6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 روزمان را با قرآن آغاز کنیم | تلاوت ترتیل صفحه ۳۱۴
↩️ شامل آیات ۳۸ تا ۵۱ سوره مبارکه #طه
🔻 پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرمایند:
«لا یُعَذِّبُ اللهُ قَلبًا وَعَی القُرآنَ»؛
خداوند قلبی را که قرآن را در خود جای داده باشد، عذاب نمیکند.
📚 (امالی طوسی ۱/۶)
🎙 استاد پرهیزگار
🏷 #قرآن #ترتیل #قرآن_کریم #تلاوت #شهریار_پرهیزگار #سوره_طه
👇
🆔 ☫ @sardabir313 ☫
🚨 #فرزانگان_قفقاز - [۲۳]
🔻ابراهیم لاچینی (۱۱۹۹ - ۱۲۷۱ ق)
حاج سید ابراهیم لاچینی فرزند سید حسین در سال ۱۱۹۹ ق (۱۷۸۴م) در لاچین به دنیا آمد. بعد از تحصیلات لازمه در منطقه بؤيوك سيّدلر (لاچين) مسجدی احداث نمود و در آنجا به تربیت طلاب علوم دینی پرداخت. از شاگردان او میتوان به سید اسماعیل، سید عمران، سید صالح، کربلایی محمد، سید محمد، مشهدی مهدی و محمد اشاره نمود. ایشان در سال ۱۲۷۱ ق (۱۸۵۴م) وفات کرد. پسرش سید اسماعیل ۱۴ سال قاضی منطقه شَرُور (نخجوان) بود.
📘 منبع: فرزانگان قفقاز، عادل مولایی، ص ۵۴.
👇
🆔 ☫ @sardabir313 ☫
🚨 دیانت در نسخۀ لیبرالهای مذهبی -بخش چهارم
✍️ #مهدی_جمشیدی
۱. لیبرالهای مذهبی، معتقد به «دیانت فردی» هستند و نه «دیانت ساختاری». میان این دو، تفاوتهای بسیار مهمی وجود دارد؛ چنانکه باید گفت انقلاب اسلامی، حاصل گرایش اجتماعی به دیانت ساختاری یا توحید اجتماعی بود. از جمله میتوان به مباحث معرفتیِ آیتالله خامنهای در سال ۱۳۵۳ شمسی اشاره کرده که اکنون در قالب کتابی با عنوان «طرح کلّیِ اندیشۀ اسلامی در قرآن» به چاپ رسیده است. ایشان در این درسگفتارها، یک هدف عمده را دنبال میکرد؛ اینکه نشان بدهد توحید، فقط یک عقیدۀ ذهنی نیست که اثری بر مناسبات و معادلات اجتماعی نداشته باشد، بلکه آموزۀ «توحید»، هم از ذهن فرد خارج میشود و سبک زندگی او را دربرمیگیرد، و هم به لایۀ ساختارهای اجتماعی تعمیم مییابد و آنها را به خدمت غایات خویش درمیآورد. حضور اجتماعیِ دین به این معنی است که دیانت، امری فردی و شخصی نیست، بلکه دین آمده تا جامعه را در جهت کمال و سعادت به حرکت درآورد و لازمۀ این امر، در اختیار داشتن ساختارهای اجتماعی و از جمله حاکمیّت سیاسی است. بنابراین، باید از طریق «انقلاب اجتماعی»، حاکمیّت طاغوتی را برچید و حاکمیّت الهی را بنیان نهاد تا امکان ایجاد تغییر در ساختارهای اجتماعی فراهم آید. در غیر این صورت، همواره دین و دینداری در زندگی شخصی و یا حداکثر پارههای کوچکی از اجتماعات مؤمنانه، محدود میماند و حکم خدا در جامعه، مستقر نمیگردد. اینجاست که عمق شکاف و گسست لیبرالهای مذهبی با گفتمان انقلاب، آشکار میشود.
۲. اگر بنا بود که دیانت در حریم خصوصی و حوزۀ شخصی، محدود و منحصر بماند و ساختارهای رسمی و اجتماعی، بیطرفی و بیتفاوتی در پیش بگیرند و کسانی با عنوان اینکه رویکرد دینی، رویکرد ایدئولوژیک و تنگنظرانه و انحصاری است، حیات دین را در ساختارهای رسمی انکار کنند، انقلاب اسلامی موضوعیّتی نمیداشت. سخن انقلاب ایران، «اسلام سیاسی» بود و این سخن، بهطور کامل در برابر رویکرد سکولاریستی قرار دارد. «سکولاریسم»، حضور رسمی و حاکمیّتی دین را برنمیتابد، اما مخالف دیانت شخصی و خصوصی نیست و از این جهت، با دیانت تعارضی ندارد. لیبرالهای مذهبی نیز به این عنوان که نباید دین را تحمیل کرد و یا جامعۀ ایران، متکثّر و چندپاره است و باید معیارهای عامتری از دین را برای همبستگی برگزید و ...، دین را به حاشیۀ مناسبات اجتماعی میرانند و آن را به امر شخصی فرومیکاهند. البته عوام، به زندگی شخصیِ لیبرالهای مذهبی مینگرند و چون در مشاهدات خویش، استناد آنها به قرآن و نهجالبلاغه و حضورشان در مسجد و هیأت و ... را مییابند، گمان میکنند که روایت اینان از دیانت و توحید، همان سخن انقلاب اسلامی است؛ درحالیکه اینان، حداکثر در زندگی شخصی خویش، «متدیّن» هستند، اما در عرصۀ حکمرانی، «متجدّد» هستند و همه یا بسیاری از آموزهها و احکام قطعیِ دین را نادیده میگیرند. در واقع، دو شخصیت متفاوت دارند: شخصیت فردی اینان، متدیّن است اما شخصیت سیاسیشان، سکولار است. عامه، قادر نیستند میان این دو سطح، تفکیک کنند و از دیانت فردی، نتایج مطلق میگیرند و تصوّر میکنند دیانت فردی، حداکثر و سقف دیانت است.
۳. اگر یک سیاستمدار، به جای الگوی توسعه، از الگوی اسلامی-ایرانیِ پیشرفت سخن گفت؛ علوم انسانیِ غربی را کنار زد و علوم انسانیِ اسلامی را تأیید کرد؛ سبک زندگیِ غربی را ملامت کرد و در پی بسط سبک زندگیِ اسلامی بود؛ انقلابیگری را نامعقول نشمرد و حامی نظریۀ نظام انقلابی بود؛ از استقرار احکام فرهنگیِ شریعت در جامعه دفاع کرد و سیاست تمایز را بر سیاست هویّت ترجیح نداد؛ مردمسالاری را در چهارچوب دین پذیرفت و توافق جمعی و هوس عمومی و میل ولنگارانه را اصل قلمداد نکرد؛ فضای مجازیِ غربی را بر اساس قاعدۀ نفی سَبیل، برنتابید و در پی مرزبندی با جهانهای فرهنگیِ بیگانه بود؛ مقاومت در برابر عالَم تجدّد را صواب دانست و جهانیسازی و غربیشدن را اصل قلمداد نکرد و سازش را بر چالش ترجیح نداد؛ اقتصاد ملّی را بر پایۀ تولید ملّی و استقلال بنا نهاد و به دنبال شرطیسازیِ معیشت مردم نسبت به بیگانگان نبود؛ از اصحاب فتنه و براندازی و استحاله فاصله گرفت و به روی آنها لبخند نزد و به آنها دست دوستی نداد؛ با جریان اباحهگری و بیبندوباریِ فرهنگی، همراه نشد و در برابر کشف حجاب، سیاست رهاسازی و بیمسئولیّتی را در پیش نگرفت؛ و ... میتوان چنین سیاستمداری را انقلابی دانست نه یک لیبرال مذهبی. اما در جریانهای اصلاح و اعتدال، هیچ سیاستمداری به گزارههای یادشده، اعتقاد ندارد.
ادامه دارد...
👇
🆔 ☫ @sardabir313 ☫
🚨 #کاریکاتور | صهیونیستها با وحشت در انتظار پاسخ ایران
🔺 پس چرا ایران نمیزنه؟ «یواش یواش»
👇
🆔 ☫ @sardabir313 ☫
🚨 کابینه امنیتی رژیم اشغالگر از ترس در اتاق فرماندهی زیرزمینی به نام «گودال» در تل آویو تشکیل جلسه دادند!
🎨 #میکائیل_چیفتچی
👇
🆔 ☫ @sardabir313 ☫
8.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 استقبال سفیر جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان از هیأت رالی موتورسواران کرمان
🔻 آقای مهدی سبحانی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در ایروان، روز جمعه ۱۹ مرداد ۱۴۰۳ از هیأت رالی موتورسواری کانون جهانگردی و اتومبیلرانی استان کرمان استقبال کرد. این گروه موتورسوار، مسیری طولانی را از کرمان به تهران و سپس ۱۳۰۰ کیلومتر از تهران تا ایروان طی کرده بودند تا پیام مهر و دوستی ملت ایران را به ملت ارمنستان ابلاغ کنند.
🔹 سفیر جمهوری اسلامی ایران در گفتوگوی کوتاهی با خبرنگاران، ضمن استقبال از این هیأت، اظهار داشت که این موتورسواران مسیر طولانی از کرمان تا ایروان را طی کردهاند تا پیام مهر و دوستی مردم ایران را به مردم ارمنستان منتقل کنند. سبحانی تأکید کرد که ما از هر فرصتی برای تعمیق دوستیهای دولتی استفاده میکنیم و حضور این موتورسواران نشان میدهد که چنین ظرفیتهایی در روابط دو کشور متنوع و فراوان است.
🔹 وی با اشاره به قرارداد خواهرخواندگی بین شهر کرمان ایران و آرماویر ارمنستان، این توافقات را بهانهای برای نزدیکتر شدن دو کشور در عرصههای مختلف دانست.
👇
🆔 ☫ @sardabir313 ☫
17.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 کتاب ایران قرن بیستم در معرفی بهترین کتابها از شبکه روسیه ۱
🔻 ایگور سیروف در شبکه روسیه ۱ طبق معمول بهترین کتابها را برای مطالعه به مخاطبان خود معرفی می کند. این مجری مشهور این هفته و در برنامه خود کتاب تاریخ ایران قرن بیستم را به میلیونها مخاطب روس معرفی می کند. کتاب ایران قرن بیستم با حمایت بنیاد ابن سینا و به قلم آلکس گروموف نویسنده روس و با پیشگفتاری از آقای دکتر کاظم جلالی سفیر جمهوری اسلامی ایران در مسکو، منتشر شده است.
👇
🆔 ☫ @sardabir313 ☫
5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 روزمان را با قرآن آغاز کنیم | تلاوت ترتیل صفحه ۳۱۵
↩️ شامل آیات ۵۲ تا ۶۴ سوره مبارکه #طه
🔻 امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند:
«مَن قَرَأَالقُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ مُؤمِنٌ، اِختَلَطَ القُرآنُ بِلَحمِهِ وَ دَمِهِ»؛
هر جوان مؤمنی که قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خونش آمیخته گردد.
📚 (اصول کافی ۲/۶۰۳)
🎙 استاد پرهیزگار
🏷 #قرآن #ترتیل #قرآن_کریم #تلاوت #شهریار_پرهیزگار #سوره_طه
👇
🆔 ☫ @sardabir313 ☫
🚨 #فرزانگان_قفقاز - [۲۴]
🔻ابراهيم لنکرانی حائری (۱۲۳۰ - ۱۳۱۴ ق)
آیتالله شیخ ابراهیم (محمد ابراهیم) لنکرانی حائری از علمای اعلام و فقهای عظام منطقه قفقاز است. شرححالنویسان از حضرتش با عناوین عالم جلیل و قدوه ارباب فهم و تحصیل، مولانا شیخ ابراهیم لنکرانی عالم فاضل و فقیه کامل و زاهد و عابد و محقق و مدقق و جامع علم معقول و منقول و بارع در فن فروع و اصول یاد کردهاند. با احتمالی پس از سال ۱۲۳۰ ق (۱۸۱۵م) در لنکران متولد شد. مقدمات و بخشی از علوم حوزوی را در زادگاه خود فرا گرفت. در جوانی عازم حوزه علمیه کربلای معلی گردید و از محضر علامه شیخ محمد حسین فاضل اردکانی مستفیض گشت. سپس به نجف اشرف مهاجرت کرد و از گنجینه علوم بزرگانی چون حضرات آیات عظام: مولی محمد فاضل ایروانی، میرزا حبیبالله رشتی، مولی محمد فاضل شربیانی و شیخ علی یزدی بهرهمند شد و به درجات عالیه اجتهاد رسید و به گونهای مورد تکریم بزرگان علمی و تعلیم روحانیون و طلاب و عموم مردم واقع شد که امید میرفت پس از آیتالله العظمی شیخ محمد فاضل شربیانی مرجعیت و زعامت شیعه به ایشان منتهی شود. تألیفات ایشان بدین قرار است:
۱. كتاب فی الأصول؛
۲. کتاب متاجر (که مشتمل بر تمامی مباحث مربوط به مبحث بیع است)؛
۳. رسالة في قضاء الفوائت؛
۴. رسالة في قاعده لاضرر؛
۵. رسالة في العدالة؛
۶. رسالة في قاعدة الميسور؛
۷. رسالة في حمل فعل المسلم على الصحة؛
۸. رسالة في علم الدراية؛
۹. كتاب الطهارة؛
۱۰. كتاب الصلاة؛
۱۱. شرح کتاب بیع و طهارت شرايعالإسلام محقق حلى؛
۱۲ . كتاب في الدليل العقلي والملازمة العقلية.
وفات آن عالم عظیمالشأن در ربیعالثانی ۱۳۱۴ ق (سپتامبر ۱۸۹۶م) اتفاق افتاد و در یکی از حجرات صحن شریف امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام مدفون گردید.[۱]
*
معظمله سه پسر و یک داماد عالم، فقیه و دانشمند داشت که اسامی آنها چنین است:
۱. شیخ علی اکبر لنکرانی،
۲. آیتالله شیخ عبدالغفار حائری لنکرانی (شرح حال او به شماره ۳۷۹ خواهد آمد)،
۳. شیخ غلام علی لنکرانی،
۴. آیتالله سید فاضل موسوی پارچینی اردبیلی.[۲]
📚 پ.ن.
۱. أحسن الوديعه، ج ۱، ص ۲۱۹؛ علماء معاصرين، ص ۵۸-۵۹؛ نقباء البشر، ج ۱، ص ۵؛ مستدرك اعيانالشيعة، ج ۶، ص ۷؛ معجم رجال الفكر والأدب في النجف، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ المفصل في تاريخ النجف الأشرف، ج ۹، ص ۳۳-۳۴؛ تراجم الرجال، ج ۱، ص ۱۸؛ موسوعة مؤلفي الامامية، ج ۱، ص ۲۵۰؛ گنجینه دانشمندان، ج ۷، ص ۲۸.
۲. نقباء البشر، ج ۱، ص ۵؛ گلشن ابرار آذربایجان، ج ۱، ص ۲۳۴.
📘 منبع: فرزانگان قفقاز، عادل مولایی، ص ۵۴ - ۵۶.
👇
🆔 ☫ @sardabir313 ☫
🚨 دیانت در نسخۀ لیبرالهای مذهبی -بخش پنجم/نهایی
✍️ #مهدی_جمشیدی
۱. واقعیّت این است که گنجاندن لیبرالهای مذهبی در چهارچوب «انقلاب»، یک توهم باطل است و گذشته از زاویهمندیِ ایدئولوژیک آنها، حتی تجربۀ عملیِ حضور اینان در قدرت سیاسی در دهههای گذشته نیز نشان داده است که بههیچرو، وفادار به اصالتهای انقلابی نیستند و به هر اندازه که بتوانند، میکوشند تا حاکمیّت و جامعه را به سوی استحاله پیش ببرند. اینکه عدّهای خوشبین هستند و حملبرصحت میکنند، واقعیّت قطعی را تغییر نمیدهد. نباید گمان کرد که لیبرالهای مذهبی، جذبشدنی هستند و میتوان آنها را به عنوان یک جریان معرفتی و سیاسی، همسو و همداستان نمود. جریانهای اصلاح و اعتدال، باطن ایدئولوژیکِ منجمدشده و متصلبی دارند که با ارزشهای غایی انقلاب، متضاد است و نمیتوان از آنها انتظار داشت که از خویشتنِ هویّتیشان عبور کنند. هویّت اسلامی و انقلابی به روایت اینان، همان «اسلام رحمانی» است و اسلام رحمانی نیز، حاصل التقاط اسلام و لیبرالیسم است. ازاینرو، در درجۀ اوّل باید از حضور اینان در حاکمیّت جلوگیری کرد و مجال قدرتگیری سیاسی به آنها نداد. حضور اینان در قدرت سیاسی، اگر موجبات استحالههای موردی و بخشی را فراهم نکند، دستکم سبب درجازدن و توقف حرکت انقلاب میشود. دراینحال، بخش عمدۀ ظرفیت انقلابی باید صرف مهار اینان بشود تا مبادا «انقلاب» را به «ضدانقلاب» تبدیل کنند. حضور اینان در قدرت سیاسی، به معنی بازتولید تجدّد در درون حاکمیّت و به طور رسمی است و این شکلی از نفوذ است. نمودهای گفتاری و رسانهای اینان با بودهای باطنی و هویّتیشان تفاوت دارد و تنها اهل معرفت و تشخیص میتوانند طرحهای نهفته و مقاصد بلندمدّتشان را درک کنند. لیبرالیسم ایرانی در لایۀ رسمی، یک واقعیّت سیاسی است و نمیتواند به هیچ بهانهای، چتر انقلاب را آنچنان گسترده و بیمرز و عام تعریف کرد که حتی اینان نیز زیر آن قرار بگیرند و خودی انگاشته شوند. بههرحال، باید هر گونه خوشبینی را کنار گذاشت و به لیبرالهای مذهبی، اعتماد نکرد و فریب ظاهرسازی آنها را نخورد.
۲. لیبرالهای مذهبی، بهدرستی دریافتهاند که منطق پیشروی در جامعۀ ایران، «لیبرالیسمِ شبهدینی» است و نه «لیبرالیسمِ خالص»؛ یعنی به دلیل این که جامعۀ ایران، ریشههای عمیق دینی دارد و تضادها و شکافهای آشکار با دین را برنمیتابد، بهناچار باید رویکرد تلفیقی را در پیش گرفت و باطن لیبرالیسم را با ظاهر دین، جمع کرد و به جامعه عرضه نمود. باید بازی دوگانه و دوپهلو را در دستورکار قرار داد و میان نظر و عمل، فاصله افکند. مقصود دگراندیشانِ متأخّر از «بهبودخواهی تدریجی»، همین امر است که رادیکالیسم نیمۀ دوّم دهۀ هفتاد، نتیجۀ معکوس داد و دست حاکمیّت را در مهار لیبرالیسم دولتی گشود و جامعه را نیز بدبین و دلسرد کرد. ازاینرو، باید از شتاب و عجله، پرهیز کرد و گامبهگام، واقعیّتهای سیاسی را تغییر داد؛ به گونهای که حاکمیّت و جامعه احساس نکنند که اتّفاق متفاوتی رقم خورده است و قرار است مسیرها و مدارها دگرگون بشوند. نمایاندن سر منزلِ نهایی، خطاست و واکنشهای منفی و مخالفتآمیز را برمیانگیزاند، اما اگر پلهپله، طرحهای موردی و جزئی به اجرا گذاشته شوند و غوغای رسانهای به راه انداخته نشود، میتوان آرام و خزنده، پیش رفت. ازاینرو، دگراندیشان، همچنان دگراندیش هستند و در هویّت خویش، تجدیدنظر نکردهاند، اما تجربۀ عملی به آنها اثبات کرده که باید از کنشهای یکباره و ناگهانی بگریزند و حسّاسیّت ایجاد نکنند. نیروهای سیاسیِ دگراندیش، فهمیدهاند که اگر هم در جایی به کنشهای رادیکالی نیاز باشد، باید بدنۀ اجتماعیِ بیسر و کور و تودهای را به صحنه آورد و از طریق هیجانزدگی و نامعقولیّت آنها، حاکمیّت را وادار به عقبنشینی و انفعال کرد؛ بهطوریکه هزینۀ این فشارهای خیابانی و از پایین، متوجّه خودشان نشود. نسبتی که جریانهای اصلاح و اعتدال با اغتشاشهای اخیر برقرار کردند، اینچنین بود. اینان «مقدّمات پنهان» و «زمینههای ساختاریِ» لیبرالیسم فرهنگی را فراهم میکنند و جامعۀ مخاطب خویش را تحریک و برانگیخته میسازند و آنگاه کنار میکشند و به عنوان «ناظر بیرون از معرکه»، تحلیل میکنند. دراینحال، این کنشگر خیابانی است که هزینه میپردازد، اما سود کنش او، نصیب نیروهای سیاسیِ دگراندیش میشود. اینان در چنین موقعیّتی، مدعی نقش «میانجیگری» میان حاکمیّت و بخش مخالف جامعه هستند، درحالیکه در مرحلۀ نخست، نقش هدایتگر و برانگیزاننده را ایفا کردهاند. بسیاری، مرحلۀ نخست را احساس نمیکنند و نسبت به آن بیحس هستند، اما همین که نتایج آن در عرصۀ عمومی سربرآوردند، از غفلت به در میآیند و میفهمند زیر پوست جامعه، چه اتّفاقی رخ داده است.
👇
🆔 ☫ @sardabir313 ☫
🚨 ادعای روزنامه تلگراف:
رئیس جمهور ایران پیشنهاد حمله به مراکز نظامی اسرائیل در کشور آذربایجان را داده است!
✍ اگر واقعیت داشته باشد، خیلی عجیب است؛ ولی باز هم دور از واقعیت است!! قطعاً واقعیت ندارد، ولی این خبر تلگراف انگلیس خبیث بهخوبی نشان میدهد که انگلیسیها چقدر جدی و همیشگی در موصوع تحریکات قومی و مسأله قومیتگرایی ترکی در ایران فعال هستند و از هر شگردی برای استفاده ابزاری از ترکگرایان و تحریک بقیه استفاده میکنند.
نویسنده این مطلب در سایت تلگراف، فردی بهنام «اختر ماکویی» بوده که براساس شواهد موجود، قطعاً او نیز یک پانترکیست و در اختیار اهداف انگلیس است!
🔗 مرجع
👇
🆔 ☫ @sardabir313 ☫
🚨 توقع کودکانهای که برآورده نشد یا واکنشهای عصبی باکو به سخنان غیرمنتظره رئیسجمهوری ترکیه
🔻 درسال ۲۰۲۰ قبل از جنگ دوم قراباغ که اردوغان با زبان مسحور کنندهاش الهام علیاف را متقاعد کرد که نجمالدین صادقاف را از ریاست ستاد مشترک نیروهای مسلح جمهوری آذربایجان بهطور اعلام نشده عزل و بطور محرمانه اختیارات او را به ژنرال بختیار ارسای ترکیهای بسپارد، مقامات باکو اصلاً فکرش را هم نمیکردند که روزی اردوغان شخصاً از این تبانی رونمایی کند!
🔸 در آن زمان اردوغان الهام علیاف را قانع ساخت که فرماندهی جنگ را به ژنرالهای ترکیهای و اسرائیلی بسپارد و این راز همیشه سر به مهر خواهد ماند و وانمود خواهد شد که الهام علیاف خود شخصاً فرماندهی عالی قوای مسلح جمهوری آذربایجان در جنگ دوم قراباغ را به عهده دارد. اما، در همان روزهایی که جنگ دوم قراباغ جریان داشت، رسانههای ترکیه برای الهام علیاف و جمهوری آذربایجان آبروداری نکردند و حتی اسامی ژنرالهای ترکیهای از جمله بختیار ارسای را که اختیارات نجمالدین صادقاف را تصاحب کرده بود، بهطور غیررسمی فاش کردند و البته باکو و رسانههایش در این خصوص خود را به "نشنیدن و نفهمیدن" زدند. اما، چون دستور از بالا رسیده بود پرچمهای ترکیه و رژیم منحوس صهیونیستی را بهعنوان شرکای باکو در جنگ دوم قراباغ برافراشتند تا حدی که پرچم جمهوری آذربایجان در سایه پرچمهای ترکیه و رژیم صهیونیستی گم شد و اهمیت خود را از دست داد. در آن زمان مقامات باکو و رسانههایشان خیلی گرم شده بودند و توان درک تبعات این رفتارشان را نداشتند و با سرمستی، انتقاد کنندگان از سیاست "بر صدر نشاندن ترکها و صهیونیستها" در ساختار نظامی و امنیتی و سیاسی و رسانهای جمهوری آذربایجان را بهشدت منکوب و سرکوب میکردند و ترکیه و اسرائیل را برادر و متحد راهبردی و حامی و حافظ جمهوری آذربایجان معرفی میکردند. هر جا و هر زمان ترکیه و رژیم صهیونیستی اراده میکردند، رزمایشهای دوجانبه و سهجانبه در جمهوری آذربایجان برگزار میشد تا همسایگان جمهوری آذربایجان بنا به خواست ترکیه و رژیم صهیونیستی تهدید شوند.
🔸 در همین فرصت طلایی، رجب اردوغان بیانیه استعمار جمهوری آذربایجان توسط ترکیه را در شوشا به امضای الهام علیاف رساند تا همچون اهرمی هر گاه لازم شد برای اجرای توقعات ترکیه توسط باکو به کار گرفته شود و رژیم صهیونیستی نیز قراردادهای تسلیحاتی و نظامی به مراتب بدتر از "بیانیه شوشا" را به باکو تحمیل کرد و حتی باکو را بر آن داشت که تقریباً همزمان با گشایش سفارت نزد رژیم نامشروع صهیونیست، سفارت جمهوری آذربایجان در ایران را با نمایشی مضحک تعطیل کند که البته باکو بعداً به این اشتباه خود پی برد و بیسر و صدا دیپلماتهایش را به تهران بازگرداند. اکنون حالا همانطور اسرائیل باکو را در وضعیتی بغرنج قرار داده بود، بهطور مشابهی سخنان رجب طیب اردوغان مبنی بر اینکه "همانطور که ارتش ترکیه در سال ۲۰۲۰ وارد قراباغ شد و پیش از آن نیز وارد لیبی شده بود، روزی نیز ممکن است وارد فلسطین شود"، باکو را دچار سردرگمی کرده است. گرچه باکو ناتوان از واکنش دیپلماتیک به سخنان اردوغان و تکذیب ورود ارتش ترکیه به قراباغ در سال ۲۰۲۰ بوده است، در برخی واکنشهای رسانهای باکو، ابتدا این سخنان اردوغان غیرواقعی جلوه داده شد و تأکید شد که قراباغ را نه ارتش ترکیه، بلکه ارتش خود جمهوری آذربایجان بازپس گرفته است!! اما، این تکذیب غیررسمی چندان کارساز نبوده است و فعالان رسانهای باکو از ترکیه گلایه میکنند که چرا با اعلام استقرار ارتش ترکیه در قراباغ در سال ۲۰۲۰، موضوعی را که باکو نمیخواست به این شکل مفتضح علنی شود، اعلام عمومی کرده است؟! این اعتراض رسانهای باکو صرفاً گلایه نیست و در واقع حکایت از نگرانیهای دیگر باکو دارد. زیرا باکو نگران آن است که همانطوری که اردوغان در سطح رئیسجمهور ترکیه، ورود ارتش ترکیه به قراباغ در جنگ ۲۰۲۰ را برای مقاصد تبلیغاتی ترکیه فاش کرد، روزی نیز فراخواهد رسید که رژیم صهیونیستی و سازمانهای تکفیری وهابی نیز بهخاطر جنگ ۲۰۲۰ و ندانمکاری حاکمان باکو در مدیون نشان دادن جمهوری آذربایجان به اسرائیل و انگلیس بهخاطر پیروزی در جنگ ۲۰۲۰ قراباغ، از جمهوری آذربايجان سهم خواهی علنی خواهند کرد!
👇
🆔 ☫ @sardabir313 ☫