💞 وقتی به خانه برمیگشت پا به پای من در آشپزخانه کار می کرد ،غذا می پخت، ظرف می شست .
حتی لباس هایش را نمی گذاشت من بشویم .
می گفت لباس های کثیف من خیلی سنگین است ؛ تو نمی توانی چنگ بزنی .
بعضی وقت ها فرصت شستن نداشت . زود برمیگشت .
با این حال موقع رفتن مرا مدیون می کرد که دست به لباس ها نزنم .
در کمترین فرصتی که به دست می آورد ما را به گردش می برد .
🌿به روایت همسر شهید
#رضادستواره🕊🌹🕊