eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
219 دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
14هزار ویدیو
101 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
توی تبلیغـات بود و نقـاشی می ڪشید قـرار شد بـارگاه ملڪوتی امـام حسيـن(ع) رو روی دیــوار نقــاشی ڪنه.... نزدیڪای غـروب ڪارمون تقریبا تمـوم شد محمدجواد در حال رنــگ ڪردن پــرچــم حــرم امام حسين(ع) گفت: "حیفه این پرچم باید با رنـگ بشـه... هنــوز جمله اش تمـوم نشده بود ڪه صـدای سوت خمپـاره پیچید... بعد از انفجـار دیدم ترکش خمپاره به سر محمدجواد خـورده و خــون ســرش دقیقا به پــرچـم حــرم امام حسین (ع) پــاشیــده.... 🕊🌹🕊
عکاسی که عکس شهادت می‌گرفت!! اعزام سپاه محمد ﷺ بود و طبق معمول داشتم عکس می‌گرفتم گفت: «اخوی! یک عکس هم از ما بگیر» گفتم: اگه عکست را بگیرم شهید میشوی‌ها! خندید و آماده شد ، عکسش را گرفتم اسمش «محمدحسن برجعلی» بود و در همان اعزام هم شهید شد این همان عکس است ... عکاس : حسن شکیب‌زاده 🕊🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ● شهیدمحمد استحکامی فرزند مهدی در تاریخ ۱۴ تیرماه، سال ۱۳۶۲ در جهرم دیده به جهان گشود. ● شهید محمد استحکامی بسیار ساده زیست، به دیگران کمک می کرد ، نسبت به غیبت و خمس دادن از ویژگی‌های بارز شهید_استحکامی بود. به گفته همسر بزرگوار شهید؛ « هرزمان که سال خمسی می رسید من به محمد می گفتم ما که چیزی نداریم که خمس بدهیم، اما محمد ختی حبوبات داخل کابینت آشپزخانه را هم حساب می کرد و خمس مالش را می داد. ● شهید_استحکامی هیچگاه از مأموریت هایش به همسر خود چیزی نمیگفت ، چند روز قبل از رفتن به مأموریت آخر به همسرش می گوید باید صبورتر از دیگر دفعات باشی .همسرش می گوید همیشه محمد را لایق شهادت می دانستم و برایش آرزو می کردم شهید بشود ولی هرگز گمان نمی کردم که به این زودی شهید شود. ‌● سرانجام در تاریخ ۲۷ مهرماه، سال ۱۳۹۴ در مبارزه با تکفیری های ت روری س ت در دفاع از حرم حضرت عقیله بنی هاشم (س) به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. این شهید بزرگوار در عصر روز تاسوعا در جوار گلزار شهدای رضوان جهرم به خاک سپرده شد. ● همانطور که امام خمینی (ره) فرمودند:« پیرو ولایت فقیه باشید تا به مملکت و اسلام ضربه نخورد. اصل ولایت فقیه اصل بسیار مهمی است که همه کسانی که به خدا و اهل بیت (ع) اعتقاد دارند باید توجه ویژه به آن داشته باشند. 🕊🌹🕊
ما زنده ز خون شهداییم خوش است تا یاد کنیم از شهدا با "صلوات" سی آبان سال ۱۳۴۹ در آبادان متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در تنها مدرسه طاقانک گذراند. در سخت‌ترین شرایط درس‌هایش را می‌خواند. در تابستان و روزهای تعطیل هم به کار کردن در مزارع دیگران می‌پرداخت تا کمک خانواده باشد. به نماز، مسجد، قرآن و بسیج عشق می‌ورزید. با اینکه سنِ کمی داشت اما نسبت به حوادث کشور و منطقه‌ی خود حساس بود. در بحث‌های سیاسی که می‌شد شرکت میکرد و در برابر کسانی که نظر نادرستی به انقلاب و امام داشتند ایستادگی می‌کرد. برای جبهه رفتن لحظه شماری می‌کرد. روزی که او می‌خواست به جبهه برود مسئولین بخاطر سن کمش از اعزام او خودداری کردند. اما با امضا و ضمانت مادرش راهی جبهه شد. اول که به جبهه رفت تک‌تیرانداز بود. در اعزام بعدی بیسیم‌چی شد و سرانجام پس از دوسال مجاهدت در ۱۸ تیر ماه ۱۳۶۵ در اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به سرش به شهادت رسید تا نامش به‌ عنوان یکی از کم‌ سن‌ترین شهدای استان چهارمحال وبختیاری در تاریخ افتخارات ایران ثبت شود. آرامگاه او در گلزار شهدای طاقانک قرار دارد. 🕊🌹🕊
راهِ قدس؛ مرد جنگ می‌خواهد ... و مرد جنگ نیز کربلایی است ... و کربلایی مَرد میدان عشق است ... و از سختیها و مشقات و سرباختن‌ها و جان دادن ها نمی‌هراسد ... 🕊🌹🕊
●یک روزپویا برای دوره رفته بودغرب یک عکس بالباس افسری گرفته بودکه بی نهایت خوشگل وزیباشده بود تاعکس و دیدم بهش گفتم:پویا چقدر نوربالا میزنی! ●اونروز پویا درجوابم خندید وگفت:خانم این عکس وبرای شهادت گرفتم؛ چندماهی ازگرفتن اون عکس نگذشت که پویا به درجه رفیع شهادت رسید. 🕊🌹🕊
توحوری بهشتی هستی؟؟؟؟!!! براثراصابت گلوله قناصه به بالای ابروی چپش، بی هوش شده بود. خودش تعریف می کرد:وقتی تیرخوردم نفهمیدم چی شد. هی چی احساس نمی کردم، فقط چشمانم راکه بازکردم، دیدم یک خانوم بالباس سفیدبالای سرم وایساده. جاخوردم!خوب نمی دیدم، باتعجب گفتم:توحوری هستی؟ که زد زیرخنده وگفت:اشتباه گرفتی برادر من پرستارم، نه حوری. اینجا هم تهرانه، توهم زنده ای! 🕊🌹🕊
✍ گونی های نان خشڪ را چیده بودیم ڪنار انبار. حاجی وقتی فهمید، خیلی عصبانی شد. پرید بہ ما ڪہ ‹‹... دیگہ چی ؟ نون خشک معنی نداره.›› از همان موقع دستور داد تا این گونی ها خالی نشده ، ڪسی حق ندارد نان بپزد و بدهد بہ بچہ ها. تا مدت ها موقع ناهار و شام، گونی ها را خالی می ڪردیم وسط سفره و نان های سالم تر را جدا می ڪردیم و می خوردیم. 📚 یادگاران ،ج ۲ ، ص ۶۸ 🕊🌹🕊
سردار ؛ چه کرده‌ای شما با دل ما دلتنگی‌مان بند نمی‌ آید...آه! 🕊🌹🕊
: دنبال این باشید که یه دوست خوب پیدا کنید که شمارو به خدا برسونه... توی وصیت نامش نوشت خدایا تو شاهد باش که من تمامی مظاهر مادی دنیا را بخاطر تو به سویی افکنده ام تو مرا بخر تو مرا ببر... میدونید لذت های دنیای شهید صنعتی چی بود؟؟؟ باباش مولتی میلیاردر بود... 🕊🌹🕊