eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
220 دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
14.1هزار ویدیو
101 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
یه زندگی بساز که درونت حس خوبیو ایجاد کنه ، نه اینکه فقط از بیرون خوب به نظر بیاد... برای دل خودت زندگی کن نه برای دیگران ، مهم خودتی.🌸
از خودتان به بهترین نحو مراقبت کنید. جوری از سلامت جسم و روانی خود مراقبت کنید که انگار فرزند عزیز خودتان هستید،فرزندی که اورا بسیار دوست دارید.🌸
از عقابی پرسیدند: 🦅 آیا ترس به زمین افتادن را نداری؟ عقاب لبخند زد و گفت: من انسان نیستم كه با كمی به بلندی رفتن تكبر كنـم من در اوج بلندی نگاهم همیشه به زمین است.🌸
Correct a fool, and he will hate you. Correct a wise man, and he will appreciate you. آدم نادان رو تصحيح كنى ازت متنفر ميشه.... آدم فهميده رو تصحيح كن تا ازت متشكر باشه.🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من دعای عهد میخوانم بیا🌼 بر سر این وعده میمانم بیا🌼 🍃السلام علیک یامولانا🌸 🍃یاصاحب الزمان عج🌸
سلام بر مبعث، پیام خیزش انسان، از خاک تا افلاک !🌺 سلام بر مبعث، انفجار نور و ظهور همه ارزش‏ها در صحنه حیات بشر !🌺 عید سعید مبعث، آغاز راه رستگاری و طلوع تابنده مهر هدایت و عدالت، مبارک باد . 🌸
صبا به لطف            بگو آن               غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان                    تو داده ای ما را حافظ🌸
آمده ام كه سر نَهَم                          عشق ترا به سر بَرَم🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢نیروهای جهادی پشت‌بام خانه‌های «کوهرنگ» را برف‌روبی کردند🌸
🌸داستان شب پدر دلسوز صدر المتالهین شیرازی (ملاصدرا) فیلسوف بی نظیر و حکیم اندیشمند، که در زمینه فلسفه علمی ترین کتاب ها را نوشت، فرزند ثروتمندی معروف در شهر شیراز بود، پدرش در شغل عتیقه فروشی، خرید و فروش لولو و مرجان می کرد و در شغل دولتی مقامی بس ارجمند داشت. علاقه شدیدی قلب او را تسخیر کرده بود، که فرزندش همپای خودش در شغل خرید و فروش لولو و مرجان وارد شود. مدتی نزد پدر بود، مدتی هم در بوشهر جهت ادامه شغل پدر مقیم شد، چندی هم در بصره به سر برد. پس از یکی دو سال به شیراز برگشت. به پدر خود همراه با احترامی خاص، پیشنهاد ترک شغل و حضور در حوزه علمیه شیراز را داد، پدر باکرامت به فرزندش گفت آنچه را به مصلحت خود می دانی در پذیرفتنش حاضرم! به مدرسه آمد، ثروت و تجارتخانه را رها کرد، از خانه و لذت مادی و خوشی چشم پوشید چیزی نگذشت که در سایه گذشت و محبت پدر در سنین جوانی دانشمندی بنام شد، در حوزه شیراز فردی را نیافت که وی را از نظر علمی تغذیه کند، از پدر اجازه سفر به اصفهان را گرفت. بلافاصله مورد قبول واقع شد، به اصفهان آمد، به درس شیخ بهایی، میر داماد، و میرفندرسکی رفت و پس از مدتی صدر المتالهین شد. آری، اخلاق پدر، نرمخوئی سرپرست خانواده و فهم و بینش او، وی را از شاگردی در مغازه عتیقه فروشی، به استادی فلاسفه و حکما رساند. راستی یک پدر باکرامت، یک پدر با بصیرت، یک پدر دلسوز و آگاه، چه محصولی شیرین تحویل جهان بشریت، علم و دانش می دهد.🌸🌹🌸
4_505426782116247248.mp3
8.63M
تقدیم به سروران گرامی🌸🌹🌸