❣نزدیک مراسم عقد محمودرضا بود که یک روز آمد و گفت: «من کت و شلوار برای مجلس عقد نخریده ام» من هم سر به سرش گذاشتم و گفتم: تو نباید بخری که خانواده عروس باید برایت بخرند، خلاصه با هم برای خرید رفتیم، محمودرضا حتی هنگام خرید کت و شلوار دامادی اش هم حال و هوای همیشگی را داشت، اصلا حواسش به خرید نبود و دقت نمی‌کرد در عوض من مدام می‌گفتم مثلا این رنگ خوب نیست و آن یکی بهتر است و ...، هیچ وقت فراموش نمی‌کنم در گیر و دار خریدن کت شلوار به من گفت: خیلی سخت نگیر، شاید امام زمان (عج) امشب ظهور کردند و عروسی ما به تعویق افتاد.» 🌼هدف محمودرضا، رضایت دل امام زمان اش بود، دنبال گرفتن تایید امام زمان (عج) بود، همیشه می گفت: ما باید پرچم امام زمان (عج) را بالا ببریم. #شهیدمحمودرضابیضایی 🕊🌹🕊

شب عملیات بهش گفتن محمودرضانمیخواے صداے دخترت روبشنوے شایدبرگشتے درکارنباشه ها!گفت:من ازکوثرم گذشتم... اورفت .. تاکوثرهادرآرامش زندگے کنند..🌸🌿 #شهیدمحمودرضابیضایی

#دلنوشته‌شهید سر دو راهی گناه وثواب... به حب شهادت فکرکن...🙃 به نگاه امام زمانت فکرکن... ببین میتونی ازگناه بگذری...؟! ازگناه که گذشتی از جونت هم میگذری... #شهیدمحمودرضابیضایی🌸 ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج"

باید‌به‌خودمان‌بقبولانیم‌که‌دراین‌زمان به‌دنیا‌آمده‌ایم‌وشیعه‌هم‌به‌دنیا‌آمده‌ایم که‌موثر‌درتحقق‌ظهور‌مولا‌باشیم.. ♥! #شهیدمحمودرضابیضایی

برادرش می‌گفت: بعد از شهادتش به محل کارش رفتم‌و روی کمدی كِ وسایل شخصی محمودرضا بود این جمله از حضرت آقا رو با فونت درشت تایپ کرده و چسبانده بود [ در جمهوری اسلامی هر جا کھ قرار گرفته‌اید ، همان جا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید كِ همه کارها به شما متوجه است ] #شهیدمحمودرضابیضایی 🌱•. .