🚨 پزشکیان و روابط تهران و باکو
✍ #جلال_محمدی، پیشکسوت و تحلیلگر حوزه قفقاز
🔻 برخی از جوانان «قفقازشناس» یا «کارشناس قفقاز»، و کسانیکه علایق تجاری- سیاسی- فکری خاص با باکو دارند، به شکلهای مختلف این فکر را تبلیغ میکنند که گویا با انتخاب پزشکیان به ریاستجمهوری، روابط تهران- باکو توسعه خواهد یافت و دورهای نوین از روابط میان ایران و جمهوری آذربایجان (همسایۀ پاره تن جدا شده با گلستان و ترکمانچای) را در پیش خواهیمداشت.
🔸 مهمترین استدلال این عزیزان، آذری بودن پزشکیان، ابراز تمایلات قومیتگرایانه توسط وی در انتخابات و کوشش تبلیغاتی برخی قومگرایان برای پزشکیان و... است.
البته قطعاً میتوان گفت که روابط تهران- باکو همانند ۳۰ سال گذشته خواهدبود. چرا؟
۱- آذری و غیرآذری بودن رئیسجمهور نمیتواند در نگرش دولت باکو نسبت به ایران تغییر ایجاد کند. همچنان که آذری بودن رهبر معظم انقلاب و دیدارهای چندبارۀ حیدر و الهام علیاف با ایشان تغییری در مناسبات ایجاد نکرد.
۲- رؤسای جمهور یا دولتهای گذشتۀ ایران از هاشمی رفسنجانی تا رئیسی عزیز از ابتدای تشکیل دولت آذربایجان در ۱۳۷۰ تا ۱۴۰۳ همواره در پی گسترش روابط با این کشور بودهاند اما نتوانستهاند، چون که باکو نمیخواهد!
۳- ایدئولوژی دولتی باکو، پانآذریسم یا آذربایجانچیلیق است. فرجام این فکر، تشکیل آذربایجان بزرگ با تجزیۀ آذربایجان ایران است. این ایده در کتابهای درسی باکو و در سخنان رئیسجمهورشان ترسیم میشود.
۴-باکو به دلایل تاریخی (تعلق در گذشته به ایران)، مذهبی (تشیع آذریها) و هراس از تأثیرگذاری آذریهای ایران، هویت ضددینی خود، محاسبات مادی و همبستگی با قدرتهای مادی جهان، با ایران مخالف است.
۵- امنترین، کوتاهترین و ایدئولوژیکترین مسیر خط لولۀ باکو- جیهان، مسیر آذربایجان ایران بود. باکو، دورترین و ناامنترین مسیر را برگزید تا مجبور به نزدیکی با ایران و آذریهایش نشود!
۶- سفر رفسنجانی، خاتمی، احمدینژاد، روحانی به باکو و دیدارهای رئیسی عزیز با علیاف، تأثیری بر روابط طرفین نداشت. خاتمی در ۱۳۸۳ در باکو دربارۀ قراباغ به صراحت به نفع باکو موضع گرفت.
۷- ایران، اخذ روادید برای اهالی جمهوری آذربایجان را لغو کرده و دولت باکو مرزهای زمینی با ایران را بسته است.
۸- روابط مرزنشینان نیز توسط باکو منع شده است.
۹- وقتی رئیس دولتی (ویکیلیکس)، گزارش دیدار با سفیر ایران را شخصاً به آمریکاییها میدهد، آیا در روابط با تهران تصمیمگیر است؟
۱۰- مسلحسازی جمهوری آذربایجان، فراتر از موضوع ارمنستان است. مناقشۀ قراباغ تمام شده است.
۱۱- ناتو به تدریج در حال گسترش روابط با آذربایجان و ارمنستان است!
👇
🆔 ☫ @sardabir313 ☫
🚨 باکو و ائتلاف برای ساخت «کریدور حایل» میان ایران و ارمنستان (قفقاز جنوبی)
✍️ #جلال_محمدی، نویسنده و کارشناس قفقاز
🔻 نکاتی در پیوند با «کریدور فرضی حایل میان ارمنستان و ایران»:
۱- جنگ ۲۰۲۰ (۱۳۹۹) و یورش باکو، حرکت مشترک غرب، روسیه، ترکیه و رژیم صهیونیستی حول منافع مشترک در قفقاز جنوبی بود. بدون این هماهنگی، باکو از زمان امضای آتشبس میان حیدر علیاف و پتروسیان (۱۹۹۴)، وارد جنگ نشد.
باور سیاسی باکو، از زمان ایلچیبیگ تاکنون، تعریف جمهوری آذربایجان، ذیل «سیاست جهانی یا سیاست قدرتها»ست.
۲- در جنگ اول قراباغ، هیچ کشوری به اندازۀ ایران به باکو کمک نظامی، آموزشی، غذایی، سیاسی و بشردوستانه نکرد. باکو در حق هیچ کشوری مثل ایران ناسپاسی و قدرناشناسی نکرد. این هم تا حد زیادی ناشی از «سیاست قدرتها»ست نه ارادۀ باکو!
۳- در جنگ اول قراباغ، ایران هزینههای بسیاری را متحمل شد. یک قلم آن، سقوط هواپیمای C130 ایران (۲۶ اسفند۱۳۷۲) در عبور از فراز قراباغ با آتش ارامنه بود که ۲۲ شهید برجای گذاشت.
۴- از آغاز جنگ دوم قراباغ، سیاست ضدایرانی باکو آشکارتر شد. با مواضع ضدایرانی الهام علیاف در گفتگو با رسانهها، حضور وی در کنار پل خداآفرین، ترانهخوانی اردوغان در باکو، واکنشهای غیرمعقول مقامات باکو به حادثۀ سفارت در تهران، تداوم اظهارات مداخلهجویانه دربارۀ ایرانیان آذری و... زمینۀ طرح «کریدور زنگزور/ناتو» با تهدید ارمنستان شکست خورده و تلاش برای تحمیل آن به ایران در گردوغبار برخاسته از جنگ فراهم آمد.
بدون آزادی قراباغ، بسترسازی برای تغییر ژئوپلتیک منطقه ضدّ ایران ممکن نبود!
۵- کریدور ادعایی تبعات خطرناک ژئوپلتیک، سرزمینی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و... بر ایران دارد و بیشتر بر آذربایجان ایران و تبریز. مرز مشترک ایران با ارمنستان در آذربایجانشرقی است. باکو، سالهاست که مرز زمینی خود با ایران (آذربایجان ایران) را بسته و ارتباطات آذریهای دو سوی ارس را قطع کرده است!
عدم عبور خط لوله نفتی باکو- جیهان از ایران و ترجیح گرجستان و تفلیس بر آذربایجان ایران و تبریز در استفاده از منافع خط لوله، حاکی از سیاست خاص باکو دربارۀ ایران و آذربایجان بود.
۶- باکو (شناخته شده بهعنوان دولت در ۱۹۹۱)، کریدور ادعایی را زنگزور، جنوب ارمنستان را زنگزور غربی و از اراضی تاریخی خود میداند! رسانههای باکو مینویسند؛ «کریدور زنگزور به تمام علایق ملی، تاریخی و علایق آیندۀ ما پاسخگوست!.. اگر ارمنستان راضی باشد، کریدور آسانتر تحقق مییابد وگرنه، باکو قدرت اجرای آن را دارد... کریدور گامبه گام در حال اجراست»
در تمام نقشههای مندرج در رسانههای باکو، کریدور ادعایی، طول مرز ارمنستان با ایران را سد میکند!
۷- کریدور ادعایی، ذیل نقشۀ جهانی شبکۀ کریدورهای غرب تعریف شده و در درجۀ نخست ناظر بر منافع راهبردی، امنیتی و بلندمدت غرب است.
۸- رئیس دولت باکو گفته بود کریدور ادعایی موجب یکپارچگی جهان ترک خواهد شد! اگر ترکیب جمعیتی، مذهب، فرهنگ، سطح روابط و حتی زبان چندکشوری که وحدت بر محور تُرکیّت ناظر به آنهاست، شفاف شود، موهوم بودن جهان ترک روشن میشود. یکپارچگی جهان موهوم ترک، پوششی برای هویت غیربومی و چالشبرانگیز کریدور ادعایی است.
۹- روسیه بر سرِ اوستیا به گرجستان حمله کرد(۲۰۰۸) اما در فروپاشی قراباغ که خود یکی از عوامل اصلی شکلگیری آن بود همکاری کرد؟
۱۰ـ مواضع اخیر روسها دربارۀ کریدور ادعایی، «فروش حرف» برای تأمین منافع خود از باکو و آنکارا (همسویی) و ایروان (فشار) است. روسیه هرگز با کریدور ادعایی مخالفت نداشت.
۱۱- سال گذشته، یک دانشجوی دانشگاه تهران در مقالۀ «قصۀ زنگزور» نوشته بود: «تهران... خود به تنهایی باید منافع خود را پیش ببرد. اگر تهران خود با ابتکار خود کنشی نداشته باشد، دیگر بازیگران هیچکدام انگیزه یا توان دادن امتیاز به تهران را ندارد»
۱۲- ایران اگر در تغییرات سیاسی دولتهای پیرامونی رویکرد تأثیرگذاری نداشته باشد، بایستی تبعات مداخلات بیرحمانۀ بیگانگان در برخی کشورهای پیرامونی را با ذلت تحمل کند.
۱۳- در جنگ صدام با ایران(۱۳۶۷-۱۳۵۹)، روسیۀ بزرگ (اتحاد شوروی)، با وقوع جنگ نفتکشها، مثل آمریکا برای حمایت از صدام و اسکورت کشتیهای کویت و... وارد خلیج فارس شد.
۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ آیتالله خامنهای گفت: «شوروی نباید منافعش را به خطر بیندازد و در خلیج فارس حضور پیدا کند»
بعدازظهر آن روز، ایرانیها کشتی شوروی(ایوان کورتیف) را زدند. چند روز بعد کشتی مارشال چخوف هم با انفجار مین دچار شکاف شد! و بعد به قول فتحالله محمدی از فرماندهان وقت نیروی دریایی؛ شوروی از خلیج فارس رفت و پشت سرش را هم نگاه نکرد!
۱۴- داشتن قدرت کافی نیست. هنر تفهیم قدرت به دیگران را نیز باید داشت. بسیاری از مشکلات ما در قفقاز جنوبی ناشی از عدم تفهیم قدرت خودمان به دیگران است.
🆔☫ @sardabir313 ☫
🚨 آیا پزشکیان به باکو میرود؟
↩️ روحانی ۴بار رفته بود!
✍️ استاد #جلال_محمدی، کارشناس پیشکسوت قفقاز
🔻 باکو، میزبان بیستونهمین کنفرانس تغییرات آبوهوایی سازمانملل، کاپ ۲۹ (COP29) خواهدبود. به گفتۀ سلطاناف، مدیر کنفرانس و معاون وزارت انرژی باکو، برای همۀ کشورها از جمله رژیمصهیونیستی دعوتنامه ارسال شده و ۸۰هزار مهمان داخلی و خارجی در کنفرانس حضور خواهند داشت!
با توجه به روابط راهبردی باکو و رژیمصهیونیستی، آنها با هیئتی دهها نفری در کنفرانس خواهند بود.
احتمال سفر رئیسجمهور ما نیز به باکو مطرح است.
همۀ ما محبت قلبی به ج.آذربایجان داریم، قبلاً بخشی از ایران بود، از ۱۹۹۱ مستقل شناخته میشود. گذشته از کاپ ۲۹، روابط با همسایهها از اولویتهای سیاست خارجی ج.ا.ایران است. اما این بهمعنای نادیده گرفتن سیاستها و اقدامات همسایه در حق خودمان نیست.
مرحوم هاشمی رفسنجانی در روزنوشتههایش آورده است: «۴ آبان ۱۳۷۲: بهسوی باکو پرواز کردیم...در فرودگاه استقبال گرمی داشتند... جمع زیادی از مردم ج.آذربایجان و ایران هم در فرودگاه شعار میدادند. بیرون فرودگاه، جمعیت فراوانی با پلاکارد و عکس اجتماع کرده بودند و شعار اللهاکبر میدادند...از فرودگاه تا محل اقامت، در اغلب مسیر، دو طرف خیابانها جمعیت زیادی صف کشیده و ابراز احساسات میکردند. در یکی از میدانهای شهر هم که اجتماع عظیم بود...
چهارشنبه ۵ آبان ۱۳۷۲
...با آقای علیاف به شعبۀ بانک ملی ایران در باکو رفتیم... حسابی به نام آقای علیاف افتتاح شد...در مسیر حرکتمان در خیابان، معمولا اجتماعات انبوهی از مردم جمع میشوند و ابراز احساسات میکنند و باعث تعجب من و همراهان و خود آذریهاست و بیسابقه است...
از آنجا [پالایشگاه] برای افتتاح کار اجرایی... مجتمع فرهنگی و آموزشی ایرانیان رفتیم. این مجتمع... در ۳۰ هزار متر زمین احداث میشود...آقای علیاف و من صحبت کردیم و کلنگزنی توسط هر دوی ما انجام شد...
۷ آبان ۱۳۷۲
تقریبا همهجا در حركتها و بازدیدها، رئیسجمهور [حیدر علیاف] همراه من بود و فرصت زیادى داشتیم كه در مسیرها، در اتومبیل صحبت كنیم...
گاهى تعبیر مىكرد که اینجا از آن ایران بوده و حالا هم بیایید دفاع كنید و اداره كنید. در نخجوان هم كه بود، شبیه این حرفها را مىزد...
گاهى مىگفت ایران و آذربایجان، باهم مىتوانیم روسیه را تا روى سنگ مرز اصلیاش عقب برانیم...
نمىتوانیم اطمینان كنیم... در بحث دریای خزر با روسها هماهنگ هستند»
آینده نشان داد که «نمیتوانیم اطمینان کنیمِ» مرحومهاشمی درست بوده است؛ آن مجتمع فرهنگی که هاشمی و علیاف افتتاح کردند، به حکم علیاف دوم بسته شده و نمایندگی بانک ملی تحت تحریم است. نمایندۀ رهبری از باکو اخراج شده و مرزهای زمینی با ایران را هم باکو بسته است! پهپاد رژیمصهیونیستی که از نخجوان (حیاط خلوت حزب حاکم) برخاسته بود، در نطنز ساقط شد. در جنایات تروریستی در ایران از ترور دانشمندان هستهای تا انفجار در گلزار شهدای کرمان و شاهچراغ، همواره نام باکو در میان است. به بهانۀ حادثۀ خونین خانوادگی، باکو سفارت خود را در تهران بست و علیاف و وزیر دفاعش آن را تروریستی نامیدند و ایران را متهم کردند! تبلیغات تجزیهطلبانه ضدایران نیز همواره در باکو برقرار است..
علیاف برای احترام به رئیسجمهور ملت ایران که اندکی پس از دیدار با او دچار حادثه شده بود نیامد! به تحلیف پزشکیان هم نیامد و حالا... شایعۀ احتمال سفر پزشکیان به باکو مطرح است!
در ۱۳۸۳ آقای خاتمی به باکو رفت. مهمترین هدف وی که قبل از سفر مطرح کرد، برقراری هرچه سریعتر رژیم حقوقی برای دریای خزر بود، که در ۱۴۰۳ هم تحقق نیافته است! درحالیکه پیش از سفر خاتمی، مقامات باکو از جمله وزیرخارجه وقت، قول توافق دربارۀ رژیم حقوقی خزر را داده بودند و با همین قول نیز کنسولگری خود را در تبریز گشودند! آقای پزشکیان میتواند از آقای مهدی صفری در این باره سؤال کند! و یا از آقای خاتمی بپرسند که در فرودگاه باکو پیش از سفر به گنجه، در پاسخ به سؤال آقای خرازی که چه تعداد از اهالی کشور شما در خارجاند، وزیر خارجۀ باکو با چه سخن گستاخانهای هیئت ایرانی را بدرقه کرد؟
آقای روحانی ۴بار به باکو سفر کرد! که واپسین آن در ۱۳۹۸ بود. آیا هدفهای سفر محقق شد؟ روابط توسعه یافت یا برعکس؟؟ توافقات تهران- باکو در ۲۰ سال گذشته تا چه حد اجرایی شده؟ ۵درصد؟!
سفر در سطح رئیسجمهور بایستی؛
۱- بر «عزت، حکمت، مصلحت» استوار باشد.
۲- دستاورد معقول سیاسی و اقتصادی و...داشته باشد! وگرنه، موجب تنزل جایگاه کشور و دولت، و اصرار طرف بر سیاستهای نادرست است.
برخی میگویند؛ باکو بچۀ خود ماست، اما بچۀ شروریست! سیاست نوازش دایمی بچه شرور چه نتایجی داشته؟ معکوس؟
باکو از حملۀ رژیم بدنام جهان به ایران اظهار تأسف هم نکرد، چه رسد به محکوم کردن آن!
👇
🆔 ☫ @sardabir313 ☫
🚨 ۱ اسفند، سالروز فاجعۀ ملی در ایران
✍️ استاد #جلال_محمدی
🔻 دور اول جنگ های روس-ایران که با تهاجم روسیه به شهر گنجه (معروف به شهر امام حسین علیهالسلام) آغاز شده بود، با تمام رشادتهای سربازان و فرماندهان ایران مانند عباسمیرزا و جوادخان (حاکم گنجه) بهعلت ضعف دربار قاجار و نفوذ عوامل روس- انگلیس و ترکان عثمانی در آن و خیانت فرانسه و انگلستان به ایران، پس از ۱۰ سال با انعقاد عهدنامۀ سیاه گلستان در ۲۰ مهر ۱۱۹۲ خورشیدی (۱۸۱۳) و واگذاری ۱۴ ایالت قفقازی ایران به روسیه پایان یافت. اسامی این ایالتها چنین است: گنجه، قراباغ، شکی، شروان، قبه، دربند، بادکوبه، داغستان، ولایت گرجستان (نیمهٔ شرقی گرجستان)، منطقه (محال) شورهگل، آچوقباشی (ولایت ایمرتی در غرب گرجستان)، منطقه (محال) گروزیه (کورنه) شامل چچن و اینگوش امروز، منطقۀ منگریل (منکریل)، آبخاز و سامگرلو (مرگالیا) و گوریا (غرب گرجستان)، بخشی از سرزمین تالش (ولایت تالش) که بالفعل در تصرف روسها بود.
🔸 دور دوم جنگهای ایران- روس که بهعلت مشخص نبودن دقیق مرزها، تعرضات روسها و اقدام سپاه ایران برای بازپسگیری مناطق اشغالی رخ داد و ابتدا با پیروزیهای درخشان از جمله آزادی گنجه همراه بود، در نهایت با شکست ایران و هماهنگی روس و انگلیس با انعقاد عهدنامۀ ترکمانچای در ۱ اسفند ۱۲۰۶ خورشیدی، ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ پایان یافت و طبق این عهدنامۀ سیاه، باقی سرزمینهای ایران در شمال ارس؛ ولایت ایروان، ولایت نخجوان که شهر کنونی ایغدیر نیز جزء آن بود و بخش باقیماندۀ ولایت تالش به روسیه واگذار، و رود ارس بهعنوان مرز دو کشور تعیین شد:
آرازی آییردیلار
قومونان دویوردولار
من سندن آیریلمازدیم
زورونان آییردیلار
عهدنامههای گلستان و ترکمانچای که فاجعهای با تأثیرات کمرشکن در تاریخ ایران است، ایران را از یک کشور بزرگ با سابقۀ امپراتوری، به یک کشور ضعیف و در معرض دخالت و تعرض دایمی بیگانگان؛ روس، انگلیس و عثمانی تبدیل کرد، بهگونهای که طی ۱۵۰ سال از زمان امضای عهدنامۀ ترکمانچای (۱۲۰۶ تا ۱۳۵۷، پیروزی انقلاب اسلامی) نیروهای سه کشور اشغالگر در مواقع مختلف از جمله در سالهای مشروطیت، و جنگ اول و دومجهانی ایران را اشغال کردند. پس از جنگ دوم جهانی نیز هزاران نظامی آمریکایی در پایگاههای مستقل و یا در داخل ارتش در ایران مستقر شدند. پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امامخمینی به این وضعیت فلاکتبار ۱۵۰ ساله خاتمه داد و دورهای دیگر از شکوفایی قدرت ایران آغاز شد.
🔹 با فروپاشی اتحاد شوروی (روسیه)، در بخش بزرگی از سرزمینهای قفقازی جدا شدۀ ایران، ۳ کشور ج.آذربایجان، ارمنستان و گرجستان سربرآوردند. تشکیل این ۳ کشور، برای ایرانیها بهخاطر رهایی از شرّ همسایگی شوروی و همسایگی با هموطنان قدیم اما نومستقل شادیبخش بود. ایران، رویکردی پدرانه و سازنده نسبت به این ۳ کشور بهویژه ج.آذربایجان داشت. این جمهوری، هویتی یکسان با ایران دارد.
شادی ایرانیها دیری نپایید. قرار نبود جای شوروی و استالین در این ۳ کشور خالی بماند. جدا از اختلافاتی که بین سه جمهوری نوپدید وجود داشت، هر سه رویکرد یکسانی به غرب و آمریکا داشتند و دارند، و بیش از همه بادکوبه! و ایروان نیز پس از ۲۰۲۰ در این مسیر شتاب گرفته تا از بادکوبه سبقت بگیرد!
اکنون استقلال هر ۳ را باید در سایۀ غرب و آمریکا تفسیر کرد و در این سایه، نمیتوانند به همسایهای که از آن جدا شدهاند، نزدیک شوند! باید همیشه فاصلهای را رعایت کنند.
🔸 باکو، نگذاشت منافع خط لولۀ باکو- جیهان نصیب تبریز و آذربایجان ایران شود و از مسیر تفلیس به ترکیه رفت! سهم ۱۵ درصدی ایران از کنسرسیوم خزر را هم به غرب و ترکیه داد.
باکو، با منابع نفتی بسیار و جمعیت کم، ۲۰ میلیارد دلار در ترکیه سرمایهگذاری کرده اما مراودات اقتصادیاش با ایران طی ۲۰ سال به ۲۰ میلیارد دلار یعنی هر سال ۵۰۰ میلیون دلار نمیرسد!
رابطۀ باکو با رژیم جعلی هم به قول الهامعلیاف، کوه یخی استکه اندکی از آن پیداست!
بزرگترین سفارتخانۀ آمریکا به مساحت ۹ هکتار در ایروان است. عجیب است حدود ۲۰۰۰ دیپلمات آمریکایی همراه با بیش از ۱۰۰۰ تفنگدار دریایی در ارمنستاناند!
گرجستان هم دستی در دست آمریکا دارد و دستی در دست روسیه، و هر وقت آمریکا اراده کند، حتی گردشگران ایرانی را هم از خود میراند!
🔸 ایران قدرتمند، نقشهای برای اعمال قدرت در قفقاز جنوبی نداشته است. یا کسانی در مدیریتها بودند که از قدرت ایران بیخبر بودند!
در جهان سیاست، بدون اعمال قدرت، کسی برای کسی تره خرد نمیکند!
سالهاست که برخی در جاده اعتمادسازی بهسوی باکو قدممیزنند و حال به دالان تورانی رسیدهاند!
دوباره قفقاز جنوبی را از دست میدهیم. با همکاری دولتها برای دستکاری ژئوپلتیک منطقه، آنجا به خاکریزی برای آینده تبدیل میشود آنجا که سرزمین ما بوده است.
🚨 از تجزیۀ پاکستان با زبان مادری تا اصطکاکآفرینی در جامعۀ ایران!
✍️ گزیدهای از نوشتار #جلال_محمدی
۱- مرزبندی و ایجاد تمایز و تقسیمبندی میان «ملت» با ویژگیهای قبیلهای، زبانی، نژادی و... چیزی جز تلاش برای تجزیۀ «ملت» نیست.
۲- سالهاست که جریانات قومگرا و ضدوحدت ملی از زبانهای قومی برای مرزبندی و خطکشی میان ملت بسترسازی میکنند. قومگرایی در آذربایجان از پشتیبانی برخی دولتهای نزدیک و دور برخوردار است.
دیماه ۱۴۰۳، رئیس کمیتۀ دیاسپورای دولت باکو در ترکیه به خبرنگاران گفت: «برای توسعۀ زبان آذربایجانی، کارهای جدی با همنژادانمان در ایران انجام میدهیم!»
۳- مقولههایی مانند تنوع قومیت و قبیله و زبان، نهتنها ذاتاً تهدید نیست، بلکه فرصت است. اما دشمنان از ابتدای انقلاب، تجارب طولانی از تهدیدسازی این فرصتها دارند. ناامنسازی کردستان و آذربایجانغربی، اغتشاشات اوایل انقلاب در تبریز و آذربایجان، اغتشاشات قومی ۱۳۸۵ در آذربایجان، اتفاقات تروریستی مداوم در بلوچستان، پیدایش گروهکهای پانترکیستی و پانعربیستی و پانکردی با مدیریت خارجی و... طی سالهای اخیر در پیوند با مقولۀ قومیت و زبان و مذهب، حاصل سیاستهای بیگانگان دور و نزدیک (پیرامونی) است. واقعیتها را نباید فراموش کرد.
۴- ورزش، تهدید است؟ نه، اما تیمی میسازند که هوادارانش بهخاطر تجاوز ترکیه به سوریه، دست به احترام نظامی بلند میکنند! و حاشیههایش تمام نمیشود. آن، ورزش نه، خوشرقصی برای بیگانگان است.
۵- برجستهسازی هویتهای محلی و قومی و ایجاد تمایز میان آنها با هویت ملی، در هر جامعهای اصطکاکآفرین است.
۶- در طول تاریخ، زبان فارسی، زبان مشترک، ملی و رسمی ایرانیها بوده است. این زبان، نه زبان یک گروه و قوم، بلکه متعلق به فرد فرد ملت ایران است. رهبر معظم انقلاب، بارها بر ترویج و گسترش زبان فارسی تأکید کردهاند.
۷- در ایران، گروههای جمعیتی در بسیاری از مناطق درهم تنیدهاند. در شهری مانند ارومیه آذریها و کردها و برخی اقلیتهای دیگر، جامعۀ واحد شهری را تشکیل میدهند. برای تدریس زبانهای آذری و کردی، بایستی مدارس دانشآموزان آذری و کرد را از هم جدا کرد تا امکان تدریس زبان محلی برای هر یک فراهم شود. و مرزبندی و جدایی از همینجا آغاز میشود! در شهری مانند تهران که دانشآموزانی از تمام گروههای جمعیتی دارد، چه باید کرد؟ باید آذریها، کردها، لرها، بلوچها، گیلها، مازنیها، تالشها، عربها، ترکمنها، تاتها و...را از هم جدا ساخت؟ و شهرهای دیگر...
۸- مجلس به طرح خام دو سه نماینده دربارۀ تدریس زبانهای محلی رأی نداد. برخی نمایندهها از تبریز بهجای تسلیم به رأی اکثریت نمایندگان و قانون، شروع به داد و فریاد کرده و نشان دادند که تفکر ملی ندارند و از درک عدم امکان اجرای طرح و تبعات سیاسی و امنیتی و اجتماعی آن عاجزند.
۹- تجربۀ تشکیل گروه زبان و ادبیات محلی در برخی مراکز آموزشی و نشریات منتشره به نام آموزشگران این گروه و بیانیهها و فعالیتهای آنها، حاکی از کارکرد قومگرایانۀ آنهاست.
۱۰- «روز زبان مادری» که در ۱۳۷۸ از سوی یونسکو اعلام شده، چه پیامی دارد؟
در ۱۳۳۱ در اغتشاشات خیابانی تجزیهطلبان با محوریت زبان بنگالی در داکای پاکستان شرقی (بنگلادش) برخی کشته شدند. حرکت قومگرایان بنگالی در بستر زبان مادری، با حمایت همهجانبۀ هند به جنگ با دولت پاکستان و تجزیۀ پاکستان شرقی با میلیونها کشته انجامید... روز تظاهرات بنگالی زبانها در داکا را یونسکو، روز زبان مادری نامیده و اکنون احمقهایی در ایران، «روز زبان مادری!» و در واقع «روز تجزیهطلبی!» را گرامی میدارند؟ احمقانهتر اینکه برخی مراکز فرهنگی هم جلساتی برپا میکنند!
۱۱- وحدت ملی، اولویت جامعۀ امروز ایران است. جابهجایی اولویتها و تمرکز به مسائل محلی بهجای مسائل ملی و ترویج گفتمان قومی بهجای گفتمان ملی، توسط هر شخص و نهادی چیزی جز بازی در زمین بیگانگان نیست.
۱۲- اختلاف میان نمایندگان، بین نمایندگان و دولت، تفسیر قومیتی از قانون توسط برخی نمایندهها پیرامون طرح تدریس زبانهای محلی، و تبلیغات بیگانگان برای کشاندن اختلاف به جامعه، ثابت کرد که این طرح «اختلافانگیز» است نه وحدتگرا.
فهم این نکته سخت است؟
۱۳- نماینده و مسئولی که دانش و تفکر ملی نداشته باشد، در مسائل محلی هم رأی درست نخواهد داشت. ثقهالاسلام شهید بر این بود که: باسوادان باید رأی بدهند. مردم بیسواد قادر به تشخیص و انتخاب راه درست نیستند «حق دارند ولی دانش و لیاقت ندارند!»
💬 حتماً یادداشت سردبیر را در پست بعدی بخوانید
👇👇👇👇👇
🚨 دستاورد شگفتانگیز یا سادهلوحی؛ ماحصل سفر پزشکیان به باکو
✍️ #جلال_محمدی
در شرایطی که طی ۲۵ سال گذشته، مسیر هوایی تبریز–باکو بارها راهاندازی و به دلیل عدم استقبال و زیاندهی تعطیل شده، بازگشایی مجدد این پرواز به عنوان «دستاورد سفر اخیر دکتر پزشکیان به جمهوری آذربایجان» معرفی شده است!
🔻 بازسازی یک خبر کهنه بهعنوان موفقیت ملی:
🔹 سایت استانداری آذربایجانشرقی گزارش داد:
«پرواز تبریز–باکو و بالعکس به عنوان یکی از دستاوردهای سفر اخیر دکتر پزشکیان، با حضور استاندار و سرکنسول جمهوری آذربایجان از فرودگاه تبریز از سر گرفته شد. این اقدام نشانهی عمق راهبردی روابط دو کشور است.»
🔻 اما عجیبتر از این روایت، گزارش خبرگزاری تسنیم است که با اغراق در توصیف این پرواز، آن را «رویداد تاریخی» و «آغازی بر فصل جدید روابط ایران و آذربایجان» نامیده!
▪️ تجربهی شکستخورده، باز هم تکرار میشود
🔸 بر اساس تجربیات پیشین، این مسیر نهتنها تاثیری واقعی در روابط دو کشور نداشته، بلکه صرفاً هزینهزا بوده و از طرف شرکتهای ایرانی راهاندازی شده، چون طرف باکویی حاضر به پذیرش مسئولیت زیان مالی نیست.
🔻 نکاتی که نباید نادیده گرفت:
1️⃣. دستاوردسازی صوری، اعتبار دولت را نزد افکار عمومی زیر سؤال میبرد.
2️⃣. بیتوجهی به سوابق موضوع، موجب خدشهدار شدن شأن ملی در تعاملات بینالمللی میشود.
3️⃣. در حالی که همکاری نظامی باکو با رژیم صهیونیستی در حملات به تبریز و اردبیل از سوی منابع رسمی و غیررسمی گزارش شده، اقداماتی مانند افتتاح مجدد این پرواز، نادیده گرفتن امنیت ملی و خون شهدای این مناطق است.
4️⃣. قطع ارتباطات مرزی از سوی مجلس جمهوری آذربایجان (تصویب لغو توافق سال ۲۰۰۶ در سال ۱۳۹۱) نشان میدهد که نگاه باکو به ارتباطات مرزی، کاملاً ابزاری و کنترلشده است.
6️⃣. بستن مرزهای زمینی با ایران تحت پوشش کرونا و تنها بازگشایی مشروط مرز آستارا پس از حمله اسرائیل، از منظر امنیتی، اقدام قابلتأملی در جهت هماهنگی با منافع رژیم صهیونیستی ارزیابی شده.
6️⃣. مردم انتظار دارند معاونت سیاسی استانداری آذربایجانشرقی به شخصیتی همتراز با مکتب سیاسی تبریز سپرده شود؛ شخصیتی مستقل، خردمند و آگاه، درخور تاریخی که امیرکبیرها و خیابانیها رقم زدهاند.
©️ #سردبیر_سایت_ضیاءالصالحین
┘◄🌐| سایت | بله | تلگرام | ایتا |
🇮🇷 @sardabir313 🇮🇷