eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
283 دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
24هزار ویدیو
118 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
پشت همه داستان‌های ما هستند چون آن‌ها همان‌جایی هستند که ما آغاز شده‌ایم.... هیچ قهرمانی بزرگ‌تر از مادر نیست مخصوصا اگر باشد... سلام خدا بر مادران صبور سرزمینم... 🌷🕊🕊@sardarbakery
سی سال ..... پایِ قاب عکسی صبر کردن این عشق‌ها تنها به یک مادر می‌آید 🕊🌹🕊@sardarbakery
سی سال ..... پایِ قاب عکسی صبر کردن این عشق‌ها تنها به یک مادر می‌آید 🕊🌹🕊
مادر شهیدی که ۳۶ سال یک بشقاب اضافه بر سر سفره گذاشت حاجیه خانم رباب پیشان ۳۶ سال بشقاب سر سفره گذاشت و منتظر بود تا سرانجام به فرزند شهیدش پیوست. حاجیه خانم رباب پیشان مادر شهید جاویدالاثرسید فضل‌الله خوید که ۳۶ سال چشم انتظار بازگشت پیکر مطهر فرزندش بود اردیبهشت سال گذشته به فرزند شهیدش پیوست شهید خوید در عملیات کربلای ۴ در سال ۱۳۶۵ در مبارزه با نیروهای بعثی عراق به شهادت رسید و سال ۱۳۷۱ بنیاد شهید کهگیلویه شهادت او را رسما اعلام کرد و پیکر مطهر شناسایی نشد. شهید سید فضل الله خوید در سال ۱۳۳۷ در روستای "ده چل" سادات مشهدی از توابع شهرستان کهگیلویه به دنیا آمد. پس از آن تاریخ یک مزار در گلزار شهدای شهر دهدشت برای این شهید مفقودالاثر ساختند و چند سال بعد در گلزار شهدا یاسوج نیز برای این شهید والامقام مزاری ساخته شد؛ اما آن مرد آسمانی و شیر جبهه‌های جنگ جایی در زمین ندارد.
یادمان‌باشد درهمین‌ڪوچه‌ها مادرۍ‌هست‌ڪه‌عشقش‌را‌داد تاماعاشق‌شویم... :)
پشت همه داستان‌های ما هستند چون آن‌ها همان‌جایی هستند که ما آغاز شده‌ایم.... هیچ قهرمانی بزرگ‌تر از مادر نیست مخصوصا اگر باشد... سلام خدا بر مادران صبور سرزمینم... 🕊🌹🕊
⦅🌷✨⦆ مادرم مرا یکبار به دنیا آورد اما برادرم را ۳۶ سال است هر صبح به دنیا می‌آورد بزرگ می‌کند ... به جنگ می‌فرستد و او هر بار بر نمی‌گردد ...💔
+یہ‌پسرخوش‌قدوبالادادیم‌یہ‌پلاڪ‌گرفتیم - منصفانه‌بودمادرجان‌نه؟ +نه..من‌پلاڪ‌هم‌نمیخواستم...
بوسۀ سردار رادان بر پای ایلامی 🔹فرمانده فراجا در جریان سفر خود به استان ایلام، در دیدار با خانوادۀ شهید «سرهنگ محمد یاسمی» به نشانۀ احترام پای شهید را بوسید.
💔 مادر... حجم دلتنگی‌اش را فقط او می داند... مادر است دیگر می‌خواهد تنها پسرش را در آغوش بگیرد
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 فرزندش را در آغوش میکشد و برای آخرین بار بوسه ای بر پیشانی اش زده و او را به پناه می سپارد. آری پناه ! مدتی بعد خبر فرزند را به او می رسانند. در دلش با غمی که دارد می گوید چه خوب حفظش کرد، او را در پناه خویش نگه داشت و از بس که او را دوست داشت هرگز نخواست او را از خود کند.