|🇮🇷シ︎جَـنّٺاݪحُسِـيݩ|
خببب بالاخره اومدم واستون ادامه شو تعریف کنم 😐😂 اون شب توی اتوبوس همه حال و هواشون تغییر کرده بود ا
سلام
شبتون بخیر 🌸
ادامه سفرمون
ما رسیدیم دهلاویه و بعد از عکس گرفتن با وسایلی که بیرون محوطه گذاشته بودن وارد سالن شدیم
یه فیلم واسه مون گذاشته بودن
درباره لحظه شهید شدن شهید مصطفی چمران
ما اون فیلم رو دیدیم
و بعد شروع کردیم به دیدن عکس هایی از ایشون
تعدادشون خیلی بالا بود
همینطور که داشتیم نگاه می کردیم
رسیدیم به قسمت کارنامه های تحصیلی ایشون
عکس کارنامه شونو می فرستم براتون 🌸
بعد از اینکه کارمون تموم شد رفتیم بالا که از بالا اون منطقه رو ببینیم
اینجا👇🏻
#خاطرات_شلمچه
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
|🇮🇷シ︎جَـنّٺاݪحُسِـيݩ|
سلام شبتون بخیر 🌸 ادامه سفرمون ما رسیدیم دهلاویه و بعد از عکس گرفتن با وسایلی که بیرون محوطه گذاشت
و رفتیم کنار برج
یه جایی بود خیلی منظره خوشگلی بود کلا دشت بود
من و دوستام با هم بودیم
ما چون اهل کرمان هستیم
و شهرستانمون (رفسنجان) به عنوان شهر پسته شناخته میشه
اون آقایون سرباز که اونجا بودن متوجه شدن
که ما از کرمان اومدیم
بعد به ما گفتن
پسته ندارین به ما بدین؟! 😐😂
ما خندیدیم
و از یکی از بچه ها که چند تا پسته توی جیبش بود ازش گرفتیم و بهشون دادیم
تشکر کردن و بعد ما رفتیم که با اون تفنگی که اونجا گذاشته بودن عکس بگیریم
اینقد عکس گرفتیم که اون دوتا سربازه فقط وایساده بودن ما رو نگاه می کردن می خندیدن😐😂
عکاسیمون که تموم شد
داشتیم می رفتیم
که من برگشتم یه سربازه گفتم میشه احترام نظامی بزارید به اون دشت ( منظورم خاک ایران بود) می خوام ازتون عکس بگیرم
سربازه گفت خب می خواین به اون پرچم بالا روی برج احترام بزارم؟!
منم گفتم باشه و ایشون احترام رو گذاشتن و منم عکس گرفتم ازشون
خلاصه که تموم شد و من تشکر کردم ازشون و اونا هم گفتن دفعه آینده که اومدین حتما واسه مون پسته بیارین 😐😂😂
ما هم گفتیم حتمااا چشم 😑😂
و خداحافظی کردیم و اومدیم
ادامه دارد...
#لبیک_یا_خامنه_ای💕
#امام_زمان
#خاطرات_شلمچه 🌸