. «محمدابراهيم همت»  ╔══════•••• ✿🕊╗ @sarbazekoochak ╚🕊✿ ••••══════╝
به مناسبت درگذشت مادر شهید همت ⭕️یک جور زندگی 👇👇👇👇 @sarbazekoochak