eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
243 دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
17هزار ویدیو
106 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
: ما فرزندان مدرسه‌ای هستیم که در آنجا یاد گرفتیم آزاد زندگے کنیم، ما امنیت را از دشمن التماس و گدایے نمے‌کنیم؛ ما حق خود را با خونهایمان که برای سربلندے نذر شده و بر آزادگے ایستاده است، باز پس می‌گیریم... 🕊🌹🕊
"شهادت" را همه دوست دارند اما زحمت کشیدن برای شهادت را چه؟ دی ماه ۱۳۶۵ شمال‌ شرقی بصره عکاس: محمود بدرفر رزمنده لشکر۳۲ انصارالحسین 🕊🌹🕊
سخنی از شیعه‌ی واقعی حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام « معامله کنندگان با خدا، کسانی هستند که می‌جنگند و حفظ می‌کنند و حراست می‌کنند حدود دین خدا و رسولش را پس بنابراین، ما که پیرو مکتب قرآن هستیم ما که پیرو راه الله هستیم جز شهادت، جز قتال و جنگیدن راه دیگری برای رضای خدا نداریم ما می‌جنگیم از آن جنبه که اگر کشته شویم و اگر بِکُشیم در هر دو حال، اجر عظیمی داریم در حقیقت شهید، هم زنده اش شهید است و هم مُرده‌اش، شهید است و این دو، فرقی ندارد »🕊🌹🕊
تمام شهر را گشتم ڪہ ڪنم اما نہ خود بودے نہ چشمے ڪه شود همتاے چشمانتــ ... 🕊🌹🕊
●علی اصغر در سال ۱۳۴۱ در کرمانشاه دیده به جهان گشود و در خانواده ای مذهبی و متدین دوران کودکی اش را سپری نمود و سپس وارد مدرسه شده و تا چهارم دبیرستان تحصیل نمود. ●سپس وارد سپاه گردید به علت علاقه شدید به امام (ره) و انقلاب و اسلام و مقید بودنش نسبت به مملکت اسلامی ایشان را راهی جبهه های حق علیه باطل نمود. ●شهید بزرگوار بسیار مومن و با تقوی بود و یکی از خصوصیات برجسته ایشان منظم بودن و با شخصیت بودن ایشان بود و با توجه به اینکه تک فرزند (پسر) خانواده بود اما بخاطر اینکه موقعیت مملکتی جنگ بود ترجیح داد که به جبهه برود ایشان در سال ۵۹ ازدواج نمود که ثمره ازدواجش یک فرزند پسر به جا ماند. ●شهید عزیز و بزرگوار در مورخه ۶۵.۱۰.۲۴ در منطقه کربلای ۵ شلمچه در نبرد با مزدوران بعثی عراق به علت اصابت ترکش نارنجک به درجه رفیع شهادت نایل گردید و پیکر پاک شهید را در گلزار شهدای کرمانشاه به خاک سپردند. 🕊🌹🕊
: جهـاد ، بابى هـميشہ مفتوح است و آنانكہ از اين باب گذشتند در جلوه هـاى اصيل جهـاد رزميدند و رستند . . . 🕊🌹🕊
❤️ عیبـے ندارد خاڪ هم باشے قبول است... یڪ چفیہ و یڪ ساڪ هم باشے قبول است... برگرد تنھا یڪ بغل باباے من باش ... 🕊🌹🕊
به یاد شهدای کوهستان از شانه‌های برفی آناهیتا تا بلندی‌های ماووت ... ذهنت یخ می زند گاهی... وقتی بخش‌هایی از خاطرات جنگ را می‌شنوی که سرمای سختی‌اش، سینه‌ات را می فشرد...! انگار خودمان بادگیر به تن کرده‌ایم و شال گردن و کلاه هم بسته ایم تا در پیچ‌وخم‌های عملیات بیت‌المقدس۲ ، با پای لرزان و در سرمای ماووت راه برویم. خودمان را پوشانده‌ایم شاید که سردمان نشود اما سرمای واقعیت‌های جنگ و سختی هایش گاهی جانسوزتر از این حرف هاست! دندان هایمان گاهی از ترس، گاهی از فشار و گاهی از سرمای استخوان سوز بهم میخورد شاید خیال می‌کنیم اندکی از حال آن روزهایِ رزمندگان‌مان را درک کرده ایم اما... سخت در اشتباهیم! تصور بستن جنازه و بدن یخ زده شهدا بر روی الاغ و شکستن استخوان هایشان، چیزی نیست که قابل درک هر ذهنی باشد!... فکر میکنیم ای‌کاش دروغ‌بود این سختی‌هایی که رفت بر آن‌ همه نوجوان و جوان!... بر آن همه مجروح و شهید ... و بر بدن‌های زیر پا مانده...‌! همچون سیدالشهداء...! لا یوم کیومک یا اباعبدالله 🕊🌹🕊
مـردی ڪہ سرش هوای پـرواز گرفت سردار بہ جبهه رفت و " بی سر " برگشـت ... قبل از شهادتـش بارها به من گفته بود : من ڪہ شهیـد شدم ، مرا باید از روی پا بشناسید من دوست دارم مثلِ امام حسین (؏) شهیـد شوم . ✍ به نقل از : همسر شهید 🕊🌹🕊
12.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صدا بزن منو که بار آخره بذار ببینمت... قرار آخره برای بار آخرم شده ... فقط بخند بخند و چشمای قشنگت و به روم ببند 🥀
" باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمده‌ایم و شیعه هم به دنیا آمده‌ایم که مؤثر در تحقق مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات ، مصائب ، سختی‌ها ، غربت‌ها و دوری‌هاست و جز با فدا شدن محقق نمی‌شود ..." شهید محمود رضا بیضایی