eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
214 دنبال‌کننده
21.8هزار عکس
13.4هزار ویدیو
101 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
یا ابا عبدالله ❤️ ای دل بیا به رسم قدیمی سلام صبح ست مثل باد و نسیمی سلام ڪن برخیز نوڪرانہ و با عشق ، خدمت ارباب مهربان وصمیمے سلام ڪن سلام ارباب خوبم✋🌸 @sardarbakery
زمین باشگاهی زیبا ؛برای زیباشدن قلب من وقتی قهرمانم که؛ مهـربانم آنوقت بهشت درسلولهای قلبم رخنه میکند. امروزدوباره مهربانی راتمرین میکنم اینجاشروع رسیدن به خداست @sardarbakery
دروازه های قلبم رابه روی خوبیها می گشایم پروردگارا تو را سپاس میگویم که قدرت سکوت را به من عیان ساختی، آرامشی که در هر گام بر من پدیدار میشود را سپاسگزارم خداوندا یاریم کن بر کلامم مسلط باشم و با نارضایتی سکوت نکنم حرفی را که بر زبان میرانم ناحق و خارج از عدل نباشد آبرویی را بر آب و کاشانه ای بر باد ندهم، بار الها! تو یاریم کن تا با کنایه غبار ناراحتی بر روابطم،و با بی حرمتی چراغ دلی را به خاموشی ننهم، ایزدا،عشق سرمایه هر انسان است،مرا سرمایه دار خوبیها قرار ده. 😊لبخندتون همیشگی و شادیهاتون جاودانه 🌸🍃🌸🍃❤️🍃🌸🍃🌸 @sardarbakery
🏴 باز افراشته اند بیرق و پرچم ها را 🏴 شهر برداشته است شورِ مُحَرَّم ها را 🖤 دَم به دَم، دَم بزنیم از تو فقط آقاجان 🖤 ما غنیمت بشماریم همین دَم ها را 🏴 میخرد حضرت زهرا به بهایی بالا 🏴 روز محشر همه ی ناله و ماتم ها را ◼️ گریه هرگز سبب حُزن و پریشانی نیست ◼️ اشکِ روضه بزداید همه ی غم ها را ◼️ چایی روضه ی ارباب چه طعمی دارد! ◼️ ما نخواهیم دگر سفره ی حاتم ها  را 🖤 از ازل ذکر حسین عامل بخشایش شد 🖤 چون پذیرفت خدا توبه ی آدم ها را @sardarbakery
خواهرم اینجا زمین کربلاست سرزمین غصه و درد و بلاست این زمین بوی جدایی می دهد خاتمه بر آشنایی می دهد خواهرم اینجا اسیرت میکنند در همین ده روزه پیرت میکنند میشوی تو غرق ناله غرق آه میزنم من دست و پا در قتلگاه شعله ها بر باغ و گلشن ميزنند در همين جا سنگ بر من ميزنند دخترم را در غریبی میکشند گوشوار از گوشهایش میکشند خصم حیدر تیغ بر رویم کشد شمر بی شرم و حیا مویم کشد در همین جا کوفیان دف می زنند در عزایم هلهله ، کف می زنند 🖤▪️🖤▪️🌸▪️🖤▪️🖤 @sardarbakery
میگویند سری راکه دردنمیکند دستمال نمیبندند، ولی سر من دردمیکند برای سربندی که نام مقدس تو روی آن حک شده باشد 💚یا حسین 💚 @sardarbakery
‍ خدایا. .... از تو در خواست میکنم. .... یاریمان کن خیر خواه هم باشیم خدایا ،تو سال را چهار فصل آفریدی، متنوع و زیبا و در هر فصل درسها به ما آموختی، ،،،، قسمت میدهم به بزرگیت، درد و غم و گرفتاری و مشکلات عزیزانم را بریز. ... و به اندازه بلندی همه قله های جهان ، ایمان و مقام و سربلندیشان را مرتفع کن خدایا تو را به گلوی بریده امام حسین ع کشور ما را از شر دشمنان داخلی و خارجی خودت محافظت کن خدایا حسینی واقعیمان کن خدایا دست دزد های مال مردم دزدهای ناموس مردم دزد های ایمان مردم دزدهای نان سفره مردم را به حق آبروی حضرت ابوالفضل خودت قطع کن آمین یا رب العالمین. 🍁🍀🍁🍀🍂🍀🍁🍀🍁 @sardarbakery
مثل هرجمعه هوای نفسم سنگین است خبری از تو ندارم که دلم غمگین است مثل هرجمعه پراز ندبه ی دلتنگیهام عجل الله و فرج ذکر لبم آمین است خوب میدانم از اعمال بدم رنجیدی دلت از بسکه گنهکارشدم چرکین است مثل شعری شده ام خالی و دوراز احساس نام زیبای تو در این غزلم تضمین است گرچه تلخ است که عمری ز غمت گریه کنم نوکری کردن درراه شما شیرین است دفتر شعر مرا عطر شما پر کرده کوچه های دلم از یادشما تزیین است.❤️ ❤️❤️@sardarbakery❤️❤️
یڪ .... چند تڪہ استخوان آوردہ اند تحفہ ای از قد و بالای یلان آوردہ اند.. 💢پیکر مطهر از طریق آزمایش دی ان ای شناسایی شد‌. شهید کریمی سال ۹۴ در منطقه خانطومان به فیض عظیم شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در منطقه ماند. 🌹🕊🕊 @sardarbakery
❤️ گاهی مرا نگاه کنی و رد شوی بس است آنان که بی کَسند به یک در زدن خوشند.. 🌷🕊🕊 @sardarbakery
‏🔴 خبر فوری خبر آمد ... که از سیاهی شام ؛ نور صبحی سپید آوردند 💠 پیکر مطهر شهید مدافع حرم ‎ از طریق آزمایش دی ان ای شناسایی شد 🔸 اطلاعات تکمیلی و برنامه ها و مراسمات شهید متعاقبا اعلام خواهد شد 🌷🕊🕊 @sardarbakery
❤️ گفتم خوشا هوایے ڪز باد صبـح خیزد... گفتا خنک نسیمے کز ڪوے دلبر آید... 🌷🕊🕊 @sardarbakery
جمعه را دوست دارم ، ثانیه هایش معطرند گر حس نشود حضورتو ، مشامم نا سپاس است... جمعه را دوست دارم با تکرار لیت شعری هرکو نداند کجایی ، بی خبر ز احساس است.... جمعه را دوست دارم ، روز میعاد منتقمان  روز انتقام خون حسین و دست عباس است... @sardarbakery
❤️حبیب دلم مهدی جانم❤️ جمعه يعني زانوي غم در بغل بر سر سجاده هاي العجل جمعه يعني آه الغوث الامان در فراق مهدي صاحب زمان  @sardarbakery
جمعه، عاشق ترین روز هفته است.... آنقدر که رنگ قریب انتظارش را بر قلب همه اهل زمین، میپاشد... هفته به وقت دلتنگی رسیده؛ يک جرعه نگاهت، درمان تمام بیقراری ماست.... این پیکره ویران شده، ای روح کجایی؟ ای مرهم این پیکر مجروح کجایی ماییم و دری قفل و کلیدی که شکسته دنبال توایم، ای درِ مفتوح، کجایی ❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️ @sardarbakery
✅9 روز تا اربعین ای امیدهمه دلهای شکسته برگرد دختری درعقب قافله جامانده هنوز همه حاجات مراداده ای آقا اما.. باشمایک سفرکرببلامانده هنوز @sardarbakery
😔بہ اربعیڹ نه روز و شب مانده 😔سینہ سوزاڹ بہ تاب وتب مانده 😔دلم از قافلہ عشق عقب مانده @sardarbakery
ذهن‌زیبا بهترین طبیب شماست! اگر می خواهید؛ جسم خود را تقویت کنید، ذهنتان را تقویت کنید. اگر می‌خواهید؛ جسم خود را احیا کنید، ذهنتان را زیبا کنید ... هیچ طبیبی مانند اندیشه‌ای، شادی آفرین برای از بین بردن بیماریهای جسمانی نیست ... و هیچ داروی آرام بخشی مانند محبت و مهربانی و نیت‌خیر، برای کاهش غم و اندوه وجود ندارد... @sardarbakery
برايتان آرزوي پاييزي را دارم که مهـر و آبـان و آذرش شما را ياد هيچ خاطره خيسي نياندازد و دل کندنش آسانتر از دل بستنش باشد يک پاييز دوست داشتني که شايد مال من و تو باشد مي مانيم به اميد پاييزي که پراز خوش خبری باشد به اميد پاييزي 🍁که وقتي به آخــــــر رسيد جوجه اي از جوجه هايمان کــم نشده باشد. @sardarbakery
شهید حامد بافنده ✍راوی:همسرِ برادر شهید 🔸محبوبه فیاض، زمانی که حامد بافنده تنها 11 سال سن داشت عروس این خانواده شده به همین خاطر او را برادر کوچک خود تلقی می‌کند، او می‌گوید: 🔹حامد دوم خرداد سال 1366 متولد شد و زمانی که من عروس این خانواده شدم حامد خیلی کوچک بود. 🔸حامد با نام جهادی علیرضا امینی سه بار به عنوان رزمنده فاطمیون عازم سوریه شد، این را فیاض گفته و ادامه می‌دهد: اوایل که ایران به جبهه مقاومت نیرو می‌فرستاد حامد آرزو داشت بتواند شرکت داشته باشد از این رو چون به سربازی نرفته بود با مشخصات جعلی سه ماه در دوره های آموزشی یزد شرکت کرد سپس به تهران رفت و با بچه های تیپ فاطمیون و زینبیون آشنا شد تا شاید بتواند با کمک آنها به سوریه اعزام شود؛ سرانجام 17 فروردین 95 با مشخصات اتباع افغانستان از تهران به سوریه اعزام شد. 🔹او می‌گوید: 13 فروردین 96 چهارمین و آخرین دوره بود که حامد به سوریه می‌رفت و او در تاریخ سوم خرداد در منطقه عملیاتی سوبین (ریف حماء) دعوت حق را لبیک گفت و به همرزمان شهیدش پیوست. 🔸 حامد در سن سه سالگی پدر خود را از دست داد از این رو در تمام کارهایش به حضرت رقیه(س) توسل می‌کرد، همچنین از حضرت علی اصغر(ع) نیز استمداد می‌گرفت.   🔹 حامد از 15 سالگی در هیئت علی اصغر(ع) واقع در آزاد شهر مداحی می‌کرد، او واقعا صدای خوشی داشت که بسیار به دل می‌نشست با این وجود برای هیئات مذهبی به صورت رایگان مداحی می‌کرد شاید همین امر موجب شد برای شهادت برگزیده شود. 🌴✨🌴✨🌸✨🌴✨🌴 @sardarbakery
✍ خاطره شهید انگشترهایی که براخودش تهیه میکرد معمولا بارکاب های خوبی بود، اما یکی دوماه بیشتر در انگشتش نمیدیدی. هرکدام از دوستانش که خوشش می امد به او می بخشید. در مورد لباس هایش هم همینطور بود، لباسی که امانت میداد، محال بود پس بگیرد. برای عروسی دوستانش که می رفت محال بودکه دست خالی برود، مقید بودکه حتما هدیه ای تهیه کند ودوستان دیگرش را هم مجاب میکردکه باهم یا یک سکه طلا بخرند یا پاکت پولی را هدیه بدهند. میگفت اول زندگیشان هست باید کمکشان کنیم...!!! 🔺 راوی: مادر بزرگوار شهید شهید رسول خلیلی @sardarbakery
✍ برگی از خاطرات پرده را عقب زد که مهدی را در کت و شلوار دامادی ببیند مهدی سرش را خم کرد و از زیر درخت انار که غرق گل بود، رد شد قدش از مرد دیگری که مثل ساق دوش همراهش می آمد، بلندتر بود. کنار درخت آلو مکث کرد، اولین بار بود که صورت مهدی را از روبه رو میدید صفیه آهسته گفت: این هم آقای_داماد؛ زن ها سرشان را اوردند نزدیک سر صفیه. مادر بزرگ پرسید: کدام یکی داماد است؟ صفیه مهدی را نشان داد "همون که اورکت پوشیده" ولباس سبز سپاه که شلوارش بالای پوتین نیم دار گِتر شده و زانو انداخته بود... شهید مهدی‌ باکری @sardarbakery