یاعلیُّ ياعلىُّ ياعلىّ🌷
✍ دلى كه نشانى از خِرد در آن نباشد
چون خانه خراب است
📚پس تعلیم دهید
و تعلیم دهید و فقه آموزید
و بر جهل نمیرید
که خدا از جهل نمی گذرد .
✍ قلبُ ليسَ فيه شىء من الحكمةِ
كَبَيتٍ خربٍ فَتَعلموا و عَلِّموا و تَفَقَّهوا
و لا تَمُوتوا جُهالاً فإنَّ لا يَعذِرُ على الجَهلِ .
🌹پیامبر خدا صلی الله علیه و اله
📓: نهج الفصاحة : حديث: ۲۰۹۵
ص ۴۴۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"روزتون بخیر به خدایی که همواره همراهمونه،
به خدایی که هر روز خورشید رو روشن میکنه تا قلبهامون از امید پر بشه.
امروزتون پر از نور و برکت خدا باشه."🌼💐
#خاطرات_شهید
●«هراچ» بچه آخر خانواده بود. دو خواهر و یك برادر داشت. وی علاقه بسیار زیادی به خواهرانش داشت. دوست داشت با همه معاشرت نماید. به همه كمك میكرد. او میگفت: مادر، اصلاً نگران من نباش و راجع به من فكر نكن. وی همیشه سرود «شهیدان زنده اند» را زمزمه میكرد.
●روز نامزدی برادرش بود و تمام مدت، من منتظر بازگشت «هراچ» بودم، خواستم بروم برایش پیراهن بگیرم. منصرف شدم، فكر كردم خوب، پیراهن برادرش را خواهد پوشید. «هراچ» دوست نداشت زیاد لباس بخرد. تمام مدت منتظر و چشم به راه او بودم. «هراچ» نیامد.
●دل شوره و حالت عجیبی داشتم. فكر میكردم كه از خستگی زیاد است. هنگام جشن، زمانی كه به عروس هدیه میدادم، لرزش تمام وجودم را فرا گرفت. حتی نمیتوانستم گردنبند عروس را به گردنش بیاویزم. در همان حالی كه من داشتم به عروسم هدیه میدادم، «هراچ» عزیز من به شهادت رسیده بود.
●آن روز به ما خبر نداده و گذاشتند پس از مراسم نامزدی و روز بعد اطلاع دادند كه «هراچ» به شهادت رسیده است. ما دیگر حال خود را نمیدانستیم. جمعیت فراوانی در خانه ما جمع شده بود. مردم در این ایام ما را تنها نگذارده و خود را در غم ما شریك میدانستند...
✍ به روایت مادربزرگوارشهید
📎تکاور دلاور ارتش
#شهید_هراچ_طوروسیان🌷
#خاطرات_شهید
💢غیرتمندیِ یک رزمندهی مسیحی
روبرت دورانِ خدمت سربازی منتقل شد به جبههی غرب، و روزهای آخرِ سـربازیاش رو توی منطقهی عملیاتی میمک گذراند. فرمانده بهش گفت: چند روز بیشتر به پایانِ خدمتت باقی نمونده، لازم نیست اینجا بمونی و میتونی به پشتِ خـط برگردی. اما روبرت قبول نکرد و گفت: تا آخرین روزی که اینجا هستم این اسلحه مال من است و نمیگذارم تپه به دستِ دشمن بیفتد ، من تا آخرین قطرهی خونم با بعثیهای عراقی میجنگم ... همینکار رو همکرد و بالاخره شهید شد...
خاطرهای از زندگی مسیحی #شهید_روبرت_لازار🌷
📚منبع: کتاب گل مریم ، نوشته دکتر بوداغیانس
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬روایتی از جمله تامل برانگیز شهید رئیسی!
🎙️حجت الاسلام #رفیعی روایت میکند...
7.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌صحبت های شهید علی محمد اربابی چند روز مانده به شهادت
#شهید_علیمحمد_اربابی
چرا #حاج_قاسم میگفت از نوههایم میترسم؟!
✅ به راستی دلکندن از عزیزان برای رفتن به جهاد، چقدر سخت و طاقت فرساست!
#شهید_القدس
🔻 ۹ روز دیگر تا سالروز شهادت #حاج_قاسم
📚 منبع: کتاب «از ظهر عاشورا تا شام بغداد» اثر #حجت_الاسلام_راجی، صفحه ۵۷ و ۵۸.
#خاکریز_طنز
#طنز
اسلام در خطر است‼️
▫️بچههای گردان دور یک نفر جمع شده بودند و بر تعداد آنها هم اضافه میشد. مشکوک شدم من هم به طرفشان رفتم تا علت را جویا شوم.
دیدم رزمندهای دارد میگوید: «اگر به من پایانی ندهید بی اجازه به اهواز میروم.»
پرسیدم : «چی شده؟ قضیه چیه؟»
همان رزمنده گفت: «به من گفتند برو جبهه، اسلام در خطر است. آمدم اینجا میبینم جانم در خطر است!!.»😂
ما فرزندان مدرسه ای هستیم که در آنجا یاد گرفتیم آزاد زندگی کنیم ما امنیت را از دشمن التماس نمی کنیم ؛ ما حق خود را با خونهایمان که برای سربلندی نذر شده و بر آزادگی ایستاده است. باز پس می گیریم . .
🌱| #شهید جهادمغنیه